خانه > حقوق انسانی ما > حقوق بشر در ایران > ابراهیم یزدی: «علت احضارم را نمیدانم» | |||
ابراهیم یزدی: «علت احضارم را نمیدانم»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comچند روزی شایع بود که حکم جلب دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل سازمان نهضت آزادی ایران صادر شده است. اما خبر در هیچ منبعی درج نشده و از نوع این احضار و نوع تماس هیچ اطلاعی در دست نبود. دیروز بعدازظهر این خبر بر روی برخی سایتهای داخلی قرار گرفت. برای اطلاع از صحت و سقم این خبر با آقای دکتر ابراهیم یزدی تماس گرفتم و ایشان در این تماس گفت:
از یکی از دادگاهها که من دقیقاً نمیدانم کدام دادگاه یا بازپرسی است؛ دیروز حدود ساعت ۱۱ صبح به منزل ما زنگ زدند و به همسر من اطلاع دادند که برگ جلب من را دارند و میخواهند بیایند من را جلب بکنند. خانم میگوید که خانه نیست و حدود ساعت ۱۲ برمیگردد و شما آن ساعت بیایید. آنها حدود ساعت دوازده و ربع زنگ میزنند (زنگ در منزل) در حالی که من رفته بودم بیمارستان پارس برای اینکه با طبیبم جلسه داشتم. خانم به آنها میگوید که شما میتوانید بروید به بیمارستان پارس و آنجا او را جلب کنید. در خلال این اطلاعی که من پیدا کردم، به وکیلم آقای دادخواه اطلاع دادم. ایشان همراه من به بیمارستان آمدند و ما آماده شده بودیم که آنها به بیمارستان بیایند و ما را جلب کنند و ببرند، ولی خبری نشد.
آقای یزدی، به خانم شما نگفتند که چرا با تلفن و بعد هم بدون اطلاع قبلی مقابل منزل برای جلب شما حاضر شدند؟ به خانم من گفتهاند که قبلاً احضاریههایی برای من فرستادند که چون نرفتم، ورقهی جلب صادر شده است. در حالی که طبق قانون باید هر احضاریهای ولو اینکه احضاریه به عنوان مطلع باشد یا متهم میبایستی به رؤیت خواننده برسد و بعد بگویند باید در ظرف سه روز خودت را معرفی کنی و اگر معرفی نکنید، آن وقت جلب میشوید. در حالی که هیچ چیزی را به من ابلاغ نکردند و من هیچ احضاریهای دریافت نکردم. آیا شما براساس این تماسها، در جهت اجرای این حکم به مقام یا مرجعی مراجعه خواهید کرد؟ قطعاً اگر من احضاریهای دریافت کنم، در چارچوب قانون همراه وکیلم به دادگاه مراجعه میکنم. ولی من نمیدانم که کدام دادگاه، کدام شعبه، به چه اتهامی... به عنوان متهم بروم یا به عنوان مطلع یا به چه عنوانی. هیچکدام اینها برای من روشن نیست و من هیچ اطلاعی ندارم که انگیزه و دلیل این کار چیست و برای چه من را احضار کردند یا برای چه میخواهند باز جلب بکنند. در هر حال من این آمادگی را اعلام کردم و گفتم که اگر احضاریه بیاید، مراجعه میکنم و اگر میخواهند جلبم کنند، بیایند جلب بکنند و ببرند. پس شما علت احضار خودتان را هم نمیدانید؟ نه، نمیدانم. آقای دکتر یزدی، آیا شما مطمئن هستید تماسی که گرفته شده از مقامات مسوول بوده؛ چون با یک تماس تلفنی... متاسفانه آن کسی که تماس گرفته، نه اسمش را داده، نه شماره تلفن را و نه به خانم من گفته که از کدام دادگاه و کدام بازپرس و کدام دادسرا زنگ میزنند. چون کسی که این حرف را میزند، بیان کرده که قبلاً احضاریههایی فرستادند و من تصور نمیکنم که این یک تلفنی به قصد ایزاء و آزار بوده و حتماً از طرف یک دادگاهی بوده و بیش از این هم من اطلاعی ندارم. من امروز منتظر بودم که ببینم متعاقباً بعد از تلفن دیروز، مراجعه میکنند یا نه؛ هیچ مراجعهای هنوز نکردند. وکیل شما آقای دکتر دادخواه هم این مورد را پیگیری نکردند؟ نخیر. از شما میخواهم که اگر ممکن است شما با آقای دکتر دادخواه، وکیل من صحبت کنید.
