خانه > حقوق انسانی ما > حقوق بشر در ایران > جنایتی که دیده نمیشود | |||
جنایتی که دیده نمیشوداکبر گنجیماه رمضان است. عارفان گفتهاند کم خوردن، کم خوابیدن و کم سخن گفتن، راه رؤیت و مشاهدهی یار است. اما گرسنگی، تشنگی، کمخوابی و کمگویی رمضان سال جاری، برای دور از معنایی چون من فقط و فقط رؤیت و مشاهدهی چهرههای داغونشده را به همراه آورده است. از خود میپرسم: به کدام دلیل و مصلحت امر الوهی اجازه میدهد تا به نام او و به حکم او، با بندگان او چنین کنند؟ مگر نگفتهاند ساختار عالم هستی به گونهای است که رحمتش بر غضبش تقدم دارد؟ پس چرا جز بارش غضب و تسلط جباریت چیزی نصیب ما نمیشود؟ دیدن عکسهای بازداشتشدگان در دادگاههای استالینیستی، روح و جسم آدمی را متلاشی میکند. جنایتی که در مقابل چشم همگان در حال وقوع است، به جسم قربانیان محدود نمیگردد؛ شخصیت آنان را ترور میکند. به غم و اندوه وصفناشدنی خانوادهی بازداشتشدگان که این تصاویر را میبینند، نیندیشید؛ فقط و فقط به این فکر کنید که پس از ترور شخصیت فرزندان دلیر ایران در دادگاه سلطانی، وقتی آنان به سلولهای انفرادی بازمیگردند، بر روح تکتک آنان چه میرود؟ او باید در تنهایی با تیشه به جان خود بیفتد که چرا تسلیم خواست و میل جنایتکاران شد؟ این آن چیزی است که دیده نمیشود. این آن جنایت بزرگی است که کسی بدان فکر نمیکند. این آن لذت عظیمی است که بازجویان و سلطان را شاد میکند. بزرگی را میشناختم که رفته رفته آب شد و به دیدار ابدیت شتافت. او را بازداشت کرده بودند و در غذایش مسهل ریخته بودند. بعد هم او را به دستشویی نمیبردند. وقتی در سلول انفرادی لباسهای آن مرد بزرگ کثیف میشد، بازجویان جمع میشدند و به او میخندیدند که مرد به این بزرگی نمیتواند خود را نگه دارد. در زندان بودم که جان به جانآفرین داد. دیدم که دهها هزار تن در تشیع جنازه او شرکت کردند؛ جنایتکاران زیر تابوت آن انسان پاک را گرفتند و کسی که شخصاً فرمان داده بود او را بازداشت کنند و رویش را کم کنند، برای شهادت او پیام داد تا جسم آن بزرگ مرد را از آن خود کند. شب بود و من در تنهایی به تلویزیون نگاه میکردم و میگریستم. مسئول حفاظت اطلاعات وارد اتاق من شد و دید که گریه میکنم. گفت چه شده است؟ گفتم شما او را کشتید و حال این چنین برای او مراسم برپا میکنید؟ او که با شهید ما در یک محله زندگی میکرد، گفت: بازداشت او یک اشتباه بود. مگر ندیدی که «آقا» برای او پیام داد؟ گفتم آری شنیدم. آری وزارت اطلاعاتی که علی فلاحیان وزیرش بود، فقط یک خطای کوچک مرتکب شد. چند روز به عید مانده از زندان آزاد شدم. برای دیدن خانوادهی آن جوانمرد همراه با همسر و فرزندان به خانه او رفتیم. خاطرات بسیار تعریف کردند و از اینکه یکی از شکنجهگران در روزهای آخر بر بالین عزیز ما حاضر شده، به دست و پای او افتاده و حلالیت طلبیده است. بعد به همراه خانوادهی آن عزیز به خانهی والدین سعید حجاریان رفتیم. پدر سعید به ملاقات با «آقا» پس از بهتر شدن حال سعید بعد از ترور اشاره کرد. سخنانی که در آن مجلس «آقا» بیان کرده بود، از کینهی بزرگ و عمیق سلطان حکایت میکرد. با شنیدن آن سخنان به فکر فرو رفتم که این شخص کینهای و انتقامگیر، کی از سعید ما دوباره انتقام خواهد گرفت؟ چه کسی قادر است چهرهی به نمایش درآمدهی زیدآبادی، رمضانزاده، حجاریان، صفایی فرهانی، ابطحی، تاجزاده، نبوی و دهها بازداشتشدهی دیگر را از چشم و ذهن خود پس زند؟ هر بار که دو تن از بزرگان را به دادگاه میآورند تا متن از پیش تهیه شدهی بازجویان را قرائت کنند، بقیهی بازداشتشدگان بیخبر از عالم را هم به تماشا میآورند تا ببینند که راهی جز این در پیش ندارند. این شکنجهی دیگری است که آدمی را مجبور میکنند تا ترور شخصیت دوستانش را شاهد باشد. قربانی، باید شاهد قربانی کردن یارانش باشد. این رویداد هولناکی است که فقط گریستن بر آن کافی نیست. این «جنایت علیه بشریت» است که سالهاست گرفتار آنیم؛ هموطن. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
کسی میدونه اشاره اقای گنجی در مورد کسی که در زندان مرد چه کسی هست؟
-- احمد ، Aug 29, 2009شکنجه. تیر مستقیم و بازداشت گسترده کاری نیست که هر کسی به میل خود انجام دهد.
-- malool ، Aug 29, 2009فرمان این ها همه از شخص اول نظام صادر میشود
آقای گنجی ای کاش کمی هم در مورد بزرگانی که در دهه 60 با کمک شماها و حجاریان ها شکنجه و تجاوز بر آنان روا بود سخن میگفتید. ای کاش میگفتید که آنجه خود کاشتید را دارید درو میکنید. بگویید که بشود شما را بخشید.. بگویید که دیگر تکرار نشود. خود را نقد کنید. شرکت خود را در سرکوب مردم ایران محکوم کنید. اقلا بگویید اشتباه کردید که بشود شمارا بخشید. تا نگویید خود چه کرده اید، سخنانتان پشیزی نمی ارزد
-- هما علیزاده ، Aug 29, 2009منظور آقاي گنجي از دوتن از بزرگان روشن نيست. خب البته آقاي حجاريان بزرگاند، اما نفر دوم نميدانم كيست؟ اميدوارم منظورشان قرائتكنندهي پرشتاب متن نويساندهي آقاي حجاريان نبوده باشند. بعد از آقاي گنجي انتظار ميرفت به جاي اين كه در كسوت يك بزرگ سخن بگويند، به لطف رابطهي طولاني با آقاي حجاريان، به ما ميگفتند آيا متن ادعايي، دستخط سعيد حجاريان بود؟ خود آقاي گنجي چنان دستخطي دارند كه هيچكس نميتواند تقليد كند، ولي آقاي حجاريان چطور؟ از آقاي گنجي انتظار دارم بيشتر به مسايل از ديدگاه يك روزنامهنگار بپردازند تا رهبر اپوزيسيون. دوستي ايشان با اصلاحطلبان به جاي خود، ولي ميدانيم ايشان نمايندگي اصلاحطلبان ايراني را هم هرگز نداشتهاند. پس ميماند همين كسوت روزنامهنگاري، كه اينروزها در ايران سخت به روزنامهنگاري چون گنجي نياز است، گنجياي كه در افشاگريهاي خود، گول افراد نفوذي جناح رقيب را نخورد و ديگر از فرنگيكاران اطلاع نستاند تا به خورد خلايق بدهد. يك گنجي رشيدتر و بالغتر، و البته شجاع، مثل گنجي دههي هفتاد. درود بر آقاي گنجي
