تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

تئوری‌های توطئه در ایران و غرب

بهروز علیخانی

روشنفکر به عنوان «شکارچی اسطوره‌ها۲»:
نوربرت الیاس، روان‌شناس اجتماعی آلمانی، روشنفکر را به عنوان «شکارچی اسطوره‌های» تاریخ جوامع بشری خطاب می‌کند. از نظر وی اسطوره‌ها در دنیایی که بشر هیچ گونه توضیح علمی برای اتفاقاتی که در دنیای اطرافش می‌افتاند، نداشت، به عنوان راهنمایی برای تفسیر و فهم هستی عمل می‌کردند.

الگوهای فکری اسطوره‌ای، دنیا را برای انسان‌هایی که از این شیوه‌ی تفسیرِ هستی استفاده می‌کردند، ساده و قابل فهم می‌کرد. همان طور که «الگوهای فکری به واقعیت نزدیک‌تر۳» سعی در قابل فهم کردن هستی برای انسان‌ها داشتند و دارند.

در واقع هیچ انسانی در هیچ مرحله‌ای از تاریخ بشر بدون توضیح و فهم دنیای اطرافش امکان «جهت دادن۴» به زندگی‌اش را نداشته است. خلاصه این که این توضیح و فهم از دنیا می‌تواند به اسطوره نزدیک‌تر باشد یا به واقعیت.

با پیشرفت علوم طبیعی و ثابت شدن دلایل علمی بسیاری از پدیده‌های طبیعی، سیطره اسطوره، رفته رفته از پهنه‌ی این علوم به عقب رانده شد. کشف علل بیماری‌هایی مانند طاعون و وبا و مهار و کنترل نسبی طبیعت توسط انسان‌ها، از قدرت جادویی این الگوهای تفسیری در حوزه‌ی علوم دقیقه کاست.

اما در علوم انسانی سیطره‌ی این الگوهای تفسیر دنیا همچنان ادامه دارد۵. حتی استفاده از اصطلاحات دقیق‌تر علوم طبیعی در این حیطه، به مشکلات فهم صحیح‌تر مسائل انسانی افزوده است. به عنوان نمونه استفاده از نگاه‌های علت و معلولی که به کشف بسیاری از مسائل جدید در علوم طبیعی منجر شد، در علوم انسانی باعث سردرگمی بیشتر گردیده است.

به علت پیچیده بودن موضوع تحقیق علوم انسانی، ارائه‌ی درک به واقعیت نزدیک‌تری توسط این علوم مشکل بوده است. در این میان همواره فضا برای الگوهای فکری به اسطوره نزدیک‌تر وجود داشته است. یکی از این الگوهای فهم دنیا، دیدن دست یک نیروی پنهان قدرتمند در جهت دادن به زندگی انسان و جوامع بشری است. این نظریه‌ها که به نظریه‌ها یا تئوری‌های توطئه معروفند، عمری به درازای عمر بشر دارند.

در این نوشته سعی می‌کنم به اختصار به «زمینه‌های اجتماعی - روانی۶» این تئوری‌ها و به کارکرد آن‌ها در جوامع انسانی بپردازم. همچنین تلاش می‌نمایم نمونه‌هایی تاریخی از این نوع نگاه ارائه دهم. فرضیه‌ی اصلی این نوشته این است که اگر چه تئوری‌های توطئه می‌توانند به اشکال و فرم‌های مختلف و در جوامع گوناگون وجود داشته باشند، ولی ساختار همه‌ی این فرضیه‌ها تا اندازه‌ی زیادی با هم مشابه‌اند۷.

شرایط اجتماعی - روانی نظریه‌های توطئه:
تئوری‌های توطئه در همه‌ی جوامع بشری با شدت و ضعف متفاوت وجود داشته‌اند؛ اما همواره در شرایط سخت و بحرانی در توضیح مشکلات زندگی انسانی اهمیت بیشتری پیدا کرده‌اند. در شرایط ترس و ناامنی اجتماعی - روانی، پناه بردن به این شیوه از تفسیر دنیا از سردرگمی می‌کاهد. هر چه فرد خود را ضعیف‌تر و ناتوان‌تر برای تغییر و فهم دنیای طاقت فرسای اطرافش حس کند، بیشتر به دامن این گونه الگو‌های فهم کشیده می‌شود.

