تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
نگـاهی بـر سرگذشت زبـان فارسی در تاجيکستان - بخش سوم

جنبش پیوند و بازگشت به زبان فارسی

نجم کاويانی

به رسميت شناخته‌شدن زبان تاجيکی (فارسی) به عنوان زبان دولتی:

در پی اعلام گلاسنوست (شـفافـيت) و پروسترويکا (بازسازی) از طرف ميخائيل گورباچف، رهبر ‌وقت اتحاد شوروی سابق، در نيمه‌ی دهه‌ی هشتاد سده‌ی پيـشـين، جنبش نيرومندی در راه برقراری زبان فارسی تاجيکی به عنوان زبان رسمی دولتی در تاجيکستان آغاز شد.

نخستين مقاله‌ی جدی که درون‌مايه‌ی آن بر محور به رسميت شناختن زبان فارسی تاجيکی، به عنوان زبان دولتی تاجيکستان می‌چرخيد، در ماه مه ۱۹۸۷ در دوشنبه منتشر شد. انديشه‌ی به رسميت شناختن زبان فارسی تاجيکی به عنوان زبان دولتی با مقاله‌های شماری از روشنفکران تاجيک، پيگيری شد.

البته مخالفان جنبش به رسميت شناخته شدن زبان فارسی تاجيکی به عنوان زبان دولتی تاجيکستان در ميان تـاجيـکان و روسی‌زبانان نيز وجود داشتند. بحث‌ موافقان و مخالفان به رسميت شناخته شدن زبان فارسی تاجيکی به عنوان زبان دولتی تاجيکستان به مطبوعات روسی در مسکو نيز کشانده شد.

در اين ميان، پژوهشگاه زبان و ادبيات رودکی کنفرانسی در همين رابطه در نوامبر ۱۹۸۸ در شهر دوشنبه برگزار کرد که در آن شمار قابل ملاحظه‌ای از روشنفکران تاجيک شرکت داشتند. در اين کنفرانس مهم‌ترين مسايل مربوط به وضعيت زبان فارسی تاجيکی در جمهوری مطرح شد. هم‌چنين در اين کنفرانس پيشنهاد گرديد که ماده ويژه‌ای در قانون اساسی جمهوری تاجيکستان، دال بر به رسميت شناخته شدن زبان فارسی تاجيکی به عنوان زبان دولتی تاجيکستان اضافه شود.

در پی کنفرانس بالا مسئله‌ی زبان، مهم‌ترين مسئله‌ی روز شد و بحث‌های داغ در مطبوعات روسی‌زبان و تاجيکی‌زبان صورت گرفت. چهره‌های سرشناس جامعه روشنفکری تاجيکستان در اين بحث‌ها فعالانه شرکت کردند. مطبوعات تاجيکی‌‌زبان عمـدتـاً موافق دولتی شدن زبان تاجيکی بودند و مطبوعات روسی‌زبان در آغاز در اصل مخالف چنين مسئلـه‌ای بودند.

اندکی بعد روسی‌زبانان تاجيکستان و رهبری مسکو اصرار کردند که هردو زبان (روسی و تاجيکی) به عنوان زبان‌های رسمی و دولتی پذيرفته شود. ميان طرفداران «تک‌زبانی» و «دو زبانی» مبارزه‌ای جدی و سخت در گرفت. پذيرفتن «دو زبانی» به معنای ادامه‌ی وضع جاری بود که مجال رهایی زبان فارسی‌تاجيکی را از فشار زبان روسی نمی‌داد. تـاجيـکان در حمايت از «تک‌‌زبانی» هزارها نامه به روزنامه‌ها، راديو و تلويزيون، پژوهشگاه زبان و ادبيات رودکی و شورای عالی تاجيکستان فرستادند.

شورای عالی تاجيکستان در اويل سال ۱۹۸۹، کميسيونی را برای بررسی وضعيت زبان ملی تشکيل داد. اين کميسيون در پی نشست‌های متعدد پيش‌نويس «قانون زبان» را تدوين کرد و برای بررسی به پارلمان تاجيکستان ارايه داد.

پارلمان تاجيکستان در جلسه‌ی ۲۲ ژوئيه ۱۹۸۹ «قانون زبان» را به تـصويب رساند کــه در ماده اول آن چنين آمده بود: «زبان دولتـی جمـهوری تاجيکـستان، زبان تاجيکی (فارسی) می‌باشد.» در اين ماده زبان فارسی معادل زبان تاجيکی در پرانتز آمده است. هم‌چنين پارلمان تاجيکستان، زبان روسی را به عنوان وسيله‌ی معاشرت بين ملت‌ها پذيرفت. شورای عالی تاجيکستان روز ۲۲ ژوئيه را روز «جشن زبان» اعلام کرد که همه ساله از آن تجليل به عمل می‌آيد.

تا زمان استقلال جمهوری تاجيکستان، همه‌ی نشست‌‌ها به روسی برگزار می‌شد. دولت‌مداران تاجیک نمی‌توانستند در یک جلسه‌ی رسمی به زبان مادری صحبت کنند. اما امروزه به تاجیکی فارسی صحبت می‌شود.

در زمان شوروی مدرسه‌های روسی بسيار زیاد بود و در کلاس‌های روسی بچه‌های تاجیک هم حضور داشتند، اما امروز اکثريت شاگردان کلاس‌های روسی خود تاجیک‌ها هستند. قبلآ علوم وتخصص‌های عالی همه به زبان روسی بود، ولی حالا بخش‌هایی از آن به زبان فارسی‌تاجيکی ارايه می‌شود.

