تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

جشن خشونت

بيژن روحانی

قلع‌وقمع دار و دسته "اراذل و اوباش" در تهران توسط پلیس. می‌شود تاریخ را از زیر تصاویر برداشت. تصاویری که برملا کننده تبدیل خشونت به یک بازی و نمایش همگانی هستند.


زیر چکمه - عکس از ایسنا

حمله شبانه مردان نقابدار، به خانه "لات و لوت"‌های تهران، بیرون کشیدن آنها از خانه زیر رگبار مشت و لگد ، تحقیر کردن، با آفتابه‌ای برگردن دور محله گرداندن و غیره.

تصاویر را شاید بسیاری دیده باشند. اما می‌شود تصاویر را به قصد خواندن علامت‌ها و متن‌های درونش دوباره خواند و صداهایی را که از وسط تهران به گوش می‌رسد دوباره شنید.

تحلیل‌های سیاسی
مثل هر حرکت اجتماعی، بسیاری از اقدام جدید پلیس تهران برداشت‌هایی سیاسی کردند. تفسیرهایی که می‌تواند درست یا نادرست باشد. پس از حمله به تجمع کارگران، معلمان و سپس آغاز برخورد گسترده با آن چه که "بدحجابی" خوانده می‌شود و انتشار یکی دو فیلم در اینترنت که نشان دهنده چگونگی دستگیری زنان و دختران بود، پلیس زیر فشار این انتقادها قرار گرفت که به جای برقراری امنیت و مبارزه با تبهکاران یا آنان که به اصطلاح در ایران "اراذل و اوباش" نامیده می‌شوند گریبان زنان و دختران را گرفته و با آنها خشونت ورزی می‌کند.


مرکز فرماندهی عملیات - ایسنا

درست در همین هنگام، یعنی زمانی که برخی منتقدان، نیروی انتظامی را به بی عملی در برابر "تبهکارن" واقعی معرفی می‌کردند یورش‌های شبانه به منزل این افراد شروع شد و با پوشش وسیع رسانه‌ای عکس‌ها و خبرهای آن در اختیار همه گرفت. ظاهرن باید منتقدان خلع سلاح شوند. پلیس اگر اراده کند، یک شبه همه مجرمان را زیر چکمه‌های خودش می‌گیرد. (ببینید عکسی را که با چکمه روی صورت مجرم فشار می‌آورد). مجرمانی که بنابر اظهارت رسمی، چاقوکش، متجاوز، معتاد یا توزیع کننده مواد مخدر و برهم زننده نظم عمومی بوده‌اند.

اما سوا از این تفسیرهای سیاسی که بیشتر اوضاع فعلی روز را در نظر می‌گیرد، تصاویر دارای معانی عمیق تری هم هستند. تصاویری از یک خشونت سازمان دهی شده، با استفاده از امکانات و کمک گرفتن از ابزارهای رسانه‌ای.


پیش از حمله - عکس از خبرگزاری فارس

آیا نیروی صاحب قدرت، یا هرچه که می‌خواهید نام آن را بگذارید، احتیاج به مراسمی بزرگ برای نشان دادن بخشی از توانایی‌های خود داشته است؟ در مورد دستگیری زنان "بدحجاب" بیانیه‌های رسمی حاکی از آن بودند که این امر در کمال ملاطفت انجام می‌شود و به تذکر و ارشاد و راهنمایی محدود خواهد ماند. گرچه انتشار ویدیوها و عکس‌های غیررسمی چیز دیگری را بیان می‌کردند. با این حال مجالی برای عرضه و نشان دادن قدرت بازو، یا خشونت عریان، آن طور که در ذهن کلیشه شده است، باقی نبود. انگار این نیرو در جایی متمرکز و فشرده شده باشد.

در عین حال برخورد بسیار خشن با زنانی که جرمشان تنها به عقب رفتن تکه‌ای پارچه از روی سر و یا کوتاه بودن لباس محدود می‌شد، نمی‌توانست چندان تماشاگران را بر سر ذوق بیاورد. از طرف دیگر فرهنگ مردسالار، خشونت علنی با زن را، به دلیل ضعیف پنداشتن او از نظر جسمی، مذموم تلقی می‌کند. اما چه کسی است که از دیدن بدن لت و پار شده "لات"‌های سرگذر احساس تاسف کند؟ سهل است بسیاری برای هورا کشیدن جمع می‌شوند. به جمعیت اطراف تصاویر نگاه کنید. در این مورد ظاهرن نه NGO وجود دارد و نه کمپین و نه جمع آوری امضاء. پس خیال همه راحت است.


در فاصله میان دو ضربه - عکس از خبرگزاری فارس

بحث‌های قانونی
ساده‌اندیشی است اگر فکر کنیم مجریان این عملیات از قوانین بی اطلاع بوده‌اند. برخورد با "اراذل و اوباش" توسط بالاترین مقام‌های پلیس تهران هدایت و اجرا شده است. بنابراین یادآوری قانون در این مورد شاید خنده دار باشد. این که پیش از اثبات جرم در دادگاه نمی‌توان کسی را مجازات کرد و یا این که وظیفه پلیس دستگیری و تحویل خلاف کار به دادگاه است و نه اجرای اعمال تنبیهی در همان شب دستگیری. این که اعمال تنبیهی به چه قصدی اعمال می‌شوند و غیره و غیره زمانی مصداق پیدا می‌کند که طرف حساب شما گروهبان ریز نقشی در یکی از روستاهای دور افتاده است و نه بالاترین مقام‌های انتظامی.


نمایش تن خونین دستگیر شدگان

اما ماجرا جدی تر از این حرف‌هاست. بحث بر سر به نمایش گذاشتن خشونت است و گرنه سوژه فاقد اهمیت است. بعید است در دستگاه عریض و طویل پلیس با کارشناسانش فراوانش، کسی باشد که فکر کند می‌توان با آفتابه به گردن مجرم انداختن و او را به صورت علنی جلو دوربین کتک زدن، تنبیه و سر به راه کرد و از تکرار جرم او جلوگیری به عمل آورد.

بازخوانی تصاویر
بیایید عکس‌ها را با هم مرور کنیم: در ابتدا عکسی می‌بینیم از اتاق فرماندهی با مونیتورها و ابزار الکترونیک کنترل و هدایت. تصویری کلیدی از آن "اتاق" نامریی اما حاضر در زندگی شهری. اتاقی تمیز و پیشرفته با ابزار بی پایانی برای دیدن و شنیدن. در این عملیات درهای اتاق به روی دوربین خبرنگاران باز است. آنها باید این نکته را ثبت و مخابره کنند که "اتاق" کنترل چه طور "هدایت" ماجرا را در دست دارد و پشت هر اتفاقی در خیابان، نظارت وجود دارد.


۶- آفتابه در دهان یا اجرای نمایش خیابانی؟

تصاویر بعدی یورش نیروهای نقابدار را نشان می‌دهد. کمتر پیش می‌آید پلیس بخواهد صحنه‌های خشونت فیزیکی خود را به نمایش بگذارد. اما این بار نه تنها جلوگیری نکرده بلکه ظاهرن تمام شرایط را برای تصویربرداران مهیا کرده‌اند. به عکس بعدی دقت کنید. دست و دهان خونین فرد دستگیر شده و حالت چشمانش نشان دهنده آنست که همین چند ثانیه پیش ضربه‌ای خورده و در انتظار ضربه بعدی چشمان خود را بسته است. بعد دستگیر شدگان کتک خورده که پیراهن خودشان را روی سرشان کشیده‌اند، روی زمین نشسته‌اند و ناله می‌کنند. اما تصاویر بعدی تکان‌دهنده‌ترند.