همچنین در شرایطی که تابو‌ها و ترس‌های اجتماعی مانع از رشد نگاه‌های همه‌جانبه‌تر شوند، احتمال غالب‌تر شدن این نوع نگاه بیشتر می‌شود. در کنار شرایط بحرانی و ناامنی اجتماعی و حضور پررنگ تابو‌ها، فضای سانسوری هم که در نظام‌های اقتدارگرا حاکم است، می‌تواند نقش به سزایی در عدم رواج دیدگاه‌های به واقعیت نزدیک‌تر بازی کند. نظریه‌های توطئه در جریان فرایند تعلیم و تربیت به صورت خودآگاه و ناخودآگاه به نسل‌های دیگری انتقال پیدا می‌کنند. این فرایند به «بدیهی شدن۸» بیشتر این گونه از فهم دنیا می‌انجامد.

کارکرد و ویژگی‌های تئوری‌های توطئه:
تئوری‌های توطئه با ساده‌سازی مسائل پیچیده‌ی اجتماعی به نوع خاصی از توضیح تاریخ نیز می‌پردازند. در این فرضیه‌ها، فهم انتزاعی و دور از واقعیت به عنوان «واقعیت محض» قلمداد می‌شود.

به طور کلی می‌توان به چهاربعد نظریه‌های توطئه اشاره نمود:

بعد شناختی۹: این نوع از نظریات با «تقلیل۱۰» پیچیدگی‌های اجتماعی به ارائه‌ی الگوی ساده‌ای از شناخت می‌پردازند. این نوع از شناخت به «شخصی کردن۱۱» توضیح علل و عوامل پدیده‌های پیچیده اجتماعی می‌پردازد. در جریانات مختلف تاریخی اراده‌ی فاعل مشخصی دیده می‌شود. این فاعل می‌تواند انسان خاصی و یا گروه، جامعه و کشور مشخصی باشد. پنهان بودن، خبیث بودن و قدرتمند بودن از صفات بارز چنین فاعلی هستند.

بعد توجیهی۱۲: این گونه از فهم می‌تواند به عنوان سلاح مبارزه نیز به کار برده شود و باعث خدمت به ایدئولوژی خاصی گردد. در واقع این نوع نگاه‌ها خود نوعی نگاه ایدئولوژیک هستند و می‌توانند به عنوان ابزار سیاسی برای رسیدن به هدف خاصی استفاده شوند.

بعد هویتی۱۳: تعریف از خود و دیگری و مرزکشی میان خود و دیگری از طریق این طرز نگاه، وضوح مشخص‌تری می‌یابد.

بعد تحریفی۱۴: مجموعه داده‌های تاریخی به جزء خاصی از آن‌ها تقلیل داده می‌شوند. و در صورت امکان به تحریف داده‌هایی پرداخته می‌شود که کمک به تفسیرهای دیگری می‌کنند. این تحریف همیشه به شکل کاملاً آگاهانه صورت نمی‌گیرد و می‌تواند ناخودآگاه و یا نیمه‌خودآگاه باشد۱۵.

***

‌ ‌

تئوری‌های رایج توطئه در غرب:

تئوری‌های توطئه در قرون وسطی:
در دوران تسلط تفسیر کلیسایی از دنیا، از شیطان همواره به عنوان توطئه‌گر همیشه نشسته در کمین انسان یاد می‌شد. هر گونه فهمی که خارج از دایره‌ی درک اربابان کلیسا بود، به عنوان توطئه‌ی شیطان فهمیده می‌شد. در واقع «جادوگرسوزی۱۶» در تاریخ حاکمیت کلیسا، نشان از مقابله با نفوذ شیطان در میان مؤمنان داشت. بسیاری از دگراندیشان و عالمان علوم طبیعی به خاطر خنثی کردن توطئه‌ی شیطان به درون شعله‌های آتش افکنده شدند.