دولتمردان تاجـيکستان تشويش و نگرانی داشتند که پذيرش قانون زبان موجب خروج مردم روسی‌زبان، به ويژه متخصصان از تاجيکستان شود؛ و بدين ترتيب پايگاه‌ اصلی حـزب و حيات اقتصادی کشور ضربه ببيند.

بايد به‌ياد داشت که به‌رغم اين‌که حس عمومی مردم اين بود که زبان روسی جايگاه زبان تاجيکی را در جامعه اشغال و آن را منزوی کرده است، اما فکر حاکم طی ده‌ها سال در ميان بخشی از دولت‌مردان و حتی روشنفکران تاجيک اين‌گونه شکل گرفته بود که، «پشتيبانی از مقام دولتی برای زبان تاجيکی و احيای خط نياکان در تاجـيکستان، به معنای مخالفت با مسکو و باز کردن راه برای مليت‌گرایی توجيه می‌شد.»


تلاش در راه کسب مقام دولتی برای زبان تاجيکی در واپسين تحليل، حرکت مهمی بود در جهت بيداری آگاهی ملی و رشد شعور سياسی تـاجيـکان. قانون زبان و مسـئلـه خط و يکی دو مسـئلـه ديگر چون نمادهای تحکيم وحدت مردم تاجيکستان به نمايش درآمدند.

تلاش برای احيای پيوندهای گسسته‌ با فارسی‌زبانان جهان:

در سال‌های پايانی دهه‌ی هشتاد قرن بيست جنبش احيای پيوند‌های گسسته شده تـاجيـکان با همه‌ی فارسی‌زبانان جهان وارد مرحله‌ی جديد شد. در سال ۱۹۹۰ در شهر دوشنبه انجمن تـاجيـکان و فارسی‌زبانان جهان به نام انجمن «پيوند» با شعار «ما برای وصل کردن آمديم» به منظور تقویت همکاری‌های علمی و فرهنگی میان فارسی زبانان به همت محمد عاصمی يکی از چهره‌های سرشناس علمی و فرهنگی تاجيکستان و شماری از صاحب‌نظران تاجيک پايه‌گذاری شد. انجمن مجله‌‌ای به نام «پيوند» را زير نظر عسکر حکيم، گل‌نظر و بيرنگ کوه‌دامنی (شاعر تاجيک از افغانستان) در ژانويه ۱۹۹۱ به خط فارسی در شهر دوشنبه منتشر کرد.

نخستین همایش این انجمن از نهم تا شانزدهم سپتامبر سال ۱۹۹۲زير عنوان «نخستين کنگره‌ی بين‌المللی تـاجيـکان و فارسی‌زبانان جهان» در شهر زيبای دوشنبه برگزار شد. در اين همايش ده‌ها هیأت شرکت کرده بودند تا «احيا و ايجاد مناسبات گسترده با فرهنگ غنی زبان فارسی» را مورد بررسی قرار دهند.

در همايش يادآوری شد که: « کنگره‌های تـاجيـکان می‌تواند روند احيا و شکل‌گيری مجدد حوزه فرهنگی فارسی‌زبانان را به دور از هرگونه تأثيرگذاری ايدئولوژيک شتاب بخشد و به همه اين اطمينان را بدهد که گسترش پيوندها ميان تـاجيـکان و فارسی‌زبانان جهان منافع هيچ کسی، هيچ کشوری و هيچ ملتی را متضرر نمی‌سازد.»

شرکت‌کنندگان اين همايش، شاهد عطش بی‌پايان همگان از روشنفکران گرفته تا مردم عادی تاجيکستان در راه احيا و گسترش مناسبات با فارسی‌زبانان سراسر جهان بودند. اين همايش، نخستين همايش بين‌المللی در تاجيکستان به زبان فارسی بود.

در همايش سه روزه‌ی بين‌المللی تـاجيـکان و فارسی‌زبانان که سال بعد (سپتامبر ۱۹۹۳) در شهر دوشنبه برگزار شد بار ديگر گسترش و تحکيم پيوند ميان فارسی‌زبانان مورد بررسی قرار گرفت و با تصويب آیين‌نامه‌ی انجمن «پيوند» هیأت رهبری اين انجمن از ميان فارسی‌زبانان کشورهای مختلف برگزيده شد.

انجمن «پيوند» براساس آیين‌نامه‌ی آن، سازمانی است مستقل، غيردولتی و بين‌المللی که به خاطر پاسداری از ارزش‌های مشترک تاريخی و فرهنگی تاجیکان و دیگر فارسی‌زبانان به منظور گسترش و تحکیم مناسبات دوستانه میان آن‌ها تأسیس شده است.


برگزاری منظم کنگره‌ی‌های بين‌المللی تـاجيـکان و فارسی‌زبانان جهان در شهر تاجيکستان، به يک سنت سازنده مبدل شده است، سنتی که با قامت افراشتن تاجيکستان مستقل پا گرفت. نقش انتشار مجله‌ی «پيوند» با خط فارسی، به عنوان نشريه انجمن «پيوند» در امر گسترش و تحکيم پيوند تـاجيـکان و فارسی‌زبانان جهان چشم‌گير بود.

در راستای «احيا و ايجاد مناسبات گسترده با فرهنگ غنی زبان فارسی» و نزديکی فارسی‌زبان جهان علاوه بر همايش‌‌های انجمن «پيوند»، نشست‌های زيادی در تاجيکستان در حوزه‌های مختلف برگزار شده و در آن‌ها تصميماتی اتخاذ گرديد. از جمله قرار است که تلويزيون مشترک سه کشور فارسی‌زبان (تاجيکستان، ايران و افغانستان) در شهر دوشنبه راه‌اندازی شود.

