خانه > حقوق انسانی ما > زنان > ایران، دومین «وزیر امور زنان» را در جهان داشت | |||
ایران، دومین «وزیر امور زنان» را در جهان داشتماهمنیر رحیمیهشتم مارس، روز جهانی زنان نزدیک است و بار دیگر وضعیت زنان ایران نیز، بهویژه، توجه اشخاص و گروههای سیاسی و فعالان امور اجتماعی را در آمریکا هم جلب کرده است. در جلسهای که مجمع مطالعات دموکراسی، روز پنجشنبه در واشینگتن دی سی برگزار کرد، فریبا داوودی مهاجر، روزنامهنگار و از سرشناسان "کمپین یک میلیون امضا"ی زنان، که اکنون از آمریکا فعالیتهای خود را دنبال میکند، تازهترین مطالبات و مشخصات رسمی و غیر رسمی جنبش زنان ایران را مرور کرد:
«شما زنان غیر سیاسی را میبینید که مایل هستند سبک زندگی خودشان را خودشان انتخاب کنند، یک شکلی از نافرمانی مدنی را در ایران شکل دادهاند، آنها میخواهند که از آزادیهای معمولی برخوردار باشند، حجاب اجباری را قبول ندارند و علیرغم برخورد هر روز یا دورهای پلیس با آنها، که بازداشت میشوند یا تذکر میگیرند، به کار خودشان ادامه میدهند». خانم داوودی در سخنرانی خود چند نمونه از اظهار نظرهای اخیر مقامات جمهوری اسلامی را در مورد زنان ِ به اصطلاح کم یا "بد حجاب" آورد: وی که سخنان خود را به تصاویر زیادی مستند کرده بود، از برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی با زنان، و مواجههی زنان با آنها هم نمونههایی آورد:
توضیحات داوودی مهاجر که برای شنوندگان انگلیسی زبان، همزمان ترجمه هم میشد؛ با برشمردن "سهم فعالیت زنان در ارتقای وضعیت کلی حقوق بشر در ایران" ادامه یافت. همچون: وی در جمعبندی صحبتهایش، خطاب به مجامع بینالمللی، به برخی راهبردها درمورد مسائل زنان و حقوق بشر در ایران پرداخت؛ مثل: فریبا داوودی، همچنین، از پیشگامان ترقی حقوق زنان در ایران، خواست که در پاسخ به پرسش حاضران شرکت کنند. منجمله از چهرهی علمی و پرپیشینهی فعالیت در امور بینالمللی زنان، دکتر مهناز افخمی، محقق ایرانی مقیم آمریکا. در این فرصت، طی یک مصاحبهی اختصاصی که با خانم افخمی برای رادیو زمانه داشتم، از او که رئیس سازمان زنان پیش از انقلاب، و وزیر امور زنان در سه سال آخر حکومت محمدرضا شاه پهلوی بوده، و هنوز هم از رهبران فرامرزی جنبش زنان شناخته میشود، خواستم قیاسی اجمالی از مطالبات زنان ایران و خواست زنان کشورهای پیشرفته بهدست ما دهد. وی ابتدا اما، شرایط زنان ایران را به کلی متفاوت از وضعیت همنوعانشان در غرب توصیف کرد:
«برای اینکه در غرب آزادی هست؛ مثل آزادی تجمع، آزادی رفت و آمد و آزادی فکری. در ایران متأسفانه همهی اینها موجب خطر میشود. و در نتیجه، تلاشهایی که زنان ایران میکنند در ارتباط با شرایط کنونی زندگی آنهاست. آنچه خیلی مثبت است در حرکت زنان، باید در همان قالب دیده بشود. یعنی با همهی مسائلی که هست، با همهی خطراتی که آنها با آن روبهرو هستند، واقعا با شجاعت و دانایی و همکاری مداوم، هدفهای خود را پیش میبرند و نوع تشکل آنها، از انواع خیلی پیشرفتهی تشکلها است. مثلا همین حرکت یک میلیون امضا، واقعا قابل تحسین است. برای اینکه هم مسائل زمان و مکان را در نظر دارد و هم اینکه براساس آگاهسازی مردم و تجهیز مردم برای مشارکت درست شده. از یک طرف، در تماسهای رویاروی در همسایگی، در همهی جاهایی که زنان دور هم جمع میشوند، این آگاهسازی و تجهیز انجام میشود و همینطور از بهترین وسایل ارتباط جمعی و تکنولوژی مدرن در سطح بینالمللی استفاده میشود که حمایت بینالمللی را برای زنان در پیداشته باشد. در نتیجه میشود گفت که جنبش زنان ایران، هم واقعا شرایطش با بقیهی ممالک تفاوت دارد و هم نحوهی روبهروشدنش از بهترین نحوههای روبهروشدن و کارکردن در سطح بینالمللی بهرهمند است؛ هر دو جنبه را دارد.