ذهنیتی عجیب این‌جا به کار آمده تا خشونت را به سیرک یا تئاتر نیمه شب تبدیل کند. مجرم از نفس افتاده و کتک‌خورده به جای آن که سوار ماشین شود و به بازداشتگاه انتقال پیدا کند باید در خیابان به اجرای نمایشی بپردازد که در آن قرار است به بدترین وجهی تحقیر شود. عدالت در همان لحظه در مورد او تصمیم گرفته است بدون آن که فرصت دفاع بیابد. اما وسایل صحنه چیستند: دو عدد آفتابه پلاستیکی، یک شمشیر پلاستیکی، بلندگوی پلیس و تعدادی مرد نقابدار به اضافه بازیگر اصلی و تعداد زیادی تماشاگر.


شمشیر پلاستیکی و آفتابه‌ای حمایل گردن

آفتابه را با بند فانوسقه از گردن مجرم آویزان کرده‌اند. در تصویر دیگری لوله آفتابه را به دهان او فرو کرده‌اند. آفتابه یعنی وسیله پاک کننده کثافت. بعید می‌دانم چیزی در فرهنگ ما کم ارزش‌تر از آفتابه باشد. لوله آفتابه در مجاورت مقعد برای پاک کردن کثافت است. کثافتی که در فرهنگ مذهبی، بار "نجاست" هم دارد. حالا این لوله آفتابه را به دهان مجرم فروکرده‌اند تا درون آن صحبت کند. او را همنشین دهانه آفتابه کرده‌اند.

در تصویری دیگر شمشیری پلاستیکی به دستش داده‌اند تا بداند قدرت او در برابر "آن" قدرت دیگر وبرتر هیچ است. یعنی تو حقانیتی نداری زیرا شمشیر تو پلاستیکی است و شمشیرهای مقابل تو حقیقی.در این جا اصل شمشیر نفی و طرد نشده بلکه "بی قدرت" بودن یا پلاستیکی بودن شمشیر مجرم عامل تحقیر اوست. و این یعنی آن که اگر می‌خواهی تحقیر نشوی به دنبال شمشیر واقعی باش. بعد هم بلندگو را جلو دهانش گرفته‌اند تا لابد اظهار ندامت کند و یا شاید خودش را به باد ناسزا بگیرد.


تاریخ را می‌شود از زیر تصاویر برداشت. اصلن فرض بگیریم این عکس‌ها مربوط به چهل سال گذشته یا ده سال آینده‌اند. آن چه تکان دهنده است استفاده از خشونتی جمعی برای مقابله با خشونتی فردی است. خشونتی سازمان یافته همراه با تماشاگر و قدرت وسیع پخش و انتشار آن، آیا فقط به قصد تنبیه مجرم است؟ آیا در این عمل باید به دنبال آیین‌های جمعی و نمایشی بود؟ راز این خشونت و اصرار به نمایش آن در چیست؟ مگر می‌شود پلیسی با این همه تجهیزات نتواند مجرم را بدون سر و صدا دستگیر و روانه بازداشتگاه وسپس دادگاه کند؟ علنی کردن اعمال قدرت برای چیست؟

وقتی خشونت، ابزاری نمایشی می‌شود، وقتی به جشنی همگانی تبدیل می‌شود که حتا بسیاری از شهروندان هم از دیدن آن لذت می‌برند و هورا می‌کشند، انگار که به نبرد گلادیاتورها نگاه می‌کنند، وقتی تمام تخیل جهت تحقیر مجرم به کار می‌رود نه بهبود شرایط زندگی او، آن وقت عرق سردی روی مهره‌های پشت آدم می‌نشیند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

من با اینکه با خشونت مخالفم ولی با این طرح کاملا" موافقم . چون همین آدم ها باعث بدبختی هزاران دختر در این شهر شدند . همین ها بودند که شرافت ما دخترها را از روی هوس لکه دار کردند و باعث بدنامی ما در محله شدند .
-- شیلا ، May 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

یکی از بهترین متنهایی بود که چند وقت اخیر در دنیای مجازی خوندم.
-- مردی... ، May 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

خانم شیلا شما را کاملا درک می کنم . ولی بدانید سخت ترین کار در روی کره زمین انسان بودن است و نیز عادل بودن و عاقل بودن.برای عادل و عاقل بودن , سره را از ناسره تشخیص دادن و کشف ریشه اصلی اشتباهات باید بزرگوار تر از این باشیم که شما فکرش را می کنی . به اشتباه نیافتادن سخت تر از آن است که شما می پنداری .کار سختی است اما سعی کنید بیشتر فکر کنید تا ببینید عامل اصلی بدبختی دختران شهر در کجا نهفته و مشغول خندیدن به ریش بابای شما و ماست و از اینکه شما ریشه خشونت را در اینجا جسته ای چقدر خوشحال است !. اصلا این طرح ماموریتی است دقیقا با همین هدف : که شما را از تشخیص ریشه اصلی مشکلات باز دارد .
-- سلمان از اصفهان ، May 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

با عرض سلام

حق مطلب را ادا فرموده‌اید. ممنون از شما.

با تقدیم احترام
محمد
-- محمد ، May 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

من با این طرح موافقم..ولی نه با خشونت نمایشی
-- احسان ، May 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

من کاملا با این طرح موافقم.نیروی انتظامی باید با این اراذل همینطور رفتار کنه.با حرکت روانشناسی این وحشی ها ادم نمیشند.نیروی انتظامی برای بد حجابی حرکت روانشناسی نمیکنه اونوقت برای این کثافتها این کار رو انجام بده.؟
-- مهدی ، May 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

در این رابطه باین وبلاگ سری بزنید
http://bidadestan.blogspot.com/
-- محمد ، May 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

همه ی این عکس ها نشان می دهد جمهوری اسلامی بسیار ترسیده و احساس خطر می کند.این واکنش طبیعی ست به احساس خطر و ترسی که دارد.
-- حسین ، May 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

اینجا عکسای زیادتری پیدا میشه
http://www.iranianuk.com/article.php?id=12022
و اینم یه مصاحبس با رئیس نیروی انتظامی
http://www.aftab.ir/news/2007/may
/15c4c1179243755_social_judicial_naja.php
-- علیرضا ، May 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

خشونت را از همانجايی بايد جلوگيری کرد که بهترين توجيه را دارد. خشونت خشونت است و خشونت توليد می کند. چه با اوباش چه با بدحجابها. اگر اين بد است آن هم بد است. آقای روحانی دستتان درد نکند.
-- سهراب ، May 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

مهدی و شیلا،
حالا شما فکر می کنید این (احتمالاً مجرمان - هنوز در دادگاه جرمشان اثبات نشده) با این روش آدم شدند؟
این که آیا این روشها اثر تنبیهی و تربیتی روی مجرم دارد یا نه، بماند. جامعه چی؟ بچه های ما که باید این خشونت رو توی روز روشن ببینن چه برداشتی از خشونت پیدا می کنن؟ آیا این کار مثل مجازات های دیگه در ملا عام، قبح خشونت رو از بین نمی بره؟
این حرفها به کنار، دادگاه چی؟ اگه متهم هستن، باید برن دادگاه و در موردشون تصمیم گیری بشه. آیا پلیس می تونه راسا به محاکمه و اجرای حکم بپردازه؟ پس حق متهم برای دفاع از خود چی؟
-- سپهر ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