-- در هواي صحبت يار ، Aug 29, 2009منظور آقاي گنجي از دوتن از بزرگان روشن نيست. خب البته آقاي حجاريان بزرگاند، اما نفر دوم نميدانم كيست؟ اميدوارم منظورشان قرائتكنندهي پرشتاب متن نويساندهي آقاي حجاريان نبوده باشند. بعد از آقاي گنجي انتظار ميرفت به جاي اين كه در كسوت يك بزرگ سخن بگويند، به لطف رابطهي طولاني با آقاي حجاريان، به ما ميگفتند آيا متن ادعايي، دستخط سعيد حجاريان بود؟ خود آقاي گنجي چنان دستخطي دارند كه هيچكس نميتواند تقليد كند، ولي آقاي حجاريان چطور؟ از آقاي گنجي انتظار دارم بيشتر به مسايل از ديدگاه يك روزنامهنگار بپردازند تا رهبر اپوزيسيون. دوستي ايشان با اصلاحطلبان به جاي خود، ولي ميدانيم ايشان نمايندگي اصلاحطلبان ايراني را هم هرگز نداشتهاند. پس ميماند همين كسوت روزنامهنگاري، كه اينروزها در ايران سخت به روزنامهنگاري چون گنجي نياز است، گنجياي كه در افشاگريهاي خود، گول افراد نفوذي جناح رقيب را نخورد و ديگر از فرنگيكاران اطلاع نستاند تا به خورد خلايق بدهد. يك گنجي رشيدتر و بالغتر، و البته شجاع، مثل گنجي دههي هفتاد. درود بر آقاي گنجي
-- در هواي صحبت يار ، Aug 29, 2009هر بار که دو تن از بزرگان(!!!!!!) را به دادگاه میآورند تا متن از پیش تهیه شدهی بازجویان را قرائت کنند، بقیهی بازداشتشدگان بیخبر از عالم را هم به تماشا میآورند تا ببینند که راهی جز این در پیش ندارند.
-- dara ، Aug 29, 2009منظور آقای گنجی شهید بزرگوار سردار کریمی است .
-- saeed sulaimani ، Aug 29, 2009در دهه 60 هر کس عضوی از رژیم بوده، لزوما شکنجه گر نبوده. این توهم را از خود دور کنید لطفا. وگرنه مثل این 30 سال از اپوزیسیون بودنتان فقط برای حکومت اسباب خنده ایجاد خواهید کرد.
-- بدون نام ، Aug 29, 2009حاصل سالها مبارزه مردم ایران امثال گنجی و حجاریان و تاجزاده است. دموکراسی خواهان واقعی قدر این بزرگان را می دانند. کسانی که جامعه ایران را می شناسند و واقعا به دنبال دموکراسی هستند.
-- محمد ، Aug 29, 2009درود بر گنجی بزرگ و آزادیخواه
-- محمد ، Aug 29, 2009خانم "هما علیزاده" تنها گنجی در آن سالها اشتباه نکرد، مجاهدین خلق و کمونیستها هم اشتباه کردند. با این تفاوت که الان گنجی یک دموکراسی خواه مطلق و تمام عیار است. برخلاف مجاهدین و کمونیستهایی که انگار 30 سال است هیچ پیشرفت و تحولی ولو اندک نداشته اند.
-- سامانی ، Aug 29, 2009هما علیزاده, شما مگر قاضی هستید؟ چه مدرکی دارید که آقای گنجی داست داستهن در اون جنایتها؟
-- Ali ، Aug 29, 2009به نظرتان عجیب نیست که دوستان عزیز به اصطلاح اپوزیسیون خارج به جای آنکه به خامنه ای و احمدی نژاد و جنایاتشان در سرکوب وحشیانه مسالمت آمیزترین و دموکراتیک ترین و آگاهانه ترین حرکت مردم ایران در طول تاریخ بپردازند، تمام حملاتشان متوجه گنجی و سروش و حجاریان و ... است؟ اینها که اکنون مواضع کاملا دموکراتیک و سکولار دارند. حتما از نظر این دوستان در نظر گرفتن این نکته که اسلام در بخش بزرگی از جامعه ایران نفوذ زیادی دارد و باید با استدلال معتقدان به اسلام را قانع کرد که دموکراسی و سکولاریسم به نفع خود اسلام هم هست، گناهی نابخشودنی ست.
