خانه > انديشه زمانه > انديشه اجتماعی > دادوستد با مدرنيته، معامله با شيطان | |||
دادوستد با مدرنيته، معامله با شيطانبهنام قلی پورجعفرخان وقتی از فرنگ بازگشت؛ حسن مقدم بیست و هفت سال داشت. او پس از آشنائی با فرنگستان به فرهنگ سنتّی و ارزش های بومی خویش به دیده حقارت نگریست و اروپا را مهدِ شكوه و سروری یافت. او "ابله مقلدیست" كه طوطی صفت به تقلید فرنگان پرداخته، بی آنكه به معرفتی راستین از چیستی "غرب" راه برده باشد. چنین است كه خواننده اثر تورگنیف می تواند از در همدلی با بازارف درآید و هیچ انگاریش را به تیزبینی اش ببخشد امّا غرور و نخوت جعفرخان به هیچ رو تحمل كردنی نیست. جاذبه این كتاب بی تردید با شخصیت پدید آورنده اش گره خورده است .حسن مقدم دانش آموخته سوئیس در عنفوان جوانی این نمایشنامه هنوز به دو گونه از ایرانیان دلربائی میكند: نخست آنكه هنرمندانه از «هویت» و «بی ریشگی» كه پیوسته روشنفكران ایرانی را به خود نگران داشته، سخن میگوید و دیگر اینكه ماهرانه احساس دوگانه ایرانیان را نسبت به مدرنیته و فرآیند مدرن شدن نشان میدهد. اعتراف باید كرد كه كلیت روشنفكر ایرانی دادوستد با مدرنیته را نوعی معامله با شیطان قلمداد و بیم خویش را ازسرانجام معامله با آن پنهان نكرد؛ شاید به همین خاطر است كه روشنفكرایرانی پیوسته در پیچ و تاب انحصار قدرت برای حضور در حوزه عمومی هر بار به كسوت ایدئولوگی سیاسی در می آید تا سیاست مداران را به نان و نوایی برساند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
Polluting minds with rubbish is easy. Truth is we must be in complete freedom so our true identity to develop and flourish. I am not afraid of too much freedom.
-- babak ، Aug 5, 2007