خانه > وبلاگ زمانه > فلسفه رسانه > رسانه، فحشا و امر مقدس خانه > وبلاگ زمانه > وقايع اتفاقيه > رسانه، فحشا و امر مقدس | |||
رسانه، فحشا و امر مقدسمهدی جامیآقای شریعتمداری و دوستان ظاهرا یک نگرانی بزرگ دارند و آن گسترده شدن فحشا ست. فحشا حالا آنقدر گسترش پیدا کرده که چکمه های زنان هم باید فحشازدایی شود. دوستان فحشازدا سخت آماده اند که با همه انواع و اقسام فحشا بجنگند. فحشا چنان همه جا را گرفته است که آنها حس می کنند در فحشا غرق می شوند. باید کاری بکنند. فحشا نام دیگر افساد است. اول انقلاب مفسد فی الارض زیاد داشتیم و با یک حکم کلک اش کنده می شد. اما معمولا اهل سیاست بودند و از نخبگان دستگاه حکومت پیشین. حالا مساله فرق می کند. کار مفسدان دامن گرفته است. حالا هر کسی در مظان مفسد بودن است. از این رو، دوستان کیهانی که همیشه آماده دفاع از امر مقدس اند هر از گاهی دستها را بالا می زنند و کلمات خود را شلیک می کنند: سیاه (مثلا کارنامه و تازگی رسانه)، فاسد (معمولا به همه چیز از اندیشه تا رابطه)، چیزی نما (مثلا صوفی نما در این اواخر) و البته بدنام. می توان شریعتمداری را نوعی بازیگر دید و ارزیابی کرد. کسی که خود را به خواب زده و بیدار بشو نیست و وظیفه اش لجن مال کردن و به توپ بستن و ترور شخصیت و مرعوب سازی و خلاصه انواع خدمات امنیتی است. شاید هم واقعا همین است. اما برای من سوال این است که شیوه فکر کسانی مانند او چگونه است که این راهها برایشان هموار است. چگونه است که برایشان حذف کردن و از صحنه بیرون راندن و زمینه اقدام امنیتی و قضایی در مقابل کسانی فراهم کردن مشکل فکری و اخلاقی ایجاد نمی کند. آنها خود را چگونه توجیه می کنند؟ من بارها به این موضوع در چارچوب مانوی گری فکر کرده ام. مانی نفرت عجیب و درمان ناپذیری از جهان مادی داشت. این نفرت را در بیزاری از زن خلاص کرده بود. برای او زن مظهر جهان مادی بود. موجودی بود که عشق را بر می انگیخت و سبکی تحمل ناپذیر هستی را بر روی زمین تحمل پذیر می کرد. ناچار از چشم مانی که دوستار مرگ و هجرت از این جهان بود زن موجودی شیطانی به نظر می آمد. او به پیروان اش دوری از زنان را تکلیف می کرد. اما عجب آن است که پیروان او هنوز از پس نزدیک به دو هزار سال باقی مانده اند. در واقع زنان کودکان ناقص الخلقه ذهنی ای را تولید کرده اند که نمی دانسته اند قرار است بر ضد زن بیندیشند و زن را مظهر همه ناپاکی ها بشمارند. برای کسانی که جهان مظهر ناپاکی و مادیت سیاه و کور و چاه شهوات و رذایل است ( و بر اساس آن به راحتی می توان مثلا کل غرب را به قول ایشان «فاضلاب» خواند) امر مقدس به همان نسبت دور از دسترس و دیگر-جهانی و آسمانی است. آنها به عقیده ای دچارند که نه اسلامی است نه با هیج مرام مذهبی ابراهیمی پیوند دارد. آنها ادامه دهندگان راهی اند که پیامبر کذاب می رفت. آنها مانند همان پیامبر خود را نجات بخش جا می زنند اما منظورشان از نجات البته با نجاتی که در ادیان ابراهیمی هست زمین تا آسمان متفاوت است همانقدر تفاوت که میان محمد و مانی وجود دارد. اگر در دین محمد اصل بر روشنی و پاکی و برائت است در دین مانی اصل بر برائت نیست. همه متهم اند و ناپاک. باید خود را تطهیر کنند یا باید تطهیرشان کرد. خواهند یا نخواهند. باید پاکی شان محرز شود. اینهمه کلمات سیاه و خشن و بی نور ( فقط 10 بار «سیاه» در متن اخیر کیهان هست) بازتاب فکری است که در جهان هیچ سپیدی و نرمی و روشنی و نور نمی بیند. امر مقدسِ صاحبان این کلمات نصیب کمتر کسی شده است تا «نورانی» شده باشد. از این رو هر چه هست تاریکی است و سیاهی. همه متهم اند تا بیگناهی شان ثابت شود. محرز شود. کارخانه