خانه > حقوق انسانی ما > رسانه و آزادی بيان > عبادی: بیشتر دیکتاتورها با دموکراسی به حکومت رسیدهاند | |||
عبادی: بیشتر دیکتاتورها با دموکراسی به حکومت رسیدهاند
اولین کنفرانس رسانههای صلحساز و پیشگیری از جنگ، امروز با سخنان شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل در شهر بُن آلمان آغاز به کار کرد. در این کنفرانس که نمایندههایی از رسانههای بیش از ۹۰ کشور جهان حضور دارند، نقش رسانهها در پیشگیری از جنگ مورد بحث و تبادل نظر قرار میگیرد. سخنران اصلی افتتاحیه این کنفرانس در سخنان خود از نقش رسانهها در ترویج اندیشههای حقوق بشری گفت و از روزنامهنگاران به همکاران خوب مدافعان حقوق بشر نام برد؛ چرا که به گفته وی بدون همکاری روزنامهنگاران فعالان حقوق بشر نمیتوانستند اخبار نقض حقوق بشر را در ایران و جهان به گوش افکار عمومی برسانند.
شیرین عبادی گفت: شما زبان گویای قربانیان نقض حقوق بشر هستید و به همین خاطر همکاران شما مورد آزار حکومتهای غیردموکراتیک قرار میگیرند که مایلند خبرها آنگونه که آنها مایلند به گوش جهانیان برسد. مهمترین ابزار برای حیات سالم یک جامعه آزادی بیان است. تا ملتی در بیان عقاید خود آزاد نباشد، دموکراسی معنا و مفهوم ندارد. دموکراسی به معنای حکومت اکثریت بر اقلیت جامعه است؛ اما اکثریتی که در یک انتخابات آزاد به حکومت رسیده، حق ندارد هر طور میخواهد، عمل کند. دموکراسی چهارچوبی دارد که نباید از آن عدول کرد. به خاطر داشته باشیم بسیاری از دیکتاتورها با دموکراسی به حکومت رسیدند؛ اما چهارچوب دموکراسی و ضوابط حقوق بشر را رعایت نکردند. فراموش نکنیم حقوق بشر بالاتر از قوانین بینالمللی و داخلی کشورهاست و حتی قانون اساسی یک کشور است و قوانین داخلی باید خودشان را با ضوابط بینالمللی هماهنگ کنند. دیکتاتورها حق ندارند با تکیه بر قوانین داخلی حقوق بشر را نقض کنند. اولین پله دموکراسی آزادی بیان است و منظور از آن آزادی مخالفان است چرا که موافقان همیشه برای مدح و ثنا آزادند. در حقیقت آزادی بیان مورد تأیید حقوق بشر ناظر به آزادی بیان اقلیت است؛ چرا که بدیهی است که اکثریت به قدریت رسیده، هر حقی را برای خودش تصویب میکند و به خودش اختصاص میدهد. در یک حکومت لائیک، پیروان مذاهب الهی؛ و در یک حکومت مذهبی، افراد لائیک؛ و در یک حکومت سوسیالیستی، طرفداران سرمایهداری باید بتوانند با آزادی کامل عقایدشان را بیان کنند و از مجازات مصون باشند.
تنها موردی که میتواند آزادی فرد را محدود کند، تبلیغ برای جنگ است. در کنوانسیون حقوق سیاسی، بیان هر مطلبی که منجر به جنگ در سطح بینالمللی شود، ممنوع شده و بر همین اساس است که در برخی کشورها مثل آلمان، تردید در مورد هولوکاست شایسته مجازات شناخته میشود؛ چرا که تردید در آن ممکن است باعث فجایعی چون جنگ جهانی دوم شود. امروز باید از انتشار مطالبی توجیهکننده برخورد تمدنهاست، جلوگیری کرد. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، برای توجیه هزینههای نظامی و توجیه تداوم نیاز جهان به نیروهای نظامی آمریکا، برخی تئوریپردازان، نظریه نادرست برخورد تمدنها را مطرح کردند تا بهتر بتوانند جنگهای خاورمیانه را توجیه کنند. باید هوشیار بود تا درج مطالب و نقل اخبار به گونهای صورت بگیرد که مورد سوء استفاده جنگ افروزان قرار نگیرد؛ اما تعداد کمی از رسانهها به این مسأله توجه دارند. از جمله هنگام درج خبر مربوط به یک تروریست یا جنایتکار در صورتی که مذهب او چیزی جز مسیحیت و از مهاجرین باشد، بلافاصله بعد از نام وی، ملیت و مذهبش را هم درج میکنند و به طور غیرمستقیم ذهن شنونده را به این نکته توجه میدهند که جنایتکاران از مذهب و ملیت شما نیستند.