آقای دکتر محمدعلی دادخواه، وکیل آقای ابراهیم یزدی که برای دفاع از متهمی با اتهام اهانت به ولی فقیه در میبد یزد به سر میبرد، ضمن تایید این خبر گفت: از ناحیهی دادسرای عمومی تهران کسی خودش را به نمایندگی معرفی کرده که مبادرت به جلب ایشان بکند. از آن رو که وفق قانون آیین دادرسی کیفری موارد اصلاح، ابلاغ، حکم و جلب باید ابلاغ بشود و فرصت و مهلت کافی در اختیار متهم قرار بگیرد، این روال به دور از موازین مورد نظر قانون است. از سوی دیگر وفق نگرش حقوق بینالملل بهویژه اعلامیه جهانی حقوق بشر اینکه بدون مهلت و فرصت کافی کسی را جلب کنند، فاقد توجیه است. لذا باید اعلام کرد که قانونگرایی ایجاب میکند، طی روال قانونی آقای یزدی احضار شود و اگر مقامات قضایی مطلب و پرسشی دارند با حق برخورداری وکیل، ایشان بتوانند به پاسخ بپردازد والا این موازین رعایت نشده است. شما به عنوان وکیل ایشان، در این مرحله آیا اقداماتی انجام خواهید داد؟ ما تا زمانی که از طریق مراجع رسمی احضاری برای موکل نیاید، اقدامی نخواهیم داشت. اینطور که آقای یزدی گفتند، ضرورتی به مراجعهی ایشان به مقامات قضایی نیست. چرا، نهایتاً ایشان باید براساس قانون اساسی به مراجع رسمی قضایی مراجعه کند و نهایتاً باید یک مرجع قضایی یا به اینجانب به عنوان وکیل و یا از طریق اقامتگاه ایشان که کاملاً مشخص است، اصلاح و ابلاغیهای را بفرستد تا مبادرت به پاسخگویی بشود. در همین رابطه: • اعتراض به نحوه صدور حکم بازداشت ابراهیم یزدی |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
بسیار خوب، بلاخره عروسی بکوچه اقای ابراهیم یزدی هم رسید. این اشی بود که خودشان برای مردم پخته بودند. حالا خودشان یکی دو قاشق از انرا میل کنند ببینند که چه مزه ای میدهد.
-- mina zand ، Aug 4, 2008اگر روزی قرار باشد، برادر یزدی را جلو دوربین تلوزیون ببرم، اولین سئوالی را که از ایشان خواهم کرد این سئوال خواهد بود : " آیا هنوز هم خمینی را به امامت قبول دارید؟." همانطوریکه ایشان بعد از گفتن besmellah alraman rahim (به لهجهء امریکایی) از تیمسار رحیمی پرسید: "آیا شما هنوز هم شاه را به فرماندهی قبول دارید؟." فاعتبروا یا اولابصار .
-- Mirza ، Aug 5, 2008رحيمي جلاد خيابانهاي تهران بود. حتي اگر بعد از رحيمي هزاران جلاد ديگر هم به دنيا بيايند، از پلشتي نام و كار او چيزي كم نخواهد شد. شما هم هرگاه به جلاد ديگري از هر نوعش رسيديد، ميتوانيد هر سوالي دوست داشتيد بپرسيد، ولي آقاي يزدي از روي عقده سوال نكردند.
