خانه > حقوق انسانی ما > زندان و مجازات > دغدغههای نوروزی خانوادههای زندانیان سیاسی | |||
دغدغههای نوروزی خانوادههای زندانیان سیاسیحسن زارع زاده اردشیرzarezade@gmail.comبسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی و عقیدتی شرایط سختی را در روزهای پایانی سال ۱۳۸۸ گذراندند. در هفتهی آخر سال گذشته، در حالی که عده زیادی چشم به درهای زندانها دوخته بودند تا سال نو را با عزیزان خود در کنار سفره هفتسین تحویل کنند، پخش صدور حکم اعدام برای تعدادی از معترضان به نتایج انتخابات، نگرانی عده زیادی از خانواده های زندانیان سیاسی را تشدید کرد.
عباس جعفری دولتآبادی دادستان تهران یکشنبه گذشته در دیدار قضات دادسرا و محاکم انقلاب تهران با آیتالله نوری همدانی اعلام کرد شش تن از متهمین حوادث عاشورا به اعدام محکوم شدهاند و پروندهی آنها در مرحلهی تجدیدنظر قرار دارد. دور بعد نیز، روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد که احکام ٨۶ نفر از معترضین پس از انتخابات قطعی و پروندههای آنان برای اجرا به اجرای احکام ارسال شده است؛ تا بدین ترتیب بر دامنه نگرانیها افزوده شود و آنها به دنبال اسامی این محکومان باشند. با تشدید نگرانیها اما بسیاری از خانوادهها به دنبال آزادی عزیزان خود در راه زندان و دادگاه اسیر شدند تا بلکه روزنه امیدی بیابند. در تهران و در برابر زندان اوین، هر روز عده زیادی از خانوادههای زندانیان و از جمله مادران آنها دست به تجمع زدند. در پایان هر روز عدهای از خانوادهها خوشحال بودند چرا که زندانیان آنها پس از گذراندن دوره بازجویی اینک با قرار، آزاد می شدند اما تعداد بیشتری نیز غمگین و البته به امید به روزهای دیگر متفرق میشدند. برخی از زندانیان افراد شناخته شدهای هستند که البته آزادی آنها شرایط خاص خود را دارد. تعدادی از خانوادههای آنها درخواست مرخصی نیز دادهاند اما همچنان در انتظار به سر میبرند. ضمن آنکه تعدادی نیز مجبور شدهاند نامهها و شکوائیههایی در این زمینه تنظیم کنند.
خانواده محمد پورعبدالله، دانشجوی زندانی، در نامهای به محمد مینویسند: دومين عيدیست که چشمان سبز و زيبایات به جای سين هشتم سفره ما در دالانهای تنگ و تاريک زندان به سرخی میگرايد. و اين دومين عيدیست که ما در انتظار آزادی تو هستيم و قلبهای خود را خانهتکانی کردهايم تا بهار آزادی تو را در آن جشن بگيريم. ما همچنان به بیگناهيت ايمان داريم. اميد است گوشهای شنوا و چشمان بينايی باشند تا درد هجران ما را بشنوند و ببينند و تو را به آغوش ما باز گردانند. مادر حسین درخشان، وبلاگنویس، که از ۱۷ ماه پیش بازداشت شده و در حال حاضر در زندان اوین است، برای دومین بار در نامهای به رییس قوه قضاییه، خواستار روشنشدن وضعیت او شد. در این نامه خطاب به صادق لاریجانی، آمده است: «دومين عيد دربند بودن حسين ما در حالی رقم میخورد كه هنوز از شرح اتهامات او بیاطلاعيم. نمیدانيم قرار است در چه تاريخی و در كجا پرونده او به كدام دادگاه تقديم شود و تا كی قرار است دامنه وعدههای مكرر مسوولان قضايی در محيط صبر و حوصله ما وسعت بگيرد.» و خانواده شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر، در نامهای به شیوا چنین مینویسند: «شیوا جان! تا امروز ۹۰ روز است که دوباره در بند ۲۰۹ زندانی هستی و