تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

بدنام در پیشگاه جهان

عبدی کلانتری

روز گذشته (۲۳ سپتامبر ۲۰۰۹، اول مهر ۱۳۸۸) محمود احمدی نژاد در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک گفت: «ملت ایران با پشت سر گذاشتن انتخاباتی بسیار باشکوه و کاملاً آزاد، فصل نوینی را برای شکوفایی ملی و تعاملات گسترده‌تر جهانی رقم زده و با رأی قاطع، بار سنگین مسئولیت را بر دوش این‌جانب نهاده‌اند.»

تنها چیزی که باعث می شد حضار سازمان ملل به گفته‌های احمدی‌نژاد قهقهه نزنند، آن بود که شنونده‌ای در سالن باقی نمانده بود!

احمدی‌نژاد سخنانش را خطاب به صندلی‌های خالی تالار مجمع عمومی ایراد کرد. اکثر رهبران و نمایندگان کشورهای جهان به نشانه اعتراض به کذب حضور محمود احمدی‌نژاد در مقام رهبر مشروع با دیدگاه‌های معتبر، سالن را ترک کرده بودند.

اگر آقای احمدی‌نژاد برای کسب مشروعیت نزد جامعه جهانی به نیویورک آمده بود، سالن خالی مجمع عمومی از یک سو و حدود پنج هزار تن ایرانی معترض با پیراهن یا پرچم سبز بیرون ساختمان سازمان ملل از سوی دیگر، به خوبی نشان داد میزان مشروعیت و محبوبیت او و دولتش تا چه اندازه است.

از زمان بحران رژیم شاه در سال ۱۳۵۶ تا کنون چنین تجمع گسـترده‌ای از ایرانیان مخالف با دیکتاتوری در ایالات متحده سابقه نداشته است. امواج بزرگ سبز متشکل از هزاران هزار پیر و جوان ایرانی را دیگر نمی‌توان همچون دفعات قبل «دسته‌های صهیونیست» و «عوامل انقلاب مخملی» خطاب کرد.

محمود احمدی‌نژاد از «تحقیر انسان‌ها، تجاوز و اشغال‌گری و فریب‌کاری» انتقاد کرد و این رفتار را به کشورهایی نسبت داد که به زعم او، رهبرانشان ایمان به خدا و تعلیمات انبیاء را فراموش کرده‌اند. این سخنان را در حالی می‌گفت که نام خود او نزد شهروندان ایران و جهان تبدیل به نماد تجاوز، فریب، و تحقیر حقوق شهروندی شده است.

آقای احمدی‌نژاد که سخنرانی‌اش را با آیات قرآن آغازید، به نیابت ارباب و ولی نعمتش آیت‌الله خامنه‌ای - آیت‌اللهی که شکنجه را شرعی اعلام کرد و گفت اقرار اسیر علیه خود اعتبار و حجت فقهی دارد - در مقام معلم اخلاق جهانی بالای منبر رفت و برای بهبود اوضاع جهانی نسـخه پیچید؛ نسخه‌ای که به باور او «با اهداف خلقت جهان و انسان» منطبق است.

نخستین نشانه عوام‌فریبی درست آن‌جا آشکار می شود که رئیس یک کشور با لحن حق به جانب برای تمامی مصائب بشری دل بسوزاند؛ به جز درد و مسکنت مردم کشور خودش.

در همان اجلاس مجمع عمومی، معمر قذافی می‌تواند برای دموکراسی در فلسطین و آمریکا و لبنان سینه چاک دهد، اما پاسخگوی این پرسش بدیهی نباشد که چرا در لیبی هرگز انتخابات آزاد برگزار نشده است.

این رهبران «جهان سـومی» از تسلط ابرقدرت‌ها بر سازمان ملل شکوه دارند؛ اما خود که به این محل پا می‌گذارند، مجری یک نمایش روحوضی از شهیدنمایی و بی‌پرنسیپی می‌شوند.

این شهیدنمایی را اگر با وقاحتی جمع بزنیم که مدعی است «اهداف خلقت جهان و انسان» را هم بهتر از هر کس دیگری دریافته، آن‌گاه تعجب نخواهیم کرد که چرا حاضران مجمع عمومی تاب نشستن و گوش سپردن به هذیان‌های یک دماگوگ حرفه‌ای را نیاوردند.