تئوری‌های توطئه پس از عصر روشنگری:
با سکولاریزه شدن تدریجی جوامع اروپایی، نظریه‌پردازان تئوری‌های توطئه نه در آسمان، بلکه بیشتر بر روی زمین به دنبال توطئه‌گر و دشمن خود می‌گشتند. در تئوری‌های‌های توطئه‌ی دوران روشنگری، فراماسون‌ها که در این دوره به تبلیغ ایده‌های اومانیستی و آزادی خواهی می‌پرداختند، همواره توسط حامیان کلیسا و قدرت مطلقه‌ی مرکزی به عنوان توطئه‌گر شناخته می‌شدند. این گروه‌ها مجبور بودند از بیم این قدرتمندان، به صورت مخفی به فعالیت خود ادامه دهند که این اقدام باعث سوءظن بیشتر به آنان می‌گردید.

وقوع انقلاب فرانسه از سوی بسیاری از مخالفان آن به عنوان توطئه‌ی این فراماسون‌ها و گروه‌های مشابه شان که به نام «ایلومینات‌ها۱۷» خوانده می‌شدند، ارزیابی شد. در واقع در این ساده‌سازی همه‌ی زمینه‌های اجتماعی - روانی انقلاب را که ریشه در نبردهای طبقاتی گروه‌های بورژوازی و اشراف و قدرت گرفتن رفته رفته‌ی طبقه‌ی بورژوازی و همچنبن سایر فرایند‌های اجتماعی داشت، به نقشه‌ی یک گروه و انسان‌های خاصی تقلیل داده می‌شود. حتی گرایش‌های مختلف فکری در این گروه نیز نادیده گرفته می‌شوند و فراماسون‌هایی نیز که فعالیت سیاسی جزء برنامه‌هایشان نبود، به عنوان توطئه‌گر محکوم می‌شدند.

حتی بعدها در شرایط بحرانی پس از جنگ جهانی اول، در سال ۱۹۱۸ توماس مان۱۸ نویسنده‌ی معروف آلمانی و برنده‌ی جایزه‌ی ادبی نوبل در سال ۱۹۲۹، جنگ جهانی اول میان آلمانی‌ها و متفقین را به عنوان نقشه‌ی از پیش طراحی شده‌ی فراماسون‌ها علیه آلمانی‌ها ارزیابی کرد. این گفته‌ی او، امروزه پس از مشخص شدن علل و عوامل این جنگ و نقش مستقیم آلمانی‌ها در شروع آن، از قضاوت‌های اشتباه این نویسنده‌ی بزرگ محسوب می‌شود.

تئوری‌های توطئه‌ی پایان قرن نوزدهم:
یکی از مهم‌ترین تئوری‌های توطئه، که دراواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن بیستم و حتی تا به اکنون نظریه‌ی رایجی است، تئوری توطئه‌ی یهودیان برای سلطه بر دنیا است۱۹. بر اساس این فرضیه، رهبران یهودی دنیا در یک قبرستان یکدیگر را ملاقات می‌کنند و در آن جا نقشه‌ی سلطه‌ی بر دنیا را می‌ریزند. حتی جزییات این نقشه نیز در جزوه‌هایی توسط نویسندگان ناشناسی۲۰ منتشر می‌شوند. در این نوشته‌ها حتی فکر نحوه‌ی منفجر کردن تونل‌های قطار توسط یهودیان در شهر لندن و پاریس به عنوان شروع نقشه نشان داده می‌شود.

این نظریه که بعدها یکی از انگیزه‌های اصلی تعقیب و کشتار یهودیان توسط آلمانی‌ها در اروپا شد، با وجود این که صحت تاریخی آن از سوی اکثر قریب به اتفاق پژوهشگران تاریخ در غرب رد شده است، هنوز هم در بین بسیاری ازگروه‌های ضد یهودی طرفدارانی دارد.

تئوری‌های توطئه در قرن بیستم:
در اوایل قرن بیستم نیز بلشویک‌ها، کمونیست‌ها و سوسیالیست‌ها نیز توسط بسیاری از مخالفانشان به عنوان پیروان یهودیان وفراماسون‌ها به توطئه‌گری متهم شدند. همچنین از سوی کمونیست‌ها، کاپیتالیست‌ها، لیبرال‌ها و امپریالیست‌ها به عنوان توطئه‌گر شناخته شدند. این نبرد سرد تا زمان فروپاشی شوروی ادامه پیدا کرد.

