تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با جلوه جواهری، از فعالان حقوق زنان در ایران و از اعضای کمپین یک میلیون امضا:

هر زن، باید یک رسانه باشد

زهرا مینویی

جلوه جواهری از فعالان حقوق زنان در ایران و از اعضای کمپین یک میلیون امضاست که در آذر‌ماه گذشته به دنبال احضار و بازجویی، از سوی معاونت امنیت دادسرای انقلاب تهران بازداشت شد و مدتی را در زندان گذراند. جلوه جواهری، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی و از نویسندگان سایت اینترنتی تغییر برای برابری در گفتگو با ما از سالی که بر جنبش زنان گذشت می‌گوید.

Download it Here!

سالی که در پیش داشتیم به حق سال زنان بود. یعنی بسیاری از خواسته‌های زنان، در کمپین یک میلیون امضا،، کمپین ضد‌سنگسار و کمپین‌های دیگر مطرح شد. علاوه بر کمپین‌ها؛ زمانی که به سایت‌های غیر تخصصی زنان هم مراجعه می‌کردید می‌دیدید که اغلب آنها در گوشه‌ای به مساله‌‌ی زنان و خواسته‌های جنبش زنان در ایران پرداخته‌اند، و اغلب این رسانه‌ها به ویژه به مطالبات حقوقی زنان توجه ویژه‌ای دارند. به طوری که این مطالبات حتی در سطح مجلس هم مطرح شد و از همه مهمتر بالاترین مقام حکومتی در روز زن و در قسمت‌هایی ازسخنرانی خود برای جمعی از زنان، خشونت علیه زنان در خانه را محکوم کرد در حالی که پیش از آن هیچ گاه چنین موضع‌گیری توسط چنین مقام مسئولی در ایران صورت نگرفته بود. به نظر من این قدم خیلی بزرگی است.

در سال گذشته رسانه‌های بین المللی هم بیشترین تمرکز خود را نسبت به گذشته بر اخبار و خواسته های زنان ایران داشتند.
در اغلب شبکه‌های بین‌المللی اگر تامل کنید می‌بینید که به خصوص خواسته‌های کمپین یک میلیون امضاء و فشارهایی که فعالان آن با آن روبرو هستند، مشخصاً بیان شده است. هربار هم که فعالان کمپین با فشاری خاص روبرو بوده اند، خبر آن خیلی گسترده‌تر در شبکه‌های بین‌المللی پخش شده و رسانه‌های انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی؛ خواسته های بومی زنان ایران را در میان فشارهای داخلی مطرح می کردند.

فشارها همراه با پیگیری جنبش زنان برای رسیدن به خواسته های خود، بیشتر شده است. حالا علیرغم اینکه با دولتی به مراتب سخت گیرتر از قبل روبرو هستیم و حتی عملکرد مجلس هم تاحدودی در راستای دولت بوده است – و به هرحال مجلس هم مجلسی اصول‌گرا است – ولی در بسیاری از مواقع همین مجلس اصولگرا در مقابل برخی از این فشارها معترض می‌شد. با این حال در کل حکومت، با ساختی متمرکز سعی داشت برخلاف جهت کنش‌گران جنبش زنان عمل کند.


جلوه جواهری، از فعالان حقوق زنان در ایران

اگر که تا پیش از این خطوط قرمز فقط تجمعات بود و اغلب افراد در تجمعات دستگیر می‌شدند، حالا خطوط قرمز تنگ‌تر شده است. و به تبع تنگ‌تر شدن این خطوط، درواقع گستره عمل ما هم نسبت به گذشته بسیار محدودتر شده و ریسک عمل بالاتر رفته است.

طوری که کنشگران تنها برای امضاء جمع کردن و یا برای درج یک خبر در یک سایت اینترنتی احضار و دستگیر می‌شوند و یا برخی از فعالان کمپین در شهرهای مختلف از سوی حراست محل کارشان مورد بازخواست و تهدید قرار می‌گیرند. همچنین محدودیت‌های زیادی به خصوص برای سازمان های زنان بوجود ‌آمده است. طوری که اکنون گروه‌های محدودی توانسته‌اند تنها دوام بیاورند بدون آنکه خیلی بتوانند در قالب سازمان شان فعالیتی داشته باشند. اما با این وجود به نظر من جنبش زنان ایران در سال گذشته توانست مسیر خودش را پیدا بکند. یعنی هرچه دایره تنگ‌تر شد، توانست شیوه‌های جدیدی را ابداع کند و از این دایره کمی خود را فراتر ببرد.