به نظر من بايد اعضاي بدن اين اشغال ها هم در بعضي موارد سخت مثل سوء قسط به ناموس و بعضي موارد ديگر انجام شود تا درس عبرتي گردد براي ديگر ارازل واوباش .
-- مسعود ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

واقعا طرح خوبیه.
وقتی همین ارازل با هم جمع میشند و هر کاری دلشون میخواد انجام میدند باید فکر اینجاش رو هم میکردند.
باید از این باهاشون رفتار بشه
-- علی ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

اگه كتاب "مراقبت, تنبيه، تولد زندان" نوشته ميشل فوكو رو بخونيم موضوع روشن تر ميشه. اين شكل اعمال خشونت موقعي است كه حاكميت كنترل هميشگي و پيوسته روي شهروندانش نداره يا نمي تونه داشته باشه. و با اين شكل اعمال خشونت سعي مي كنه حاكميت و قدرت خودشو تو اذهان حك كنه تا كمبود حضور دائمي شو با جا گذاشتن اين تصاوير تو اذهان جبران كنه. براي همين هم از نمايش استفاده مي كنه. كاري كه به شكل خشن تر تو زمانهاي گذشته انجام ميشده. شكل كيفر و مجازات تو هر جامعه اي تابعي از شرايط ديگه اون جامعه است و مثلاً در حال حاضر نميشه با قوانين كيفري سوئيس ايران را اداره كرد.
-- مهران ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

با سلام ....
شايد هيچ وقت نمي توانم اين فريب بزرگ را از ذهن ام پاك كنم ....
من خبرنگاري هستم كه در مشهد فعاليت مي كنم و يكي از فعاليت هاي هميشگي من در عرصه ي خبر تهيه گزارش هايي از حاشيه شهر مشهد و گفتگو با اهالي حاشيه نشين شهر مشهد است .
حال چرا مي گويم فريب !!
هنوز مدت زيادي نيست كه جناب رادان از مشهد به تهران منتقل شده اند...من هم به عنوان يك خبرنگار مشهدي مي خواهم نكته اي را با آقاي رادان ياد آوري كنم!
آقاي رادان دوران فرماندهي ات در نيروي انتظامي خراسان را كه قطعن به ياد داري ؟!
حتمن از ضعف نيروهايت در قبال مقابله با خشونت و به اصطلاح برخورد با اراذل اوباش مشهدي هم به خوبي آگاهي ! هر چند كه همواره از آن به عنوان نقطه قوت خود ياد مي كردي ! اين طور نيست؟
جناب رادان حالا كه اين همه امكانات در اختيار ات گذاشته اند تا اقتدار نيروي تحت الامر خود را به رخ جامعه بكشي لازم مي دانم به تو بگويم...!!!
من هيچ وقت ترس مردم شهر م را از بده بستان هاي نيروهاي تو و اراذل اوباش مشهد از خاطر نخواهم برد ...
و هيچ وقت شب هاي نا امن مناطق حاشيه اي شهر مشهد را نيز !!!!
آجيراتومبيل هاي پليس را نيز ... همان صدايي كه قرار بود امنيت برقرار كند آن هم در هنگام درگيري هاي جمعي !!!
اميدوارم صادق باشي ! و بپذيري !!
در ضمن هنوز آن نشست خبري كذايي را نيز به خاطر دارم(هنوز آنقدر ها هم پير نشده ام! )...همان روزي كه سوالات من را درباره ي ضعف عملكرد نيروي هاي تحت الامر ات را بي پاسخ گذاشتي و سكوت كردي !!!

راستي فكر كنم تو ديگر نيازي به سكوت نداشته باشي ! حالا همه از اقتدار تو مي گويند سردار!!! همه براي تو كف مي زنند و هورا مي كشند ...
سردار ! حالا من هم براي تو كف مي زنم و هورا مي كشم ...آري !
اما اي كاش مي دانستي كه هيچ كس فريب را از خاطر نخواهد برد!
راستي سردار !‌ مي داني هزينه فريب مردم چقدر سنگين است ؟!
اصلن دوست ندارم روزي را تصور كنم كه همين اراذل اوباش كه امروز با قدرت هر چه تمام تر آفتابه بر گردنشان مي آويزي روزي هم برسد كه ...
فعلن سكوت مي كنم و به احترام اين پيروزي تو كلاه از سرم بر مي دارم ...!
پيروز باشي سردار!!!
-- مجيد ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

با نظر آقای سلمان از اصفهان کاملا موافقم
-- عباس عبدی ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

دوست عزيز شما چطور ميتوانيد در يك زمان هم با خشونت موافق باشيد و هم مخالف. از اين جالب تر ماهيت همين طرح است كه در واقع استفاده از بي قانوني براي جلوگيري از بي قانوني است. آن هم توسط چه كسي؟ مجري قانون؟
به جز همه اين تناقض هايي كه نه فقط در حكومت بلكه در نهاد تك تك ما قرار دارد و هر كار ذاتا وحشيانه اي را وقتي حس ميكنيم ( وفقط حس ميكنيم نه اينكه واقعا باشد) به نفع ما هست قابل انجام ميدانيم نكته مهم هدف انجام اين كا رها ست.
همه ما ميدانيم و اگر تا الان هم شك داشتيم بهتر است مطمئن باشيم كه هدف از اجراي هيچ كدام از اين طرح ها بالا بردن امنيت اجتماعي نيست.
يك روز بي حجاب را دستگير مي كنند و عده اي خشك مقدس يا زن هاي زشت و بد قواره به به و چه چه مي كنند. يك روز چهار تا لات و لوت را به باد كتك مي گيرند و همان زنهايي كه تا ديروز قرباني خشونت بودند امروز مدافع آن مي شوند.
در واقع خودمان را به جنگ خودمان مي فرستند چون فكر ميكنيم حقمان را برادرمان يا خواهرمان خورده.
شيلا خانم و آقا مهدي عزيز تا ديروز به مردهاي سبيل از بنا گوش در رفته كه پشتيبان طرح مبارزه با بدحجابي بودند بايد مي گفتيم اينها هم خواهران تو هستند و امروز بايد با شما ها بگوييم اين كتك خورده ها هم خودشان قرباني هستند و برادران شما. زيادي دلسوزانه شد نه؟ اما اگر خودمان دلمان براي خودمان نسوزد انتظار داريد دل حاج آقا ريش و پشميان كه اصولا مردم را وسيله اي براي چاپيدن و در بهترين حالت ستوني گوشتي براي بقاي چند روز بيشتر جمهوري اسلامي ميبنيد برايمان بسوزد؟
به نظر من كوچك ترين نيت مثبت و خير خواهانه اي در اين قبيل اقدامات وجود ندارد و فلسفه وجودي همه آنها تقويت حكومت در مقابل مردم است. و طبيعي است كه از كاري كه هدف خير ندارد نتيجه خير هم در نمي آيد. لذا حتي اگر همين لات و لوت ها به دختران محله شما تجاوز كرده اند يا پسران محله شما را كتك زده اند مطمئن باشيد از فردا بيشتر خواهند زد و بيشتر خواهند كرد!
-- بابك ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

