تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با علی کانطوری، فعال سیاسی پناهنده در ترکیه

رنج‌نامه‌ی روزهای بند و اسارت

اردوان روزبه
ardavan..roozbeh@radioradioza.com

علی کانطوری، از فعالان دانشجویی چپ است که پس از چندین ماه بازداشت، اخیراً با حکم سنگین پانزده سال حبس مواجه و ناچار از کشور گریخت و در خاک ترکیه اعلام پناهندگی سیاسی کرد. با او در باره‌ی روزهای بازداشت و زندان در این چند ماهه و شرایطی که در زندان تجربه کرده‌اند گفت‌وگو کرده‌ام. او به‌ویژه از شرایط دشوار زندانیان در زندان قزل‌حصار می‌گوید.

Download it Here!

آقای کانطوری شما به دلیل حکم بسیار سنگینی که برایتان صادر شد مجبور به ترک کشور شدید، اما اخیرا اطلاعاتی در ارتباط با شکنجه‌هایی که در مورد شما اعمال شده بود، در بسیاری از رسانه‌ها منتشر شده است. می‌توانید توضیح بیشتری در مورد این شکنجه‌ها بدهید و آیا تمام این موارد را تایید می‌کنید؟

شکنجه ابعاد بسیار مختلف و وسیعی دارد. وقتی در زندان، در بند ٢٠٩ بودم، روزهای اول، شکنجه‌های جسمی شدت بیشتری داشت و بیشتر هنگام بازجویی‌ها بود. در یک هفته‌ی اول هیچ پتویی به من ندادند و اگر حضور ذهن داشته باشید، دی‌ماه ١٣٨٦ با توجه به منطقه‌ی جغرافیای‌ای که اوین دارد، هوا خیلی در تهران سرد بود.

از دیگر موارد، آسیب دیدگی‌ دنده‌ام است و هم‌چنین روزهایی که در انفرادی بودم، چیزی که بیشتر مرا اذیت می‌کرد، اهانت به شخصیت خودم و خانواده‌ام بود. «اتاق فنی» در شرایط خاص خودش سخت بود و طوری نیست که شرایط همه برابر باشد. رفتارهایی که آن‌جا دارند فکر می‌کنم منجر به آسیب‌های روحی و روانی افرادی که تحت بازجویی هستند، می‌شود.

فکر می‌کنید صدور حکم ١٥ سال زندان بعد از ٥ ماه تحمل حبس، به چه علت است و جرم شما تا چه حد سنگین بوده است که برای شما ١٥ سال حبس بریده‌اند؟

شما می‌فرمایید جرم، اما من اصلا این را جرم نمی‌دانم. من به‌خاطر مجموعه‌ای از فعالیت‌های مدنی، اجتماعی و سیاسی که داشتم، این حکم را گرفتم. موارد اتهامی، از اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ و تبانی علیه نظام شروع شد تا نهایتا به اتهامات عمومی مثل آدم‌ربایی و از این دست منجر شد.

این مختص من نبوده است و پروژه‌ای است که جمهوری اسلامی ٣٠ سال برای توجیه احکامی که به متهمین می‌دهد استفاده می‌کند که اشکال آن فرق می‌کند. الآن ما دیدیم که جنبش سبزی‌ها و فعالین حقوق بشر را می‌گیرند و هر کدام‌شان را به دروغ به اپوزیسیون خارج از کشور وصل می‌کنند و به خاطر آن حکم می‌دهند. این موضع جمهوری اسلامی مشخص است، اما این‌که چرا من این حکم را به خاطر فعالیت‌هایم گرفته‌‌ام، از فعالیت‌های من، تشکیل ان.جی.او برای مبارزه با اعتیاد بود و همین‌طور این که عضو دانش‌جویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب بودم.

شعارهایی که ما در قالب جنبش دانشجویی می‌دادیم، ضرورت های عینی جامعه‌مان بود. لغو حجاب اجباری، برابری حقوق زن و مرد، ارتقای سطح طبقه‌ی کارگر در ایران از آن جمله بود.

هر روز که زمان جلو می‌رود، معیشت طبقه‌ی کارگر بدتر می‌شود. این‌ها مسائلی بود که ما به عنوان ضرورت‌های عینی جامعه حس می‌کردیم و سعی می‌کردیم آن را بیان کنیم و برای حل کردن این معضلات تلاش کنیم. حکمی که من گرفته‌ام برای مجموعه‌ای از این تلاش‌ها بوده است و صحبت‌های جمهوری اسلامی علیه مردم، خیلی مهم نیست.