در سپيده‌دم اعلام استقلال تاجيکستان، تـاجيـکان با برداشتن مجسمه‌ی لنين و نشاندن تنديس فردوسی اين سراينده شاهنامه به جای آن به واقع پيام روشن و پر معنایی دال بر همبستگی با تمام فارسی‌زبانان جهان فرستادند.

اعلام استقلال تاجيکستان، رسمی شدن زبان فارسی‌تاجيکی به جای زبان روسی و خط فارسی به جای خط سيريليک فرصت مناسبی بود برای فارسی‌زبانان جهان و به خصوص افغانستان و ايران که تاجيکستان را در اين امر مهم ياری رسانده و راوبط فرهنگی خود را گسترش دهند. اما به‌خاطر تداوم بحران و جنگ در افغانستان و نگاه‌ ايدئولوژيک جمهوری اسلامی ايران نسبت به تحولات تاجيکستان، اين فرصت طلايی از دست رفت.

نگاه‌ ايدئولوژيک جمهوری اسلامی ايران از همان آغاز تحولات تاجيکستان در دهه‌ی پايانی قرن بيست برجسته بود. جمهوری اسلامی ايران هنوز نمايندگی سياسی‌ای در دوشنبه نداشت، يکی از کارمندان ارشد سفارت خود در مسکو را برای شرکت در کار کنگره «حزب نهضت اسلامی تاجيکستان» در سال ۱۹۹۰ به شهر دوشنبه فرستاد تا در کنگره مذکور شرکت و سخنرانی کند.

جمهوری اسلامی ايران يک کتاب‌فروشی در شهر دوشنبه در سال ۱۹۹۰ تأسيس کرد و نام آنرا «الهدا» گذاشت. نفس اين نام برای تـاجيـکان جاذبه‌ا‌ی نداشت، در حالي‌که برای گزينش نام آشنا و جذاب برای تـاجيـکان با بار فرهنگی و مشترک (فردوسی، رودکی، ناصر خسرو)، نام‌گذاری دشوار نبود.

تـاجيـکان سنی‌مذهب که هفتاد سال در فضای عرفی پرورش يافته بودند بيشتر به کتاب‌هایی در رابطه با تاريخ، ادبيات و شعرای کلاسيک و مدرن فارسی گرايش داشتند. ايران می‌توانست از آغاز پاگيری جمهوری مستقل تاجيکستان کمکی بزرگ و مهم از لحاض فرهنگی، ادبی و زبانی برای تاجيکستان بوده و در چاپ کتاب به زبان فارسی به خط فارسی برای دبيرستان‌ها و آموزش آموزگارن در اين عرصه، تأسيس دبيرستان و دانشگاه و مراکز فرهنگی آن‌ها ‌را ياری رساند.

يک زبان و سه نام:

زبان فارسی مانـند بسـياری از زبان‌هـای زنــده‌ی دنـيا دارای لهجـه‌هـای مخـتـلفــی می‌بـاشـد. تاجيکی، دری و فارسی يک زبان واحـداند با ميراث تاريخی هزارساله که به هـيچ وجـه تفـاوتی بين آن‌ها از نقـطه نظر ريشه و منشا وجود ندارد، بلکه تفاوت در لهـجه‌هـا است که نتيجه‌ی سرنوشت تاريخی مـتفاوت آنان می‌باشد.

همان‌گونه که در بالا آمد بعد از قــــرن شـانـــزدهم، تقسيم‌بندی‌های جديد سياسی در منطقه‌، سرنوشت فارسی‌زبانان را در کشورهای جداگانه رقم زد. تفسيم‌بندی‌هایی که، در پی دست‌اندازی‌های روسيه و بريتانيا در قرن نوزدهم و بيستم تحکيم بيشتر يافت.


انگليسی‌ها و روس‌ها مشترکاً سعی کردند که زبان فارسی را که يکی از محـورهای یگـانگی خـراسان بود، تضعــيف کنـند. در چنين اوضاع و احوالی بود که فارسی زبانان برخـلاف اراده‌ی خود عـمدتـاً در سـه کـشور کـه با هم ارتـباط چـندانی نـداشـتند، تـقسيم شـدند. از يـک‌سو اين امر مـوجب لهجـه‌‌هـای مخـتلف در يـک زبان واحـد شد و از سوی ديگر زبان فارسی در اين کشورها سـير متـفـاوتی را پيـمود.

روس‌هـا تلاش کـردند که به تـاجيـکان آسـيای‌ميانه تلقـين کنـند که زبان آن‌ها تاجـيکی است، و به آن‌ها بقبولانند که زبانشان با فارسی و يا دری که زبان ايران و خراسـان و بعداً افغانستان است، تفـاوتی ريشـه‌ا‌ی دارد.

انگليسی‌هـا در هــند عـرصه را بر زبان فارسی تنـگ ساختـند و سرانجـام اين زبان را که بـيش از هشت قرن، زبان ديوانی هـند بود طی فرمانی «موقـوف» اعـلام داشـته و آنرا به حاشيه راندند.

دولت محـمد ظـاهرشـاه (۱۹۳۳- ۱۹۷۳)، در ده‌ی شصت سده‌ی بيست تلاش کرد که به تـاجيـکان و ساير فارسی‌زبانان افغانستان بقبولاند که زبان آنان دری است و با زبان فارسی و تاجيکی تفاوت دارد. او نام زبان فـارسی را در امـور رسمی به دری تغيير داد و در ۱۹۶۴ همين تغيير را در قانون اساسی افغانستان جنبه‌ی قانونی داد. در حـاليکه فارسی، دری و يا تاجـيکی هيچ تـفاوتی با يکديگر در مبـانی دستوری و ذخـيره‌ی اصلی لغـوی ندارند. اين زبان‌ از نظر سياسی سه نام دارد، در حالي‌که از لحـاظ تاريخی زبان واحد است و در هر منطـقه که ربطی هم به مرزهـای سياسی ندارد، لهجه، رنگ و بـوی خاص خـود را دارد.