-- سیاوش ، Aug 30, 2009نه اینکه سخنان گنجی کاملا درست و بی عیب باشد، ولی مواضعش کاملا دموکرات است. البته باید در نظر گرفت در ایران اسلام معتقدان زیادی دارد و نمی دانم چرا مخالفان این نکته را در نظر نمی گیرند. متاسفانه مخالفان گنجی موضع دموکراتیک ندارند و در بحث به جای استدلال پرخاش می کنند و انگ می زنند.
-- ایرانی ، Aug 30, 2009گنجي ميگم اونجا تنهايي شبها دلت نميگيره؟...كي ميشه بيايي تهران...؟دلت اينجاست خودت اونجايي ...اي خدا
-- امير ، Aug 30, 2009dar havaie sohbat yar, Ganjo dar maghaleie ghabli ke chap kard be mavaredi ke gofti pardakhte, begardi peida mikoni. ey kash iad migereftim ghabl az ezhar nazar o neveshtan tahghigh koim
-- tahghigh ، Aug 30, 2009يعني اگر كسي 30 سال پيش كار اشتباهي كرد تا ابد بايد او را طرد كرد . اين چه قضاوت كودكانه و سخيفي ست ؟
-- محمود ، Aug 31, 2009هما علیزاده درست میگوید. منظور شخص گنجی نیست بلکه جناح چپ است که در آغاز کار جمهوری اسلامی در وزارت اطلاعات شیوه اعتراف گیری را اختراع و اجرا کردند. سی سال بعد خودشان قربانی اختراع خود شدند. ریشهری وزیر کابینه چه کسی بود؟
-- دادجو ، Aug 31, 2009هما علیزاده به نکته مهمی اشاره دارد. منظور لزوما شخص گنجی نیست. مثلا عمادالدین باقی که اکنون داعیه دفاع از حقوق بشر دارد در دهه اول انقلاب در کتابش بنام "حزب قاعدین" بیرحمانه بجان روحانیون ازادیخواهی افتاد که نسبت به تندرویهای حکومت انتقاد داشتند و در آن فضا بواقع قهرمان حقوق بشر بودند. بعدها که باقی دچار دگردیسی سیاسی شد هرگز از جنایات قلمی گذشته خود نسبت به آن رادمردان ابراز پشیمانی نکرد. چرا؟ بنظر من جنایت تاریخ و نو و کهنه ندارد
-- رضا صمدی ، Aug 31, 2009من با صمدی موافقم. عمادالدین باقی با آیت الله خوئی همان کرد که ریشهری با آیت الله شریعتمداری. ولی بهر حال اکنون در مسیر دیگری است. امید که جبران مافات کند و رسما از ارواح آن بزرگواران و مردم ایران عذر بخواهد. آقایان امین زاده و میردامادی هم باید از مردم ایران عذر خواهی کنند که بخاطر اشغال سفارت آمریکا اینهمه خسارت و زیان به مردم و کشور زدند. از رابرت مکنامارا یاد بگیریم که اشتباه جنگ ویتنام را داوطلبانه بعهده گرفت. راستی که اعتراف به خطای گذشته چه فضیلت سترگی است
-- پروین مهرابی ، Aug 31, 2009هر گاه چهره هاي مغموم و شكست خورده زندانيان حوادث پس از انتخابات كزائي را در بيدادگاه سلطاني ميبينم بي اختيار دلم ميگيرد ! آرزو ميكنم كاش قدرت داشتم فرياد بزنم عزيزان مردم شما را درك ميكنند ! ميدانند كه شما در دستان چه دژخيماني اسيريد و ..... ! در اين مواقع تنها كاري كه از دستم برمي آيد رفتن بر پشت بام و فرياد الله اكبر است ! بايد همه مردم اين كار را بكنند تا لااقل پشت خانواده اين عزيزان گرم باشد!
-- احمد ، Aug 31, 2009