اندیشه انتقادی، برنامه ۴۲
در توضیح مفهوم روشنگری
محمدرضا نیکفر
برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.
گفتارهایی برای مخاطبان زمانه:
«روشنگری» معناهای مختلفی دارد. این عنوان نخست برای مشخص کردنِ بینشی به کار رفت که یک گرانیگاه عمدهی تاریخِ رواجِ آن قرن هجدهم در اروپای میانه و غربی است. روشنگری اما پیش از تجلی بارزش در قرنِ روشنگری با خودِ عصر جدید آغاز میشود و پیشقراولانی چون گالیله، دکارت و مونتنی داشته است.
خودآگاهی روشنگران
کانت و روشنگرانِ همعصرِ او خود میدانستند که روشنگرند. این عنوان بعدها بر آنان گذاشته نشد. نوشتههای آنان نشان میدهد که بر تاریخِ گذشتهی خویش اشراف دارند، آگاهَند که نگرش دیگری به جهان و تاریخ آن دارند و آیندهای که میخواهند، فرقش با گذشته چیست. آنان خودآگاهیای را به جهان اندیشه عرضه کردند که با صفتِ تأملی یا بازتابی مشخص میشود. این صفت، تواناییِ خودنگری از جمله خودنگریِ انتقادی را توصیف میکند.
دشمنان و منتقدان روشنگری
روشنگری دشمنان فراوانی دارد، که از بیرون به آن حمله میکنند، اما منتقدی ندارد که از بیرون به آن بنگرد و بی هیچ بهرهگیریای از بینش روشنگری آن را نقد کند. منتقدانی چون آدورنو، هورکهایمر و لیوتار خود ریشه در جهان اندیشگی روشنگری دارند.
بینش و منش روشنگرانه
روشنگری نخست یک بینش و منش بود و سپس عنوان یک دورهی تاریخی شد. بینش و منشِ روشنگرانه از عصر روشنگری فراتر رفت و جهانگیر شد. از این عنوان اکنون برای مشخص کردن دورههای تاریخی دیگری جز سدهی هجدهم نیز استفاده میشود. گاه به کسان دیگری نیز که از فرهنگهای دیگر و در دورههای تاریخی دیگری بوده اما بینش و منشی آن گونه داشتهاند که با روشنگری اروپایی قرن هجدهم تجلی بارزی مییابد، روشنگر گفته میشود. مثال: از دوران پریکلس در یونان میتوانیم به عنوان روشنگری یونانی نام ببریم. پریکلس به دموکراسی آتن تحکیم بخشید و نماد سیاستورزی خوب از راه آگاهی و استدلال شد. عصر او عصر پاسداشت قانون و آگاهی است. از پیشینیان ما محمد زکریای رازی شایستهی عنوان روشنگر است. او منتقد دین بوده است. آگاهی او بر رابطهی دین با جنگ و خشونت در مقامِ آگاهی روشنگران است. او یک مانع صلح را دستهبندیهای مذهبی میدانسته است.
انتقاد از دین
بینش روشنگری، بینش انتقادی است. سویهی مهمی از انتقاد روشنگرانه، انتقاد از دین است. فرهنگی که در آن انتقاد از دین جای شایستهی خود را پیدا نکرده باشد، هنوز در عصر پیش-از-روشنگری به سر میبرد. این هیچ ربطی به آن ندارد که در آن مدرنیزاسیون تا چه حد پیشرفته باشد. دین در هر جامعهای انبان اصلی پیشداوریها، خرافهها و بطور مشخص باورهایی است که میان دو جنس به لحاظ جنسیتشان و افراد به لحاظ اعتقادهایشان و بعضاً بهخاطر نژاد یا شأن اجتماعیشان تبعیض ایجاد میکنند.
رواداری روشنگرانه
روشنگری در برابر ستیزگری دینی، لزوم رواداری را گذاشت و بر ضرورتِ جدایی دین از حکومت تأکید کرد تا قدرت و دامنهی خشونتورزی رؤسا و تشکیلات دین محدود شود و از حکومتها نیز این امکان گرفته شود که سرکوبگریهای خود را با وعظ و خطابه و نوحهخوانی دینی پیش برند. دینهایی که الهیات آنها به الهیات سیاسی تبدیل شده است یا در اصل خمیرهای سیاسی دارد، هیچگاه خودانگیخته به رواداری نمیرسند. رواداری آموزهی روشنگران است. روشناندیشانِ خوشقلبِ پیش-از-روشنگری به ضرورت آن میرسند. اما در روشنگری مدرن است که این هنجار به صورت آموزه درمیآید. بایستی روشنگری را سپاس گوییم و از نفوذ کلام روشنگرانه ابراز خرسندی کنیم، هرگاه ببینیم گروهی از واعظان دینی نیز از رواداری و حقوق بشر سخن گویند. معاصر بودن یک دین با جهان با حد گشودگی آن به روی آموزههای روشنگرانه سنجیده میشود.
خرافهستیزی
سویهی دیگری از مقابلهی روشنگرانه با دین، دفاع از خرد و دانش در برابر خرافه و باورهای غلط سنتی بود. ماجرای گالیله یکی از اولین برخوردهای بزرگ عصر جدید میان روشنگری تازهپا با یک نهاد دینی کهن است. کلیسا گالیله را به محاکمه کشید چون او به این نظر علمی رسیده بود که زمین به دور خورشید میچرخد. روشنگری گامبهگام خرافهزدایی کرد. به این خاطر بود که در اروپا دین مجبور شد قلمرو خود را از نو تعریف کند. بدون روشنگری، دین در همهی امور دخالت میکرد، از پزشکی گرفته تا نجوم، از امور خصوصی گرفته تا امور عمومی.
روشنگری عمومی و حوزهای
روند روشنگری را هم حرکتی عمومی یعنی در کل اجتماع در نظر میگیرند و هم در حوزهای معین. در ایران، بهعنوانِ نمونه، میتوانیم حوزهای چون پزشکی و بهداشت را در نظر گیریم و با خرسندی از روشنگشتگی عموم در این حوزه سخن گوییم. ملاها هم دیگر به دستاوردهای روشنگری بهداشتی و پزشکی ارج مینهند. آیتاللهها وقتی مریض میشوند به جای بستن خود به ضریح حضرت، به بهترین بیمارستانهای لندن متوسل میشوند.
روشنگران حوزههای دیگر موفقیت پزشکان را نداشتهاند. هر چه به موضوع سلطه برخورد، با مقاومت بیشتری مواجه میشود. روشنگری در رابطهی دو جنس به کندی پیش میرود، چون در این حوزه یکی از دیرپاترین و سختجانترین شکلهای سلطه برقرار است.
|