سانسور نویسنده و خبرنگار برای انتشار نوشتهاش باید موافقت حکومت را جلب کند و به شیوهای عمل کند که اثرش قابل چاپ تشخیص داده شود و به این صورت خلاقیت هنری و ادبی از بین میرود. وی از ایران یه عنوان کشوری نام برد که در آن سانسور حکومتی حاکم است و هیچ چاپخانهای حق ندارد اثری را بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر کند. وی گفت حتی در انتشار آثار بزرگ ادبی هم سانسور اعمال میشود و مترجم را مجبور به حذف برخی قسمتهای یک اثر ادبی جهانی میکنند. شیرین عبادی گفت گاهی اوقات دادگاه مجوز صادر شده از سوی وزارت ارشاد را هم نادیده میگیرد و نویسنده و ناشر و مترجم را به خاطر انتشار اثری مجازات میکند. یعنی گرفتن مجوز هم نمیتواند برای نویسنده حاشیه امنیتی ایجاد کند. به گفته شیرین عبادی حتی بر اساس قانون مطبوعات، در ایران انتقاد از قانون اساسی در نشریات ممنوع است و باعث تعطیلی نشریه میشود. خانم عبادی یادآور شد که قصه سانسور محدود به سالهای پس از انقلاب اسلامی در ایران نیست و در دوران حکومت پهلوی هم مردم ایران شاهد سانسور بودهاند. به گفته وی تنها در سال اول وقوع انقلاب، مطبوعات ایران از نظر آزادی بیان وضعیت بهتری داشتهاند. شیرین عبادی گفت: در سالهای اخیر جمهوری اسلامی به آثاری که مروج فمینیسم، لاییسم و نیهیلیسم باشد، مجوز انتشار نمیدهد. فمینیسم از دیدگاه حکومت مطرود است و میگویند این طرز تفکر زاییده فرهنگ غرب است و معتقد به برابری حقوق زن و مرد نیستند. به گفته وی، دولت بسیاری از سایتهای اینترنتی را فیلتر کرده است و برخی از وبلاگنویسان به زندان افتادهاند. وی از کبودوند، باقی وحسن پور به عنوان کسانی نام برد که هماکنون به جرم اظهار عقایدشان در زندان به سر میبرند. شیرین عبادی همچنین به تعطیلی تعدادی از نشریان در سه سال اخیر از جمله ماهنامه زنان اشاره کرد و گفت خط قرمز مطبوعات و منطقه ممنوعه برای آنها هر روز گستردهتر میشود و حتی درج اخبار محاکمات ممنوع است. شیرین عبادی به پرونده موکلش زهرا بنییعقوب پزشک جوان اشاره کرد که به گفته وی همراه نامزدش در پارک به وسیله پلیس اخلاق بازداشت شده؛ سپس به دستور بازپرس روانه زندان میشود و دو روز بعد از بازداشت جسدش تحویل خانوادهاش داده میشود. مأموران زندان ادعا کردهاند که زهرا خودکشی کرده است؛ اما به گفته خانم عبادی که وکیل خانواده این پزشک جوان است، این ادعا با مندرجات پرونده مطابقت ندارد. خانم عبادی گفت با این حساب تکلیف پرداختن به مسائل مهمتری مثل انرژی هستهای یا احتمال حمله نظامی و بحث در مورد تبعات آن روشن است. خانم عبادی همچنین به سانسور در کشورهای غربی از جمله آمریکا اشاره کرد و گفت در این کشورها کسی را به جرم نوشتن زندانی نمیکنند؛ اما به خاطر محدود شدن قدرت رسانهای در دست عدهای معدود، امکان کنترل افکار عمومی هم برای آنها فراهم است. به گفته خانم عبادی پنج غول رسانهای کنترل پنج هزار میلیارد دلار سرمایه رسانهای را در دست دارند و این امکان رقابت رسانههای مستقل را از آنها میگیرد.