زمان حال و تئوری‌های توطئه در غرب:
امروزه نیز جریاناتی وجود دارد که اقلیت‌های خارجی و به خصوص مسلمانان را به عنوان خطری برای تمدن غرب ارزیابی می‌کنند. در واقع با پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی و دستگاه امنیتی‌اش «کا.گ.ب» نیاز به فرضیه‌ی توطئه‌ی غیر، که گویی نیازی بشری محسوب می‌شود، خود را در پررنگ‌تر و برجسته‌تر کردن گرایش‌های رادیکال در کشورهای اسلامی توسط نظریه‌پردازان غربی توطئه‌ی و تعمیم آن به همه‌ی مسلمانان نمودار کرد.

این تقلیل‌دهی ساده‌انگارانه از توضیح پیچیده‌ی زمینه‌های اجتماعی - روانی گرایش‌های رادیکال دینی و نحوه‌ی مواجهه‌ی جدی با آن‌ها طفره می‌رود و به دشمن خود تنها ویژگی‌هایی شیطانی می‌دهد. نظریه‌ی «نبرد تمدن‌ها» را که امروزه حامیان زیادی، حتی در میان پزوهشگران غربی دارد، می‌توان از این زاویه بررسی کرد.

در بسیاری از کشورهای اروپایی جناح‌های راست رادیکال در مناطقی موفق به کسب آرای بیشتری می‌شوند که در آن جا خارجیان بسیار کمتری زندگی می‌کنند. عدم ارتباط مستقیم با خارجیان بر اسطوره‌ای بودن فهم شهروندان ازاین اقلیت‌ها می‌افزاید.

به عنوان مثال در بخش‌های شرقی آلمان که کمترین میزان جمعیت مهاجران خارجیان این کشور را در خود جای داده است، حزب نئونازی «ان.پ.د۲۱» در دو استان موفق به ورود به مجلس ایالتی شده است. در سوییس نیز در انتخابات اخیر، بیشتر در مناطق روستایی آلمانی‌زبان شمال این کشور که شمار بسیار کمی از خارجیان این کشور را در خود جا داده است، حزب دست‌راستی «اس.فای.پ۲۲» اکثریت آرا را به خود اختصاص داده است.

هر دوی این احزاب افراطی، خارجیان را دلیل اصلی رکود اقتصادی و بیکاری در این کشورها می‌دانند. آن‌ها اقلیت کم پناهندگان و بیکاران در میان خارجیان را به همه‌ی گروه‌های دیگر خارجی تعمیم می‌دهند و همه‌ی آن‌ها را عامل مشکلات در کشورهای خود ارزیابی می‌کنند. با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان اقتصادی این کشورها ورود مهاجران جوان را باعث رشد اقتصادی می‌دانند؛ ولی تئوری‌های توطئه در مورد این اقلیت‌ها همچنان نقش تعیین‌کننده‌ای درمباحث سیاسی و افکار عمومی ایفا می‌کنند.

تئوری‌های توطئه در رسانه‌های گروهی، سینما و اینترنت:
در دنیای امروز و با پیچیده‌تر شدن بیشترعلوم انسانی، شاهد فرار بسیاری از انسان‌ها به سوی راه حل‌های ساده‌فهم و کمتر پیچیده هستیم. انتقادی که از سوی بسیاری از عالمان علوم انسانی به سلطه‌ی رسانه‌های گروهی در جهت دادن به ذهن انسان‌ها می‌شود، به خاطر ترس این عالمان از خطر مسلط شدن نگاه‌های ساده‌ساز و ایدئولوژیک بر نگاه‌های علمی‌تر و همه‌جانبه‌تر است. پایان‌نامه‌ها و کتاب‌های نوشته شده در این زمینه همان قدر رواج دارند که پژوهش‌ها و مطالعات در زمینه‌ی مسائل دموکراسی در ایران.

در نگاه گذرایی به فیلم‌های هالیوودی این ساده‌سازی و نگاه کلیشه‌ای دور از واقعیت را به راحتی می‌توان دید. دشمنان مریخی و آدم‌خوارانی که به دنبال از بین بردن تمدن بشر هستند، همواره یکی از کلیشه‌های اصلی این گونه فیلم‌ها بوده است.