-- روستا ، Aug 5, 2008حضور دكتر يزدي در آن جلسه مشهور فقط به عنوان مترجم پرسشهاي خبرنگاران خارجي از عامل كشتار رژيم پهلوي (تيمسار رحيمي ) بوده است و بس . اما اين ويژگي مستبدين و هواداران آنان است كه به هر راهكار غير اخلاقي دست مييازند تا حقايق تاريحي را كتمان كنند و وارونه جلوه دهند . حال اين مستبدين ميتوانند كيهان نشينان ذوب اندر ولايت تهران باشند و يا پهلوي طلبان لس آنجلس نشين . تاريخ همراهي و همخواهي اين دو را ثابت خواهد كرد . اين ملت هيچگاه قدر بزرگان خود را كه در راه آزادي و استقلال ايران از هيچ كوششي دريغ نكردند ندانسته است كه قطعا دكتر ابراهيم يزدي نيز در زمره ي همين بزرگان است . فقط ايمان قوي و عشق به ايران است كه بزرگاني چون دكتر يزدي را مجبور به ماندن در وطن و تلاش در راه آزادي و استقلاي ايران مي كند.
-- علي از اصفهان ، Aug 5, 2008آقاي ميزرا به نظر شما اگر يزدي اعلام كند كه خميني را به امامت و يا هرچيز ديگري قبول دارد آيا از جنايات رحيمي ذرهاي كم مي شود؟
-- علي اكرمي ، Aug 6, 2008مگر آنكه كشتار مردم تهران در 17 شهريور را جنايت ندانيم
ما ایرانیها تا کی قرار است عقدههای فروخفتهمان را با قلب و دستکاری واقعیات التیام ببخشیم؟! احمقانهتر آنکه با سندسازیهای استالینیستی به سبک کیهان تا کی میخواهیم گناه نکرده دیگران را بشوییم! متأسفم که روشنفکرترینمان هم به شکلی عوامانه گهگاهی که دلمان نخواهد نمیتوانیم قضاوت منصفانهای در مورد رفتارهایی که در یک موقعیت گفتمانی خاص ظهور میکند، داشته باشیم.
-- nickavva ، Aug 6, 2008این نکته را هم توضیح بدهم که به رغم نوشتهء آقای علی از اصفهان، برادر یزدی "در آن جلسهء مشهور"، مترجمی نمی کرد، بلکه عده ای را جلو دوربین آورده بود و محاکمه می کرد ( و به این ترتیب اولین دادرسی دیمی را در جمهوری اسلامی ایران به راه انداخت). بعد ها، برادر یزدی در سفری که به امریکا داشتند، و عده ای طی آن مسافرت می خواستند علیه ایشان در مراجع قضایی امریکا اقامهء دعوا بکنند، طی مصاحبه ای با یکی از رسانه ها، اظهار فرمودند که: "من که محاکمه نمی کردم، بلکه سئوال می کردم." که شاید منظورشان از "سئوال کردن" ترجمهء مصدر انگلیسی، to interrogate بوده است. الحمد الله خودشان حیّ و حاضرند و می توانند، اشتباه حقیر را تصحیح بفرمایند. و باز هم در همان "جلسهء مشهور" بود، که به چریک هایی که در اردوگاه های برادر قذافی و برادر ابوعمار، فوت و فن کتل مولوتف سازی و بمب گذاری را یاد گرفته و پادگان ها را چاپیده بودند، لقب "پاسدار" داد. البته کلمهء پاسدار قبلاً هم در ارتش به کار می رفت، و در معنای امروزی، از ابداعات آقای دکتر یزدی است.
-- Mirza ، Aug 6, 2008در بارهء توضیح آقای اکرمی هم باید بگویم که ارتکاب جنایت و تجاوز به حقوق انسان ها، تَوَسُّط هر کسی و در هر جایی به هر شکل و نحوی از انحاء مذموم و محکوم است، اعم از اینکه تَوَسُّط فلان درجه دار صورت باشد و یا فلان تیمسار. فقط محض اطّلاع ایشان عرض می کنم که در کشتار 17 شهریور، ارتشبد اویسی فرماندار نظامی بود و نه سپهبد رحیمی.
تیمسار رحیمی یک خصوصیت مثبت داشت و اون اینکه تا آخرین لحظه پای حرفش و عملش وایستاد و به همه ما درس "تملق نگفتن" داد.
اما نباید با بی انصافی در مورد آقای یزدی نظر داد.
-- میلاد ، Aug 6, 2008