بابا ‌جان غفوروف، رئيس انسيتو خاور شناسی اتحاد شوروی پيـشـين، سه دهه پيش از امروز، طی يک مصاحبه‌ی تفصيلی در تهران تأکيد کرده بود که: « ... زبان ما يکی است، تنها طرز تلـفـظ متفاوت است ... فرهنگ تاجيکستان و ايران دارای ريشه بزرگ واحدی است.»

صدرالدین عینی در دهه‌ی سوم سده‌ی بيستم بارها تأکيد داشت که بین فارسی تاجیکستان و فارسی ایران فرق اساسی نیست. اگر فرقی هست جزیی و فرعی است. فرق‌های اين چنينی را بین فارسی شمال و جنوب ایران هم می‌توان ديد.

البته شماری ار زبان‌شناسان شوروی پيـشـين بر اين نظر بودند که زبان فارسی در ایران، افغانستان و تاجیکستان هر یک زبان مستقلی هستند. بر اساس همين نظر و سياست، بنگاه انتشاراتی پروگراس و نووستی اتحاد شوروی پيـشـين يک کتاب واحد به خط فارسی را دو بار چاپ و منتشر می‌کرد، يک‌بار زير عنوان فارسی و بار ديگر با پس و پيش کردن چند واژه زير عنوان دری.

اصطلاح «زبان تاجيکی»، بسيار نو است. گمان غالب اين است که نخبگان سياست و فرهنگ فرارود اصطلاح «تاجيکی» را تنها به اين دليل پذيرفتند که بتوانند در فضای ايران‌ستيزی حاکم در آن برهه امکان حق زيست برای زبان فارسی در قلمرو اتحاد شوری بيابند.

از بخت بد يک زبان واحد در سه کشور که در يک قلمرو زبانی‌اند به سه نام ناميده می‌شود و اين تصور را به وجود می‌آورد که گويا اين‌ها سه زبان متفاوت‌اند. به نـظر نـويسـنده‌ی اين سطور اتخـاذ تصمـيم تغــيير نام زبـــان پارسـی به دری و تاجـيکی به ترتـــيـب در افغانسـتان و فرارود ريشـه در سـياسـت داشـت؛ و هـدف از اين نام گذاری‌ها نيات نيک فـرهـنگی و تاريخی نبوده. به هـر حـال تفـاوت بـين آن‌هـا به هـيچ وجـه از نظر منشـاء و مبانی دسـتور زبان نيسـت، بل‌که پـي‌آمد سـرنوشـت تاريخی زبان واحـد در کشـورهای مخـتـلف اسـت.

دکتر محمد رضا باطنی استاد با سابقه‌ی زبان‌شناسی دانشگاه تهران در زمينه‌ی لهجه بر اين نظر است که: «... لهجه فقط يک اختلاف تلفظ است ... اگر من با يک فرد تاجيکی صحبت کنم هيچ مشکلی در درک زبان او که از کشور تاجيکستان هست ندارم به جز چند کلمه که بپرسم منظورش چيست، يعنی ارتباط مختل نمی‌شود. بنابرين ما به اين می‌گوييم لهجه.»

دکتر علی‌احمد رجائی، استاد پيشين دانشگاه مشهد که خود از مهاجران بخارائی در ايران است، در کتاب ارزشمند «لهجه بخارائی» در سال ۱۹۶۴ پژوهش‌های دامنه‌داری را در حوزه‌ی‌ لهجه‌ی بخارائی انجام داده است، برای نخستين‌بار با دقت توجه اهل علم و ادب را به اين مسئله جلب کرد که بسياری از واژه‌های فارسی کهن در فرارود هنوز استعمال می‌شود.

با کمال تأسف برخی از رسانه‌های گروهی بين‌المللی با نشر برنامه‌ زير عناوين فارسی، دری و تاجيکی سعی بر صحه‌گذاری سياست سه نام بر يک زبان واحد را دارند، سياست جداسازی فارسی و دری که زمانی توسط بنگاه انتشاراتی پروگراس و نووستی اتحاد شوروی پيـشـين پيش برده می‌شد.

دکـتـر ذبيح الله صفـا در کتاب «تاريخ ادبـيـات ايــران» می‌نـويســد کــه: «... قـول خاورشـناسـانی که فـقط به اکتفا بر تسـميه ظاهری زبان فارسی، را از سـرزمين فارس دانسـته اند، به کلی باطل و حاکی از جهـل آنان اسـت و هم‌چنين اين کردار بعضی‌ها می‌کـوشـند تا دری و پارسی را از يکديگر مـتمايـز و جـدا شـمارند و حـال آنکه پارسی، دری اسـت و دری، پارسی.»

در اين دو دهه‌ی آخر در تاجیکستان پيوسته تأکيد می‌شود که ما یک زبان با چند لهجه داريم. در حالی‌که با گسترش مناسبات در ميان سه کشور فارسی‌زبان، لهجه‌ها هر چه بيشتر به هم نزذيک می‌شوند و با يک‌دست شدن واژه‌ها قابليت فهم بيشتر، برای همه فارسی‌زبانان پيدا می‌کنند.

به باور نگارنـده در هــر صـورت نـام‌گـذاری سـه نـام بـر يک زبـان واحد ريـشـه در ســياست دارد، موجب بدفهمی است و بـــه مصلحـت نيســت.