به خصوص با فراگیر شدن اینترنت و گمنام شدن بیشتر انسان‌ها، رواج این نوع از نظریه‌ها نیز گسترش بیشتری پیدا کرده است. کنترل و نقد این گونه از فهم دنیا نیز به دلیل مشخص نبودن و گمنام بودن نظریه‌پردازان آن‌ها روز به روز مشکل‌تر می‌شود.

‌ ‌

***

تئوری‌های رایج توطته در ایران:

تئوری‌های توطئه در ایران باستان و ایران پس از اسلام:
تئوری‌های توطئه در جامعه ایران نیز مانند همه‌ی جوامع انسانی دیگر عمری به درازای تاریخ دارند. زرتشت، به روایتی نخستین پیامبر دین‌های تک‌خدایی، مفهوم خیر خود را در کنار مفهوم شر می‌گذارد. اهریمن همان کارکرد شیطان در ادیان یهودی، مسیحی و اسلام را دارد.

در ایران پس از اسلام زنادقه، قرمطیان، فلاسفه، ملاحده، مزدکیان، مانویان، اسماعیلیان، دهریون و ... اقلیت‌هایی بودند که توسط جریانات دینی حاکم به عنوان عللت‌العلل بسیاری از مشکلات اجتماعی محسوب می‌شدند. هر گونه جنگ، خشکسالی، بیماری و غیره یا به عنوان نقشه‌ی مستقیم این اقلیت‌ها و یا به عنوان عذاب الهی، به خاطر تنبیه این گروه‌ها ارزیابی می‌شد.

سال‌های متوالی گروه‌های معتزلی از سوی مذهبیان افراطی به بهانه‌های مختلف این شکلی سرکوب می‌شدند. در واقع شرایط بحرانی پس از حمله‌ی مغول بود که تیر خلاص را به این گرایش‌های عقل‌محور زد. رونق گرایش‌های رواقی‌گری و کناره‌گیری از دنیا نتیجه‌ی احساس ضعف و ناتوانی بود که به مسلمانان دست داده بود.

رواج بیشتر گرایش‌های صوفیانه و خانقاه‌نشین را می‌توان از این منظر نیز دید. حمله‌ی مغول از سوی بسیاری از فرقه‌های مذهبی آن زمان به عنوان عذاب الهی فهم شد و بسیاری از فرقه‌های دنیاگرای آن زمان به خاطر توطئه‌هایشان که منجر به این عذاب الهی شد، سرکوب شدند.

تئوری‌های توطئه در ایران معاصر:
تئوری‌های توطئه در ایران معاصر رنگ سکولارتری به خود گرفتند؛ ولی ساختار و کارکرد آن‌ها در زمینه‌ی مرزکشی میان خیر و شر همچنان باقی ماند. در شرایط بحرانی سال‌های پایانی حکومت قاجار‌ها تا زمان به سلطنت رسیدن رضاشاه ایران مورد تاخت و تاز کشور‌های روس و انگلیس قرار گرفت.

در این شرایط دشوار، احساس ناتوانی از مقابله با دشمن، به رواج هر چه بیشتر این گونه‌ی فهم از دنیا انجامید. البته باید اشاره کرد که دست دخالت این قدرت‌ها به درستی در بسیاری از مسائل و مشکلات دیده می‌شد. داده‌های تاریخی گواه این دخالت‌ها و کارشکنی‌هاست؛ ولی در شدت و حجم و اندازه‌ی این دخالت‌ها اغراق شده است.

یکی از نمونه‌های تاریخی در اثبات این ادعا برابر با واقعیت نبودن چگونگی حمایت انگلیسی‌ها از رضاشاه در رسیدن به قدرت بود. نگاه‌های توطئه‌جو، زمینه‌ها و شرایط اجتماعی-روانی به قدرت رسیدن رضاشاه را به دست‌نشانده بودن وی تقلیل می‌دهند. این گونه ساده‌سازی نشان از احساس انفعال و بی‌عملی ایرانیان در سال‌های هرج و مرج پیش از به قدرت رسیدن رضاشاه دارد.

نیاز به ناجی از سوی ایرانیان و شرایط مساعد اجتماعی-روانی برای ظهور دوباره‌ی دیکتاتور به سادگی تمام، به خواست و نقشه‌ی انگلیسی‌ها تقلیل داده می‌شود. شرایط هرج و مرج پس از انقلاب مشروطه و زمینه‌های اجتماعی- روانی ظهور رضاشاه را یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» به خوبی شرح می‌دهد۲۳.