کدام ویژگی شرایط زنان ایران را اکنون برجستهتر میبیند؟ از مهناز افخمی میپرسم، آیا به اینگونه فعالیتهای غیر سازمانیافتهی داخلی امیدوار است؟ دکتر مهناز افخمی شاید از مناسبترین کسانی باشد که میتواند، آنچه را اکنون در ایران جنبش زنان خوانده میشود، با آنچه پیش از انقلاب بهراهافتاده بود، مقایسه کند؛ که چه ترقی یا تغییری کرده؟ وی چون از نخستین، یا به عبارتی، از بنیانگذاران حرکت زنان معاصر ایران به سمت حقوق مدرن، شمرده میشود که در عین حال با فعالان امروزی آن هم در ارتباط است، میپرسم که آیا پیوستهگی یا فاصلهای بین نسل خود و نسل پس از انقلاب میبیند؟
مثلاً من بعضی وقتها تعجب میکنم که زنان جوان اصلاً اطلاعی ندارند از اینکه درست قبل از انقلاب، ایران یکی از پیشرفتهترین ممالک درحال توسعه بود و حتی در بعضی زمینهها، در جهان توسعهیافته بود؛ در ارتباط با حرکت زنان. بعضی از قوانینی که ما داشتیم از پیشرفتهترین قوانین بود. همین قانون حمایت خانواده، درست است که اشکالاتی هم هنوز داشت، ولی سی سال بعد از انقلاب، یعنی نزدیک به چهل سال بعد از تصویب آن قانون در ایران، هنوز هم یکی از قوانینی است که زنان اکثر ممالک اسلامی، امیدوارند که بتوانند بهدست بیاورند. و قوانین دیگر. ما باید به خاطر داشته باشیم که با جمعیتی نصف جمعیت امروز و تعداد نمایندگان مجلس، به همان نسبت کمتر، ما ۲۲ نمایندهی زن در مجلس داشتیم. سفیر داشتیم. وزیر داشتیم. من خودم دومین وزیر زن در دنیا بودم. البته الان صد تا وزیر زن در دنیا هست ولی، آن زمان، ایران بعد از فرانسه دومین کشوری بود که وزیر زن داشت. و در خیلی از زمینهها. مردم درگیر این حرکت بودند. یک میلیون نفر در سال با سازمان زنان همکاری میکردند؛ از طبقات مختلف؛ از نقاط کمدرآمد و کمسواد و با شرایط مشکل در شهرها تا همهجای تهران، از نازی آباد و یاخچی آباد. همهی این واقعیتها الان به نحوی خنثی شد و این ارتباط تا حدی قطع شد، ولی من خیلی خوشحال هستم که میبینم یک حرکت واقعا صادقانهای بین زنان جوان وجود دارد که میخواهند بدانند؛ میخواهند تاریخ و گذشتهی خودشان را بدانند. مسأله، ایدئولوژی نیست؛ مسأله این است که زنان چه کردهاند، با چه مشکلاتی روبهرو بودند، چه تلاشهایی کردند، چه دستآوردهایی داشتند، چه چیزی را از دست دادهاند و حالا دوباره دارند همان تلاشها را دنبال میکنند. این بازبودن و علاقه به گرفتن اطلاعات دربارهی تاریخ خودشان، تاریخ زنان، خیلی امیدوار کننده است. به هر حال، تفاوت اصلی، که شما پرسیدید، بین گذشته و حال، در ارتباط با وضع زنان، این است که در گذشته، با اینکه پدرسالاری بود، با اینکه حتی حکومت یا خیلی از مردانی که برسر کار بودند، همان سنتها و همان فرهنگی را داشتند که در خیلی جاهای دیگر دنیا هم حکمفرما بود و فرهنگ بد پدرسالاری آنها را هم تحت تاثیر قرار داده بود؛ ولی یک چیز مهم این بود که حکومت میخواست مدرن باشد؛ میخواست جامعه مدرن باشد؛ میخواست جامعه با علم و صنعت همگن باشد؛ میخواست پیشرفت کند و این را متوجه بود که بدون مشارکت کامل زنان، این هدفها امکان پذیر نیست. پس نوشت: 2. شمار زنان نماینده در مجلس- در پاسخ به بینندۀ عزیزی که مرا به بزرگ نمائی و تحریف تاریخ متهم کرده اند باید عرض کنم که اشاره به دست آوردهای تاریخی زنان ایران، به ویژه در مقایسه با محرومیت ها، تبعیض ها و فشارهای بی سابقه ای که در دوران جمهوری اسلامی بر آن ها تحمیل شده، نه به قصد بزرگ نمائی، که برای ادای احترام و بزرگداشت هزاران هزار از زنان و مردان ایرانی است که سال هاست برای نیل به آزادی ها و حقوق مسلم خود فداکارانه کوشیده اند و هنوز هم در برابر بی رحمانه ترین حملات حاکمین از پای نایستاده اند. در مورد شمار نمایندگان زن در آخرین دورۀ مجلس شورای ملی پیش از انقلاب، اگر بینندۀ محترم به روزنامه رسمی دولت و مشروح مذاکرات آن مجلس رجوع کنند به صحّت عرض بنده پی خواهند برد. - مهناز افخمی |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خانم ماه منیر رحیمی، با احترام عرض می کنم: شما در مصاحبه با آقای داریوش آشوری هر چه سعی کردید از ایشان تأیید بگیرید که در دوران پهلوی ها ما پارلمان و انتخابات داشتیم، موفق نشدید. ایشان فرهیخته تر از آن بودند..