چالش‌های فرا روی زبان فارسی در تاجيکستان:

از تصويب «قانون زبان» در تاجيکستان بيست سال می‌گذرد. ميزان استفاده از زبان فارسی در امور رسمی در تاجيکستان در مقايسه با سال‌های پيـشـين تا اندازه‌‌ای بهتر شده است. در راستای اجرای مفاد «قانون زبان» گام‌های مثبتی برداشته شده و می‌شود. اما گروهی از روشنفکران تاجيک بر اين نظر‌ند که مفاد «قانون زبان» به کندی اجرا می‌شود.

هنوز چالش‌های جدی فراروی زبان فارسی در تاجيکستان قرار دارد که در زير آن‌ها را بررسی می‌کنم:

زبانی که همين اکنون در تاجيکستان زبان تاجيکی ناميده می‌شود، در درازنا بيش از هزار سال پارسی (پارسی‌دری) نام داشته است. اما سياست‌های دولت اتحاد شوروی در دهه سوم قرن پيـشـين، نام زبان تاجيکی را که اشکارا بار سياسی داشت بر تـاجيـکان تحميل کرد. اين تحميل، بحران هويت زبانی را در پی داشت. اين مسئله، به‌رغم گفتمان‌هایی جدی، هنوز هم راه حل خود را نيافته است.

موضوع خط سيريليک يکی از دشواری‌های جدی فراروی زبان در تاجيکستان، است. چنان‌چه در بالا گفته شد، سياست تعويض خط فارسي به لاتين و بعدآ به سيريليک به اقـتضاي سياست‌های دولت شوروي پياده شد.

براساس «قانون زبان» در سال ۱۹۸۹ تصميم گرفته شد که الفبای نياکان (خط فارسی را در تاجيکستان خط نياکان می‌نامند) دو باره برگردانيده شود؛ و سال ۱۹۹۵ قرار بود سالی باشد که خط نياکان به طور کامل در تاجيکستان مورد استفاده قرار بگيرد ولی می‌دانيم که نشد.


وقوع جنگ داخلی تاجيکستان (۱۹۹۲- ۱۹۹۷) در عدم اجرای مفاد «قانون زبان» تأثيرگذار بوده است. ناکافی بودن منابع مالی، بی‌توجهی مسؤلان نهادهای دولتی و مدنی به زبان و ادبيات ملی را نيز عامل کندی اجرا قانون بايد دانست.

عدم تعويض خط، رابطه‌ی تـاجيـکان را با جهان فارسی‌زبانان و برعکس، بسيار محدود ساخته است. ندانستن خط فارسی باعث شده است که اکنون شماری اندکی از مردم تاجيکستان از غنای آثار ادبی گذشته برخوردار شوند.

اکثريت تـاجيـکان فرارود نمی‌توانند نشريات فارسی را به خط فارسی بخوانند. و فارسی‌زبانان جهان نیز نمی‌توانند نشرياتی که در تاجيکستان به خط سيريليک منتشر می‌شود، بخوانند.

خط سيريليک تنها در بين فارسی‌زبانان تاجيکستان رايج است. مشکل خط باعث تضعيف رابطه‌ی تـاجيـکان با دنيای فارسی‌زبانان می‌شود. اين رابطه ضعيف تاجيک‌ها با ساير فارسی‌زبانان به ضرر زبان و ادبيات آن‌ها در فرارود تمام شده است. جای شگفتی است که مردم در تاجيکستان در حالی که به زبان فارسی سخن می‌گويند، نمی‌توانند با خط زبان فارسی، بخوانند و بنويسند.

در همايش «زبان و جامعه» که در فوريه ۵۲۰۰ در شهر دوشنبه با هدف تحکيم، تکميل و حفظ زبان فارسی در تاجيکستان به ابتکار سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی سازمان ملل برگزار شده بود، شماری از زبان‌شناسان و پژوهشگران زبان و ادب فارسی بر این عقيده بودند که نداستن الفبای فارسی باعث شده که شماری اندکی از مردم تاجيکستان از غنای فرهنگی گذشته و انتشارات امروز برخوردار شوند. آنها يادآور شدند که گذار به الفبای فارسی به تعداد خوانندگان نشريه‌ها، کتب و سايت‌های انترنتی تاجيکستان خواهد افزود.

در حال حاضر زبان فارسی سـاحـه‌ی وسـيعی را می پـوشـاند و بـيش از صـد ميـليون انسـان بدان سـخـن می‌گـويد. نزديک به سـه ميـليـون فارسی‌زبان در بيـرون از اين منطقه زندگی می‌کنـند. در اوضـاع و احـوال کـنونی، زبان فارسی در زمينه‌ی انتقال عـلوم در حوزه تمدنی ما نقـش با اهـميتی ايفا می‌کـند، ده‌هـا هـزار عــنوان کـتاب و ترجـمه، هـزارها نشـريه و سـايت در شبکه جهانی رايانه در سـراسـر جـهان به ايـن زبان نشـر می‌گـردد.

در دهه‌ی اخير با گسترش رايانه و ايـنترنت و نرم‌افزار‌های فراخور زبان فارسی، قلمرو زبان فارسی و کــار‌های پژوهـــشی در اين عــرصه بازهم تـوسعه بيشتری يافته است و داد وستد‌های زبانی و فـــرهنگی توليد‌کنندگــان زبــــان و آفرينـــيش‌هـــای فرهنــگی و هنــری، بيرون از حوزه دستگـاه رسمی سياست و دولتــمردان قرار گرفته است. اما حـيف اسـت که اکثريت تـاجيـکان فرارود بخاطر ندانستن خط فارسی از ايـن امکان و دسـت‌آورد مشـترک نمی‌‌توانند، استفاده کنند.

