تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با فریده نیکزاد، روزنامه‌نگار افغان و برنده جایزه آزادی بیان انجمن روزنامه‌نگاران کانادا

«در افغانستان بیش از 300 روزنامه‌نگار زن کار می‌کنند»

محمد تاج‌دولتی

شنیدن فایل صوتی

مردی پیغام گذاشته بود: «دختر آمریکایی، می‌کشیمت همانطور که او را کشتیم.» کسی دیگر هم تلفن کرده بود و گفته بود: «دست کم مردم توانستند "زکیه" را از یک طرف صورتش بشناسند. اما تو را طوری می‌کشیم که هیچکس نشناسدت.»

این‌ها از جمله پیام‌های تهدیدآمیزی است که "فریده نیکزاد"، یکی از زنان روزنامه‌نگار افغان در چند ماه گذشته و پس از اینکه دوست و همکارش ترور و به قتل رسید، دریافت کرده است. فریده نیکزاد، پنجشنبه اول نوامبر به تورنتو آمده بود و در مراسمی با حضور 500 نفر از روزنامه‌تگاران و مدیران رسانه‌های کانادایی، جایزه "‌انجمن روزنامه‌نگاران کانادایی برای آزادی بیان" را دریافت کرد.


فریده نیکزاد- عکس‌ها از نیک‌اهنگ کوثر- زمانه

«من هیجانی هستم و احساس خوشی می‌کنم. برای من از نهادهای بین المللی پیام می‌آید که کار سخت زنان ژورنالیست افغانستان را درنظر گرفته‌اند. تشویق و حمایت کرده‌اند که زنان ژورنالیست احساس تنهایی نکنند. دوم این که این جایزه تنها به من تعلق نمی‌گیرد و این افتخار برای زنان افغانستان است، به خصوص زنان ژورنالیستی که در شرایط سخت و دشواری هستند. من واقعا خوشحال هستم و از خداوند تمنا دارم که بتوانم در مقابل سختی های دیگری که در پیش رو دارم مبارزه بکنم تا در آینده بتوانم دستاوردهای خوب دیگری داشته باشم.»

کار روزنامه نگاری در همه‌ی دنیا کار سختی است و وضعیت زنان در افغانستان خیلی سخت است و وضعیت روزنامه نگاران در افغانستان نیز خیلی سخت است. وضعیت یک زن روزنامه نگار در افغانستان چگونه است؟
واقعا در افغانستان یک روند ثابتی بعد از سقوط رژیم طالبان در ظهور پیشرفت مطبوعات آزاد به خصوص در راستای آزادی بیان داشتیم و داریم. اما متاسفانه در کنار آن شرایط دشواری برای قشر اناث یا خبرنگاران زن داریم که از چند جهت آن‌ها درگیر هستند. یکی از لحاظ مذهبی چون افغانستان یک کشور سنتی است. دوم این که مشکل عمده‌ای که در افغانستان است و چالش بزرگی که زنان افغان دارند اینکه خانواده ها مطمئن نیستند که دخترهایشان محفوظ اند. مصونیت و امنیت در آن جا وجود ندارد. عدم اعتماد برای خانواده ها وجود دارد و تفنگداران هم در آن جا حاکم هستند. یک ترس دیگر و چالش بزرگ دیگر وجود دارد که طالبان هستند. یک چالش دیگر احزاب هستند که قبلا هم بودند. مثل حزب اسلامی که به حضور فیزیکی زنان اجازه نمی‌دهد. خصوصا تحمل ژورنالیست‌هایی که در مطبوعات آزاد کار می‌کنند را ندارند و نمی‌خواهند که زن در عرصه‌ی مطبوعات آزاد، فعالیت داشته باشد.



حتی اگر این زنان در زمینه‌ی مسائل سیاسی کار نکنند و در زمینه‌ی مسائل فرهنگی اجتماعی کار بکنند دچار همین مشکلات و سختی ها هستند؟

نه آن قدر که زن ژورنالیست تحت تعقیب قرار دارد. زن در مجموع در هر عرصه ای که کار می کند تحت فشار است. از دید بعضی از آن ها زن باید فقط یک معلم باشد. یک معلم مکتب و بس. آیا چطور می‌تواند یک زن فقط معلم باشد؟ ما در اجتماع رشته‌های دیگری هم داریم. پس چه کسی یک زن ژورنالیست باشد؟ چه کسی یک زن اینجینیر( مهندس ) باشد؟ چه کسی یک زن فعال سیاسی باشد؟ چه کسی مدافع حقوق بشر و حقوق زن باشد؟ به همین خاطر است که می‌خواهند زنان را از صحنه بردارند و حضور زنان را کم کنند . خصوصا زنان انگشت شماری که در راس مطبوعات کار می‌کنند را می‌خواهند بردارند. با وضع مصاحبه هایی که داریم و دعوت هایی که می‌شویم و از وضعیت زنان صحبت می‌کنیم، عکس العمل هایی را می‌بینیم که خوش بین نیستند که این مسائل را عنوان می‌کنیم. به این خاطر خوش ندارند که زن حضور داشته باشد یا حق گپ زدن یا آزادی بیان داشته باشد.