نماینده حکومت اسلامی در پشت تریبون جهانی خود را قیم محرمان وانمود و گفت «سرمایه‌داری لجام‌گسیخته و بی‌عاطفه» محکوم است. او از «منطق نظامی‌گری» از «اندیشه لیبرالیستی» و «اهداف استعماری» آن‌ها انتقاد کرد و با غرور اعلام داشت «مارکسیسم به لطف خدا به تاریخ پیوسته است.»

برخی واکنش‌ها طبیعی است. اگر شاهد سخنرانی جلادی می‌شدید که از «زیبایی و مهرورزی برای آحاد ملت‌ها و انسان‌ها» و از «پاکی و عشق و علم و معرفت» داد سخن می‌راند، بدون آن‌که بخواهد حتی لکه‌های خون تازه را از آستین خود بزداید، بدون شک شما نیز تاب نمی‌آوردید و سالن را ترک می‌کردید.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

من از دادن رای به موسوی تبری میجویم و از خدای خود پذیرش توبه را می خواهم. به نظر من شما کسایی هستید که فقط به منفعت غربی ها فکر میکنید همانها که دستشون برسه و قدرت داشته باشند به ایران حمله میکنند . بعد به ما هم میگویید که توهم توطئه داریم. ما شاید مشکلات زیادی داشته باشیم ولی این مربوط به خودمان است . یک تار موی خامنه ای به خارجی ها می ارزد. من هم از نظام انتقاد زیادی دارم ولی از خارجی ها بدم می اید.
شما هم بهتر است به جای توجه به خواستی غربی ها خواسته های مردم مسلمان ایران را در نظر بگیرید.

-- م ، Sep 24, 2009

من از دادن رای به موسوی تبری میجویم و از خدای خود پذیرش توبه را می خواهم. به نظر من شما کسایی هستید که فقط به منفعت غربی ها فکر میکنید همانها که دستشون برسه و قدرت داشته باشند به ایران حمله میکنند . بعد به ما هم میگویید که توهم توطئه داریم. ما شاید مشکلات زیادی داشته باشیم ولی این مربوط به خودمان است . یک تار موی خامنه ای به خارجی ها می ارزد. من هم از نظام انتقاد زیادی دارم ولی از خارجی ها بدم می اید.
شما هم بهتر است به جای توجه به خواستی غربی ها خواسته های مردم مسلمان ایران را در نظر بگیرید.

-- م ، Sep 24, 2009

من هم با جناب" م" موافقم.. غربیها که هیچ .. همه کشورهای دنیا به منافع خودشلن فکر می کنند (مگر اینکه دیوانه باشند یا دروغگو). خیلی هم طبیعی است. موی سر هر ایرانی هم به غربیها و به همه آدمهای دیگر می ارزد . ولی خامنه ای و احمدی نراد آنقدر جامعه بین المللی رو با حرفهای بی سر و ته و غیر منطقی تحریک می کنند و بهانه میدهند دست بقیه کشور ها که به ایران حمله کنند واین چنین کشورومردم مسلمان ایران را تحت خطرقرار می دهند. تا کی مردم مسلمان ما باید ضرر ناآگاهی این افراد را تحمل کنند؟

-- negar ، Sep 25, 2009

آقای م مثل اینکه شما هنوز هم در موضع انکار دگراندیشان هستید. شما مطمئن هستید مردم ایران چه میخواهند؟ تظاهرات روز قدس و شعارهایشان هیچ مفهومی برای شما نداشت؟

-- زیبا ، Sep 25, 2009

حالا دیگه برای طرفداران دولت و ایدولوژی حاکم مد شده که بگن ما طرفدار آقای موسوی بودیم یا اصلاح طلب بودیم و بعد از اینکه فلان رفتار یا بهمان گفتار رو از طرف ایشان یا طرفداران ایشان دیدیم . دیگه طرفدار ایشان نیستیم.این تاثیر گذاری و نحوه انکار را ظاهراًآقای م تازه کشف کرده.بی خیال!... طرفداری از موسوی یا هرکس دیگه اهمیتی نداره تا موقعی که اونها به حقوق مردم بی تفاوت باشند.حالا اگه هرجی دوست دارین به اشخاص حمله کنید . ایده ها رو می خوای چیکار کنید.

