خانه > انديشه زمانه > انديشه انتقادي > آسیبشناسی نشانهها | |||
آسیبشناسی نشانههامحمدرضا نیکفر،انسان موجودی است سمبلیک، موجودی است نمادین، یعنی با نمادها کار میکند، نمادین میفهمد نشانهشناسی بحث در مورد نشانه، انواع و اقسام آن بر عهدهی دانشی است به نام نشانهشناسی. نشانهشناسی دانش بررسیکنندهی نشانه، نظامهای نشانهای و روندهای نشانهای است. زبانشناسی را میتوان یک نشانهشناسی حوزهای دانست. کار آن بررسی نشانهها در حوزهای معین است. در آن نشانههای زبانی، زبان همچون نظامی از نشانهها و پویش نشانههای زبانی بررسی میشود. "نشانهها، زبان و رفتار" اندیشه دربارهی نشانه در فلسفهی یونان آغاز میشود، در سدههای میانی پسین ادامه مییابد و در عصر جدید ایدهی استقلال آن به عنوان یک دانش ویژه مطرح میشود. به این ایده نخست در آثار جان لاک برمیخوریم. کسی که ایده را میپروراند و آن را به سطحی میرساند که دیگر از حد طرح فراتر رفته، چارلز ساندرس پیرس (Charles Sanders Peirce 1839–1914) فیلسوف آمریکایی است. یک آمریکایی دیگر کار پیرس را پی میگیرد و نقش مؤثری در ترویج ایدهی نشانهشناسی و پایگاهیابی این دانش در دانشگاهها ایفا میکند. او چارلز موریس (Charles William Morris 1901–1979) است. کتاب مهمی از او در زمینهی نشانهشناسی "نشانهها، زبان و رفتار" (Signs, Language, and Behavior - 1946) نام دارد. گربهی سرگشته فصل هفتم کتاب "نشانهها، زبان و رفتار" که عنوان آن "اهمیت فردی و اجتماعی نشانهها" است، حاوی بحثهای مهمی دربارهی آسیبشناسی نشانههاست. چارلز موریس در این جا به تفسیر آزمایشی پرداخته است که پیشتر زیر عنوان "گربهی سرگشته" (بخش ۵۱ "اندیشهی انتقادی")، شرحش دادیم. آن را یادآوری میکنیم: گربهای درمییابد که هرگاه در گوشهای از محفظهی او چراغی روشن شود، این به آن "معنا"ست که در آن گوشه برای او غذایی مهیاست. گربه بارها و بارها این "تجربه" را کرده و دیگر نور را همچون نشانهی غذا "تعبیر" میکند. پس از این که این انعکاس شرطی تثبیت شد، یک بار که گربه با روشن شدن چراغ با اطمینان به سوی غذایی که بایستی پیامد نور باشد میرود، در سر راه با یک ضربهی ناگهانی مواجه میشود. ماجرا چند بار دیگر تکرار میشود. این نیز پیش میآید که گاهی ضربهای درکار نباشد. سرانجام گربه درمیماند که نور نشانهی چیست: نشانهای خوب است یا بد، پیشدرآمد مزه است یا پیشدرآمدِ درد. نور در او اضطراب شدیدی ایجاد میکند. گربه دچار بحران میشود. زمینهی سرگشتگی عنصر آسیبشناسانه در رفتار گربهی سرگشته چیست؟ موریس در پاسخ به این پرسش مینویسد که این عنصر نه در این است که یک نشانه نشانگر دو پدیدهی خلاف هم شده است، بلکه در ناتوانی دریافتکنندهی نشانه برای بررسی آن است. منظور چیست؟ حالت سرگشتهی گربه نه صرف مواجهه آن با یک نشانهی سرگردانساز، بلکه ناتوانی آن برای غلبه بر این سرگشتگیِ آغازین است. اگر گربه امکانی در اختیار داشت برای آن که مورد به مورد دریابد نور نشانهی چیست، دچار اضطراب فلجکننده نمیشد. ناتوانی در تصحیح در موردهایی این چنین، اضطراب فلجکننده به معنای ناتوانی یا مقاومت در برابر تصحیح یک روند نشانهای است. رفتار سالم این است: برای فلج نشدن یا درآمدن از حالت فلجی بایستی روند نشانهای را تصحیح کرد، یعنی دریافت که نشانه واقعاً نشانهی چیست. به این خاطر بایستی از نشانههای دیگر کمک گرفت و راهی برای سنجیدن معنای نشانه یافت. پیشرفت به مثابه توانایی تصحیح انسان دارای توانایی تصحیح روندهای نشانهای است. اگر چنین نبود، او در همان مرحلهای میماند که رعد و برق به وحشتش میافکند و او از ترس آن به کنج کوری از غارش پناه میبرد. رژیم و لفظ اضطرابانگیز "آمریکا" رژیم اسلامی ایران نمونههای بارزی از یک روند نشانهای بیمار به دست میدهد. "آمریکا" را در نظر گیرید. این نشانه در رژیم اضطراب ایجاد میکند. هم میخواهد به سوی موضوع آن رود و هم میترسد به سوی آن رود. نظام نشانهای آن، به سختی میتواند خود را تصحیح کند، به سختی میتواند خود را گسترش دهد و از نشانههای بیشتری برای درک جهان بهره گیرد. ورود یک نشانه، مجموعهای از نشانههای دیگر را بحرانی میکند. رژیم را مجموعهای از نشانههای اضطرابانگیز در محاصرهی خود گرفته است و او برای غلبه بر اضطراب فقط یک راه میشناسد: اراده به قدرت و تلقین قدرتمندی به خود. این اراده اما فقط به اضطراب بیشتر میانجامد. داستان "حق مسلم اتمی" داستان این تشدید اضطراب است. M.R. Nikfar: Critical Thinking #55. Pathology of Signs - Charles William Morris – Semiotics – “Signs, Language, and Behavior” سربرآوردن اسطورهها٬ برنامه 54 اندیشه انتقادی |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|