تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گزارشی از وضعیت زندگی زنان و کودکان پناهجو در ترکیه- قسمت سوم

یک پناهجو: فقط خدا می‌داند ما چه می‌کِشیم

سامناک آقایی

در دو قسمت گذشته به طور کلی به مشکلات اصلی و وضعیت زندگی پناهجویان اشاره شد. در این قسمت صحبت از وضعیت زندگی و مشکلات موجود برای زنان و کودکان پناهجوست. زنان و کودکان در تقابل با مشکلات طاقت فرسای زندگی پناهجویی بسیار آسیب‌پذیرترند. متأسفانه اینجا به وضعیت آنان نیز توجه چندانی نمی‌شود.
اقداماتی که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل برای زنان و کودکان پناهجو انجام می‌دهد، جوابگوی حداقل نیازهای ضروری زنان و کودکان حتی در موارد پزشکی و دارویی نیز نیست. این اقدامات تنها ثبت نام از کودکان و نوجوانان برای تحصیل در مقاطع ابتدایی و متوسطه با زبان ترکی، و کمک های ابتدایی پزشکی را دربرمی‌گیرد.

با توجه به وضعیت بد معیشتی خانواده‌های پناهجو، مدت اقامت طولانی و نامشخص آنان و سایر مشکلات موجود، زندگی برای زنان و کودکان بسیار سخت و دشوار است. به گونه‌ای که در چهره و نگاه‌شان چیزی غیر از درد، نگرانی و اضطراب نمایان نیست.

بعضی از زنان و کودکان پناهجو بی‌سرپرست هستند و تنها زندگی می‌کنند که در بینشان زنان و کودکانی یافت می‌شوند که در مغازه‌ها و حتی در خانه‌های مردم اینجا کار می‌کنند و به سختی امورات خود را می‌چرخانند.

برای آگاهی از وضعیت زندگی این دست از زنان و کودکان، به سراغ چند تن از آنان رفتم. اما هیچ کدامشان حاضر نبودند در خصوص وضعیت زندگی خود و مشکلات شان گفتگو کنند. بعد از کلی صحبت کردن با آنها، خانم میانسالی که به همراه دو فرزندش مدت چهار سال است در شهر وان زندگی می‌کند، به شرط فاش نشدن اسمش به سوالات من پاسخ داد.
هنوز سوالی نپرسیده بودم که خودش با کلامی سرمازده شروع کرد.

می‌گوید چهار سال است به همراه دو فرزندش اینجاست. یک بار از کمیساریای عالی پناهندگان جواب منفی گرفته و اکنون ماه‌هاست که در انتظار آن است تا طبق قانون کمیساریای عالی پناهندگان از او برای بار دوم مصاحبه به عمل آید، بلکه به عنوان پناهنده شناخته شود و بتواند دو فرزندش را از این وضعیت نجات دهد.


در این مدت اینجا چگونه زندگی کرده‌ای؟
فقط خدا می‌داند با چه بدبختی زندگی کرده‌ام. خودم برای کارهایی مثل نظافت و رخت‌شویی به خانه های مردم می‌روم و پولی ناچیزی دریافت می‌کنم که فقط می‌توانم به سختی نیازهای اولیه بچه هایم را برطرف کنم.

کسی، سازمان و یا نهادی تا حالا به شما کمکی کرده است؟
قبلا اینجا یک بنیاد ایرانی به نام «بنیاد نوروز» فعالیت می‌کرد و هر چند ماه یک بار به پناهجویانی که درخواست کمک می‌کردند، کمک می کرد. کمک‌های این بنیاد بیشتر مواد غذایی و بهداشتی بود. اما اکنون بیشتر از یک سال است که دفترش در وان تعطیل شده است. تا حالا غیر از این هیچ کمکی از هیچ لحاظی دریافت نکرده‌ام چون اصلاً اینجا هیچ سازمان و نهادی نیست که به پناهجویان کمک کند. کمیساریای عالی پناهندگان هم که فقط به درخواست پناهندگی ما رسیدگی می‌کند و به وضعیت معیشتی ما هیچ توجهی ندارد.

مشکلات اصلی شما چیست؟
مشکلات ما یکی و دوتا نیست. بدتر از همه این است که در عین نیاز به ساده ترین کمک های اولیه از هر نظری، هیچ کس به ما توجه نمی‌کند. در صورتی که همه می‌دانند زندگی پناهجویان به چه شکلی است و چه مشکلاتی داریم. مشکل خانواده‌ها و کسانی مثل من که سرپرست هم نداریم، مشکل معیشتی و نامشخص بودنِ جواب تقاضای پناهندگی ماست. هم کمیساریای عالی پناهندگان و هم جاهای دیگر می‌دانند که ما هیچ منبع درآمدی نداریم و به سختی زندگی می‌کنیم و با دشواری‌های زیادی روبرو هستیم اما بازهم هیچ فکری به حال ما نمی‌کنند. بیشتر بچه‌هایمان مریض هستند و به طور مرتب به دکتر و دارو نیاز دارند. بچه‌هایمان از همه چیز عقب مانده‌اند و از دست ما به تنهایی برای بچه‌ها کاری برنمی‌آید و نمی‌‌دانیم که با این وضع، آینده بچه‌هایمان چه می‌شود.

