تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفت و گو با جبار صولتی، وکیل دو خواهر محکوم شده به سنگسار:

دو بار مجازات برای یک جرم

کوهیار گودرزی

Download it Here!

چندی پیش اعلام شد که زهره و آذر نیت، دو خواهر به جرم زنای محصنه به سنگسار محکوم شده‌اند. این در حالی است که این دو خواهر قبلاً در همین پرونده به شلاق محکوم شده بودند. همه‌ی حقوقدانان اتفاق نظر دارند که یک نفر را برای یک فعل واحد، دو مرتبه محاکمه نمی‌کنند. با توجه به اینکه دادگاه شعبه ۱۲۸ عمومی فردیس کرج، فعل ارتکابی موکلین را رابطه نامشروع تلقی کرده بود، حکم حداکثر مجازات قانونی را هم برایشان منظور می‌کند و در سالن دادسرای مربوطه حکم اجرا می‌شود. در همین زمینه گفت و گویی کردم با جبار صولتی، وکیل این دو خواهر.

حکم چه بوده؟
۹۹ ضربه شلاق بود. بعد از آن با همین دلایل و برای همین فعل، همین مرتکبین را برای محاکمه بعدی پس از ۶-۵ ماه در شعبه ۸۰ دادگاه کیفری استان تهران و بعد در کرج مورد محاکمه قرار می‌دهند. رسیدگی برای فعل واحد در دو مرجع خلاف قانون است. عیناً در ماده ۴۶ و ۴۷ قانون مجازات اسلامی ما هم آمده است.

دومین موردی که آقای صولتی به آن اشاره داشت عدم دسترسی متهمین به وکیل در جلسه اول محاکمه بود.
قانون پیش‌بینی کرده که الزاماً بایستی در آنجا موکلین با خودشان وکیلی را اختیار می‌کردند. اعم از اینکه این وکیل را خودشان تعیین می‌کردند، اگر خودشان توانایی مالی نداشتند یا اصلاً فکرشان نمی‌رسید که می‌توانند وکیلی را اختیار کنند یا در این موضوع مطلع نبودند خود قاضی دادگاه که سالهاست کار می کند و محاکمه می‌کند، خودش متوجه این قضیه بسیار ساده بوده که در اینگونه جرایم باید حتما وکیلی وجود داشته باشد که در آن جلسه‌ای که اینها را به محاکمه می‌برند وکیلی وجود نداشته و دادگاه اینها را تفهیم اتهام می‌کند و بخشی از اظهارات آنها را که آنها نمی‌دانستند که معنی و مفهوم آن سوال چیست و در جلسه دوم متوجه می‌شود و برای اینها وکیل تعیین می‌کند، آن را مبنای استدلال خودش قرار می‌دهد. در صورتیکه در آن جلسه وکیل الزاماً باید حضور پیدا می‌کرد و حضور نداشت جلسه اعتبار قانونی ندارد. می‌دانید که در قانون مجازات اسلامی برای اینکه اینگونه جرایم به فوریت به اثبات نرسد، شرایط اثباتی‌اش را بسیار سخت کرده یعنی اگر کمترین شبهه‌ای در این جرایم به وجود بیاید، قاعده تدرع الحدود حاکمیت دارد، یعنی باید به شکی که برای قاضی حاصل می‌شود بلافاصله باید با آن شک اصل قضیه را به اثبات نرساند. علاوه بر اینکه در قانون به صراحت آمده، شرع ما نظر به این دارد که یک حالت پیشگیری به وجود بیاید نه اینکه نظر به اجرای مجازات شدید داشته باشد. شرایط احصان اینها در این پرونده برای من خیلی مهم است، قاضی پرسید که شما رابطه‌تان با همسرتان چگونه بوده و آن یک امر اخلاقی را مورد توجه قرار داده در آن شرایط و گفته که خوب است اما نفهمیده که این از شرایط احصان صحبت می‌کند منظورش رابطه همبستری جنسی هست با شوهر خود و آن را که سوال می‌کند آن را مبنای تقویت احصان می‌شناسد، در صورتیکه آن جلسه قابل اعتبار بوده.

آیا قاضی نباید با صراحت و شفافیت سوال کند و منظور خودش را در این مورد که خیلی برای صدور حکم سنگسار مهم است بیان کند؟
حتی اگر به صراحت هم سوال می‌کرد کما اینکه در جلسه اینها اظهارات قاضی را تایید کردند، این اظهارات منطبق با واقع نیست. چرا؟ چون آنها قبلاً با همسران خودشان درگیر بودند و جدا از همسران خودشان زندگی می‌کردند. طبق تحریرالوسیله امام خمینی اگر که یک شبانه روز زن دسترسی به شوهر نداشته باشد این از مواردی است که حد رجم را ساقط می‌کند اما اینها ۹-۸ماه حداقل با شوهرانشان هیچ ارتباطی نداشتند و با هم زندگی نمی‌کردند ولی بعد بگوییم که اینها اقرار کردند و اقرارشان با آن مطابقت دارد. در امر جزایی هیچ اقراری موضوعیت ندارد یعنی به صرف اقرار نمی‌شود بلافاصله حکم صادر کرد.

