تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
اکونومیست، احمد باطبی را به دفتر خود در آمریکا دعوت کرد:

ديگر سکوت روا نيست

يکی از دانشجويان معترض ايرانی که به خاطر عکسی که از وی پشت جلد مجله‌ی ما چاپ شد و به مرگ محکوم شده بود، به آمريکا گريخته است.

۹ سال پيش، عکس احمد باطبی پشت جلد اکونوميست چاپ شد. آن زمان او ۲۱ سال داشت و يکی از هزاران دانشجوی معترض به حکومت ايران در آن تابستان بود. از او عکسی گرفته شد که در آن پيراهنی آغشته به خون يکی ديگر از معترضين را بر سر دست گرفته بود.


جنجالی‌ترین عکس در رویداد هجدهم تیر متعلق بود به احمد باطبی که در مجله اکونومیست همان زمان چاپ شد.

اندک زمانی بعد، او بازداشت شد و شماره‌ی ۱۷ جولای ۱۹۹۹ مجله‌ی ما را به او نشان دادند. به او گفتند: «با اين کار، حکم مرگ خودت را امضا کرده‌ای.»

در طول بازجويی‌ها، به او چشم‌بند زدند و آن‌قدر او را با کابل کتک زدند که از هوش رفت. به اسارت‌گيرندگان او نمک به زخم‌‌های‌اش می‌ماليدند تا او را بيدار کنند و بار ديگر بتوانند شکنجه‌اش دهند. آن‌ها سرش را داخل لوله‌ی فاضلاب نگه می‌داشتند تا بوی تعفن را استنشاق کند.

او به خاطر می‌آورد که برای پايان يافتن اين درد، آرزوی مرگ می‌کرده‌ است. برای او صدايی را پخش می‌کرده‌اند و به او می‌گفتند که صدای شکنجه شدن مادرش است. به اسارت گيرندگان‌اش از او می‌خواسته‌اند که به ساير دانشجويان خيانت کند و آن‌ها را در جرم‌ها و تخلفات متفاوتی مقصر قلمداد کند و در تلويزيون بگويد که خونی که روی آن پيراهن بوده، فقط رنگ قرمز بوده است. او می‌گويد که به اين‌ها تن نداده بوده است.

او به خاطر «ايجاد اغتشاش خيابانی» محکوم به اعدام شد. اما پس از اعتراض‌های جهانی، حکم وی به ۱۵ سال زندان تقليل يافت. او حدس می‌زند که شهرت او باعث شده بود که کشتن‌اش بدون ايجاد تبليغات منفی دشوار شود.

او را دو سال در زندان انفرادی، در سلولی که از توالت کوچک‌تر بوده و تنها تخته‌ای چوبی بالای‌اش داشته است، زندانی کرده بودند. او را مرتب شکنجه می‌کرده‌اند. تنها وقتی که به او اجازه دادند که با ساير زندانيان معاشرت داشته باشد، دوباره توانسته بود بر يأس و نااميدی‌اش غلبه کند.

او دچاره سکته‌ای خفیف شده بود که سمت راست بدن‌اش را بی‌حس کرده بود. باطبی نياز به مراقبت پزشکی داشته است. او می‌گويد که از آن‌جا که حکومت نمی‌خواست به خاطر مرگ او پشت ميله‌های زندان سرزنش شود، اجازه‌ی مداوای او را داده بود. سه ماه بعد، در روز اول سال نو ايرانی، او به عراق گريخت و روز ۲۴ ژوئن وارد آمريکا شد.


احمد باطبی در برابر کنگره‌ی آمریکا

باطبی روز هفتم ژوییه با اکونوميست گفت‌وگو کرد. او به عکسی که باعث اين همه رنج و مصيبت شده بود نگاه می‌کند و می‌گويد که اگر کس ديگری جای او بود، خيلی عصبانی بود، ولی او از اين وضع عصبانی نيست.

آقای باطبی خود عکاس است. او می‌گويد درک می‌کند که کار روزنامه‌نگاری چه اقتضائاتی دارد. او می‌گويد که اگر ما عکس‌اش را منتشر نکرده بوديم، روزنامه‌ای ديگر ممکن بود اين کار را بکند.

خانم ليلی مظاهری که وکيل، مترجم و دوست اوست، به همان عکس نگاه می‌کند و با حالتی که اشک‌اش می‌خواهد سرازير شود، می‌گويد: در اين عکس، بازوان رنگ‌پريده‌ی باطبی جوان هنوز اثری از زخم‌های شکنجه ندارند.

اعتراض‌هايی که نه سال پيش باطبی در آن‌ها شرکت کرد، حاکمان ايران را به وحشت انداخته بود. دانشجويان به خاطر سانسور، تعقيب روشنفکران و از رفتار اراذلی که به کتک زدن دانشجويانی که حکومت را خوار می‌شمردند، خشمگين بودند.

باطبی فکر می‌کند که ایران می‌تواند روزی يک حکومت دموکراتيک استوار داشته باشد. در کشورهای همسايه، افراطی‌گری دينی بسيار پررونق است. او می‌گويد که در ايران دولت در امر دین افراط می‌کند،‌ اما مردم افراطی نيستند.
او دقيقاً بروز نمی‌دهد که چگونه گريخته است. اما می‌گويد که با دوربين گوشی موبايل تقريباً همه‌ی مراحل سفرش را فيلم‌برداری کرده است و در آينده‌ی نزديک عکس‌ها و سخنان خودش را به‌طور علنی منتشر خواهد کرد.

در اين حین، به نظر می‌رسد که او از در آمريکا بودن لذت می‌برد. او از اين‌که «مردم فرصتی دارند که آن‌چه می‌خواهند بشوند» ستايش می‌کند. باطبی اندک زمانی پس از اين‌که به آمريکا رسيد، عکسی از خودش در برابر کنگره‌ی آمريکا را روی وبلاگ فارسی‌اش با اين توضيح منتشر کرد: «دستت به من نمی‌رسه.»


این مقاله با عنوان «Silent no more» در مجله اکونومیست چاپ دهم ژوییه 2008 چاپ شده است.
وبلاگ احمد باطبی

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

با جمله «دستت به من نمی‌رسه» خیلی حال کردم. به امید روزی که دست هیچ اراذل و اوباشی به هیچ فرهیخته‌ای نرسد.

-- شادان ، Jul 15, 2008

ahmad e geram, ba doroud
be harfe B. Nabawi gosh nakon, to gharemani. ghahreman beman wa dars bekhan! be omid e didar

-- ahmad ، Jul 16, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)