-- ح ، Sep 25, 2009

فکر نمی کنم ترک کردن سالن کنفرانس از سوی رهبران کشورهای غربی به نشانه همبستگی با مردم ايران و دفاع از خون های به ناحق ريخته جوانان ايرانی باشد بلکه آنها بر اساس منافع سياسی دولت های خود و برای ايزوله کردن يک رهبر سياسی ناهمخوان با سياست های دول غربی دست به اين حرکت سياسی از پيش تعيين شده زدند. نبايد به اين ژست های سياسی نمايندگان دولت های غربی دلخوش بود.

-- وطن خواه ، Sep 26, 2009

من هم تصور ميكنم غربيها فقط به فكر منافع خودشان هستند ! اما تعجب ميكنم از رهبران ايران كه به فكر تنها موضوعي كه نيستند منفعت كشور ايران است ! آخر چه دليلي دارد كه بي جهت تشنج درست كنيم عليه كشور و بعد تمام انرژي و تلاشي را كه در راه آباداني كشور بايد صرف كنيم را مصروف روياروئي با قدرت هاي متخاصم كنيم ! يكي از اين حضرات دو آتشه طرفدار دولت به من پاسخ بدهند كه آيا به استقلال كشورهائي مانند تركيه ،مالزي ، ژاپن،كره ، آذربايجان ، و..... كه به سرعت در حال پيشرفت هستند خدشه وارد شده است!؟ خدايا ما را از اين كابوس چهارساله بيدار كن !

-- احمد ، Sep 27, 2009

من هم مبارزم. عکس من و پدرم 2 سال روی دیوار اطلاعات بوده به عنوان شخص تحت نظر. ولی در این همهمه ها شرکت نکردم چون دیدم که با مفسدترین ها نمیشود به جنگ فساد رفت.
من مبارزه می کنم بافساد.دزدی. ویژه خواری وویژه خواهی.تبعیض.دروغ.بی عدالتی.ظلم.خوردن حق من و هم وطنم.ولی در این مبارزات رهبران و سران دوطرف را گناهکار دیدم.طرفی که یکپارچه دزدوخائن بودند وطرف مقابل که 30 سال تمام مقابل این دزدهاسکوت اختیارکرده بود(اگرفرض کنیم خودش دزدی نکرده)
پس هردو طرف کثیف و گناهکارند

-- danial ، Sep 27, 2009

من هم مبارزم. عکس من و پدرم 2 سال روی دیوار اطلاعات بوده به عنوان شخص تحت نظر.ولی در این همهمه ها شرکت نکردم چون دیدم که با مفسدترین ها نمیشود به جنگ فساد رفت.من مبارزه می کنم بافساد.دزدی. ویژه خواری وویژه خواهی.تبعیض.دروغ.بی عدالتی.ظلم.خوردن حق من و هم وطنم.ولی در این مبارزات رهبران و سران دوطرف را گناهکار دیدم.طرفی که یکپارچه دزدوخائن بودند وطرف مقابل که 30 سال تمام مقابل این دزدهاسکوت اختیارکرده بود(اگرفرض کنیم خودش دزدی نکرده)

-- danial ، Sep 27, 2009

in safare ahmadi-nejad ghatan yek shekaste siyasee vaseh rejim eslamibood, hata esteghbale kamrange khode tarafdarane rejim dar foroodghah ann ra bekhoobi neshan dad.

-- ahmad ، Sep 28, 2009

این سفر احمدی‌نژاد قطعاً یک شکسته سیاسی واسه رژیم اسلمیبود، حتا استقبال کمرنگ خود طرفداران رژیم در فرودگاه ان را بخوبی نشان داد.