خودتان را به نفهمی نزنید
برخورد پلیس ضد شورش کشورهای به اصطلاح متمدن با دانشجویان و مردم را تا به حال ندیده اید
رفتارهای پلیسان نژاد پرست را چطور؟
این صحنه ها برای کسانی که در عافیت نشسته و ژست حقوق بشر می گیرند دل آزار است ولی برای کسانی که مدتها از دست این اراذل و اوباش سختی و مرارت کشیده اند مایه تسلی خاطر است.
-- کیوان ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

اتفاقا بسیار رفتار درستی است واین حرامزاده ها بدتر از این رو لایق هستند. اگه یکی از همین بی پدر ها آسیبی به نویسنده و یا یکی از اقوام محترمش میزد دیگر وی از متجاوزان حمایت نمی کرد. البته این اراذل و اوباش را باید با سرب داغ کرد و فرستادشان وسط کویر تا از گرسنگی بمیرند. راستی نویسنده محترم بهتر است مدتی همنشین حضرات اوباش شود تا حس هم دردیش تقویت شود.
-- بردیا ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

دم پلیس گرم! یادمون باشه یکی از وظایف پلیس برخورد جدی و قاطع با مجرمان هستش.
-- حاج داوود ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

من اصلا به تعریف اینا از اشرار شک دارم. این مطلبو بخونین.
http://drjack.blogfa.com/post-12.aspxوقتی آدمی مثل این می شه مزاحم نوامیس مردم بعید نیست من و رفیقم که داریم تو پارک سیگار می کشیم هم بشیم اراذل اوباش...
البته ادامه داره ودر خود وبلاگ باقیشو می تونین ببینین
-- دن سیفون ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

آیا جرم این افراد در دادگاهی ثابت شده بود یا خشونت‌ورزان پلیس با علم غیب دقیقاً می‌دانستند چه کسی مجرم است و چه کسی نه. و چقدر می‌شود به تشخیص افراد پلیس و غیره مطمئن بود؟
"وقتی تمام تخیل جهت تحقیر مجرم به کار می‌رود نه بهبود شرایط زندگی او، آن وقت عرق سردی روی مهره‌های پشت آدم می‌نشیند."
-- مانی ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

This absolute sickening approach of police towards crime does not do any good but does a lot of harm. After that guy with Aftabeh in his mouth is released from prison, he may shove something similar into anybody including those supporting this bazaar way of policing.
Good job Dadsetany said the police act is illegal. But, I don’t understand how Fars news which belongs to Dadgostary was exclusively covering this events.
-- Edalat ، May 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

دور باد جامعه ی بشری از خشونت طلبی و هر چه خشونت؛ از هر نوعی و به هر عذر و بهانه ای. دلی که از این خشونت آرام گیرد، نمی توان آیا در انسانیت او تردید کرد؟
-- ماهمنیر رحیمی ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

واقعا طرح خوبی است من کار به ریشه اش ندارم ولی اصل مطلب کاری که اونها کردند و باعث بی آبرویی خیلیها شدند. حالا ببینید آه کی بوده که اینجوری دامنگیرشون شده. حالا نیروی انتظامی اومد یک کارخوب بکنه شما خرابش نکنید . بزارید یک کمی امنیت برقرار بشه.
-- مریم ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

متاسفانه در مملکت ما تناسبی بین جرم و جزا وجود نداره..., و بدلیل بسیاری از قوانین اسلامی که دیکه تناسبی با زمانه و فرهنگ روز نداره شاهد افزایش رو به رشد انواع مختلف جرم و جنایت هستیم. منهم موافقم که اگر پلیس چنین توانایی داشت چرا قبلا اقدام نکرده بود.و اینکه این فقط یک بازی برای منحرف کردن افکار از سمت دیگر قضیه است. وگرنه وظیفه پلیس جمع آوری است نه نمایش نه قضاوت....
-- تارا ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

من به مسائل سياسي اين جريانات كاري ندارم، به عنوان يك جوان 25 ساله تهراني كه ساكن متطقه شمس آباد تهران ام، معتقدم شما عزيزاني كه دم از حقوق بشر مي‌زنيد تاحالا با آدمهايي مثل فري باباشها، سعيد ريزه ها، عليشها، روزبهاني ها، رضا لواشيهايي كه فقط در يك محله بنام مجيديه شمالي زندگي ميكردند و هنوزم هم تعدادي از اين رذلهاي پست وجود دارند برخورد نداشتيد، لات ها و زورگيرهايي كه شبها مست مي‌كنند و با چاقو به درب خانه همسايه ها ميرفتند و با عربده كشي نواميس خانه رو با الفاظ ركيك صدا مي‌كردند. بارها به خود من كه يك پسر هستم وسط خيابون گيردادند و متلك گفتند. اطمينان هم داشته باشيد كسي (مثل من) كه در يك سازمان دولتي كار ميكنه سروضع نامناسبي هم نداره. رضا لواشي وسط اتوبان همت مرد، عليش تو تهران پارس به هزار و يك دليل خوشبختانه به رگبار گلوله بسته شد، [...] وسط خيابان شهيد كرد با شمشير تقريباً به دو نيم شد. پسرهاي فري باباش هركدوم به دليلي سر به نيست شدند. من كاملاً مخالف خشونتم ولي آشغالهايي مثل اين آدم ها رو بايد بدون داده گاه تيربارون كرد. امثال اين آدمها در قسمت هاي شرقي و جنوب شرقي تهران فراوانند.
-- آرش ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

از روزی که طرح امنیت اجتماعی مطرح شده بود این مرحله در جدول زمانی طرح پیش بینی شده بود حالا شما بدون اطلاع و یا به عمد این را در مقابل انتقاد به طرح به حق مبارزه با بد حجابی میگذارید حتماً نشانه صداقت دروغ در خبر رسانی شماست.
راجب به بحث حقوقی آن هم باید عرض کنم که قبل از اجرای این طرح یک ستاد با دادستانی تهران و مراجع قضایی و انتظامی تشکیل شده و همه اینها یا مجوز قانونی بوده و لازم به ذکر است در قانون هیچ وقت گفته نشده باید برا دستگیری مجرم که دارد جرم آشکار انجام میدهد حکم قضایی داشت.این کثافتها کثانی هستند که مردم حتی جرئت شکایت کردن از آنها را هم نداشتند به همین خاطر با این حرکات میخواهند به مردم نشان دهند که اینها آدمهای پوشالی هستند و از آنها نترسید.
-- افکار نوشت ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

پلیس ضد شورش در ایران خودش یک سازمان تبهکاری است فرقش با مشتی بچه جنوب شهری عصیانگر این است که اولی جرائم سازمان یافته رو هدایت می کنه و دومی جرائم خیابانی ؛حالا کی بابد کی و بگیره ؟ این رو هم در نظر بگیرین که در ایران معمولا لات و لوت ها در اثر فشار سیاسی تبدیل به عیار می شوند . (... )
-- فرنگیس ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

well written piece of article and obviously violance does not bring peace.
-- Alireza ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