به نظر می‌رسد که تبديل خط سيريليک به خط فارسی اين مشکل را حل ‌کند. اما شماری بر اين باوراند که بازگشت به خط فارسي براي مردم تاجيکستان مشکلاتی را به بار خواهد آورد، که از جمله‌ی آن‌ها تحميل هزينه‌ی سنگين مالی بر اين کشور است.

به نظر من با در نظر داشتن دشواری‌هایی که در حوزه خط زبان وجود دارد، بهتر است که در دبستان‌ها و دبيرستان‌ها خط فارسی درس داده شود که دانش‌آموز بتواند از هر دو خط استفاده کند. در همين راستا نيز، بالاترين و پراهميت‌ترين واحد درسی در دبيرستان زبان فارسی و آموزش خط آن باشد.

ترجمه‌زدگی، دشواری ديگری زبان فارسی‌تاجيکی است. تغيير خط که تـاجيـکان فرارود را از گذشته خود و ساير فارسی‌زبانان جدا کرد، زبان امروزي را نيز به يک زبان ترجمه‌زده تبديل کرده است. از نيمه‌ی دوم دهه‌ی بيست سده‌ی پيـشـين، بيشترين کتاب‌های درسی از زبان روسی ترجمه شده که در بيشتر موارد ترجمه‌های خوبی هم نبوده‌اند. درست است که بسياری از واژگان اين کتاب‌ها تاجيکی اند اما در بافت ساختار روسی.

حضور بی‌حساب و ‌کتاب واژه‌های غيرضروری بيگانه و به ويژه واژه‌های روسی در زبان فارسی‌تاجيکی، دشواری‌ ديگری فراراه زبان در تاجيکستان قرار داده است. پيـشـينه‌ی وضع اصطلاحات اجتماعی، سياسی و علمی در تاجيکستان به نيمه‌ی دهه‌ی سی قرن بيست بر می‌‌گردد.

سياست شوروی اين بود که نه تنها همه‌ی ملل اتحاد شوروی دارای خط روسی باشند، بلکه اصطلاحات اجتماعی، سياسی، علمی و اداری از زبان روسی اقتباس شود. از آن به بعد بود که هزارها واژه روسی بدون حساب و کتاب وارد زبان فارسی‌تاجيکی شد. از آن‌جا هم که اين واژه‌ها می‌بايد از روسی اقتباس می‌شدند، جایی برای معادل‌سازی و زيبایی کلام در زبان فارسی‌تاجيکی باقی نمی‌ماند. در حالي‌که بسياری از اين واژه‌ها و قالب‌ها، با طعبيت زبان فارسی‌تاجيکی سازگاری نداشته‌اند.

اگر چه در پی تصويب «قانون زبان» در سال ۱۹۹۰ «کميته‌ی اصطلاحات» در جنب فرهنگستان علوم تاجيکستان تشکيل شد تا کارهایی را در رابطه با واژه‌گزينی و نام‌گذاری کارخانه‌ها، سازمان‌ها، مؤسسه‌ها انجام دهد ولی هنوز راه درازی در پيش رو است.

هـر واژه بايـد فـکری را در خـوانـنده و يا شــنونده، ايجـاد کـند و حـامل معـنا باشــد؛ زيـبائی کـلام، سـلامتی سـاخـتار، خوش‌آهنگی و خوش‌ترکيبی، طبـعبيت و شفافيت زبان را باید در نظر گرفـت، و به‌ياد داشته باشيم که قـلـمرو فـرهـنگی زبان فـارسـی فـراتـر از قـلمرو سـياسی تاجيکستان اسـت، از همين رو واژه‌هـا می‌بايـد برای هـمه فارسـی‌گــويان قـابـل فهـم باشنـد.

زبان فارسی مانند هـر زبانی، نيازمند آن است که از درون پـويا و زايـا باشـد و از مايه خود واژه بسـازد. دسـت‌آوردهای زبان فارسی از جمله در پـرداختن مستعدانه به واژه‌های جـديـد، در همه و قـلمرو زبان فارسی اسـت و نه مربوط به اين يا آن کشـور.

مرزهای سياسی مشخص است اما مرزهای زبانی نمی‌تواند مشخص باشند. قلمرو سياسی کشورها يک امر سياسی است، در حالي‌که قلمرو و کاربرد زبان، مسئـله‌ای فرهنگی است. از اين رو نبـايد قـلمرو زبـان و ادب فارسی را بـه مـرزهـای جـغـرافـيــای ســياسـی محـــدود کــرد و بــر واژه‌هـــای جـديد زبان فارسی برچـسـب «بيگانه» زد.

از آن‌جـایی‌که زبان يک پـديـده زنـده، پـويــــا و تحـول پـذيـر است، و در داد و سـتد بـين زبـان‌هـا نيز نـاچـار از وام‌گيری از پيـشـين زبان‌هـای ديگر است و همين امر است که موجـب رشـد، توانمندی و گستردگی آن می‌گـردد. اما تحـميل واژه‌هـا بر دسـتگـاه واژگـان، زبان را بيمـار می‌ســازد و بافــت آن را بهـم مـی‌زنــد. بساط کلمات آهنگـين يـک زبـان برچـيده می‌شود و کلمات بی‌آهنگ تحميلی جاي‌گزين آن‌ها می‌گردد ... نقش زيبائی‌آفرينی زبان محکوم بـه فــنا می‌شود.