-- ahmad ، Sep 28, 2009

هموطنان خارج ما را كه در داخل هستيم درك كنند اينجا با نام اسلام و قانون اساسي بايد به جنگ استبداد و آدمكشان رفت.در اينجا نمي توان مانند بهرام مشيري حرف زد.سنگ بزرگ نشانه نزدن است با خواسته هاي كم مي توان به پيروزي رسيد. نبايد اشتباه مجاهدين خلق را در سال 60 تكرار كنيم كه شعارهاي تند داد و دست به اسلحه بردو خود را نابود كردنه ج.ا.ا

-- زيبا- شاهد عيني ، Sep 29, 2009

نکته ی مهم این است که این آقا ، معجزه ی هزاره سوم ، رئیس دولت کودتا بهتر است به مبارزه با شکنجه ، دروغ و تعرض حقوق شهروندان ایرانی بپردازد ، اصلاح جهان پیشکش

-- بدون نام ، Sep 29, 2009

نکته ی مهم این است که این آقا ، معجزه ی هزاره سوم ، رئیس دولت کودتا بهتر است به مبارزه با شکنجه ، دروغ و تعرض حقوق شهروندان ایرانی بپردازد ، اصلاح جهان پیشکش

-- بدون نام ، Sep 29, 2009

هر بار به رادیو زمانه ، نیلگون ، اندیشه و . . . سر میزنم چیزی که همیشه مزحک و مسخره به نظرم میاد ، کامنت هایی ست که از سایت های سپاه و بسیج و حوزه و مراکز وابسته به رژیم فاشیستی حاکم ارسال میشه . . . اما نویسندگان این کامنت ها اگر تنها مثل ابزارهای اجرایی این رژیم عمل نمی کردند و کمی اندیشه چاشنی اعمال روزمره خود میداشتند ، کمی به این تعارض می اندیشیدند که چرا کامنتهای (هرچند تکراری و سفارشی) آنها در کنار دیگر کامنتها ثبت میشود اما هیچکدام از نشریات و سازمان های ایدئولوژی ساز خط دهنده و خبرساز ایشان تحمل تنفس مخالفان خود را ندارند . .
چرا زندانهایشان را از اندیشمندان انباشته اند ؟؟

-- حامی پارسا ، Oct 4, 2009

فرموده اند: من هم از نظام انتقاد زیادی دارم ولی از خارجی ها بدم می اید. بعد هم وطن دیگری گفته است: موی سر هر ایرانی هم به غربیها و به همه آدمهای دیگر می ارزد .
ببخشید، چرا؟؟؟ ... چرا؟ خیلی بدیهی است؟ نه آقا یا خانم محترم، خیلی بیمارگونه است! برای چی بدتان می آید؟ ما چرا یک مویمان به همه می ارزد؟ خونمان سرخ تر است؟ دروغ کمتر می گوییم؟ خیلی ملت پر کاری هستیم؟ خیلی محصولات گرانقدری تولید می کنیم؟ دنیا مدیون ماست؟ چیزی از معنویت به دنیا افزوده ایم؟ نه، هیچ کدام! ما یک ملت استبداد زده بد بخت هستیم که پشت سپر مقدسات قایم می شویم و جرات نگاه کردن به خودمان را نداریم. البته که سران کشورهای دیگر سیاستمداران ساده ای بیشتر نیستند ولی هر چه باشند نسبتا تحت کنترل مردم منطقه خودشان هستند و عامل آبادانی مملکتشان می باشند. خب اینها به چه چیز رئیس جمهور شما احترام بگذارند که بنشینند پای حرف هایش؟ عرضه ای دارد؟ ایده ای دارد؟ گذشته ای دارد؟ هیچی ندارد، پابوس تخت سلطان. درست است که سیاستمداران اگر پای معامله باشد با هر کسی می نشینند ولی نظام مقدس خار و ذلیل تر از این حرف هاست که مجبور باشند از این اداها در بیاورند!
در آخر مطمئنید که منافع کشورهای خارجی با منافع مردم ایران در تضاد است؟ یعنی در این مثلث مردم-حکومت-خارجی ما مردم همیشه مجبوریم برویم طرف حکومت (حکومت قاجار، حکومت پهلوی، حکومت خمینی، حکومت خامنه ای و لابد بعدی که حتما بدتر است!) چرا؟

-- ممدآقا ، Oct 14, 2009

جنبش سبز فاز مشروعیت زدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت ( تبریک ) ما اکنون وارد فاز فلج سازی شده ایم . تا سقوط دولت کودتا و برگذاری رفراندوم سراسری راه زیادی داریم .