در حال حاضر حدودا چند تا زن روزنامه نگار در افغانستان مشغول به کار هستند؟
خوشبختانه تقریبا در حدود سیصد خانم ژورنالیست داریم که درسطح افغانستان کار می‌کنند. اما شما در جریان هستید که تعداد مطبوعات آزاد یا غیروابسته شخصی رو به رشد است. ده کانال تلویزیونی شخصی داریم. بیش از هفتاد رادیو داریم که رادیوی محلی و ولایتی و شخصی هستند. یک زمینه ای مساعد شده است که خانمها از طریق "ورکشاپ" ها (دوره های کارآموزی) که داشته‌اند علاقه‌مندیشان را نشان داده و کار می‌کنند. به عنوان یک خانم ژورنالیست در مطبوعات کار می‌کنند در بخش چاپی و در بخش مطبوعات برقی (الکترونیکی). اما مشکلی که وجود دارد در بعضی ولایات ما خانمی نداریم که مشکلات همان قریه و همان محل را بیرون بکشد و به گوش مسئولین برساند، تا به آنها کمک شود و حقوقشان بیان شود. در بعضی ولایت ها مشکلی داریم که اصلا زن روزنامه نگار وجود ندارد.


فریده نیکزاد- عکس‌ها از نیک‌اهنگ کوثر- زمانه

آیا زنان روزنامه نگار افغان با همدیگر در ارتباط هستند؟ با همدیگر در یک سازمان مرتبط هستند یا چگونه از نظر کاری با همدیگر ارتباط برقرار می‌کنید؟
ما در افغانستان یک انجمن آزاد ژورنالیست‌ها داریم که البته در مجموع برای ژورنالیست‌ها است. یک اتحادیه ای داریم که اتحادیه‌ی ملی ژورنالیست‌ها است که مربوط به دولت می‌شود. اما یک انجمن زنان هم داریم که در صورت لزوم اگر مشکلی باشد از طریق انجمن آزاد ژورنالیست ها یا از طریق شبکه‌ی دفاع ازژورنالیست ها گرد هم می‌آیند و از طریق کنفرانس‌ها یا از طریق نشست‌های مطبوعاتی مشکلات یکدیگر را به گوش هم می‌رسانیم و درباره اش صحبت می‌کنیم که چه تدبیر دیگری می‌توان انجام داد.

همکاران مرد شما چه قدراز حضور شما در رسانه های افغانستان استقبال می‌کنند یا برای شما مشکل ایجاد می‌کنند؟
اگر حقیقت را بپذیریم، هستند همکارانی که واقعا همکاری دارند و حمایت می‌کنند. اما بعضا تحمل این را ندارند که یک زن در راس مطبوعات باشد و یک زن در راس یک نهادی باشد که نظر می دهد و تصمیم می‌گیرد.

خود شما در کدام رسانه کار می‌کنید و پستتان چیست و چه کار می‌کنید؟
من در یک آژانس خبرگزاری کار می‌کنم. آژانس خبرگزاری پژواک . پژواک به معنی انعکاس است یعنی ما صدا ها را انعکاس می‌دهیم، به زبان های انگلیسی، دری و پشتو. موقعیت خودم هم مدیر مسئول و رئیس بخش خبر است.

مردم افغانستان چه قدر با شما همکاری می‌کنند؟
این ارتباط دارد با مردم همان محل و اینکه چه قدر ما اشخاص با تحصیل و با تعلیم داریم که خوشبین هستند نسبت به زن‌ها و چه قدر آن جا یک زن را به دید محلی می‌بینند و خوش ندارند و هراس از این دارند که مبادا آزادی و سخنرانی و حضور زن‌ها بر خانم‌های خودشان تاثیر بگذارد. به این خاطر خیلی ها خوشبین نیستند چون زنان در تلویزیون ظاهر می‌شوند یا مثلا خوب سخنرانی می‌کنند و برنامه ریزی می‌کنند به این لحاظ به نحوی آنها را زیر سئوال می برند. اما مشکل جای دیگری است. مشکل این است که هراس دارند مبادا زنان خودشان از حقوقشان آگاه شوند و اولادشان تشویق شوند و رو به مکتب و تعلیم بیاورند. به این خاطر برایشان قابل تحمل نیست و مشکل ایجاد می‌کنند.

