آسیب شناسی رسانه


پیرامون راه‌اندازی تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی
تلویزیون فارسی بی‏بی‏‏سی و چالش‏های پیش‏رو

برای من که سالهاست با بی‏بی‏سی از "دور، نزدیک ، بسیار نزدیک و بسیار دور" همراه بوده ام، آغاز به کار تلویزیون فارسی رخدادی خجسته به شمار می آید که طبعا تاثیر خود را بر فضای رسانه ای کشور و بازار آن خواهد گذاشت و به اعتقاد من به شرط استفاده بهینه از توانمندیها، فرصت ها و سیاست گزاریها و روش های بخردانه به سرعت می تواند عرصه رسانه های کشور را به ویژه در زمینه رسانه های تصویری به سمت حرفه‌ای تر شدن و تعاملی تر شدن پیش ببرد.



الگویی برای مدیریت نظرها در وب
شیوه‌نامه گاردین در مدیریت کامنت‌ها

گاردین -- ما از بحث، نقد و مخالفت استقبال می‌کنیم، اما مهم‌ترین امر برای اینکه سایت ما مکانی مناسب و مشوق برای شرکت همگان در بحث‌ها باشد این است که با اشتياق به موضوع مورد بحث بپردازند و از موضوع خارج نشوند. ما مطلقاً مشوقِ دشنام‌گويی و سوء استفاده‌ی بی‌فکرانه از فضای فراهم شده برای بحث و گفتگو نيستيم. حمله‌ی شخصی به دیگر نظردهندگان، یا نویسندگان مطالب هیچ جایی در یک گفتگوی انديشمندانه ندارد. به طريق اولیٰ، ما از نقد مطالبی که انتشار می‌دهيم استقبال می‌کنیم، اما ارايه‌ی مدام تصويری نادرست از سایت‌مان و نویسندگان سایت‌مان را تحمل نخواهیم کرد. به منظور ایجاد فضای مفیدی برای بحث و تبادل نظر و یادگیری، ما ميان بحث‌های سازنده و متمرکز و حمله‌های شخصی و مغرضانه تمایز قايل خواهيم شد.



نقدی بر حمله ایرنا به منتقدان کردان
ایرنا و «غائله رسانه ای» کردان

ایرنا می‌نویسد: «مدرک افتخاری ارایه شده از سوی وزیر کشور»! خوب است خود وزیر کشور رسماً گفته است مدرک ارائه شده جعلی بوده است. ایرنا هنوز راضی نمی‌شود در تیترش این عنوان «جعلی» را که عین عدالت و انصاف است بگذارد کنار مدرک. حالا این به گفته ایرنا «غائله‌ی رسانه‌ای» که در هر جایی که پاسخگویی به افکار عمومی و شهروندان عرف و قاعده باشد، امری است کاملاً طبیعی، به چشم ایرنا «غیر عادی» می‌آید. نتیجه چی‌ست؟ گروهی باید بروند تحقیق کنند تا «پشت صحنه» بررسی شود و «اهداف پنهان غائله» روشن شود.



وقتی چرخ روزنامه‌های ایرانی نمی‌چرخد

در روزهایی که تهران بودم، دو بار انتخابات انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران برگزار شد و در این دو بار فرصت پیدا کردم با ۶۰۰ - ۵۰۰ نفر از همکاران روزنامه‌نگار سلام و علیک کنم و با ۴۰ - ۳۰ نفرشان خوش و بش کنم و با ۲۰ - ۱۰ نفرشان بنشینم و گپ بزنم و وقت بگذرانم. دوستان روزنامه‌نگاری که من دیدم، حقوق چند ماهشان را طلبکار بودند. بعضی‌شان حتی یک بخش از حقوق یک ماه‌شان را گرفته بودند؛ مثلاً ۱۰ روز از خرداد و حساب و کتاب حق و حقوق‌شان از دست‌شان در رفته بود.



وقتی طنز ترسیمی، نمی‌خنداند

کاریکاتور همیشه نمی‌خنداند. ما کاریکاتوریست‌ها، خیلی وقت‌ها متخصص ایجاد سوء تفاهم هستیم. بعضی‌ها می‌گویند کاریکاتوریست یا کارتونیست، باید حق اهانت داشته باشد؛ باید بتواند به هر کسی و هر چیزی و هر اعتقادی حمله کند. اما وقتی کاریکاتور و یا به قول صحیح‌تر، کارتون در مطبوعات منتشر می‌شود، باید تابعی از اصول روزنامه‌نگاری باشد.



به اندیشه و تحقیق و تاریخ نیازی نیست

نه نامه‌ی اعتراض اتحادیه‌ی ناشران به وزیر ارشاد و نه هیچ یک از اعتراض‌ها و قهرهای جداگانه و گاه به گاهِ نویسندگان و مترجمان به وزارت ارشاد، خمی بر ابروی وزیر و اداره‌ی نیمه‌تعطیل کتابِ وزارتخانه‌اش نمی‌آورد. موضوع این است که ایشان به خوبی و بهتر از همه می‌دانند در اداره‌ی ممیزی کتاب وزارتخانه چه می‌گذرد. اگر به سخنان دو سه سال اخیر وزیر ارشاد و معاون فرهنگی‌اش نگاهِ دوباره بیندازید، می‌بینید که ایشان «صادقانه» عزم بر این کرده بودند که وضع نشر ادبیات، فلسفه، تاریخ و علوم اجتماعی و انسانی در ایران به چنین روز و حالی برسد.