-- liberal ، Oct 20, 2009

i agree with mammad agha opinion about
iranian,as long as we think a murdere like khamanaei is better than a non iranian,then
iranian deserve what they get

-- fatemeh ، Oct 23, 2009

دوستان گویا بسیجی ها هم وارد گود شده اند تا حرف بزنند! خب البته این خودش خیلی خوب است! آما یادتان باشد که در تاریخ ایران و جهان ما تا کنون دشمنی به اندازه ی خمینی و خامنه ای و روحانیت مگر دو سه استثنا نداشته ایم و فکر می کنیم نخواهیم داشت! زیرا حتا صدامیان که با ما بصورت اشد مکافات و مجازات وارد شدند حتا قابل مقایسه هم با بسیجیان و پاسدارانی نبودند که به جان ما افتادند، احمدی نژاد که فقره ای نیست، این همه آوازها از ذهاک زمان است و آن دیگری که مرد و ساقط شد! اما گوشزد کنم که ایران هوشیار باشد و هیچ شعاری بغیر از مرگ بر جمهوری اسلامی و زنده باد جمهوری ایرانی ندهد. سی سال است که مردم ما زیر نعلین آخوند ناپاک له شده است، سی سال است که برای ما هر صبح و شام جنازه می آورند، سی سال است که مرگ بر اسراییل می گویند، سی سال است که سنگسار می کنند، سی سال است که در ملا عام اعدام می کنند، سی سال است که جنگ می کنند، سی سال است که مرگ بر آمریکا سر می هند، سی سال است که ترور می کنند، سی سال است که ازاله بکارت می کنند، سی سال است که مرگ بر انگلیس می گویند، سی سال است که مرگ بر ضد ولایت فقیه می گویند سی سال است که در مقعد علی اکبر سیرجانی ها با آلات آلوده به سیانور تجاوز می کنند، و شنیده شده که برای سیامک پورزند که همین امروز صبح به بیمارستانش بردنند هم قرار است همین کار را بکنند، آری سی سال است که قتل عام می کنند، سی سال است که تک تک می کشند، سی سال است که شکنجه می کنند، سی سال است که اسلام بطور کامل در ایران اجرا می شود، سی سال است که در زندانهای حکومت الله تجاوز جنسی می شود، سی سال است که ما عزداریم، سی سال است که زنان ما نیمه مردانند، سی سال است که ما مرگ بر صهیونیسم می گوییم، سی سال است که ما چشممان را بر ضد بشری ترین و ضد ایرانی ترین حکومتهای همه ی تازریخ ایران و حتا دشمنان ایران همزیست بوده ایم. مردم ایران شما باید در روز قدس با استفاده از حربه ی دشمن ترین دشمن ایران یعنی جمهوری متجاوز و دروغگو ضد ایران استفاده کرده و این حکومت را برای همیشه از سر سفره ی تاریخ و تمدن و فرهنگ و هنر این مرز و بوم بیرون کنید.
...بر جمهوری اسلامی
زنده باد جمهوری ایرانی
لطفا در روز سیزده بدر آبان با خودتان بمب رنگ و قلم ماژیک بیاورید و مرگ بر خامنه ای را فراموش نکنید، مرگ بر روحانیت دولتی را ازیاد نبرید، مرگ بر خونخوار را در حافظه داشته باشید!
خصوصا زنده باد جمهوری ایرانی را هر کجا توانستید فریاد بزنید، بر خیابان دیوار و اتوبوس و خلاصه هیچ سطحی را بدون این شعار نگذارید!
دوباره گول نخورید، نه گول این و نه گول آن!
فقط دو واژه
جمهوری ایرانی!
شهیدان ، تجاوز شدگان را بیاد داشته باشید.

-- س از تهران

-- س از تهران ، Oct 26, 2009

لطفا ديگر اين مطلب را برداريد. خيلي بي مزه شده. مدتهاست اين مطلب را نگه داشته‌ايد ولي ظاهراً مراجعي ندارد. من روزهاي اول آن را خواندم و همين كامنتها بود هنوز هم به آنها اضافه نشده است.

-- شاه ، Oct 27, 2009

2001 era air work union

-- bradburngr ، Nov 5, 2009

نخستین کامنت در 24 سپتامبرگذاشته شده و الان ساعت21:29 پنجم نوامبر است. این مطلب تا کی باید روی سایت باقی بماند؟

-- بدون نام ، Nov 5, 2009

این مطلب تا کی هست؟ تا وقتی که زمانه جیره می دهد. پرسش دارد؟

-- بدون نام ، Nov 7, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)