تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

دولت شریعتمدار در بن‌بست

جین لامپمن
برگردان: محمدحسین صبوری

عبداللهی احمد النعیم همه آنچه را ممکن است برای یک مصلح مسلمان پیش بیاید، تجربه کرده است: آموزگار او در سال ۱۹۶۳در سودان اعدام و خود او مجبور به ترک کشور شد. با این حال، او به قول خودش «مرتد مسلمان»، برای مسافرت به نقاط گوناگون جهان اسلام به منظور بسط پیام بحث‌انگیزش با مشکلی روبه‌رو نیست.

او به هم‌کیشان خود می‌گوید که چیزی به نام «حکومت اسلامی» وجود ندارد. حکومت سکولار و موازین حقوق بشری ضرورت‌های اساسی همه‌ی جوامع‌اند تا مسلمانان و پیروان دیگر ادیان بتوانند آزادانه مطابق دین خود عمل کنند.

«دغدغه‌ی اصلی من، در واقع، یک مسلمان درستکار و راستین (در داوری خودم) بودن است، بیش از آنکه به اطاعت فرد از دستورات و احکام حکومتی بیندیشم.» این سخن النعیم، استاد حقوق دانشگاه ایموری آتلانتا است. «من به حکومتی احتیاج دارم که نسبت به اعتقادات دینی گوناگون بی‌طرف باشد تا بتوانم مسلمانی باشم که دینم را خود انتخاب کنم.»


عبداللهی احمد النعیم

این محقق مسلمان به منظور گشودن درهای بحث آزاد در محیط دینی خود به سازماندهی نخستین «همایش مرتدهای مسلمان» در آتلانتا، که در طول یکی از تعطیلات آخر هفته برگزار شد، یاری رساند. حدود 75 مسلمان درگیر در پروژه‌های گوناگون اصلاح‌گری دینی گرد آمدند تا درباره‌ی موضوعات مرتبط به شریعت (قوانین اسلامی)، دموکراسی و حقوق زنان و همچنین اینکه چگونه باید با دگراندیشی دینی و پیامدهای آن مواجه شد، بحث کنند.

«ما به بزرگداشت ارتداد مشغولیم، صرفا از آن رو که تفکر خلاق را تشویق کنیم.» او همچنین می‌گوید: «هرگونه راست کیشی، روزی قسمی ارتداد بوده است.»

پروژه شخصی النعیم متضمن چیزی است که او آن را «مذاکره در باب آینده شریعت» می‌نامد. در حالی که برخی از جوامع اسلامی در مسیر بازتعریف خود در جهان جهانی شده امروز تلاش می‌کنند و بعضی از ایجاد حکومت اسلامی برای سامان دادن به شریعت سخن می‌گویند.

او می‌گوید که حکومت و دین باید از یکدیگر جدا نگاه داشته شوند. البته با آزاد گذاشتن مسلمانان در عمل به احکام شریعت، آنچنان که درست می‌دانند، دین همچنان جایگاه درخور خود را در حیات سیاسی خواهد داشت. النعیم بر این باور است که آنچه می‌گوید واقعا اسلامی است و استدلال‌هایی را بیان می‌کند که مردم عادی مسلمان را یاری می‌دهد تا فریب شعارهای سیاسی را نخورند.

جان اسپوزیتو، رییس مرکز تفاهم اسلام و مسیحیت (the Center for Muslim-Christian Understanding) دانشگاه جورج تاون واشنگتن، می‌گوید: «از این واقعیت آگاهم که عبداللهی هوادارانی در میان جوانان مسلمان در جاهایی مثل مالزی یا اندونزی دارد. اینان اغلب در جوامع خود در حاشیه قرار گرفته اند، اما به مرور زمان می‌توانند به جریان غالب بدل شوند.