«سندرم دایی جان ناپلئون» و این که «کار، کار انگلیسی‌هاست» حتی با وجود افول قدرت انگلستان در مناسبات بین‌المللی همچنان، نه تنها در میان اقشار متوسط جامعه بلکه در میان جمع زیادی از جامعه روشنفکری ایرانی غالب است.

تئوری‌های توطئه در دوران پهلوی:
در فضای تسلط گرایش‌های چپ مارکسیستسی - لنینیستی در ایران زمان حکومت محمدرضاشاه، امپریالیسم و سرمایه‌داری جهانی به عنوان علت‌العلل نابسامانی‌ها و توطئه‌گر همیشگی فهمیده می‌شد. در دوران پهلوی دوم که آمریکا نیز نقش فعال‌تری در سیاست بین‌المللی بازی می‌کرد، عامل دست‌نشانده خواندن شاه مانع از آن شد که نقش «سیاست فضای باز کارتر» و تأثیر این فرایند در سرعت دادن به وقوع انقلاب مشخص گردد.

از طرف دیگر سلطنت‌طلبان و شاه‌دوستان، انقلاب اسلامی را نتیجه‌ی نقشه‌ی از پیش طراحی شده‌ی امپریالیست‌ها برای مقابله با ایران قدرتمند ارزیابی می‌کردند و می‌کنند. به زعم آنان نقش ایران در بالا بردن قیمت نفت و حرکت ایران به سمت ابرقدرت شدن و تبدیل به «ژاپن خاورمیانه» گردیدن، باعث ترس و حسد قدرت‌های غربی و طراحی انقلاب از سوی آنان گردید. در این توضیح ساده‌گرایانه باز هم زمینه‌های اجتماعی - روانی وقوع انقلاب اسلامی و پیچیدگی فهم آن نادیده گرفته می‌شود و دست پنهان دشمن، باعث عقب ماندگی «ایران‌زمین» شناخته می‌شود.

تئوری‌های توطئه و دوران پس از انقلاب:
در دوران پس از انقلاب، تئوری‌های توطئه اوج بیشتری به خود می‌گیرند. تاریخ از زاویه‌ی جدیدی مورد تفسیر قرار می‌گیرد. برخی از این تفسیرها انقلاب مشروطه را به عنوان نقشه‌ی فراماسون‌ها و بی‌دینان برای مبارزه با اسلام ارزیابی می‌کنند۲۴.

در این دوران نگاه مذهبی خیر و شری با نگاه‌های «سکولار شیطان‌جو۲۵» تلفیق می‌شوند. «آمریکای جهان‌خوار» در تریبون‌های مختلف به طور هم‌زمان، هم به عنوان «شیطان بزرگ» و هم به عنوان «دشمن» شناخته می‌شود. تکرار واژه‌ی «شیطان» و «دشمن» در سخنرانی‌های رهبران سیاسی ایران، گواه این مدعاست.

از طرف دیگر در میان بسیاری از ایرانیان داخل و خارج از کشور، «آخوندها» به عنوان عامل دست‌نشانده‌ی استعمار، به خصوص استعمار پیر شناخته می‌شوند. این طرز نگاه بهانه‌ی خوبی برای انفعال و بی‌عملی سیاسی به آن‌ها می‌دهد. از طرف دیگر شاهد این هستیم که تمام گرایش‌های اصلاح‌طلبی در ایران از سوی رهبران محافظه‌کار ایران، عامل غرب و آمریکا؛ و از سوی مخالفین جمهوری اسلامی و گروهی از روشنفکران به اصطلاح سکولار، عامل جمهوری اسلامی و در خدمت به بازتولید این نظام فهم می‌شوند.

از سوی این دو طیف افراطی، زمینه‌های اجتماعی - روانی جنبش اصلاح‌طلبی دینی و سیاسی در ایران نادیده گرفته می‌شوند. بدون پاسخی مناسب و درخور به این نیازهای اجتماعی، همواره به شیطان‌صفت قرار دادن و تحقیر طرف مقابل پرداخته می‌شود.