-- یک خواننده ، Mar 6, 2008اما دراین مصاحبه معلوم نیست با چه مجوزی خانم مهناز افخمی را "از رهبران فرامرزی جنبش زنان" خوانده اید. آیا این رسم "زمانه "است که خبرنگار به مصاحبه شونده لقب اعطا کند؟ یا اصلاً رسم زمانه است؟
خواننده ی عزیز
-- ماهمنیر رحیمی ، Mar 7, 2008عبارتهایی چون "گفته می شود، دانسته می شود، شناخته می شود" و از این دست، در رسانه ها بسیار به چشم می خورد. که الزاما به این معنا نیست که "همه می گویند، همه می دانند، همه می شناسند"...
من نیز در این گزارش گفته ام «از رهبران فرامرزی جنبش زنان شناخته میشود» یعنی "یکی از "... "شناخته می شود". به عبارتی، "عده ای" ایشان را در حرکت زنان، پیشرو می دانند"گرچه ممکن است من و شما، ایشان و هیچ کس را رهبر به معنای امام نشناسیم.
فرامرزی، هم یعنی، حوزه ی فعالیت و تحقیق ایشان محدود به زنان داخل مرزهای ایران نیست. و این نه لقب است، و نه من به ایشان داده ام. توصیفی است مستند بر سابقه ی تاریخی و تاکنون وی.
ممنون که نظر دادید هرچند این نظر اندکی بوی اتهام می دهد. در پاسخ به پرسشتان نیز عرض کنم که این مجوز را شغل و حرفه ی ژورنالیسم به من داده و بلکه حکم کرده تا نظرهای مختلف را بپرسم و به دیگران هم برسانم.
با احترام
ببخشید، اما خانم فرخ رو پارسا وزیر آموزش و پرورش دوران پیش از انقلاب،پیش از ایشان وزیر بوده اند، چگونه ایشان خود را دومین وزیر زن میدانند. و آیا نخست وزیران زن مانند خانم گاندی و گدامایر و امثالهم مورد نظر ایشان نبوده اند؟
-- بهرام ، Mar 7, 2008من همیشه برای خانم افخمی احترام داشتم چون خودم از نزدیک دیده بودم فعالیت و پشتکار ایشان را. اما با این مصاحبه که نشان دهنده بی اطلاعی مصاحبه کننده هم بود خیلی نگران شدم. چرا تمایلات سیاسی ما را از حقیقت دور می کند. برای اطلاع کاربران عرض می شود که در زمان شاه هیچ گاه نمایندگان زن مجلس 22 نفر نبودند. در ضمن خانم افخمی که در دولت آموزگار وزیر مشاور شد دومین زن دنیا حتما نبود یادمان باشد به خانم گاندی و گلدامایر و تاچر و خیلی پیش از این ها در آمریکا. بابا کمی رحم کنید به تاریخ . عجب گرفتاری داریم نه از آن حکومت آخوندی که منکر همه چیزست و نه به این خانم محترم که ایشان هم در گذر عمر دچار چنان بزرگ نمائی شده اند که باور کردنی نیست.
-- leila ، Mar 7, 2008واقعا که. این خانم به سهو یا عمد حرفی را زده. مصاحبه کننده و ادیتور می بایستی آنقدر اطلاع می داشتند که حداقل این جمله اشتباه را تیتر نکنند.