چند وقت پیش یکی از همکارهای شما ترور شد و به قتل رسید. این واقعه چه قدر روی همکاران زن روزنامه نگار شما اثر گذاشت؟ آیا شما نمی‌ترسید و کسانی از همکاران شما این وحشت را ندارند که بخواهند از کار روزنامه نگاری کنار بکشند؟
چرا. این هم تعلق می‌گیرد به جرات خانم‌ها . شاید بعضی خانم‌هایی بودند که تا مدتی در کنج خانه نشستند . شاید رضایت خودشان نبود اما فامیلشان اجازه نمی‌دادند . من دو تا از خانم های همکار خودم را از دست داده ام. یک خواهر "شکیبا سانگ" بود که در تلویزیون شخصی یا خصوصی "شمشاد" کار می‌کرد و گوینده بود و یک خواهر "زکیه زکی" که مسئول رادیو صدای سال بود. این دو خانم ژورنالیست هر دو کشته شدند. هر دو وقتی تهدید شده بودند آمده بودند انجمن (روزنامه نگاران) و شکایت داشتند. من یک گزارش هم راجع به آنها تهیه کرده بودم. همان وقت شکایت داشتند که این‌ها تحت تهدید قرار دارند و شاید کشته شوند و عملا هیچ کدام حمایتی از طرف دولت نداشتند و بالاخره کشته شدند.


فریده نیکزاد- عکس‌ها از نیک‌اهنگ کوثر- زمانه

روزنامه نگارانی که در کشورهای آزاد و دموکراتیک زندگی می‌کنند برای روزنامه نگاران افغان چه کاری می‌توانند بکنند. چه حمایتی می‌توانند از شما بکند و شما از اینان چه انتظاری دارید؟
حمایت نهادهای بین المللی مثل برنامه ای که امروز شاهد بودیم از لحاظ معنوی بسیار اهمیت دارد. مثلا انجمن بین المللی روزنامه نگاران و نهادهای دیگرهمیشه ژورنالیست ها را حمایت کرده اند. مثلا در جریان بسیار حساس این ها از طریق بیانیه های مطبوعاتی و بعدا نامه‌ی سرگشاده به رئیس دولت حمایت کردند. بعد هم با نهاد های بسیار مهم در تماس بودند. ما می‌خواهیم که روزنامه نگارانی که در کشور های دمکرات تر هستند و این مشکلات امنیتی را ندارند برای یک ژورنالیست یک کشوری که از لحاظ امنیتی و از لحاظ فضا شرایط مساعدی ندارد حمایت کلی داشته باشند. در هر شرایطی می توانند در همان روز در نهاد عمومیشان که شاید انجمن باشد یا شاید اتحادیه باشد حمایت خود را اعلام کنند و حداقل با همان نهاد و انجمن از همان کشور تماس داشته باشند که چه تدبیری می‌توانند انجام دهند تا از یک صدا صدای دیگری هم پیدا شود و حمایت بیشتر شود و هماهنگی تمام ژورنالیست ها را نشان بدهد. این خواسته‌ی من است.

شما بچه دارید؟
من بچه ندارم. چون تازه عروسی کرده‌ایم.

اگر بچه داشته باشید دوست دارید که فرزندتان هم در افغانستان روزنامه نگار شود؟
بسیار. به خاطر این که شوهر من هم مسلکش ژورنالیسم است و در راس یک نهاد ژورنالیستی است. به این خاطر خوش دارم که در آینده اگر فرزند داشتم هم مسلک خودمان شود. اما الان شرایط مساعد نیست و ممکن است مانع پیشرفت کار ما شود و در تعلیم و تربیت او نتوانم درست رسیدگی ‌کنم.

دو جایزه‌ی دیگر امسال انجمن روزنامه نگاران کانادایی برای آزادی بیان به دو روزنامه نگاری اهدا شد که جان خود را هنگام انجام حرفه‌ شان از دست دادند. "سحر الحیدری" ، روزنامه نگار زن عراقی که در ماه ژوئن گذشته در شهر موصل ترور شد و دیگری "علی ایمان شرمطی"، روزنامه نگار سومالیایی که پس از چند سال اقامت در کانادا و داشتن شغلی دولتی در سال 1999 به سومالی برگشت و شبکه‌ی رادیویی شاخ آفریقا را ایجاد کرد و در ماه اوت گذشته اتوموبیلش با انفجار یک مین که از راه دور کنترل می‌شد منهدم و کشته شد.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)