ما این ماه آخر سال را هر روز منتظر بودیم تا زنگ تلفن به صدا در آید و خبر آزادی تو نیز مانند بقیه به ما داده شود، ولی مثل این که ارادهی قویتری خواهان در بند بودن تو است. شیوا جان، برای ما بسیار سخت است باور کنیم که سال نو را بدون حضور تو آغاز می کنیم... نه! به تو قول میدهم که برای ما «نمی شود» که سال نو بشود، سال نوی ما میماند تا تو بیایی.» و مهسا امرآبادی همسر مسعود باستانی، روزنامهنگار دربند، در روزهای پایانی سال، مطلبای را با عنوان «مسعود میگوید..» منتشر کرده است. وی در این مطلب برخی از گفتههای همسر زندانیاش در ملاقات اخیرشان را نقل میکند. مسعود میگوید: عید امسال در خانه هفتسین بچین! آینهای بگذار و سبزهات را در مقابلش قرار بده اما امسال ماهی قرمز سفره هفتسین را در تنگ بلور محبوس نکن! همسر پیمان عارف دانشجوی زندانی نیز در نامهای به دادستان تهران مینویسد: «آقای دادستان میخواهم همسرم، پیمان، برسر اولین سفره هفتسین مشترکمان باشد امروز ۹ ماه تمام از دستگیری همسرم در پی برگزاری آنچه که «انتخابات» مینامندش میگذرد. و در این روزهای دوری و فراغ، در تمام آن ۸۰ روز انفرادی و بیخبری و در این ۶ ماه ملاقاتهای همراه با اهانت مامورین زندان، آن ملاقاتهای کوتاه ۲۰ دقیقهای و تماسهای تلفنی روزی ۳ دقیقهای از خودم میپرسیدم چرا شمایان چنین دل پری از همسرم و سایر روزنامهنگاران و فعالین سیاسی و مدنی دارید؟ آقای دادستان شما با دستور ممانعت از تمدید مرخصی، در آستانه سال جدید کام خانوادهای را تلخ کردید! برایتان از خداوند در سال آینده تلخکامی آرزو نمیکنم، که ما از رنج و محنت انسانها لذت نمیبریم!» بسیاری از این زندانیان نه تنها به مرخصی نیامدند، بلکه تعداد دیگری در هفته گذشته و روزهای منتهی به سال نو دستگیر شدند که از آن جمله میتوان به بازداشت مجدد مهدی عربشاهی، فعال دانشجویی، سمیه فرید، فعال حقوق زنان آن هم در شرایطی که به دنبال پیگیری وضعیت همسر زندانی خود حجت منتظری بود و نیز بازداشت یاسر معصومی و عماد وهاور دو فعال ملی مذهبی اشاره کرد. در میان زندانیان سیاسی افرادی مانند حشمت الله طبرزدی ، علی بیکس، بهاره هدایت و مجید توکلی نیز دیده می شوند که پیشتر نیز چندین نوروز را در زندان سپری کردهاند و یا زندانیان سیاسی دیگری مانند بهروز جاوید تهرانی که چندین سال است سفره هفتسین ندیده است، چرا که نه تنها مرخصی نداشته بلکه به عنوان تبعیدی در زندان گوهردشت کرج و در شرایط سختی روزگار میگذراند. بدین ترتیب، بسیاری از خانوادههای زندانیان سیاسی بدون حضور عزیزان خود در پای سفره هفتسین به استقبال نوروز رفتند تا بخشنامه رییس قوه قضائیه آیتالله لاریجانی مبنی بر اعطای مرخصی دو هفتهای به زندانیان تحقق پیدا کند. بالاترین مقام قضایی جمهوری اسلامی در بخشنامه خود از واحدهای قضايی و دادسراهاي سراسر كشور خواسته بود: به زندانيان واجد شرايط با اخذ تامين لازم در تعطيلات عيد نوروز مرخصي اعطا کنند، اما محکومان جرائم اقدام علیه امنیت کشور که در واقع همان متهمان سیاسی هستند را مستثنا کرد تا هیج زندانی سیاسی از جمله معترضان به نتیجه انتخابات همچنان در زندان بمانند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
faghat khodihaye sabegh morekhasi gereftand
-- ahmad ، Mar 23, 2010