هنوز اين فکر که زبان روسی منبع علم است، فکر حاکم است. به اين دليل، شماری از افراد هم‌چنان‌خاستار توسعه زبان روسي اند. هم‌چنين به حضور صدها هزار مهاجر کار تاجيک در روسيه اشاره می‌شود که به انگيزه اقتصادی ناچار از فراگيری زبان روسی هستند. از همين‌جاست که زبان روسی نه زبان فارسی به عنوان «وسيله معاشرت ميان اقوام» در تاجيکستان پذيرفته شده است.

به باور من زبان روسی، تاجيکان را با يکی از غنی‌ترين ادبيات‌های جهان و دنيای نو آشنا ساخت. از اين‌رو آموختن آن همراه با يک و دو زبان با اهميت جهانی برای تاجيکان بسيار سودمند است. به علاوه اين زبان هنوز هم در سطح قلمرو شوروی پيشين زبان مشترک است.

عدم اشراف بخشی از تـاجيـکان به زبان مادری در تاجيکستان يکی ديگر از چالش‌ها است. هنوز شماری از تـاجيـکان هستند که به تاجيکی نمی‌انديشند. گفتگو‌های تخصصی هنوز هم به زبان روسی صورت می‌گيرد. برای شماری از تـاجيـکان تحرير نوشته‌های علمی به زبان روسی به مراتب آسان‌تر است تا ‌فارسی تاجيکی.

محل‌گرايی در همه‌ی حوزه‌های زندگی و فعاليت‌های اجتماعی و سياسی تاجيکستان، از جمله در حوزه زبان بازتاب دارد که مانع دست‌يابی به سياست زبانی تقويت‌کننده حس ملی می‌گردد.

و فرجام سخن:

آن‌چه بر زبان فارسی در قلمرو اتحاد شوروی پيشين رفت، به سرنوشت زبان‌های ملی ديگر شبيه بود، زبان فارسی با سخت‌جانی کم‌‌نظير خود را سر پا نگه داشت و بـه‌رغــم هـمــه‌ی دست‌انـدازی‌هـا و تــلاش‌هـای صـورت گـرفـته به قصد محـدود سـاخــتن و کنار گذاشتن زبان فــارسی تاجيکی درفرارود، و از جمله در تاجيکستان، بازهم زبان فارسی بـه بـرکـت عـمومـيت، اسـتخـوان‌بـندی و غـنامندی، همـت و تلاش جـان‌بازانه‌ی پاسـداران آن و ادبيات برون‌مرزی آن نابود نشد، اگرچه آسـيب فـروانی بر پـيکر و روند گسـترش و بالندگی آن وارد گرديد.


هـم‌اکـنون زبان و ادب فارسـي تاجيکی بنابر وضعی که در سده‌ی بيست داشت، کاستی‌ها، کمبودها و گـرفـتاری‌های زيادي دارد و با چــالـش‌هـای جـــدی مـواجـه است.

زبان فارسی‌تاجيکی برای برون‌رفت از بحران موجود ناگزير از بهره‌گيری از هـمه‌ی امکانات جغـرافـيای فـرهـنگی خود است. اسـتفاده از مجموع امکانات ميهـن فـرهـنگی، زبان فارسی‌تاجيکی را در جهـت تحول، نوسـازی و رشد سريع و هم‌چـنين يکسان‌سازی واژه‌هـا کمک خواهد کرد.

به باور نگـارنده، پاسداری، پالـــودگی زبان فارسی‌تاجيکی و پاک‌سازی آن از واژه‌های غيرضروری بيگانه نه تنها رسالت روشنفکران و نخبگان تاجيک است، بلکه نياز به کمک تمام فارسی‌دوستان جهان دارد. همکاری ميان زبان‌شناسان و فرهنگيان تاجيکستان، ايران و افغانستان برای همگون‌سازی اصطلاحات و واژه‌ها در زبان کمک بزرگی خواهد بود.

نخبگان تاجيک پيوسته ياد‌آوری می‌کنند که: «ما برای احيای زبان و فرهنگ ملی خود چشم به فارسی‌زبانان ايران و افغانستان داريم.» از اين‌رو توسعه هم‌گرائی بين کشورهای فارسی‌زبان و کار جمعی به سود رشد و پويایی زبان فارسی است.

به نظر می‌رسد که هنوز از توانايی و امکانات کشورهای فارسی‌زبان و فارسی‌دوستان جهان به اندازه کافی در راستای مدرن‌سازی زبان فارسی و پاسخ‌گویی آن به نيازهای علمی بهره گرفته نشده است. تأسيس يک مرکز مشترک برای همگون‌سازی اصطلاحات ميان سه کشور فارسی‌زبان در امر نزديکی فارسی‌زبانان مدد می‌رساند.

جامعه کتاب‌خوان تاجيکستان با آثار نويسندگان، داستان‌نويسان و شعرای معاصر و مطرح ايران و افغانستتان عمومآ آشنا هستند، اما برعکس آن، يعنی آشنايی به آثار قلـم‌بـه‌دستان تاجيکستان، در ايران و افغانستان اندک است. با اين‌همه برخی از مجـلات ادبــی و رسـانه‌هـای گـروهـی ايـران و افغانستان آثاری از داسـتان‌نـويســان و شعـرای تاجيکستان را در صفحات خود منتشر می‌کنند که آن‌را به‌رغم اندک بودن، می‌بايد به فال نيک گرفت و آرزومند گسترش‌اش بود.

تاجيکستان کشوری است که در تقويم سالانه‌ی آن، جشن روز زبان وجود دارد. اين جشن يکی از گرامی‌ترين جشن‌های ملی تاجيکستان است. از همين‌جا می‌توان به حساسيت تـاجيـکان نسبت به زبان فارسی‌تاجيکی و اهميت آن‌ به عنوان رکن اساسی هويت ملی آن‌ها پی‌برد.