سلام به دوستان!!!!
اگه پی گیری بشه میگن چرا میشه اگه نشه میگن چرا نمیشه
بابا بزارید جلوی این نامردی ها گرفته بشه دختر بچه های مردم رو می برن داگون می کنند بزارید جلوشون گرفته شه
بزارید با این نمایش ها ، به همه بفهمونیم که عمل بد بد هست نباید انجام داد تحت هر شرایطی
-- پادینا ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

در واقع عکس ها نشان دهنده خشونت نهادینه شده در متن جامعه ایران است. در کشور های دیگر نیز پلیس نقش با ابهتی دارد ولی نیازی به نمایش ندارد. این نمایش ها نشاندهنده فرهنگ قبیله گی و داروغه بودن پلیس و با اصطلاح 100 سال پیش نسق گیری است.
-- بدون نام ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

in kara bara ma ke az bachegi shahede kotak khordane baghie to madrese budim chize tazei nist,khoshunat to jamee ye iran bakhshi az zendegie,kasayi ke az in eghdamat hemayat mikonan mitunan alan tamasha konan va bekhandan,vali nakhodagah midunan hichkas dar amniat nist,ma mardome khatarnaki hastim,vaghti be tehrane 20 sal dige fekr mikonam,kheyli mitarsam
-- Ali-UA ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

بازگشت به دوران ناصرالدین شاه
خدا رحمت کند مادر بزرگ من از مادرش نقل می کرد که در دوران قاجار و قبل از پیدا شدن چیزی به اسم دادگستری و قانون در دوران رضاشاه، مجرمان را برعکس سوار الاغ می کردند و ماست روی سر آنها می ریختند و در شهر می گرداندند و مردم هم برای تفریح هر کدام یک شیرین کاری را بر روی متهم اجرا می کردند.
من می خواهم بگویم که من هم دلم از این افراد به درد است و همیشه نگران امنیت اعضای مونث خانواده مخصوصا در هنگام شب در محلات جدید و بدون امنیت تهران هستم. گاهی اوقات بیچاره ها تلفن می کنند که سر کوچه و یا خیابان اصلی هستیم و جرات ورود به خانه را نداریم! ولی یک چیز را می دانم که تمام این نمایشها چیزی جز نشان دادن نقاب ها و افراد ترسناک برای زهر چشم گیری از بقیه نیست. و گر نه چه احتیاجی به زدن نقاب بر روی یک سرباز وظیفه است؟ تا حالا شده که از سرباز وظیفه کسی انتقام بگیرد؟ اتفاقا فرماندهان مهمترند که آنها نقاب ندارند. تنها موضوع قابل بحث به نمایش گذاشتن تجهیزات و هیبت پلیس برای نسق کشی از بقیه است و گرنه مشکل عدم امنیت تهران با گرفتن 52 نفر حل نمی شود. تمام هدف این طرح همین عکسها ست!
-- احمد ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

كيوان درست گفت
-- سهيل ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

Policing should be a constant process NOT an occasional Tarhe Zarbaty!
Where in the Iranian law says police can physically punish someone whom is crime is not approved by a court. Tehran prosecutor is not a court and cannot do this, as the chief police says. These are very basic regulations, which are not established in Iran.
To be honest, seeing this sort of things and hearing some people supporting these obvious illegal acts, I’m very happy that I don’t live in Iran, how sad is that!
-- Esfandiar ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

چه طور وقتی اینا جرم انجام می دن، هیچ دادگاهی از مظلوم حمایت نمی کنه اما حالا این طوری ریختن سرشون؟!
-- مسلمان ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

من هم با آفتابه هاش موافقم!
-- خبرگزاري آفتابه نيوز ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

در سرزمین های دور در اقلیمی بزرگ سلطانی حکومت می کرد.جناب سلطان هر از
چندی رئیس حکومتش را مورد نوازش پدرانه قرار می دادند.
رئیس حکومت هم وزیرش را مورد نوازش قرار می داد.وزیر هم معاونش را.
معاون هم استاندار واستاندار هم رئیس اداره و رئیس اداره هم کارمند اداره را و
کارمند هم زنش را!اخر سر کارمند و زنش با هم دو تا بچه دوقلو شان را مورد نوازش قرار می دادند.بچه ها از خونه می اومدن بیرون می رفتن مدرسه.اقای ناظم توی حیاط اهم اونها را مورد نوازش پدرانه قرار می داد و از حیاط می رفتن کلاس وتوی کلاس هم از معلم هم نوازش پدرانه دریافت می کردن.بچه های داستان ما با خودشون گفتن بزار بزرگ شیم یه روز همه را مورد نوازش قرار میدیم.
خلاصه بچه ها بزرگ شدن.یکی از اونها رفت توی اداره نظمیه تا زندانی ها را ادب کنه!
البته با نوازش!اون یکی بچه شد ادمی که توی کوچه و خیابون همه مردم را مورد نوازش قرار می داد.(یه جورایی همون نوازش پدرانه البته قوی تر تر شده!)
یه روز بچه اولی که رفته بود تو زندان وزندانی ها را شکنجه ببخشید نوازش می کرد
اومد بیرون رفت بچه دومی که سر چهار راه ایستاده بود مورد نوازش قرار داد.
داستان ما تموم شد.کلاغه هم رفت تو خونش کلی حال کرد.برنج اشو تو اب کرد!
-- night ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

با سلام
به نظر من با این حرکات نمایشی روز به روز مردم رو از خودشون بیشتر می رنجونند اخه تا کی؟
خورشید زیر ابر نمیمونه یه روزی همین جوونا تلافی می کنن
-- امین ، May 20, 2007 در ساعت 04:52 PM

با سلام. دوستان عزیز قانون حقوق بشر چیز بسیار زیباییست . خود منهم یک مجسمۀ کوچک لوحه حقوق بشر کوروش کبیر را دارم. اما آیا حقوق بشر به این اوباش اجازه میدهد بخاطر اینکه بیکارند , بی پولند و .... با نوامیس مردم بازی کنند ؟ آیا میدانید چند صد نفر از خواهران و مادران و دختران را بی سیرت کردند ؟
از کسانیکه که خارج گود نشسته اند تقاضا میکنیم حد اقل برای این افراد سنگ حقوق بشر را به سینه نزنند. آن خبرنگار عزیز از مشهد کاملا درست گفت. چون خودم ساکن مشهد هستم و با چشمهای خودم به عینه میبینم. مثل باند جعفر شیبک حرامزاده و ماجرای باغ آلو. این خبر نگار مسئول و عزیز ما اگر این مطلبو خوندن میتونن به همان زیبایی پیام اولشان این ماجرا را نیز تعریف کنند. حالا از بُعد دیگر قضیه :
سئوال بزرگی که بوجود میاد اینه که اگه واقعا پلیس اینقدر قدرتمنده پس چرا تا الان با اینها برخورد نکرده ؟ اینهم مشکوکه . پلیسی که وظیفه داره و بطور محرمانه بهشون ابلاغ شده که : خودتان را درگیر نکنید !!!!!! چطور یک شبه اینقدر قوی شد ؟
-- سیاوش ، May 21, 2007 در ساعت 04:52 PM