شکاف دیجیتالی خانم عبادی گفت آمار نشان میدهد ۵۰ میلیون نفر از مردم جهان تا کنون حتی تلفن هم ندیدهاند و در این شرایط، چگونه یک نویسنده میتواند به مخاطب دست پیدا کند. وی گفت شاید به همین دلیل باشد که بزرگترین جوایز ادبی به نویسندههایی از کشورهای توسعهیافته تعلق میگیرد و این مسابقهای نابرابر است. پیش از خانم عبادی، اریک بترمن مدیر کل دویچهوله در سخنانی به نقش رسانهها در تثبیت اندیشه صلح اشاره کرد. وی گفت در روزهای آینده در این کنفرانس با همکاران رسانهایمان از سراسر جهان درباره راه حلهایی که پیش پای رسانهها برای پیشگیری از جنگ و ستیزه وجود دارد، به گفتگو خواهیم پرداخت. بترمن گفت پیش از اینکه در اندیشه صلح باشیم باید بدانیم چگونه یک رسانه صلحساز باشیم. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
سخنان خانم عبادی بسیار متین و درست است اما نکته هایی در سخنان ایشان هست که در جاهای دیگر هم بسیار بیان شده و سوالاتی را (دست کم برای من) ایجاد می کند:
چرا "در کنوانسیون حقوق سیاسی، بیان هر مطلبی که منجر به جنگ در سطح بینالمللی شود، ممنوع شده و بر همین اساس است که در برخی کشورها مثل آلمان، تردید در مورد هولوکاست شایسته مجازات شناخته میشود؛ چرا که تردید در آن ممکن است باعث فجایعی چون جنگ جهانی دوم شود." و چرا فقط در برخی از کشورها، فرضا آلمان، این قوانین هست و در جاهای دیگر وجود ندارد؟ (حتی در برخی کشورهای غربی که به نوعی در کشتار یهودیان دست داشته اند.)
از مواردی که در این تبلیغ وسیع جهانی در باره هولوکاست مرتبا به آن اشاره می شود، آن است که بیشترین تعداد کشته شدگان از یک قوم واحد در قرن بیستم میلادی، متعلق به یهودیان و مربوط به جنگ جهانی دوم است.
کسی منکر این کشتار بزرگ از آن قوم نیست، اما چرا با این همه کشتاری که در جنگ جهانی دوم شد، تنها روی هولوکاست یهودیان این همه تاکید می شود؟ تعداد کشته شدگان و اسیران جنگی کل دنیا در آن دوران خیلی بیشتر از یهودیان بوده است و در مواردی، مثلا روسیه، تعداد کشته شدگان و «تسویه شدگان» از ملت روس در جریان انقلاب اکتبر (که برخی از منابع آن را یک "توطئه صیهونیستی" و در جهت نسل کشی آن ملت می دانند) و پس از آن در سیستم استالینیستی، پیش از جنگ، در طول آن، و پس از آن هم ادامه داشت، اگر بیشتر از تعداد کشته شدگان یهودی نباشد کمتر هم نیست ...
حتی بعضی از یهودیان خود به این موضوع اذعان دارند و تبلیغات مربوط به هولوکاست را تا حد زیادی "اغراق شده" و به واقع به ضرر این قوم ستمدیده می دانند تا به نفع آن!