تـاجيـکان زبان فارسی‌‌تاجيکی را عزيز و گران‌بها می‌دانند، چرا که همين زبان فارسی است که هستی ملی آن‌ها را به نمايش می‌گذارد. زبان فارسی ستون استوار تاريخ و فرهنگ و شناسنامه‌ی تـاجيـکان بوده و هست.

در تاجيکستان زبان به هويت سياسی دولت گره خورده است. وقتی که آن‌ها از زبان تاجيکی سخن می‌گويند، هم زمان در کار اثبات ملت تاجيکی هستند که در نيمه‌ی اول قرن بيست در اتحاد شوروی، موجوديت‌اش انکار می‌شد.

در پايان با اغتنام از فرصت و تکيه بر تجربه‌ی جمهوری تاجيکستان، چه زيبا و پر معنا است که همه فارسی‌زبانان جهان روزی را به عنوان روزی بزرگداشت زبان فارسی برگزار کنند.

پايان.


۱۹- کاويانی، فرهنگ آريانا، سال سوم، شماره ۳، شهر دوشنبه، ص۶۴، برگرفته شده از نوارهای نخستين کنگره تاجيکان، سپتامبر۱۹۹۲.

۲۰- برای معلومات بيشتر از نخستين همايش بين‌المللی تاجيکان و فارسی‌زبانان به سفرنامه نسيم خاکسر، سفر تاجيکستان، کتاب چشم‌انداز، پاريس، ۱۳۷۲خ.

۲۱- غفوروف، بابه جان، مصاحبه با سيروس علی‌نژاد، تهران، آيندگان ادبی، بهمن ۱۳۵۲.

۲۲- باطنی، دکتر محمد رضا، مصاحبه با شهروند، کانادا، ۲۴ آگوست ۲۰۰۴.

۲۳- صفـا، دکتر ذبـيح الله، تاريخ ادبيات ايران، تهران، ص۲۳۵.

۲۴- شکوری، محمد جان، سرنوشت زبان فارسی‌تاجيکی فرارود در سده‌ی بيست ميلادی، دوشنبه، ۱۳۸۴خ، ص. ۱۰۹.

Share/Save/Bookmark

قسمت‌های پیشین:
تداوم روسی‌سازی زبان فارسی در تاجيکستان
فرارود، زادگاه‌ زبان فارسی دری
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

از توجه و اهتمام شما به زبان تمدن دیرینه پارسی سپاسگزارم و توفیق روزافزون شما را از ایزد منان خواستگار

-- مرتضی ، Sep 17, 2009

از توجه و اهتمام شما به زبان تمدن دیرینه پارسی سپاسگزارم و توفیق روزافزون شما را از ایزد منان خواستگار

-- مرتضی ، Sep 17, 2009

کاری که دل‌سوزان پارسی‌ در ایران‌زمین برای پاس‌داشت زبان انجام دادند کم‌ـ‌و‌ـ‌بیش تکیه بر توان و قوه‌ی خودشان بوده است تا چشم‌داشت به دولت علّیه(دولت جمهوری اسلامی).

پس بهتر است که تاجیکان نخست به فرآورده‌های ذهنی هم‌زبانان خود در ایران بنگرند و از آن‌ها استفاده برند و مهمتر از هر چیز بر آن‌ها بیفزایند
مشکل‌های پیشاروی زبان فارسی در رویارویی با مدرنیت ـــ با همه‌ی جنبه‌های فکری پرزوراش ـــ که زبان یکی از عرصه‌های مهم بل مهم‌ترین عرصه‌اش است،
در همه‌ی سرزمین‌های پارسی‌گوی به یک شکل و یک بافت است. یعنی کارزار یک فرهنگ پیشامدرن با فرهنگ و زبان مدرن. مسئله فقط وام‌گیری برای ساخت برابرها در زبان فارسی نیست ـــ که چه بسا بتوان به روش مکانیکی آن را تا حدی حل کردــــ در
این جا مشکل انتقال یک فضای فکری‌ـ‌فرهنگی است با همه‌ی یکانه‌های اندیشگی‌اش به فرهنگی بدون پیشینه‌ای جدی در اندیشیدن. این امر کار انتقال را بسیار دشوار بل ناممکن می‌کند.

باری بررسی کار نویسندگان و کوشندگان فارسی زبان و مهمتر از همه کوشش خود تاجیکان می‌تواند راهی برای این مشکل باشد.

-- کاوه ، Sep 18, 2009

ای کاش اینقدر که به فکر تاجیکان هستید یک دهمش را هم به فکر تورکهای کشور خودتان بودید که زبان و فرهنگشان در معرض سیاست ناجوانمردانه آسیمیلاسیون در حال نابودی است

-- آیدین رضایی ، Sep 24, 2009

با سلام
من ستون نویس روزنامه نگار و تحلیل گر مسایل بین الملل در ایران هستم میخواستم شرایط همکاری با سایت شمابه صورت را بدانم
با سپاس

-- farzad ramezani bonesh ، Dec 16, 2009

"ای کاش اینقدر که به فکر تاجیکان هستید یک دهمش را هم به فکر تورکهای کشور خودتان بودید که زبان و فرهنگشان در معرض سیاست ناجوانمردانه آسیمیلاسیون در حال نابودی است
-- آیدین رضایی ، Sep 24, 2009 "
تا هر چه زودتر کشور تجزیه و نابود میشد!!

-- علیزاد ، Feb 8, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)