با همه‌ی مشکلاتی که وجود دارد، فکر می‌کنید که روش باید عوض شود و شیوه را باید تغییر بدهند؟
من فکر می‌کنم که تغییر روش، چیزی نیست که فقط با ضرورت بیرونی ایجاد بشود. روش، چیزی است که ما در یک مقطع زمانی و یک مکان مشخص به کار می‌بریم. مثلاً اگر الان احساس کنیم که تجمع برای تلنگر زدن به شرایط بیرونی خوب است، آن را برگزار می‌کنیم. جدای آنکه در نظر داشته باشیم که آیا این تجمع، هزینه‌ای می‌دهد یا نه.

یعنی برفرض در مقطعی چنانچه به نظرمان آید تجمع، در فضای بی فعالیتی و یاس موجود می تواند ‌تاثیر خوبی بر فضای داخلی جنبش زنان داشته باشد، پس آن را برگزار می کنیم.

در موقعیتی دیگر ممکن است به این نتیجه برسیم که باید خواسته‌ها را با ابزاری چون رسانه های مستقل عمومی‌تر کنیم و یا در مقطعی روش چهره به چهره را لازم بدانیم. زمانی فکر می‌کنیم که باید وکلا را برای زنانی که به طور موردی تحت ستم هستند سازماندهی کنیم. منظور من این است که روش، همیشه باید طبق شرایط زمانی و مکانی معین تغییر کند. اصولاً روشی که ثابت باشد منجمد می‌شود و نمی‌تواند داوطلبان زیادی را جذب جنبش کند. اما همانطور که می‌گوییم روش براساس زمان و مکان، مقطعی است؛ ضرورت بیرونی حتی برای گروه‌هایی که روش‌های ثابتی دارند هم مهم است.

یعنی اگر بخواهند بمانند و به حرکت خود ادامه دهند و خواسته‌های خود را همچنان مطرح کرده و از آنها برنگردند، مجبور هستند که روش خود را طبق شرایط تغییر دهند.

استراتژی شما بطور مشخص برای سال بعد چیست؟
ببینید، اصلاً نمی‌توانیم در شرایط بحرانی که در آن هستیم بگوییم که یک گروه برای یک سال بعد خود چه استراتژی می تواند داشته باشد. به نظر من شرایط ایران، تنها در این مقطع بحرانی نبوده، بلکه تا حدودی همیشه با شرایط بحرانی در ایران مواجه بوده ایم. به عبارتی، همیشه تحمل مسوولان برای هر نوع انتقادی پایین بوده است. حالا ممکن است این انتقاد به خود آنها هم برنگردد و مثلاً به ساختار خانواده برگردد ولی‌ چون آنها ساختارخانواده را این گونه تعریف کرده اند، نسبت به تغییر آن واکنش منفی دارند. بنابراین من فکر نمی‌کنم خیلی در ایران بشود برای یک سال آینده استراتژی معینی را تعریف و تدوین کرد.

ولی با این حال در شرایط موجود نظر من این است که باید بیشتر به ساخت شبکه‌ای توجه کنیم یعنی اینکه از تمرکز گریز داشته باشیم؛‌ همیشه شعار جنبش زنان این بوده که نباید متمرکز باشد. اما گاهی در بخش‌هایی دچار تمرکز می‌شود و اگر بیشتر به این توجه کنیم که در جمع های کوچک اما مرتبط قرار بگیریم شاید بتوانیم در شرایط کنونی موفق‌تر عمل کنیم، چون که حداقل می توانیم هزینه‌ها را کاهش دهیم.

دیگر آنکه جنبش زنان بیشتر از همه به عمومی کردن خواسته‌هایش اهمیت می‌دهد، یعنی هر جنبشی باید همین کار را می‌کند.و برای عمومی کردن خواسته ها اگر یک موقعی روش چهره به چهره در بخشی از جنبش زنان مطرح شد که هنوز هم به نظر من روش بسیار موفقی است چرا که برای عمومی کردن این خواسته‌ها در نبود رسانه های فراگیر، هر کنشگر را به یک رسانه تبدیل می‌کند؛ ‌به نظر من اکنون با بسته‌تر شدن فضاهای عمومی هر کنشگر و یا گروهی ازکنشگران، باید تبدیل به یک رسانه شوند و در یک ساخت شبکه ای به عنوان منبع رسانه ای عمل کنند به طوری که فراتر از مطرح کردن خواسته ها نقاط اتصال شبکه‌ای جنبش زنان باشند.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)