در یک کتاب کم تر شناخته شده و کمیاب از یک نویسنده ایرانی، وی مدعی است که بزرگترین هولوکاست قرن گذشته، در ایران و در زمان جنگ جهانی اول روی داده است. (بسیاری از قدیمی ترها هنوز خاطره معروف قحطی، وبا، و مرگ و میرهای "سال دمپختکی" را به یاد دارند و ظاهرا این کتاب تحقیقی در همان مورد صحبت می کند. ظاهرا این کتاب در روی سایت آمازون دیگر موجود نیست.)
مطلب دیگر که خانم عبادی به آن اشاره کرده اند، و به نظر کاملا هم درست می رسد این است: "به گفته خانم عبادی پنج غول رسانهای کنترل پنج هزار میلیارد دلار سرمایه رسانهای را در دست دارند و این امکان رقابت رسانههای مستقل را از آنها میگیرد." که ظاهرا مورد تایید بسیاری از افراد و منابع دیگر هم هست.
اینک سوال این است، این "پنج غول رسانه ای" کدام هستند؟ و چه کسانی آنها را اداره می کنند؟
آیا این درست است که این رسانه ها، عمدتا توسط یهودیان ایجاد شده و اداره هم می شوند؟ آیا این یک امر خود بخودی ناشی از توجه روشنفکران این قوم به مسایل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جهان است که باعث می شود چنین فعالیتهایی از ایشان سر بزند، یا این هم یک "توطئه صهیونیستی" دیگر است؟
(از جمله انتقاداتی که به سیستم سیاسی آمریکا می شود، یکی هم این است که رسانه ها و کنگره، هر دو در اختیار یهودیان است.)
مطلب آخر (که البته چندان به خانم عبادی و این مبحث خاص مربوط نمی شود) اگر یک فرد غیر عرب و غیر یهودی اما ساکن یکی از کشورهای خاورمیانه، بخواهد از تاثیرات مخرب و جنگاورانه اختلافات میان این دو قوم، این دو برادر (که سابقه ای چندین هزار ساله هم دارد!) به دور مانده و در امان باشد، چگونه می تواند این کار را انجام دهد بدون آن که مجبور به مهاجرت از منطقه شود؟
-- دُرّه دُورِکی ، Jun 3, 2008خانم عبادی چرا یک کلمه هم درباره محاصره اقتصادی و سیاسی غزه که حتی صدای برندگان مسیحی نوبل صلح را هم درآورده هرگز سخنی نمیگوید؟ در ضمن، چطور سانسور بد است مگر اینکه درباره ی چیزی باشد که اسراییل خوشش نمیاید؟ چه کسی گفته است که زیر سوال بردن هالوکاست جنگ تولید میکند؟ پس چرا چنین قانونی در آمریکا نیست و فقط در آلمان و فرانسه است؟ حتی در خود اسراییل هم چنین قانونی نیست. ظاهرا خانم عبادی به دلایلی وقتی پای اسراییل به میان میآید به خودسانسوری میافتد.
-- یک خواننده ، Jun 4, 2008شما که تا دیروز می گفتی بودن دموکراسی باعث می شود کسی از سلاح اتمی استفاده نکند. حالا معلوم شد حتی نمی تواند جلویروی کار آمدن دیکتاتورها را بگیرد!
-- میم ، Jun 4, 2008من فقط هنوز تو کف اون شاهین پشت سرشم. خیلی سمبولیکه :))
حقوق بشر کیلویی جام. شیرین جان یا خیلی نفست از جای گرم بلند می شه یا ....
-- مانی ، Jun 5, 2008در جایی که دموکراسی قوام گرفته باشد و احزاب و تشکلات اجتماعی شکل گرفته باشد و وقتی قواعد اصلی دموکراسی یعنی مشارکت ، رقابت ، قاعده اکثریت و چرخش قدرت برای همه نیروها و گروه ها پذیرفته شده باشد بازگشت به دیکتاتوری ممکن نخواهد بود .پس احتمالا صحبت های خانم عبادی در مورد رژیم های در حال گذار بوده است
-- علیرضا محمدظاهری ، Jun 7, 2008