نگاهی به فيلم فتنه
جنگ صليبی ويلدرس عليه اسلام

فيلم فتنه مطلقاً فاقد ارزش های هنری و سينمايی و تنها در حد يک موعظه سياسی، تبليغاتی و ايدئولوژيکی است که در کارزار تبليغاتی غرب عليه جهان اسلام ساخته شده است.
خيرت ويلدرس با ساختن اين فيلم، اروپایيان را به جنگ صليبی تازه‌ای عليه مسلمانان جهان فراخوانده است.



نوروز، احمدی‌نژاد و مارلون براندو

۱۸ دقیقه از ساعت ۹ روز اول فروردین گذشته و چشم میلیون‌ها ایرانی به شبکه‌های مختلف تلویزیونی دوخته شده بود تا با شنیدن صدای شلیک توپ از جعبه‌ی جادویی، آغاز سال جدید را جشن بگیرند و احیاناً هریک به فراخور اعتقاد خود، شکرگزارخدای خود باشند. اما شبکه‌های مختلف تلویزیونی هم‌صدا شده بودند تا یادشان برود سال تحویل شده است!



سانسور با روابط انسانی چه کرده است؟
خط زدن عشق و آغوش و بوسه

پنهان‌ کردن مشروع‌ترین رابطه انسانی و طبیعی‌ترین خواسته‌های سن و سال جوانی، جامعه ایران را به جامعه‌ای ریاکار تبدیل کرده است، با فرهنگ زیرزمینی پیچیده‌ای که به نام مقابله با گیربازار حکومت، در آن همه چیز مشروع است، از دست به دست کردن سی دی رابطه شخصی یک هنرپیشه تا فروش میلیونی و خیابانی صحنه‌های رابطه جنسی با دخترهای 13 ساله. تعدد زوجات به تعدد دوست پسر و دوست دختر تبدیل شده است و خیابان عشق، اگر مستقیم به رختخواب نرسد به هیچ جا نمی‌رسد.



اجازه دهید مردم تشخیص دهند

اصغر فرهادی - آقايان تازه از راه رسيده، سرتان را از زير برف بيرون بكشيد، اطرافتان را نگاه كنيد تا ببينيم باز روي اين برايتان باقي مي‌ماند كه در مصاحبه‌ها و گپ و گفت‌هايتان اعلام كنيد، ما در كشوري آزاد زندگي مي‌كنيم، از چه در هراسيد، مگر روز و شب از تريبون‌هايتان دم از فهم و شعور مردم و ملت نمي‌زنيد، اگر صادقيد، اجازه دهيد اندكي هم همين مردم فهيم و با شعور تصميم بگيرند چه ببينند چه بشنوند. چه كسي اين قدرت را به شما تفويض كرده كه شعورمندتر و فهيم‌تر از مردميد؟ كجاي قانون اين مملكت آورده‌اند كه ذائقه همه جمعيت كشور بايد ذائقه شما باشد.



خاموش کردن زنان

حقیقت اين است که مجله زنان با ارايه‌ی مقالاتی درباره‌ی بهداشت، آداب رفتار با کودک و همسر، مسايل حقوقی، ادبيات و دستاورد‌های زنان به آن‌ها احترام می گذاشت و کار آن‌ها را تجلیل می کرد. در يکی از مقالات اخير آمده بود که قوانينی که در کشورهای اسلامی به زنان موقعيتی نابرابر می‌دهند فاقد توجيه در شريعت اسلام هستند و می‌توان آن‌ها را تغيير داد. تنها تهديد روانی که مجله‌ی زنان ايجاد کرده بود مقابله با درک اقتدارگرا و ضد-زن رژيم از آسیبهای اجتماعی بود.



نشانه شناسی اپیدمی سانسور - بخش دوم
سانسور یک دستگاه نظام مند است

برخلاف نظری که سانسور را در جمهوری اسلامی صرفاً نتیجه باور های مذهبی یا خشک مغزی برخی جناح ها و یا حتی ترس سیاسی می داند، اسناد زیادی وجود دارد که نشان می دهد سانسور در ایران دارای یک مدیریت متکی بر آخرین دانش و فن آوری روان شناسی و مهندسی اجتماعی وحتی تکنولوژی های بازیابی و ردیابی اطلاعات در سیستم های اطلاع رسانی است.



روزنامه ای که ارگان دستگاه سانسور است

روزنامه کیهان به طور مداوم هرگونه تلاشی برای گریز از دایره سانسور را زیر نظر دارد و نه تنها به گزارش آن می پردازد بلکه از طریق تهدید یا هشدار دادن به مسئولان و با به انفعال کشاندن متهمانی که در جامعه سانسور زده امکان دفاع از خود را ندارند آنان را به «تصحیح» عملکرد خود یا حداقل سکوت وادار می کند.