دادستان ! تهران در آن مصاحبه ی تلویزیونی ..به رضا شاه کبیر ضمن توهین..که من هنوز هم موافق توهین به هیچ حزب اللهی نیستم..نشان دادند که یک جهان سومی چگونه می اندیشد..
از اینکه بوق و کرنا به دست گرفته اید..و از شکل و شمایل اینگونه اعمال رفتار غیر انسانی..آنهم به صور مختلف ..که نشاندهنده ی کبر سن ماست...موذن شده اید...ضمن تاسف...اما....
با پیشگیری و مراقبت از امنیت جامعه ای که نیاز به مبارزه با هر هپلی و کپکی را دارد..موافقم..به نظر من هر مجرم متهم و یا هر متهم مجرمی را باید ..فقط به فقط ..زبان گویای قانون و آنهم به دست داور قاضی مبصری ..بی قصد و غرض.... به حکم و حکایت بنشیند.
-- رامین ، May 21, 2007 در ساعت 04:52 PM

من نمی دونم چرا بعضی از دوستان فک می کنن انتقاد از این حرکت با برخورد با اینگونه اشرار منافاتی داره؟ نمی شد اینهارا بگیرن اون هم نه در طرح ضربتی برای لاپوشونی برخوردهای کثیف فعلیشون بلکه هر مجرمی را به زمانش و در دادگاهی محکوم کرده و به سزای عملشون برسونن؟ زهر چشم گرفتن از یه خلاقکار آفتابه تو دهن کردنه یا حبس کردن؟ آیا جاهای دیگه دنیا مثل سوئیس هم با آفتابه فرو کردن تو دهن خلافکاراشون جامعشونو امن کردن؟ امنیت بالا بردن بیشتر کردن نظارت کلی و مجازاته که نیاز به این داره که مامورین عزیز تمام سال روی این متمرکز باشن نه روی تعداد تارهای موی بیرون اومدن از زیر روسری زنا. پس حالا که قرار بودجه صرف زدن تو سر معلمها یا زنان یا دانشجوها شه و نیروها مشغول شنود مکالمات اونها، بهتره سالی یه بار چارتا آدم بدبخت تابلو رو بزنن و تو بوق کرناش هم بکنن و باقی سال بپردازن به مسائل مهمتر و این اراذل اوباش زخمی رو ول کنن وسط ملت بدبخت.
-- دن سیفون ، May 21, 2007 در ساعت 04:52 PM

بهترین کاری که انجام شده تا حالا...دمشون گرم.ای ول
-- افشین ، May 22, 2007 در ساعت 04:52 PM

من با این کاملا" موافقم زیرا با وجود مسائل اینگونه و چهره های خشن و ایجاد نا امنی چهره شهرمان از اسلامی بیشتر نماد شهر های گانگستر ساز شبیه میشد.
-- سعید ، May 22, 2007 در ساعت 04:52 PM

واقعا بعضی از این اراذل را باید گذاشت بیخ دیوار
-- بدون نام ، May 22, 2007 در ساعت 04:52 PM

من با این طرح کاملا موافق بوده و به نوعی حتی حمایت هم می کنم اگر شماهم نگاهی سطحی به جا معه و وضعیت کنو نی اجتما عی داشته با شید با من هم عقیده خواهید شد.
-- nima ، May 22, 2007 در ساعت 04:52 PM

دور گردون گر دو روزیبر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دران غم مخورر
واقعا اسلام ناب محمدی داره جلوه و ماهیت خودشو نشون میده
-- کاوه آهنگر ، May 23, 2007 در ساعت 04:52 PM

من رو یاد زمان قجر و ناصر الدین شاه انداخت. تو این مملکت حتی تفکیک قوا هم صورت نگرفته مثل 200 سال پیش!
-- بدون نام ، May 23, 2007 در ساعت 04:52 PM

سلام دست همه درد نکند///
سوال من این است وظیفه پلیس چیست مگر کاری غیر از دستگیری تبهکاران و مجرمان است،همه ما در کاری که داریم باید وظیفه را انجام دهیم حال چرا کاری را که باید انجام دهیم اینقدر در بوق میکنیم من که نفهمیدم اراذل اوباش را هم باید کرد توی گونی و انداخت ته چاه همه هم قبول داریم حالا چرا توی محله ها میگردانیم و موضوع تبلیغاتی درست میکنیم من که نفهمیدم معنی این قدرت نمایی است یا میخواهیم افکار عمومی را متشنج کنیم یا مسائل حقوق بشر را تحریک کنیم گاهی فکر میکنم سازمان سیا در بعضی از سازمانهای کشوری شعبه ایجاد کرده.هر کاری که میکنید بکنید وظیفه تان است بابتش مالیات میگیرد حقوق میگرید خوب چرا برای یک تخم گذااری ساده اینقدر قد قد میکنید.
-- مسعود-تهران ، May 23, 2007 در ساعت 04:52 PM

من حتی به آدم بودن این اراذل شک دارم...این ها اگر انسان بودند چاقو و غمه به دست نمی گرفتند و توی مناطق مسکونی به جان و مال مردم آسیب نمی رساندند...
این مقدار خوشنتی که نیروی انتظامی به خرج می دهد به اندازه ی ذره ای از خوشنتی نیست که این ها طی مدت زندگیشان به خرج داده اند...
اصلا شما می دانید این ها چه کار هایی انجام داده اند؟
چند جوان را بدبخت کرده اند؟
چقدر به جامعه خسارت وارد کرده اند؟
می دانید مردم این محل ها از ترس این اراذل شب و روز نداشتند؟
می دانستید حتی مردم این محل ها جرات شکایت نداشتند در حالی که به مال و ناموسشان تجاوز میشد؟
اگر این ها را می دانستید اینگونه قضاوت نمی کردید
-- رضا ، May 23, 2007 در ساعت 04:52 PM

باآنچه که شما به عنوان ترويج خشونت انرا ميخوانيد موافقم اما با نوع رفتاري که با اين ادمها ميشود اصلا چرا که در تمامي دنيا جرم بيماري ست و مجرم بيمار است.ما حاصل آنچه که کاشته ايم را درو ميکنيم و آنکه باد بکارد توفان درو ميکند.اگر به دنبال مباحث روشنفکرانه هستيد کاري بس خطاست چرا که مادر جامعه اي زندگي ميکنيم که از مبحث امنيت بصورت واضح تعريف شده نيست.اگر شما مرتکب جرم شويد و کسي را در منسب قدرت داشته باشيد شرايط ازادي شما مهيا خواهد بود وگرنه کار شما با کرم الکاتبين است.بقياييم و بپذيريم در اين شرايط اجتماعي بايد با اين بيماري به گونه اي جدي بايد برخورد کرد.البته نيروي محترم انتظامي نيز بايد بداند حساب اين اراذل با خانمهاي به اصطلاح بد حجاب کاملا سواست.
-- ايراني ، May 24, 2007 در ساعت 04:52 PM

واقعا مسخره و احمقانه است که در قرن 21 ام یک چنین نمایشهای احمقانه و وحشیانه ای برای تأدیب مجرم به اجرا گذاشته شود . اصلا یک چنین اراذل و اوباشی با چنین مشخصاتی برای چی باید وجود داشته باشند ؟ پلیس و نیروی انتظامی تا حالا چی کار می کردند که این اراذل هر غلطی که دلشون می خواسته کردن ؟ مگه قضیه مال دیروز و امروزه ؟ مسلما نه! نمایشش مال دیروز و امروزه . راستش از دیدن این تصاویر بیشتر یاد این گروههای سکس فتیشیسم می افتم که از طریق خشونت و کارهای عجیب و غریب ارضا می شوند ! واقعا که چنین حرکاتی بیشتر برای یک حکومت فاشیستی مناسبه !
-- م .ن ، May 24, 2007 در ساعت 04:52 PM