متهم سازی شباروز در کار است. بی وقفه. از اینجاست که ایشان بی واهمه ای هر کسی را که کوچکترین فاصله و تفاوتی از ایشان داشته باشد سیاه و بی نور و متهم به تمام آلودگی های ممکن می بینند. این است که بی واهمه ای می توانند هزاران نفر را هیچ بشمارند. خاصه اگر زن باشند یا به زنان اعتنا کنند یا از آنچه زن از دید مردمحور محرک آن است یعنی میل به کامجویی سخنی رانده باشند. در دیدگاه مردسالار و زن گریز و خواردارندگی زنان که ایشان را ست سخیف ترین کلمه سکس است. بدترین کار خودارضایی است. حتی بدتر از فریب و تحقیر و حق کشی و مردم سوزی و شکنجه و تهمت بستن و دروع گفتن و رشوه ستاندن و دین فروختن و اجبار کردن و تندی فرمودن و نسل و حرث را تباه کردن. اینها فحشا نیست. طبیعت سیاستی است که تعقیب باید کرد تا جهان از ناپاکی پردخته شود. مهم هدف است. امر مقدس، نورانی کردن جهان است با تهی کردن آن از فحش وجود کسانی که میل به این جهان دارند. این است که ایشان بی محابا همه را یه یک چوب می رانند. عدد برایشان مهم نیست. بگذار هزاران هزار باشد. چه باک. شمار برای آنها هیج معنایی ندارد. شمار برای دموکراسی بامعنا ست. برای کسانی که به فکر نجات نور از زهدان تاریک جهان مادی اند جماعت کثیر فقط یک مشت سیاهی اند که باید کنار زد تا نور جلوه کند. رسانه هم زن است. زیرا تکثیر می کند. رسانه موجود پلیدی است از روز اولی که به وجود آمده است. چه وقتی رادیو بود چه وقتی سینما شد و بعد تلویزیون و ویدئو و سپس ماهواره و سپس تر اینترنت. معنای فحشای اینترنتی چه می تواند بود جز آنکه نمایشگر کثرت است و تنوع است و تکثیر کننده این کثرت وحشت آور برای وحدت طلبان؟ برای کسانی که رسانه ایشان را پس می زند. رسانه در گوهر خود خواهان کثرت است خواهان شمار مخاطبان بیشتر است خواهان دامنگیری و فراگیری است. و این چیزی است که مانویان جدید بر نمی تابند. آنها یک رهبر و یک حزب و یک اندیشه و یک طبقه حاکم را بیشتر نمی خواهند. از این جا آنها در دوره مدرن با اصحاب قدرت روسی هم نزدیکی پیدا می کنند. رسانه برای آنها یک پراودا ست و مانند خود پراودا که به معنای حقیقت است باید بازتاب دهنده وحدت در اندیشه و آرمان و امر مقدس و فرامین رهبر باشد. تنها طالبان حقیقت واحد اند که با رسانه سر ناسازگاری دارند. آنها که می گویند حقیقت نزد ما و فقط نزد ما ست. ایشان با زن و هر پدیده ای که چون زن قدرت تکثیر داشته باشد در ستیز قرار می گیرند. امر مقدس نازا ست. یکی است و بس. کثرت مظهر شیطان است. از اینجا ست که برای آنان که از درک و شناخت کثرت عاجزند زن و رسانه مظهر فحشا می شوند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خدايا ايران را از شر اين احمق هاي جنايتكار حفظ كن
-- بدون نام ، Dec 18, 2007متن و تحلیل فوق العاده ای بود. موفق باشید
-- شیما ، Dec 19, 2007آيا آنچه شما مسلم گرفتهاید خود «مانوی» نيست؟ شما خود «شرّ»ی نيافريدهاید؟ شما خودتان را «دموکرات» و «زندوست» و «کثرتگرا».... معرفی نکردهاید و در طرف مقابل «اهريمنی» به وجود نياوردهايد که به هیچ کدام از این چیزها معتقد نیست؟ مگر فراموش کردهايد که اينها هم زمانی مانند شما حرف میزدند، در برابر شاه، و حتی زندان هم رفتند و شکنجه هم شدند، کاری که دست کم بسیاری از شما خارجرفتگان نکردهاید، و آنها حالا دارند نانش را میخورند! و خب، امروز هم مگر شما نان همين حرفها را نمیخوريد، به راحتی در کشوری دیگر بدون هیچ دردسری، و فردا عدهای ديگر، با همين حرفها بر گرده ملت نخواهند نشست؟ از خارج خواهند آمد و وزیر و کیل خواهند شد. از «مردم» و «زن» و «اکثریت» و «رسانه» و «حقوق بشر» سخن گفتن آسان است، اما خود شما در همین «زمانه» چقدر حقوق مخالفان خود را رعایت کردهاید. لابد می گویید با انتشار همين حرفها در زیر این نوشته؟ ... نه، عزیز. شما یک «ژورنالیست» حرفهای هستید که روزی با قاتلان تئو ونگوک و اعمال قیصر همدردی میکنید و روزی دیگر طرفدار حقوق زنان می شوید؟ راستی این مانویانی که شما نام بردید همهشان زن و بچه دارند و حتی دنبال صیغه و زنهای تازه هم هستند؟ نه بابا. اینها دست کم به این معنی زن ستیز نیستند. دست کم به قول خودتان خوانندههای شما همه فوق لیسانس به بالا هستند. حالا درست است که ممکن است بسیاری از آنها چیزی نگویند ولی می دانند کی چه کاره است. عزت زیاد
-- مش حسن ، Dec 19, 2007------------------------------
مهدی جامی: خوشحال می شوم نشان دهید که کی و کجا قائلان به اندیشه کیهانی در مقابل شاه حرفی زده اند از این جنس که امروز مطرح است. تا آنجا که تاریخ گروههای مخالف شاه نشان می دهد کمتر کسی از آنها به مساله دموکراسی و کثرتگرایی توجه داشته است. بازتولید شکنجه های زندان در عرضه جامعه و زندان مجازی درست کردن - که بخوبی در مقاله مهدی خلجی روشن شده است - هم ارزشی برای زندان رفتن آن سالها باقی نمی گذارد. در باره اینکه فردا چه خواهد شد اجازه بدهید فردا صحبت کنیم. کار امروز نقد رفتاری است که هم امروز مساله است. معطل گذاشتن آن به دلیل اینکه فردا هم همین خواهد بود شانه خالی کردن از کار نقد است که اساس هر تحولی است. در باره زن ستیزی هم عنایت شما به زن داشتن قیاس مع الفارق است. اگر استدلال شما را درست فرض کنیم به محض اینکه کسی زن گرفت از زن ستیزی می افتد و طرفدار حقوق زنان می شود. به همین ترتیب تکیه بر نظر مخاطبانی که نظر نداده اند و خاموشی آنها را مصادره به مطلوب کردن هم مغالطه است. در باره دموکرات بودن نیز بگذارید مینیمال باشیم و زمانه را دست کم به دلیل استقبال از منتقدان اش دموکرات بخوانیم. همین حد را هم کیهان انجام دهد یعنی نظرات ناقدان اش را منتشر کند من آن را قدمی به سوی رسانه شدن کیهان ارزیابی خواهم کرد.
جناب حسین شریعتمداری برای امر مقدس چند بار در زندانهای مخوف اسلام ناب محمدی به دختران باکره تجاوز کردی تا حکم اعدام جاری شود؟ آیا سیاهی در قاموس شما معنای یک رنگ را هم خواهد داشت؟
-- زندانی ، Dec 19, 2007رسانه به مثابه نوری است بر تاریکخانه اشباح که این ظلمت نشینان سخت از آن واهمه دارند و برای خاموشی آن هر جنایتی می کنند اینان غافلند که به عقل و علم آدمی نمی توان مبارزه کرد چندان که دوستان روس شان هم نتوانستند .
-- یوسف ، Dec 19, 2007آقای جامی ، از نوشته های مانی، چیزی خوانده اید؟
-- دانش آموز ، Dec 19, 2007-------------------
مهدی جامی: در کتاب «ادب پهلوانی» (نشر قطره، 1379) فصلی را به مانی اختصاص داده ام. دیده اید؟ در آنجا شرح بیشتری در تبیین نگاه مانی به جهان و از جمله به زن آورده ام. نظر غالب محققان این است که مانویت دبستانی عرفانی اما خالی از ذوق عشق است. خط فکر مانوی را در همه دوره هایی که عرفان به نحوی با سیاست آمیخته می توان دنبال کرد. چنانکه امروز. با اینهمه به نظر من بنیاد مانوی زن ستیزی تا اندازه زیادی ناشناخته است.
به هر حال انگلیس تجربه خوبی در استثمار داردو میداند توسط چه کسانی میتوان به ملت حکومت کرد.به نظر میرسد روسیه هم اخیرا وارد گود شده است.
-- م. از اصفهان ، Dec 20, 2007با توصیف شما از رفتار گونه ای امثال شریعتمداری موافقم ولی به گمان من منشا اعتقادی برای آن پیدا کردن شاید به معنای نادیده گرفتن عامل اصلی یعنی سیاست قدرت توتالیتاریزم شبه شیعی است.خیلی ها هستند که خالی از عشقند ولی لزوماً آدمکش نیستند.