اپوزیسیون سیاسی خارج از کشور و گروهی از روشنفکران سکولار با ارائه‌ی راهکارهای رادیکال و انقلابی به فرار هر چه بیشتر نسل نو ایرانی از مشارکت‌های مدنی و سیاست‌گریزی آنان کمک می‌کنند. به نظر نمی‌رسد که این انفعال سیاسی بتواند خدمتی به سرعت بخشیدن به جنبش دموکراسی خواهی در ایران بکند.

جمع‌بندی:
در پایان باید به این نکته اشاره کرد، که این نوشته به هیچ وجه قصد این نتیجه‌گیری را ندارد که هیچ توطئه و دشمنی وجود ندارد یا وجود نخواهد داشت؛ ولی شواهد تاریخی نشان از آن دارد که قدرت آسیب تئوری‌های توطئه آن قدر زیاد است که بهتر است تا ثابت نشدن مشخص توطئه‌ای، خود را به دام این گونه‌ی فهم و تفسیر از دنیا نیندازیم.

یکی از راه‌های مقابله با تئوری‌های توطئه، مطالعات دقیق در حوزه‌های علوم انسانی و ارائه‌ی توضیحات به واقعیت نزدیک‌تر درباره‌ی پدیده‌های پیچیده این حوزه است.

-----------------------------
۱- اصطلاح نظریه یا تئوری در علوم انسانی عموماً به مدل نظری‌ای اطلاق می‌شود که بر اساس داده‌های تجربی یا تاریخی استوار باشد. به این خاطر بهتر است که از اصطلاح فرضیه در این مورد سخن گفت. ولی من به خاطر اطلاق مکرر تئوری و نظریه در زبان فارسی به این نوع از فهم دنیا، این اصطلاح را به اجبار به کار می‌برم. در زبان آلمانی نیز اصطلاح تئوری در این مورد به کار برده شده است:
Verschwörungstheorien

۲- Der Wissenschaftler ist Mythenjäger:
Elias, Norbert: Was ist Soziologie, 10 Auflage, Juventa Verlag Weinheim und München, 2004, S. 51 - 74

۳- Realitätsangemessenere Denkmuster

۴- Orientierung

۵- Vgl. ebd. S. 9 - 10

۶- Sozio- und Psychogenese
از نظر الیاس اصطلاح «زمینه‌های اجتماعی - روانی» دقیق‌تر و جامع‌تر از اصطلاح غیردقیقی همچون اصطلاح «ریشه‌های فکری - فرهنگی» است. هم واژه‌ی فرهنگ مفهوم غیردقیقی است و هم واژه‌ی فکر. بر عکس با علمی‌تر شدن بیشتر رشته‌های جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اجتماعی و به خصوص با پیشرفت علم جدید نویروبیولوگی و مطالعات مغزشناسی (به عنوان نمونه اطلاعات بیشتر در مورد: ساختار ذهن، خاطره، چگونگی یادآوری و یادگیری زبان) «زمینه‌های اجتماعی - روانی» پدیده‌های اجتماعی را با دقت بیشتری می‌توان بررسی کرد.

۷- Strukturähnlichkeiten mit Gestaltunterschiede

۸- Selbstverständlichkeit

۹- Erkenntnisdimension

۱۰- Reduktion

۱۱- Personifizieren

۱۲- Rechtfertigungsdimension

۱۳- Identitätsdimension

۱۴- Manipulationsdimension

۱۵- این تقسیم‌بندی را از پروفسر هلموت راین آلتر استاد تاریخ در دانشگاه ایننس بروک در مصاحبه‌اش با بخش «دیسکورس و مقاله» رادیو آلمان در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۸۶ اقتباس کرده‌ام. در سلسله مصاحبه‌هایی که این رسانه در برنامه‌ای با عنوان «که بر جهان سلطه می‌راند؟» با پژوهشگران و نویسندگان در زمینه‌ی تئوری‌های توطئه، ویژگی و کاربرد آن‌ها صورت گرفت، سعی گردید که این موضوع از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار بگیرد. منبع اکثر داده‌هایی را که در مورد نظریه‌های توطئه در غرب آورده‌ام، از مصاحبه‌های سه پژوهشگر مصاحبه‌شونده است. دوستانی که به زبان آلمانی آشنایی دارند، می‌توانند از طریق این سایت به فایل صوتی این مصاحبه‌ها دسترسی پیدا کنند. متن مصاحبه‌ها هم در هفته‌های آینده در خود این سایت منتشر می‌شوند.