در کشور های پیشرفته با افراد طبقه بالای جامعه اینگونه برخورد می شود( رجوع شود به فیلم تصادف 2005) حالا به بد رفتاری با اراذل گیر داده اید .....جناب رادیو زمانه ما میدانیم که اینها سربازان غرب در ایران هستند که پدرانشان 20مرداد را ساختند
-- خروس ، May 24, 2007 در ساعت 04:52 PM

در کشور های پیشرفته با افراد طبقه بالای جامعه اینگونه برخورد می شود( رجوع شود به فیلم تصادف 2005) حالا به بد رفتاری با اراذل گیر داده اید .....جناب رادیو زمانه ما میدانیم که اینها سربازان غرب در ایران هستند که پدرانشان 20مرداد را ساختند
-- خروس ، May 24, 2007 در ساعت 04:52 PM

ای کاش زودتر دنیا تموم شه
-- M ، May 24, 2007 در ساعت 04:52 PM

خودتونو بزارین جای خوانواده های قربانی ها بعد قضاوت کنید.دست پلیس درد نکنه.
-- Hadi ، May 25, 2007 در ساعت 04:52 PM

تنها بخش درست طرح تازه و مفهوم اصلی امنیت اجتماعی همینه
-- مهران ، May 26, 2007 در ساعت 04:52 PM

افرین بر نیروی انتظامی
-- رضا ، May 27, 2007 در ساعت 04:52 PM

من کاملا با این حرکت موافقم(خدا کنه این ترح هرسال فقط یکبار انجام شود)
-- Mersad ، May 27, 2007 در ساعت 04:52 PM

به نظر من مبارزه با ارازل و اباش کار خوبی است .
ولی کمی دقت کنید !

آیا تمام این افراد یا ارازل و اباش که دستگیر میشند گزینشی نیستند و چرا اینگونه و به این شکل تا حالا نیروهای انتظامی کجا بود اگر خودشان را به نفهمیدن می زنند پس چگونه هم اکنون به راحتی به صورت گزینشی برخی از این افراد شرور را پیدا کرده و کتک میزنند و نمایش می دهند . هدف از این کار نشان دادن قدرت به مردم کوچه و بازار است نه ارازل زیرا دقیقا چند وقت دیگر این ارازل آزاد شده و طلافی این کتکها را در دل من وشما خیلی راحت خالی میکنند و آن وقت اگر توانستید فقط باید التماس کنید بلای کمتری یا باج کمتری بدید زیرا خبری از نیروی قدرتمند انتظامی نیست (خلع قدرت) یک ضرب المثل میگه جوجه را آخر پاییز می شمارند ما مردم آخر کار می فهمیم که آن خنده ها وکف زدن برای پلیس چه بلایی به سر مون آورده بخدا شما نمی دونید که خود پلیس [...]
-- trex ، May 28, 2007 در ساعت 04:52 PM

هردم ازاین باغ بری می رسد
تازه تر ازتازه تری می رسد
واقعا سوال اساسی اینجاست آیانیروی انتظامی تاکنون خواب بوده است که نمی توانست باچنین اراذل واوباشی مبارزه کرده وآنان رادستگیرنموده وبه دادگاهها تحویل دهد؟
آیاچنین مبارزه ای نبایدهمیشگی ودائمی باشد؟پس چه شده که اکنون با چنین روش زشت وناپسندی عمل می کند؟
به نظر من فقط یک دلیل وجودداردوآن هم چیزی نیست جز قدرت نمایی برای سرکوبی جنبشهای حق طلبانه وآزادیخواهانه مردم ایران
-- سورنا ، May 28, 2007 در ساعت 04:52 PM

با سلام
تحليل خوب وروشنگري بود ،در پستي درهمين ارتباط به مطلب شما لينك دادم.
پيروز باشيد
-- ارتباطات ايده ال ، May 29, 2007 در ساعت 04:52 PM

با عرض سلام
واقع خون را نباید با خون شست بلکه با آب میشورن ولی اگر اون اشخاص گناهی رو مرتگب شدند نباید با چنین برخورد وحشیانه و دور از انسانیت با آنها برخورد می شود
-- fahim ، May 30, 2007 در ساعت 04:52 PM

آقا مسعود برو سواد یاد بگیر بعد بیا از اعمال کثیف نیروی افتضاحی حمایت کن.
نوشتی: "به نظر من بايد اعضاي بدن اين اشغال ها هم در بعضي موارد سخت مثل سوء قسط...."
-- Hamid ، Jun 2, 2007 در ساعت 04:52 PM

سلام. به نظر من این حکومت جز تینکه ما ایرانیان را کوچک کند هدفی ندارد. درود بر ایرانیان. در اهتزاز باد پرچم شیرو خورشید نشان ایران زمین
-- احمد جان از همدان ، Jun 5, 2007 در ساعت 04:52 PM

خیلی طرح خوبی است به شرط اینکه سراسرکشور اجرا بشود و بدون خشونت باشد با تشکر
-- مصطفی از عنبراباد ، Jun 6, 2007 در ساعت 04:52 PM

سلام- من برای آن دسته از دوستان و هموطنانم که با این طرح موافقند متاسفم چون خیلی سطحی نگر هستند. بیائید برای یکبار هم که شده تفکر کنید ببینید ریشه در چیست و آیا هدف از چنین رفتاری واقعا مبارزه با اراذل است !!!!! زنده باد ملیت ما ایرانیان - درود بر پارسیان و در اهتزاز باد پرچم شیروخورشید نشان کشور عزیزتر از جانم ایران.
-- احمد جان از همدان ، Jun 8, 2007 در ساعت 04:52 PM

خدا خیرتان بدهد.سرداران سرافراز ایران اسلامی.حسابی خدمت این بز مجه های کافر عربده کش برسید.شما نازک نارنجی ها و احساساتی که که فقط مشکل با اسلام دارید سعی کنید اون احساسات لطیفتان را کنترل کنید تا یک وقت سردیتون نشه.
-- بدون نام ، Jun 9, 2007 در ساعت 04:52 PM

be nazare man behtarin kar baraye takhribe yek jameh behtarin kar, az bein bordane nasel javan, va ehsas va atefeh ast. man as kharejeh Iran ke inha ro mibinam delam vaghean misozeh. Khanoom hayee mesle Atefeh khanoom bedonan ke in karha ijade div haee mikoneh ke hata be namoose khodeshon ham digeh ehteram nemizaran. In karha jameh ro na tanha eslah nemikoneh, balkeh ijade tanafore mikonana va fesad, vahshigari va oghdehe boodan ro ziad mikonan. shomaha bayad ba khord shodan sakhsiate ejtemaee be har dalili va be hardalili jelogiri konid choon adam bi shakhsiat va bi abero hich nadareh ke as dast bede va hameh kar khahad kard,
-- neda ، Jun 9, 2007 در ساعت 04:52 PM