از مشکلات ویژه‌ای که برای زنان و کودکان هست بگویید.
هر کسی می‌داند که زنان و کودکان به تنهایی اینجا چه وضعیتی دارند. یک زن به تنهایی و با دوتا بچه چگونه می‌تواند زندگی اینجا را تحمل کند. در تمام این چهار سالی که اینجا بوده‌ام حتی یک شب هم نتوانسته‌ام راحت بخوابم. تمام توان و سعی خودم را بکار برده‌ام اما هرگز نتوانسته‌ام حتی یک هفته به خوبی به بچه‌هایم برسم. مشکلات برای همه پناهجویان تقریباً مثل هم است. اما خب هر مشکلی برای زنان و کودکان قابل تحمل نیست. مشکلاتی داریم که قابل گفتن نیست اما هرکسی که چند روز اینجا وضعیت زنان و کودکان را ببیند برایش قابل درک خواهد بود. ما بیشتر از بقیه به دکتر و دارو، تغذیه مناسب، پوشاک کافی و امکانات بیشتر برای زندگی نیاز داریم. مشکلات جسمی و روحی- روانی ما بیشتر است. بیشتر اوقات بچه‌هایمان عصبی هستند، توان تهیه پوشاک مناسب برای بچه‌ها را نداریم. اینجا برای من پیش آمده که بچه‌هایم حتی دچار سوءتغذیه هم شده‌اند.


تا حالا از جایی درخواست کمک کرده‌اید، حداقل برای بچه‌هایتان؟
نه. چون جایی را سراغ نداریم که درخواست کمک کنیم. کسی در مقابل ما احساس مسوولیت نمی‌کند. کمک‌های پلیس بخش اتباع خارجی و کمیساریای عالی پناهندگان هم که برای همه نیست. اگر به کسی هم کمکی بشود فقط برای یک بار است و بسیار اندک.

فکر می‌کنید چند وقت دیگر باید این وضعیت را تحمل کنید؟
معلوم نیست. سرنوشت‌مان دست کمیساریای عالی پناهندگان است. مثلاً اگر همین فردا به من جواب بدهند یک تا یک سال و نیم دیگر باید اینجا بمانم تا بتوانم از ترکیه خارج شوم. تازه اگر جوابِ مثبت دریافت کنم. اگر هم جواب منفی بگیرم که نه تنها وضعیت بدتر از این هم می‌شود، بلکه با خطر دیپورت هم روبرو خواهم شد.

به عنوان یک زن پناهجو که چهار سال است در چنین وضعیت دشوار قراری گرفته‌اید و سرپرستی دو فرزند را هم برعهده دارید، و درحالی که به رغم مشکلات بسیاری که با آن دست و پنجه نرم می‌کنید هنوز سرنوشت نامشخصی دارید؛ از چه جاهایی توقع مساعدت و کمک دارید؟
از هرکس و هرسازمان و نهادی که می‌تواند برای من قدمی بردارد. اول از کمیساریای عالی پناهندگان می‌خواهم که تکلیف ما را روشن کند و به درخواست پناهندگی من جواب مثبت بدهد. همه سرنوشت من و دو فرزندم بستگی به جواب کمیساریای عالی پناهندگان دارد. در صورتیکه دو باره جواب منفی بگیرم مشکلات خودم و بچه هایم چند برابر می‌شود و هر لحظه هم امکان دیپورت ما وجود خواهد داشت. بعد از این از سازمان های حقوق بشری می‌خواهم که به وضعیت ما، حداقل به وضعیت معیشتی ما و بچه‌هایمان توجه کنند و یک بار هم که شده صدای ما را بشنوند. ما از هر لحاظی به کمک احتیاج داریم چون واقعاً زندگی سخت و طاقت فرسایی داریم. اگر هر کسی تنها یک روز وضع زندگی ما را ببیند که درچه خانه‌هایی زندگی می‌کنیم، خورد و خوراک‌مان چیست و در این زمستان سرد چه پوششی داریم؛ برایش معلوم می‌شود که چه می‌کشیم و در مدتی که اینجا اقامت داشته‌ایم با چه مصایبی روبرو بوده‌ایم.

آخرین صحبت شما؟
ما هم انسانیم و فکر می کنیم مانند هر انسان دیگری حق و حقوقی داریم که باید به ما تعلق گیرد. در همه جای دنیا زنان و کودکان حقوق ویژه‌ای دارند که رعایت می‌شود یا حداقل حقوق شان نادیده انگاشته نمی‌شود. اینجا اما برای ما که ناخواسته در چنین وضعیتی قرار گرفته‌ایم کسی به ما توجه هم نمی‌کند. تا حالا هیچ سازمان حقوق بشری در قبال ما احساس مسوولیت نکرده است، حتی کسی حاضر نشده است که به اینجا سری بزند و ببیند پناهجویان و به خصوص زنان و کودکان چه وضعیتی دارند. ما از هر لحاظ به کمک ها بشردوستانه این سازمان‌ها ونهادها احتیاج داریم.


بخش اول
بخش دوم

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)