خانه > حقوق انسانی ما > زندان و مجازات > مهدی سحرخیز: با کینهتوزی با پدرم برخورد میکنند | |||
مهدی سحرخیز: با کینهتوزی با پدرم برخورد میکنندمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comهمراه با خبر آزادی برخی از روزنامهنگاران و دستاندرکاران مطبوعات، اخبار تداوم بازداشتها و دستگیریها و نیز سنگینتر شدن شرایط برخی از دستگیرشدگان در زندان نیز به گوش میرسد؛ از جمله اخباری که در مورد عیسی سحرخیز منتشر میشود.
عیسی سحرخیز، مدیرکل مطبوعات داخلی در وزارت فرهنگ و ارشاد در دوران اصلاحات بود؛ دورانی که به «بهار مطبوعات» موسوم شد. او از بنیانگذران «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» بود و سردبیری و مسئولیت چندین نشریهی مستقل را بر عهده داشت که همگی توقیف شدند. عیسی سحرخیز در جریان رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، در دوازدهم تیرماه سال جاری دستگیر شد. مدتی را در انفرادی گذرانده و سپس به بند عمومی منتقل شده بود. اما اینک، بار دیگر به سلول انفرادی منتقل شده است. از مهدی سحرخیز، فرزند او میخواهم که آخرین اطلاعات در مورد پدرش را با ما درمیان بگذارد: پدرم را دوباره به سلول انفرادی منتقل کردهاند. گویی به شکلی در حال کینهتوزی نسبت به او هستند و به دلایل مختلف، دنبال بهانه میگردند تا اذیتاش کنند. پدرم صدای آه و نالهی خانمی را در سلول کناری شنیده و از او مشکلاش را پرسیده است. گویا این خانم اماس داشتهاند. اما همین پرسش و پاسخ را بهانه کردهاند و او را به انفرادی بردهاند. همانطور که یک بار دیگر ایشان را ساعت یک نیمه شب به حیاط زندان برده بودهاند و مجبورش کرده بودند با پاهای برهنه در هوای سرد این طرف و آن طرف برود. آخرین تماس آقای سحرخیز با خانه کی بوده است؟ به مناسبت تولد حضرت محمد، دو دقیقه توانسته بود به منزل زنگ بزند. در همین تماس باز هم گفته بود که اگر به خواستههای ایشان که پایان دادن به این همه مدت بلاتکلیفی است، جواب داده نشود شروع به اعتصاب غذا میکند. مادرم ایشان را متقاعد کرده بود که یک هفته اعتصاب غذای خود را عقب بیاندازد. یعنی تا کی اعتصاب غذای خود را عقب انداختهاند؟ پنجشنبه شروع به اعتصاب غذا و دارو میکند. ایشان از وقتی که در زندان است، در روز بیش از ۱۰ قرص مصرف میکند و حدود ۲۰ کیلو وزن کم کرده است. مدام هم زیر فشار است. آقای لاریجانی در تلویزیون اعلام میکند که هیچ کسی به خاطر اعتراض در زندان نیست. در حالی که پدر من نه جایی خشونتی به خرج داده و نه کار دیگری کرده است. تنها کار پدر من نوشتن و اعتراض بوده است. آقای لاریجانی، همراه دو برادر دیگر خود نشستهاند و دارند ایران را به روز سیاه مینشانند. آنها دستنشاندهی آقای خامنهای هستند که به دلیل کینهتوزی ایشان، پدر من الان در زندان است. این فشارها را هم به پدر من میآورند که او را اذیت کنند.
آیا خانم ستوده، وکیل آقای سحرخیز، اطلاع دقیقتری از پروندهی ایشان ندارند؟ آیا اخیراً خبرهای جدیدی برای خانواده نداشتهاند؟ برای وکیل پدرم هم بسیار مشکل پیش آمده است و تلفن ایشان را قطع کردهاند. ماشاالله هیچکس در امان نیست؛ از دانشجو گرفته که به آن شکل در دانشگاه لگدمال میشود تا وکیل که بازجویی میشود که چرا مصاحبه کرده است. به هرحال دسترسی به وکیل پدرم هم برای ما خیلی سخت شده است. به خاطر این که همهی امکانات تماس با ایشان را قطع کردهاند. آنها هم با همین مشکلاتی که ما داریم، روبرو هستند. آخرین اقدامی که خانواده در تهران برای پدرتان انجام دادهاند، چه بوده است؟ پدرم قبل از آخرین تماس تلفنی خود گفته بود اعتصاب غذا میکند. به همین دلیل مادرم به دادستانی رفته بود. ساعتها آنجا بوده و خواهش کرده که امکان بدهند با پدرم تماس داشته باشد و از او بخواهد که اعتصاب غذای خود را یک هفته عقب بیاندازد. البته مادرم نتوانسته بود خود دادستان را ملاقات کند، ولی رییس دفتر دادستان بعد از ساعتها انتظار به او گفته بود که برگهای را پر کند تا آنها بررسی کنند. بعد از این اقدام بود که پدرم دو دقیقه زنگ زده بود. به عنوان فرزند آقای سحرخیز، نمیخواهید این درخواست را از ایشان داشته باشید که اعتصاب غذا نکنند؟ هرطور که پدرم خودش صلاح میداند؛ مساله این است که بعد از این که دندههایش را هنگام دستگیری شکستند و بعد از هشت ماه بلاتکلیفی و در زندان ماندن، باید بالاخره به پروندهاش رسیدگی شود. در عرض یک روز همه را دستگیر میکنند، اما برای این که در مورد همان اتهامات بیموردی هم که زدهاند، پروندهای درست کنند، این همه طول میدهند. مگر بازجویی و تشکیل پرونده چقدر زمان نیاز دارد. سوال من این است که چگونه قوهی قضاییه راحت یک روز قبل از انتخابات شروع به دستگیریهای گسترده میکند، اما بعداً توان رسیدگی به پروندههای آنان را ندارد؟ یا چرا پروندههای کوی دانشگاه بررسی نمیشود؟ الان که دیگر فیلم آن منتشر شده و مشخص است نیروی انتظامی به داخل کوی ریخته است. چرا به این مساله که بدنهای بچهها را به نحوی که همه خون از سرو صورتشان میآید روی زمین ریختهاند، رسیدگی نمیشود؟ اما با کسی که به رفتار حکومت با فرزندان کشورش اعتراض و انتقاد کند، مشکل دارند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
من نمی دانم چرا عیسا سحر خیز مورد بیمهری ست! معلوم نیست واقعا پشت پرده ی خودی و غیر خودی چه می گذرد که عیسا سحر خیز چندان مورد اعتنای حتا اصلاحطلبان نیست! کسی از او حرفی نمی زند! او که گاهی از خط قرمز ها بسی بالاتر می رفت را چه رسیده که سایت های مختلف از او چندان چیزی نمی گویند، حرف زدنشان تنها در حد حرف است. چرا؟ و چراهای بسیار که ما در تهران ازش بیخبریم. فرزندش مهدی در کجاست؟؟ در تهران است یا در خارج؟ آیا او نمی خواهد به این مسئله بپردازد؟ آیا این مسئله مشکوک نیست؟؟ آیا این همه خودی و غیر خودی لحاظ است؟
-- بدون نام ، Mar 9, 2010