سلام
چرا این سوالات را اول از یکی از دفاتر مراجع تقلید یا مسولین نیروی انتظامی نمی پرسید تا به همراه جواب ها در سایت قرار دهید؟
فقط نگوئید امکانش نیست که همه میدانیم هست!!!
ضمنا کسانی که علنی به مبارزه ی داخلی اقدام میکنن چه انتظاری باید داشته باشند؟
آیا هنوز باید به آن ها ترحم کرد؟
خدا اون روز رو نیاره ولی اگه من و شما یا ناموس های من و شما توسط این افراد مورد آدم ربایی دزدی تهدید تجاوز و .... واقع میشدیم آیا باز هم همین حرفا رو میزدیم؟
خوش حال میشم اگه به ایمیل من جوابتون رو بفرستین
-- پسر ایرونی ، Jun 10, 2007 در ساعت 04:52 PM

سلام.
شیلا خانم گرامی و تمام کسانی که هم نظر ایشان اند، لطفا بخوانند:
می گویید : همین ها! آیا منظورتان درست همین سه نفری است که چهره‌ی پیچیده از درد و رنج و وحشت و تحقیرشان را می توانیم به سختی تشخیص دهیم؟ پس اگر ادعانامه ی رسمی خود را مبنی بر جنایت این سه نفر بر علیه دختران بی پناه، در همین صفحه منتشر نکنید، بدانید که بی شرافت تر از آنانی هستید که دزدان واقعی‌ی شرف و حیثیت دختران ما هستند. رو کنید سندتان را بر علیه این سه نفر ، همراه با نام ونشان این سه نفر!

و اگر ندارید هیچ مدرکی را ، پس رسما در همین صفحه از این سه نفر و تمام خانواده های بی نام ونشان و کم سواد یا بی سواد یا بی اطلاع از اینترنت اینان عذرخواهی کنید و بدانید همین گونه رفتار من و تو ست که ستم را بر علیه دختران شریف ما و متهمین هنوز محکوم نشده ی ما،ژایدار می سازد، ستمی که امروز قربانیانش اینانند و فردا من و تو و فرزندان منو تو.
تازه عزیزان، سوراخ دعای اصلی را گم نکرده اید؟
دزدان شرف این ملت، واقعا این گونه مجرمان(در صورت اثبات جرم در دادگاه های صالحه) هستند؟
وا اسفا ازین گونه قضاوت. کاش اینترنت بما چیز های بیشتری می آموخت. بد نیست به متدولوِژی ویکی پدیای فارسی نگاهی بیاندازید تا با سری افکنده، قضاوت نکردن را از آن بیاموزیم.
شاد باشید، (هر چند شادی را از کسانی دریغ شده خواستید.)
-- بدون نام ، Jun 10, 2007 در ساعت 04:52 PM

بدانید همین گونه رفتار من و تو ست که ستم را بر علیه دختران شریف ما و متهمین هنوز محکوم نشده ی ما،ژایدار (پایدار)می سازد، ستمی که امروز قربانیانش اینانند و فردا من و تو و فرزندان منو تو.
-- رضا ، Jun 11, 2007 در ساعت 04:52 PM

لطفا اصلاح بفرمایید: ژایدار : پایدار

بدانید همین گونه رفتار من و تو ست که ستم را بر علیه دختران شریف ما و متهمین هنوز محکوم نشده ی ما، ژایدار (پایدار) می سازد، ستمی که امروز قربانیانش اینانند و فردا من و تو و فرزندان منو تو.
متشکرم، رضا
-- رضا ، Jun 11, 2007 در ساعت 04:52 PM

اگه پلیس عرضه داشت که این جوجه لاتها الان گنده لات نمی شدند حالا هم فقط یک نمایش قدرت برای ما و یک هشدار برای اراذل که حق حساب یادتون نره
-- reza ، Jun 14, 2007 در ساعت 04:52 PM

به نظر من بسیار بسیار کارشون درسته تا باشه از این کارا آسایش مردم تو تهران پاک از بین رفته شماهایی که اینقدر حرف مفت میزدین همین ها بودن که مزاحم ناموستون میشدن و شما همون موقع آرزو میکردین که کسی جلو این ها رو بگیره پس خواهشن مخالفان گه اضافه نخورند و بگذارند اینها به کارشان ادامه بدهند تا این قشر از جامعه ریشه کن شود انشاالله شاهین هستم از بروجرد
-- شاهین ، Jun 14, 2007 در ساعت 04:52 PM

عزیزم شما که اینقدر مدافع حضرات اراذل و او باش هستی اگه آپاندیست عود کرد و دکتر گفت بایستی با تیغ جراحی قسمتی از شکمت رو پاره کنیم چرا سریع علیرغم همه دردورنجش قبول میکنی چرا نمیگی حالا نمیشه بدون عمل و بدون تحمل درد یکاریش کرد, یا چرا وقتی پارچه ی لباس به خیاط میدی و خیاط با توجه به وضعیت شما قیچی رو بر جون پارچه میندازه اصلا صدات در نمیاد که ای بابا پارچمو چرا تیکه تیکه کردی. چون میدونی که عاقبتش خوبه و باعث ارامش روح و جسمته.
-- بدون نام ، Jun 17, 2007 در ساعت 04:52 PM

طرح بسیار خوبی هست
-- gf@yahoo ، Jun 18, 2007 در ساعت 04:52 PM

وقتی که به دختر خانواده ای جلوی چشم خانواده اش تجاوز میکردند کجا بودین؟؟؟
اگه جواب داری حتما بگو...
-- javad ، Jun 19, 2007 در ساعت 04:52 PM

-- بدون نام ، Jun 23, 2007

be nazare man in tarh khili khobe bayad arazel ra kosht

-- ali ، Jul 19, 2007

این کارها واسه عصر جاهلیت بود .کاش یه جوره دیگه مجازات می شدند

-- شراره ، Jul 19, 2007

من کاملا با این طرح موافقم . چطور وقتی این ادم های وحشی هزاران هزار زن و دخترو جوان های مردم و خلاصه همه را آزار دادن خوب بود. این دقیقاً همان رفتاری است که آنها با مردم کردن. این عدالت خداست. من دستان همه پلیسها را می بوسم. خسته نباشید شاید این طوری این جوونها سر عقل بیان

-- مریم ، Aug 8, 2007

خدا قوت ، كار جالبي است . نبايد قدرت نفس كشيدن را به اين ارذل واوباش داد.

-- بدون نام ، Aug 27, 2007

بس کنید دیگه .خجالت بکشید اگر همین اراذل و اوباش به خواهر .مادر شما گیر می دادند بازهم اینطور دم از آزادی می زدید .نیروی انتظامی داره با ارزشترین کارش که تا بحال انجام داده می کنه . بس کنید این حس آزادی خواهی مسخره رو که فقط بلدید شعار بدید .

-- خسته ، Aug 28, 2007

شما که دم از انسان دوستی میزنید بگیید چگونه میشد اوباشهایی که هیچ بویی از انسانیت نبرده اند وپاش که ببافتد به بچه ها هم رحم نمیکنند آدم کرد/

-- بدون نام ، Aug 31, 2007

از نیروی انتظامی متشکرم و کاملا با این طرح موافقم. شما هم کمتر گزافه گویی کنید

-- بدون نام ، Sep 15, 2007

ایول دمتون گرم خاستم بگم تا بدونید یه ملت پشتتونه به امید ایرانی پاک
فدای یکانه ونیروی انتظامی جمهوری اسلامی

-- یونس ، Sep 22, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)