-- پروانه ، Mar 7, 2008بعضی از افراد به صرف کینه بی پایه و با پایه به خاندان پهلوی منکر همه چیز خوب هستند . از خانم رحیمی برای این مصاحبه ممنونم .
-- منوچهر ، Mar 7, 2008منوچهر گرامی
تشویق شما را غنیمت می شمارم
بهرام گرامی
-- ماهمنیر رحیمی ، Mar 8, 2008لیلا و پروانه ی عزیز
1. ممنون از نظر و دقت شما
2. چنان که خود اشاره کرده اید، خانم ها گاندی و تاچر و ... نخست وزیر بوده اند و نه وزیر
3. در رسانه ها بارها بر این نکته تاکید می شود که "مصاحبه کننده" مسئول همه ی گفته های "مصاحبه شونده" نیست؛ مگر انکه توهین یا تضییع حقوق در آن ثابت شود.
3. در دفاع از ادیتور هم عرض کنم که از قضا این بار، تیتر این گزارش، به پیشنهاد شخص من است که مستقیم از جمله ی خود خانم افخمی برگرفته شده؛ گزارش همراه است با صدای ایشان.
3. صحت سخن خانم افخمی، از نظر پس و پیش دقیق تاریخی را از خود ایشان خواسته ام و توضیح شان را تقدیر خواهم کرد.
4. این گفت و گوی ایستاده در حاشیه ی یک مراسم انجام شد و فضا مناسبتی با مصاحبه ی چالشی نداشت (نمونه ای از مصاحبه ی چالشی، به گمانم گفت و گو با استاد آشوری و مورد اشاره ی خواننده و کامنت گذار اول است)http://radiozamaaneh.com/analysis/2008/03/post_565.html
در این گزارش اما، اگر ملاحظه کنید، در واقع، در دو بند اصلی، مقایسه ای از خانم افخمی خواستم، اجمالی و در یک نگاه، بین مطالبات زنان ایران کنونی با جنبش فمینیستی غرب و حرکت زنان پیش و پس از انقلاب.
5. تا کنون، طی تقریبا پانزده سال عمر مطبوعاتی ام، چه داخل و چه خارج ایران، این اتهام را جز از روزنامه ی فخیمه ی کیهان نشنیده بودم که به گروه سیاسی خاصی وابسته باشم. حتی در وب-سایت شخصی ام
mahmonir.com
آشکارا و بی قید و شرط از حقوق بشر دفاع می کنم ولی نظر سیاسی نمی دهم ؛ چون سیاست مدار یا فعال سیاسی نیستم؛ من فقط می کوشم به مقرارت شغلم پایند باشم.
با احترام
خانم فرخ رو پارسای فراموش شده است.
-- مریم ، Mar 8, 2008I am not sure if this information is correct, but here it is. you can check this site for more information.
http://www.guide2womenleaders.com/First-female-ministers.htm
919-21 Minister of Labour in Cabinet of the Provisoric Government Countess Constance Markieviz, Ireland
1921-22 Minister of Labour
The next woman in the government was Maire Geoghegan-Quinn, who was appointed Minister of State of Industry and Energy in 1977.
1924-25 Minister of Education Nina Bang, Denmark
She lived (1866-1928)
1927-28 Second Minister of Social Affairs for Health Miina Sillanpää, Finland
In 1936-47 she was President-by-age of the Riksdag/ Edskunan. She lived (1866-1952).
1929-31 Minister of Employment Margaret Bondsfield, United Kingdom of Great Britain
Parliamentary Secretary of State of Labour 1924. Chairperson of the Trade Union Conference 1923, MP 1923-31. She lived (1873-1953).
1930-40 People's Commissar of Fishery Economy Polina Semenovna Zemcuzina, USSR
Before her Vavara Nikoleavna Iakovleva was Deputy People's Commissar of Education Ca. 1920-29 and Minister of Finance in Russia 1929-36. Polina was Soviet Deputy People's Commissar of Food Industry in
1930-? Minister of Heath D. Puntsag, Mongolia
-- kamran ، Mar 8, 2008There might have been two female Deputy Ministers in the 1920s
کامران گرامی
-- ماهمنیر رحیمی ، Mar 9, 2008بسیار ممنونم از اطلاعات مفیدتان
سلام. می بخشید این جا این نظر رو میدم. ولی نصفه مطالبه سایت فیلتر شده و باز نمی شه...
-- بی نام ، Apr 4, 2008