علی کانطوری

شما مدتی در زندان قزل‌حصار و مدتی در ٢٠٩ بوده‌اید؛ با توجه به این‌که در حال حاضر از ایران خارج شده‌اید و راحت‌تر می‌توانید اظهار‌نظر کنید، وضعیت زندانیان سیاسی، مخصوصا افرادی که بعد از انتخابات دستگیر شدند و کسانی که شما با آن‌ها مواجه بوده‌اید، در زندان چه‌طور است؟

من بیشتر تمایل دارم راجع به غزل‌حصار صحبت کنم تا ٢٠٩، زیرا افرادی که به ٢٠٩ می‌روند، پس از آزادی مصاحبه‌هایی داشته‌اند و وضعیت آن‌جا را توصیف کرده‌اند اما در قزل‌حصار هنوز چندین هزار زندانی وجود دارد. قزل‌حصار جایی با اتاق‌های کوچک و جمعیت بالاست. عدم رعایت بهداشت در آن‌جا خیلی اذیت می‌کند و من از هفته‌ی اولی که آن‌جا بودم به شپش مبتلا شدم. یعنی شما هر چقدر بهداشت فردی را رعایت کنی، این مسئله وجود دارد و زندانیان را اذیت می‌کند.

یک روز در میان می‌توانید ٣ دقیقه حمام بروید و بعد از ساعت ٦ یا ٧ تا ساعت ٩ آب گرم هست. شما حساب کنید ٦-٧ حمام است، بیش از ٢٠٠ زندانی و قلچماق‌های زندان هم آن‌جا را قرق می‌کنند، این‌که به بقیه چه می‌رسد، مسئله‌ای است. ما عملا بیشتر از هفته‌ای یک‌بار، آن‌هم با زمان پایین نمی‌توانستیم حمام برویم.

ارتباط گرفتن زندانیان با فضای بیرون نیز فقط از طریق تلفن حاصل می‌شود و تلفن سالن ما - بعد از آمار صبح تا قبل از آمار عصر - 2 تلفن بود که به هر اتاقی ٢٠ الی ٣٠ دقیقه وقت می‌رسید و معمولا - چیزی که در آن سه ماهی که من آن‌جا بودم، دیدم - خرابی یکی از تلفن‌ها بود. معمولا زمان این‌قدر کم بود که هیچ‌کس نمی‌توانست با وکیلش صحبت کند.

من خودم در غزل‌حصار دچار آسم شدیدی شدم و ١٥ کیلو وزن کم کردم. ١ ماه بعد از سرفه‌های شدید و عفونت ریه‌، من را به دکتر بردند یعنی وقتی ریه‌ی من کاملا تخریب شد، تازه من را به دکتر بردند.

آن‌جا تحت یک درمان خیلی سطحی قرار گرفتم . آن‌جا به ترتیبی است که هر سالن هر هفته می‌تواند ٥ بیمار ببرد؛ مأمور بهداری می‌آید و هرکس بیماری شدیدتری داشت، او را به بهداری منتقل می‌کنند. اگر روز سه‌شنبه وقت سالنت برای بهداری باشد و چهار‌شنبه مریض شوی، باید برای رفتن به بهداری ٦ روز صبر کنی. یعنی یک همچین قانون غیرمنطقی و غیرعقلانی در آن زندان حاکم است. برخورد بد نگهبانانش هم مسئله‌ی دیگری بود.

سالنی برای ورزش و سالنی برای آموزش بود. اما عملا هیچ زندانی به آن‌ها دست‌رسی نداشت یا اگر هم داشت مثل همان بهداری بود که از یک سالن ٢٠٠ نفری ٢ یا ٣ نفر می‌توانستند به آن‌جا بروند.

خودم بعد از مدتی تلاش، توانستم به کتاب‌خانه‌اش راه پیدا کنم. هر چند کتاب‌خانه‌اش نیز چیز خاصی که قابل خواندن باشد، نداشت. از نظر من زندان قزل‌حصار، تنها جنبه‌ی تنبیهی دارد و هیچ جنبه‌ی تربیتی ندارد. مشکل بزرگی که به خصوص برای جوانان وجود دارد، موارد ناهنجاری‌های اجتماعی است که آن‌جا یاد می‌گیرند و بیرون می‌آیند.

شما در حال حاضر در ترکیه هستید و توانسته‌اید از ایران خارج شوید، آیا فکر می‌کنید در امنیت هستید؟

ترکیه تلاش‌هایی در چند سال اخیر برای پیوستنش به اتحادیه‌ی اروپا کرده است؛ پناهنده می‌پذیرد اما در همسایگی ایران است و ایرانیانی که مجبور به ترک ایران هستند به ترکیه می‌آیند. اما همسایگی این دو کشور نا‌امنی برای پناه‌جویان ایجاد می‌کند. ما دیده‌ایم که جمهوری اسلامی در دهه‌ی شصت چه کار‌هایی خارج از کشور انجام داده است و اهدافش نیز واضح و مشخص است.

مخصوصا افرادی مثل من که کیس سیاسی دارند و در شرایط خاصی هستند، این مشکل برایشان بیشتر است. خیر، من خودم به شخصه احساس امنیت نمی‌کنم. ایرانی‌هایی که گاه این‌جا می‌بینم و رفتارهای مشکوکی که می‌شود، شک و شبهه‌ای در ذهن آدم ایجاد می‌کند و کلا فضا، فضای امنی نیست.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)