تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

وقتی زندان لباس گرم برای زندانی را قبول نمی کند

کوهیار

علي عزيزي، دانشجوي دانشگاه اميركبير و عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت كه روز سه شنبه 13 آبان با هجوم نيروهاي امنيتي در منزل پدري خود دستگير شده، كماكان در بند 209 زندان اوين و در سلول انفرادي بسر مي برد و اخباري مبني بر ضرب و شتم وي در زندان و دادگاه انقلاب منتشر شده است.

عزيزي، عضو سابق شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير(پلي تكنيك) تهران پيش از اين نيز بارها توسط مأموران امنيتي جهت بازداشت مورد تعقيب و گريز قرار گرفته بود كه در آخرین مورد آنها نیروهای امنیتی به اشتباه اقدام به بازداشت برادر وی کرده بودند.

مادر وي ضمن اظهار بي اطلاعي در مورد وي اين وضعيت را نگران كننده توصيف مي كند. ايران قاسمي مي-گويد: وي به فاصله ده روز دو بار با تلفن از زندان اوين با منزل تماس گرفته كه آخرين مرتبه آن 23 آبان بوده است. و پس از آن دو هفته هيچ گونه تماسي نداشته و از وضعيت وي در زندان بي خبريم.

علي عزيزي در آخرين تماس خود از درد كمر اظهار ناراحتي كرده و از آنان خواسته بود تا براي وي لباس گرم و شال ببرند. مادر عزيزي مي گويد: پيش از دستگيري گاهي از درد پهلو رنج مي برد كه امكان داشت مربوط به ناراحتي كليوي باشد. اما در تماس تلفني گفت كمرش درد مي كند. يك شال كمر داشت كه هر وقت درد داشت مي بست. آن را با شلوار گرمكن و لباس بافتني به زندان برديم. قبول نكردند و تحويل نگرفتند. تنها دو تكه لباس زير را گرفتند. گفتم كه كمرش درد مي كند، باز هم قبول نكردند.

ايران قاسمي مي گويد: كمك مي خواهم كه بچه ام را ببينم. كه بتوانيم لباس گرم به او برسانيم. هيچ اطلاعي از وضعيت سلامتي او نداريم. درخواست كمك دارم كه از وضعش باخبر شوم. مي خواهم بدانم بچه ام چه كار كرده است. تنها چيزي كه مي دانم اينست كه حرف زده، انتقادهايي كرده، اما اينكه چرا دستگير شده هنوز معلوم نيست.

در مورد وضعيت پرونده و وكيلش مي پرسم. مادرش مي گويد: وكيلش آقاي مولايي است. وضعيت پرونده و نوع اتهامش مشخص نيست. قاضي پرونده آقاي راسخ است، قاضي شعبه اول امنيت دادگاه انقلاب تهران. به ما چيزي نمي گويند. آقاي مولايي هم اظهار بي اطلاعي مي كند، مي گويد الان نمي توانم چيزي در اختيارتان بگذارم. به اين زودي ها نمي توانم در پرونده دخالت كنم. ايشان يك بار به خواسته من جهت پيگيري رفتند ولي گفتند چيزي نمي توانم بگويم.

علي عزيزي دانشجوي مهندسي معدن پلي تكنيك پيش از اين دو بار به كميته انضباطي دانشگاه احضار شده بود. بار اول در پي اعتراضات دانشجويي خردادماه 85 به اتهام رهبري اعتراضات و تخريب اموال دانشگاه كه با حكم اين كميته به مدت يك ترم (ترم اول سال تحصيلي 86-85) از تحصيل معلق شد و در احضار مجدد در اسفند 85 به دو ترم تعليق و محروميت از تحصيل محكوم شد. حكمي كه به دليل تمام شدن واحدهاي درسي وي اجرا نشد اما از دهم ارديبهشت 86، همزمان با انتشار نشريات جعلي وي به بهانه فارغ التحصيلي از سوي حراست به دانشگاه ممنوع الورود شد.

با آقاي مولايي تماس مي گيرم. مي گويد كه هنوز حتي موفق نشده وكالتنامه اش را ثبت كند و اضافه مي كند: ده روزي طول خواهد كشيد تا بتوانم رسيدگي كنم. تا زماني كه وكالت نامه پذيرفته نشده حتي نمي توانم بگويم وكيلش هستم.

از وضعيت پرونده مي پرسم، می گوید: «هدف من كمك به موكلم است و ترجيح مي دهم تا زماني كه رسماً وكيل پرونده نشدم صحبتي در اين مورد نكنم. به نفع او نيست. ممكن است موانعي را ايجاد كند كه نتوانم به او كمك كنم.»

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)