من این شرایط احصان را از همسرش سوال کردم و او گفت من مدت ۹ماه قبل از شکایت با همسرم نزدیکی نداشتم و من گفتم اگر اینطور است شما به دفترخانه بروید و سند محضری تهیه کنید و برای من بیاورید و او رفت اینکار را کرد و به من داد و من هم آن را در پرونده گذاشتم. دادگاه کیفری استان وقتی اینها را محاکمه کرده نوشته و در دادنامه آورده که علم حاصل را از یک حلقه سی‌دی تهیه کردم و از سوی دیگر می‌گوید آن اظهاراتی که در جلسه بازپرسی دادسرای عمومی بیان کرده‌اند، آن را منبع علم خودش بیان کرده است. این در حالی است که طبق نظام دلائل قانونی، سی‌دی به عنوان یک دلیل قانونی تلقی نمی‌شود و از طرف دیگر تهیه دلایل در امور کیفری، باید ضمن اینکه دلیل قانونی داشته باشید مجوز تحصیل دلیل هم باید قانونی باشد و هر شاکی که رفته و این فیلم را تهیه کرده آیا به این کار مجاز بوده یا نبوده در قانون ما مشخص نیست و اگر هم که بگوییم ایشان مجاز نبوده ضمانت اجرایی برای آن در نظر نگرفته‌اند.

بحث شکنجه هم مطرح بوده است؟
موکلین من در جلسه دادگاه گفتند که به علت اینکه ما در بازپرسی تحت فشار بودیم (گفتند کتک خوردیم) یعنی مورد شکنجه قرار گرفتیم آن اظهارات خود را هم قبول نداریم. روزی که می‌روند آنها را دستگیر کنند به مرجع انتظامی دستور قضایی می دهند، پاسگاه فردیس با ۸-۷مامور به درب منزل این دو خواهر می‌روند و یک بچه کوچکی هم با اینها بوده و به محض اینکه ماموران وارد می‌شوند شروع به ضرب و شتم می‌کنند. اینها می گویند آنقدر ما را زدند که دهانمان خونی بود، صورتمان ورم کرده بود و موضوع در مفاسد اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و صورتجلسه کردند، عین آن صدمات را در صورتجلسه گذاشتند. اما اینها نمی‌دانند که برگه کجا رفته است. بعد از اینکه می‌آیند و آنها را محاکمه می‌کنند در بازپرسی معمولا شکنجه نیست ولی شرایط یک تحقیق آنقدر برایش فراهم نبوده، این شرایط را هم برای خودشان یک اجبار تلقی می‌کنند هرچند که اجبار فیزیکی در بازپرسی صورت نگرفته است.

در واقع فشار روحی بوده است؟
بله، فشار روحی بیش از حد بوده و آنها نمی‌دانستند که چه کاری می‌کنند.

طبق منابع مشابه در حال حاضر تنها دستور رئیس قوه قضائیه می‌تواند منجر به عدم اجرای حکم شود؟
مجاری قانونی یکی از آنها این است که در موعد مقرر در آن فرصت مناسب از طریق دادستانی کل کشور، کسی که مدعی باشد این حکم خلاف شرع تلقی می‌شود به دادستانی اعلام می‌کند. با توجه به نواقصی که در این پرونده وجود دارد می‌توان امیدوار بود که اگر دادستان متوجه این اشکالات بشود و در نهایت آنها نظرات خودشان را مبنی بر اینکه این حکم خلاف بین شرع تلقی می‌شود، از طریق دادستانی و نظارت قوه قضاییه به اطلاع رئیس قوه قضاییه می‌رسانند و ایشان هم ملاحظه می‌کند و دستور برای رسیدگی مجدد می‌دهد. همان پذیرش این خلاف بین از سوی قوه قضاییه برای رسیدگی مجدد به طور قطع، جلوگیری از اجرای حکم می کند.

با توجه به اینکه شاکی پرونده اعلام کرده که قصدش سنگسار متهمین نبوده، اظهارات شاکی پرونده که شوهر یکی از این دو خواهر هم هست، نمی‌تواند تاثیری در نقض حکم داشته باشد؟
جرایمی که جنبه حق‌الهی دارد و به اصطلاح حدود تلقی می‌شود، گذشت شاکی در اینگونه مسائل تاثیر آنچنانی ندارد چون جرم از جرائم غیرقابل گذشت است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

در فیلم midnight Express آلن پارکر، جریانی مشابه این مورد اتفاق می افتد. جوانی که 54 روز مانده به آزادی اش حکم ابد برایش صادر می شود. در این فیلم به خوبی حس و حال انسانی که به خود قبولانده از اشتباهش درس گرفته و خود را آماده حضور در اجتماع و آزادی کرده دیده می شود. صحنه ای که به او اعلام می کنند دادگاهی دوباره تشکیل شده و او را به حبس ابد محکوم کرده، عکس العمل جوان فوق العاده دیدنیست.
صدور حکم اعدام این دو خانم هم پس از اجرای حکم اول بسیار شبیه این داستان است.

-- طاها بذري ، Feb 19, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)