۱۶- Hexenverbrennen

۱۷- Illuminaten

۱۸- Tomas mann

۱۹- یهودیان در کتاب مقدس مسیحیان، انجیل نیز به توطئه‌چینی متهم شده‌اند. در یوهانس هشت، آیه‌ی ۴۴ از یهودیان به عنوان فرزندان شیطان نام برده شده است. در آیه‌های ۹۲ و ۹۳ نیز یهودیان به معبدنشینان شیطان ملقب شده‌اند.

۲۰- Protokolle der Weisen von Zion

۲۱- NPD

۲۲- SVP

۲۳- آبراهامیان، یرواند: ایران بین دو انقلاب، چاپ چهارم، نشر نی، تهران، ۱۳۷۸، صص ۱۱۷ - ۱۶۹

۲۴- جریانات فراماسونری در ایران در نیمه دوم قرن نوزدهم و پس از بازگشت دانشجویان ایرانی از اروپا رواج پیدا کردند. این دانشجویان با الهام از ایده‌های آزادی‌خواهانه و جریانات اومانیستی در اروپا، سعی در تغییر ساختار سنتی جامعه داشتند. به نوشته‌ی ماشاالله اجودانی «بسیاری از روشنفکران عصر ناصری، سازمان فراماسونری را یک سازمان مترقی، انقلابی و آزادی‌خواه می‌شناختند که هدفی جز مبارزه با استبداد و ایجاد دموکراسی نداشت.»
آجودانی، ماشاالله. مشروطه ایرانی، پکاپرینت، چاپ اول، لندن، ۱۹۹۷، ص ۲۴۴
کسانی چون ملکم‌خان، مستشارالدوله و به روایتی آخوندزاده از اعضای این جریانات در ایران بودند. البته بعدها در زمان حکومت پهلوی شاهد همکاری برخی از فراماسون‌ها با دولت هستیم. ولی در فضای ایدئولوژیک پایان حکومت پهلوی کل این جریانات به پاره‌ای از آن تقلیل داده می‌شود. جلال آل احمد با نگاه توطئه‌بینش همه‌ی این جریان را «سر و ته یک کرباس» می‌پنداشت. (مقایسه کنید با، پیشین، ص ۴۲۴)

۲۵- Diabolisten

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

. اقاجان: چیزیکه شما و دیگران بهش تئوری توطئه می گویئد در علم سایت که باهاش اشنایی ندارید مهندسی افکار و جامعه می گویند. اگر شما و من قدرتش را داشتیم ایا دلمان هوس کنترل اوضاعی را که درش زندگی می کنیم را نمی کرد.؟ لطفا به این وئدیو ها و مصاحبه یه اقای آمریکایی با یک تلویزیون ارمنی نگاهی به افکنید که احتمالا بعدا ممکن است که تغییر عقیده داده و معنی مهندسی جامعه را به فهمید.. وای به حال مردم ایران که روشنفکر و متفکرانی مثل بعضی ها دارد.

www.jewishracism.com

-- سهند ، Nov 8, 2007

در پاسخ به سهند: من اصطلاح مهندسی اجتماعی را اصطلاح دقیقی نمی دانم و معتقدم که در حوزهُ علوم انسانی نمی توان مانند حوزهُ علوم طبیعی > کرد. برای اینکه 1- من معتقد به دیدگاه های اراده گرایی(voluntaristisch) نیستم که پروسه های اجتماعی را به طرح و نقشهُ انسانها و گروه های انسانی خاصی تقلیل می دهند. 2- بعضی وقتها مهندسانی که سعی در جهت دادن به سمت و سوی پروسه های اجتماعی دارند خود تحت تاُثیر گفتمان شناختی و احساسی وتابو های زمان و مکان خود هستند 3- پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشتهُ علوم سیاسی حس کردم که تنها با یک مطالعهُ میان رشته ای میان علوم سیاسی، روانشناسی و جامعه شناسی می توان به فهم دقیق تر پروسه های اجتماعی نایل شد و به همین خاطر تصمیم به ادامهُ تحصیل در رشتهُ روانشناسی اجتماعی گرفتم.

-- بهروز علیخانی ، Nov 9, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)