آنچه النعیم بیان می‌کند صرفا تئوری‌ای نیست که در ایالات متحده برساخته شده باشد، بلکه نتیجه‌ی تجربه‌ی شخصی دردناک خود اوست. او در یک مصاحبه تلفنی می‌گوید: «به عنوان یک مسلمان اهل سودان، کشوری که مردمانش به نحو وحشتناکی از سردرگمی در باب این موضوع (رابطه دین و حکومت) رنج می‌برند، رسالت خود را وضوح بخشیدن به ماهیت این رابطه می‌دانم. با روشنگری من، دیگر جوامع مسلمان گام در جاده‌ای نخواهند گذاشت که راه به هیچ جایی ندارد.»

او به چشم خود دیده است که چگونه سنت‌ها و نهادهای سودان زیر آوار قوانین بنیادگرایانه اسلامی درهم شکسته‌اند و سرخوردگی در پی آن را نیز شاهد بوده است.
در سال 1967، النعیم که آن زمان دانشجوی حقوق دانشگاه خارطوم بود، گفتاری را از متفکر مسلمان صوفی، محمود محمد طه، شنید. او می‌گوید: «آن سخنرانی جهت زندگی مرا تغییر داد.»

در پی آن، وی به جنبش اصلاح‌گری اسلامی طه پیوست. اما پس از آنکه دیکتاتور سودانی، جعفر النمیری، در سال 1983 فرمان اجرای شریعت اسلامی را صادر کرد، طه، النعیم و برخی دیگر برای مدت 16 ماه به زندان افتادند. سپس طه محاکمه و اعدام شد.
گوهر پیام این صوفی مسلمان آن بود که آیات مشخصی از قرآن پیام جهانی و جاودانی اسلام را عرضه کرده‌اند، در حالی که دیگر آیات به زمینه‌ی تاریخی مشخصی تعلق دارند و جاودانه نیستند.

النعیم می‌گوید: «به‌طور خاص [او به بحث در این موارد پرداخت] برابری زن و مرد، آزادی مذهب و برابری مسلمان و غیر مسلمان.» او پس از خروج از کشور، کتاب طه با عنوان «رسالت دوم اسلام» را به انگلیسی ترجمه کرد.

النعیم بعدها رییس «دیده‌بان آفریقا» شد که عهده‌دار نظارت بر امور حقوق بشری این قاره بود و در سال 1995 تدریس در ایموری را آغاز کرد. او کتاب‌هایی در حوزه‌ی حقوق بشر نگاشته و برخی پروژه‌های تغییرات اجتماعی را برای ترویج حقوق بشر در جوامع بومی یمن، تانزانیا و آسیای جنوب شرقی بنیاد نهاده است.

کتاب جدید النعیم، «اسلام و حکومت سکولار» که تنها به زبان انگیسی انتشار یافته است، چنانکه خود او می‌گوید، ماحصل زندگی او را عرضه می‌کند.

اسلام به ما می‌آموزد که هر مسلمانی در پیشگاه خداوند حاضر است و خود مسئول انتخاب‌های اخلاقی خویش در حوزه‌ی عمل به شریعت است. قرآن شکل خاصی از حکومت را مقرر نمی‌کند، بلکه صرفا از جامعه مومنان سخن می‌گوید. النعیم در این کتاب استدلال می‌کند که هیچ‌گاه دولتی اسلامی وجود نداشته است.

او توضیح می‌دهد که: «شما هیچ‌گونه مدرکی دال بر وجود دولتی اسلامی یا مؤید اجرای دولتی شریعت، پیش از نیمه قرن بیستم نخواهید یافت. این امر گفتمانی مربوط به دوره‌ی پس از استعمار و مبتنی بر اندیشه‌ی دولت اروپایی است.»

برای مثال، در حالی که حکومت ایران مدعی جمهوری بودن است، ادعایی که متضمن حاکمیت مردم است، شورایی متشکل از روحانیون برای تضمین اسلامیت آن در نظر گرفته شده است. به نظر النعیم، این شورا از انسان‌هایی جایزالخطا و به اندازه‌ی هر کس دیگری سیاسی تشکیل شده است.

«چگونه است که سی سال پس از پیروزی انقلاب، باز هم اینان نمی‌توانند به شهروندان مسلمانشان اعتماد کنند تا به‌عنوان کسانی که احتمالا به ارزش‌های اسلامی وفادارند دست به انتخاب زنند و آنان را برگزینند.»