-- علی اصغر رمضانپور ، Dec 20, 2007aaghaaye jaami,
adabetaan raa eshgh ast.
hamin adab raa edaame dahid,
ensaaniyat adab mikhaahad, va shomaa be onvaane re,eese yek dam -o- dastgaahe mohem, be khoobi forootan boodid va az koore dar naraftid, che dar morede khode aaghaaye shariatmadaari va che dar morede doostaani ke be ta-ane va tamaskhor , va yaa naghde jeddi, comment gozaashte boodand,
ensaafetaan raa shokr,
hamishe een tor-tar baaghi bemaaneed.
AMMA 2 NOKTE:
1-be nazaram , vaz-eeyate amsaale aaghaaye shariatmadaari baayd tarkibi az TAGHAL-LAA BARAAYE BAGHAA va NEGAAHE MAANAVI BAASHAD,
yani , nazare aaghaaye ramezaan-pour ham baayd dar raftaar-shenaasiye een goone makhlooghaat, morede hatman matrah baashad.
eenaan be shed-dat az "YOMA- TOBLAS-SARAAER- eshaan dar khafaa bar khod milarzand va man sokhane shomaa raa dar mourede afraade saadegh tare een teep , mitavaanam saadegh bebinam , na aanaan ke dasti dar tasmim giri haa daarand ,
een haa deegar naa-khod-aaghaah , maanavi amal nemikonand , balke aagaahaane baayad ghesse sare ham konand, taa bemaanand
2- az dooste azizeman aaghaaye MASH-HASAN aajezaane davat konid ke dar maghaale -ee nazaraate khod raa bishtar sharh dahand va een forsat raa be eeshaan bedahid ke be khoobi estedlaal biyaavarad , taa betavaan goft ke eeshaan vaght daashtand va tamaamiye sokhan raa goftand.
-- R ، Dec 21, 2007agar be ta-ane zan begoo-ee bishtar tozeeh bede , shaayd motevaj-jehe estedlaal haaye TOTOLOGIC-e khod (dar soorate vojod) beshavad va yaa motevaje shavad ke dar besyaari mavaared, aamele ravaani bar ed-de-aayash haakem boode , va na mantegh va amre vaaghe.
az por-goo-ee va PINGILISH nevisi ozr -khaaham , raahi deegar nadaashtam.
Ezzate hamegi ziyaade baad.
----------------------
مهدی جامی: همانطور که نوشتم هم ناقدانی مانند مش حسن و هم دوستان دیگر می تواند مقاله بدهند تا در زمانه منتشر شود. راه بحث بسته نیست.
"رسانه هم زن است. زیرا تکثیر می کند. " جمله قشنگی است. اما زمانه چی؟
-- مخاطب ، Dec 21, 2007شما ظاهراً فقط به بعد زایشی و تولیدی و مثبت زن بودن توجه داری و این همان تکرار ایرادی است که به درستی بر دنیای سیاه و سفیدی کیهان وارد می کنی. در واقعیت چه می گذرد نیاز با ابتلا و آزمون و از همه مهتز رعایت اصل شفافیت دارد؟ آیا زمانه این اصول را به طور کامل رعایت می کند؟ تجربه شخصی من می گوید به طور جدی گاه می لغرد.
آری آقای جامی عزیز!
همه می دانیم که زن گاه برای پول بیشتر کرامت اش را هم ممکن است نادیده بگیرد. گاه برای رفاه بیشتر بچه را هم سقط می کند آن هم عمدا و به صورت جنایت آمیز. زن اصلا ممکن است خود را نازای نازا کند. ممکن است سلطه ورزی اش از مرد هم شدیدتر و خشن تر شود. زن ممکن است قاتل شود و به بدترین شکل ها هم مرتکب قتل شود. زن واقعاً هم ممکن است مرتکب اشاعه فحشا شود ...همین طور رسانه؟
---------------------
مهدی جامی: اینها که گفتید جای خدشه بسیار دارد (مثلا شما همه جا زن را تنها گرفته اید در حالی که سوی دیگر ماجرا مرد هم هست و معلوم نیست چرا مرد دیده نمی شود) ولی حتی اگر فرض کنیم حرف شما درست است با ارائه مثال و استعاره چیزی ثابت نمی شود. شما برای نمونه باید نشان دهید که مثلا زمانه جایی بچه اش را سقط کرده است یا خود را نازا کرده است یا کرامت اش را به قول شما نادیده گرفته است. ضمنا وجه شبه تمام نیست. یعنی رسانه از همه جهت مانند زن نیست. بعد هم اینکه بر فرض زمانه بد. این خوبی کیهان را نشان نمی دهد.