اندیشهی انتقادی، برنامهی ۵۶
کاریکاتورهای مقدس
محمدرضا نیکفر
نشانه نشان میدهد. هر نشانهای را موضوعی است، در واقعیت یا گمان. نشانه موضوعی را نشان میدهد.
فرهنگ نشانهای پیشامدرن
در فرهنگ نشانهای پیش از عصر جدید رابطهی نشانه با موضوع آن رابطهای مستقیم تلقی میشد. مبنای این فرهنگ باور به تظاهر مستقیم موضوع نشانه در نشانه بود. اگر موضوع نشانه پلید قلمداد میشد، چه بسا خود نشانه نیز پلید پنداشته میشد، و برعکس، موضوع که مقدس بود، نشانه نیز مقدس بود.
فرهنگ شمایلی
همبسته با سلطهی سهگانهی مرد بر زن، بالای اجتماع بر پایین اجتماع و بالای آسمانی بر پایین زمینی سه عرصهی نشانهای بودند که در آنها به نحو بارزی این گرایش غلبه داشت که نشانهها شمایل باشند و رفتارهای نشانهای حاوی اشارات مستقیم شمایلوار. منع تصویرگری در یهودیت و اسلام و تا حدی مسیحیت آغازین مانع از آن نشده است که فرهنگ دینیای که این دینها ایجاد کردهاند، فرهنگ تظاهر شمایلوار نباشد. در اسلام و یهودیت کشیدن صورت الهی ممنوع بوده است، اما مکانهای مقدس، آدمهای مقدس، اشیای مقدس و آداب و رسوم و اوراد قدسی فراوان بودهاند.
شمایلهای سلطه
سالاری مردان و فرودستی زنان در فرهنگ نشانهای پیش از عصر جدید با نشانههای مستقیمی بازنموده میشد. حجاب از این دوران مانده است. حجاب متعلق بودن را میرسانده است. زن موضوع تعلق بوده است.
در عرصهی اجتماعی نیز شمایلها و رفتارهایی با اشارات مستقیم شمایلوار وجود داشتهاند که سلطان بودن سلطان و رعیت بودن رعیت را برسانند.
پیوند سه عرصهی سلطه
سه عرصهی سلطه، در پیوند تنگاتنگ با یکدیگر بودهاند. نشانههایشان در یکدیگر بازتولید میشده است. مرد، سلطان خانه بوده است و خدا سلطان جهان؛ سلطان زمینی حکم سایهی سلطان آسمانی را داشته است. سلطهی بیمنازعِ تعویضنشدنی ایجاب میکرده است که خود را با نشانههایی صریح و اکید و تعویضنشدنی بنمایاند.
نمادپردازی
در دوران کهن معمولا سلطه و رضایت و تسلیم نمودی مستقیم و نارضایتی نمودی غیر مستقیم داشته است. دعوت به اطاعت با صراحت صورت میگرفته است، سرپیچی از آن یا بیان خواست خویش در برابر خدایگان با نمادپردازی همراه بوده است. تفسیر نمادین از شمایل حکم به قصد تعدیل و تحریف آن صورت میگرفته است. وقتی میگوییم دینی فرهنگساز بوده است، منظورمان از فرهنگ چه بسا تلاشهایی است که صورت گرفته تا زمختی و خشونت حکمهای کانونی آن دین را بگیرند و شمایلهای وحشتانگیزش را با انبوهی از نمادها بپوشانند.
تغییر فرهنگ تظاهر
فرهنگ تظاهر در عصر جدید تغییر میکند. شمایلها به تدریج برداشته میشوند یا این که شمایلهای تازهای در کنار شمایلهای سنتی گذاشته میشوند که خود مقدس نیستند و از همجواران خود تقدسزدایی میکنند. شمایل، این بار نه ساخته، بلکه تولید میشود. وجود اختصاصی خود را از دست میدهد و به صورت انبوه تکرار و تکثیر میشود.
تعویضپذیری نشانهها
فرهنگ جدید، فرهنگ نشانههای تعویضپذیر است. قراردادی بودن نشانههای فرهنگی را میفهمیم، آنها را تعدیل میکنیم، عوض میکنیم. تاریخ نمادها را درمیآوریم و رمز نمادهای سنتی را میگشاییم. شمایلها را نیز دستکاری میکنیم، جایشان را عوض میکنیم، آنها را نماد چیزهای دیگری قرار میدهیم و گاه بی هیچ ترسی از آنچه گروهی میپندارند، پشت سر آنهاست، پارهشان میکنیم، کج و کولهشان میکنیم، دمونتاژشان میکنیم، از آنها کاریکاتور میسازیم.
تبدیل شمایل به کاریکاتور
کاریکاتورسازی را بیش از آن که ناباوران به شمایلها انجام دهند، خود باورمندان انجام میدهند. متولیان شمایلهای سنتی در مقابله با انبوهی نمادهای مدرن، شروع به تکثیر وسیع شمایلهایشان میکنند. این امر قداست آنها را میگیرد و از آنها کاریکاتور میسازد، کاریکاتورهایی نه همیشه خندهدار.
ابتذال مقدس
خنده بر لبانمان میشکند، آنگاه که ببینیم با عتاب و خطاب و شلاق کاریکاتورها مقدس، تفسیرناپذیر و تعویضناپذیر اعلام میشوند. در ایران یک دولت نفتی دینی تمام توان خود را در خدمت تولید ابتذال مقدس گذاشته، از مکانیسمهای مدرن برای تولید انبوه شمایلها بهره گرفته و در عین حال انتظار دارد که ساختههایش با همان خضوع و خشوع سنتی مواجه شوند. چون چنین نمیشود، بر تأکیدها و بر شدت امر و نهیهای خود میافزاید. تولید را بالا میبرد تا جامعه زیر تودهی شمایلها خفه شود.
تنوع و فلاکت
مقدس بایستی پنهان باشد. ولی مقدس تولید شده با تکنیکهای مدرن آشکار است. برهنگی آن به جایی میرسد که مثل یک پورنوی ارزان عادیشده دیگر تحریککننده نباشد. پس باید تنوع ایجاد کرد. جلوهای از فلاکت فرهنگی در این است که از تنوعجوییهای ناگزیر این برداشت میشود که دارد گشایشی فرهنگی صورت میگیرد.
M.R. Nikfar: Critical Thinking #56. Holy Cartoons. Mass production of sacramental icons
در اینرابطه:
سربرآوردن اسطورهها٬ برنامه ۵۵ اندیشه انتقادی
|
نظرهای خوانندگان
لطفا فایل صوتی را هم بگذارید
-- بدون نام ، Feb 18, 2007