او می‌افزاید که ایران و عربستان سعودی، هر دو ادعا می‌کنند که حکومت‌هایی اسلامی هستند، اما هرکدام از اینها در تلقی دیگری بدعت گذارند. پس آخر مراد از «اسلامی بودن» چیست؟

در باور النعیم، ادعای «حکومت اسلامی» برای آن است که آوای دگراندیشان سیاسی یا اعتقادی خاموش گردد. النعیم می‌گوید: «بیشتر مسلمانان احساسی درونی از این امر دارند، اما نمی‌توانند به وضوح آن را بیان کنند. بنابراین هنگام مواجهه با اسلام‌گراهایی که می‌گویند این همان خواست خداست، بی‌دفاع می‌نمایند.»

«امید دارم با این کتاب، به مردم اعتماد به نفس لازم برای پاسخ‌گویی به اسلام‌گراها را داده باشم... این اسلام نیست، برداشت شما از اسلام است»

عبداللهی النعیم در یک دوره زمانی، برای آزمودن نظرات خویش در گروه‌های اجتماعی گوناگون که نفرات آنها از بیست و پنج تا هشتصد نفر متفاوت بود، دیدارهایی از کشورهای حوزه‌ی جهان اسلام، از نیجریه تا اندونزی، انجام داد. نسخه‌ی اولیه‌ی کتاب جدید او، پیش از انتشار، به زبان‌های اندونزیایی، بنگالی، فرانسوی، فارسی، روسی، سواحیلی، ترکی و اردو ترجمه شد و متن آن در یک سایت در دسترس خوانندگان بود.

او تنها یک بار تهدید فیزیکی را تجربه کرده است – آن هم پس از یک سخنرانی در شمال نیجریه – گرچه بسیار تلاش شد صدای او خاموش شود. او می‌گوید: «من تلاش می‌کنم به آرامی دیگران را متقاعد کنم، با ارائه نمونه‌هایی از تاریخ مسلمانان که برای مردم قابل درک است و همین ویژگی به من یاری رسانده است.»

یکی از چالش‌های بزرگ به بار معنایی منفی واژه سکولاریسم در جهان اسلام باز می‌گردد که آن را با مخالفت با دین مترادف قرار داده است. با این وجود، رضوان مسمودی، مدیر مرکز مطالعات اسلام و دموکراسی (The Center for the Study of Islam and Democracy) در واشنگتن بر این باور است که مقصود النعیم از جداسازی نهادهای سیاسی و مذهبی همان چیزی است که خواست اکثریت مسلمانان است. عبداللهی می‌گوید که نظرسنجی بین‌المللی اخیر گالوپ نشان داد «هشتاد تا نود درصد مسلمانان، از مراکش گرفته تا اندونزی، خواستار دموکراسی‌اند.» اما گروه‌های اکثری مشابهی طالب آنند که شریعت، مرجع یا حتی یگانه مرجع قوانین کشورشان باشد.

او می‌گوید: «این چالش زمانه‌ی ماست، که با ارائه‌ی تفسیری مدرن از شریعت که با اصول اسلامی و نیز ارزش‌های دموکراتیک سازگار است، می‌توانیم بر آن فائق آییم.»


عنوان فارسی مقاله: اندیشه حکومت اسلامی راه به جایی نمی‌برد
منبع:کریستین ساینس مانیتور، سوم آوریل 2008

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

برخي از مطالب "انديشه"زمانه درچارچوب مباحث مربوط به انديشه نمي گنجند و بيشتر اجتماعي،ادبي ويا يادداشت هاي سردستي هستند؛ولي اين نوشته شايستگي جاي گرفتن در اين بخش را دارد؛به ويژه كه كوشش هاي ديگر مسلمانان را در قلمرو روشنفكري ديني نشان مي دهد و مربوط به سكولاريزم و جاودانگي همه يا بخشي ازپيام هاي قرآن است.مباحثي كه اكنون جدي تر از هميشه مطرح هستند.

-- شريفي ، Apr 11, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)