تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۸۵ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با شرش کلانتری

سینما بعد از طالبان

شهره جندقیان


شُرش م. کلانتری، فارغ التحصیل رشته کارگردانی از دانشکده فیلم و تلویزیون هلند در آمستردام است. در سال 1996 فیلم پایان‌نامه تحصیلی‌اش با عنوان «معنای شب» نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین فیلم کوتاه شد. این فیلم همچنین از طرف کمیسیون فرهنگی جامعه اروپا به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های کوتاه سال شناخته شد و در جشنواره کن به نمایش در آمد. شُرش، تحصیلاتش را در رشته «تهیه کنندگی فیلم» در دانشگاه کنکوردیا در مونترآل ادامه داد. او از سال 2004 از طرف سازمان ملل متحد به عنوان تهیه کننده تلویزیونی در افغانستان مشغول به فعالیت است.

برای شروع، ممکن است توضیح بدهی چه عواملی باعث شد که تصمیم بگیری به عنوان تهیه کننده تلویزیون برای سازمان ملل در کابل فعالیت بکنی؟

یک دوستی که در افغانستان کار می‌کرد، از من پرسید که آیا علاقه دارم به طور داوطلبانه به جوانان افغان آموزش فیلمسازی بدهم، من هم جواب مثبت دادم. ماهها بعد، از طرف سازمان ملل با من تماس گرفتند و خواستند که فعالیتم را به عنوان تهیه کننده تلویزیونی در کابل شروع کنم. من هم که کنجکاو بودم ببینم چقدر جامعه افغانستان پس از جنگ پیشرفت کرده و مردم چطور در آن شرایط زندگی می‌کنند، پیشنهادشان را قبول کردم. فرصت خوبی بود تا از نزدیک با جامعه و به خصوص هنر و سینمای افغانستان آشنا شوم.

در حال حاضر بر روی چه نوع پروژه‌هایی در کابل کار می‌کنی؟

یک برنامه هفتگی تهیه می‌کنم که تلویزیون ملی افغانستان آن را پخش می‌کند و همچنین تهیه فیلم‌های مستندی را که عمدتا در مورد طرح‌ها و برنامه‌های سازمان ملل در رابطه با بازسازی افغانستان است به عهده دارم.

آیا ممکن است به طور خلاصه درباره سینمای افغانستان، قبل و بعد از جنگ توضیح دهی؟

پس از سقوط طالبان، فیلمسازی به طور آشکار در افغانستان رشد کرده است. ولی اگر تاریخ سینمای افغانستان را با دیگر کشورهای منطقه مثل ایران و هند مقایسه کنیم، تاریخ مختصری دارد. طبق نظر کارشناسان سینما، سال1951 سال تولد سینمای افغانستان است، از آن تاریخ تا به حال تنها حدود ۴۰ فیلم بلند ساخته شده. حالا پس از ۴ سال که از براندازی رژیم طالبان می‌گذرد، فیلمسازان افغان هنوز در حال تلاش برای پیدا کردن حمایت‌های مالی برای فیلمسازی هستند. تعداد فیلم‌های کوتاهی که توسط نسل جوان فیلمساز و به طور دیجیتال فیلمبرداری می‌شوند بسیار کم است. تنها حدود ۳۰ تا ۳۵ فیلم کوتاه در سال که اکثرا از طریق سازمان‌های غیر دولتی و یا نهادهای بین المللی حمایت شده‌اند، ساخته شده است. در طول چهار سال گذشته تنها سه یا چهار فیلم بلند ۳۵ میلی متری ساخته شده است و به همین تعداد هم فیلم بلند دیجیتال گرفته شده. سال گذشته، دو فیلم بلند توسط کارگردانان افغان که از خارج از کشور به افغانستان بازگشته بودند، با سرمایه‌گذاری کشورهای اروپایی تهیه شدند. فیلمسازانی مثل صدیق برمک (با فیلم اوساما) و یا کارگردانان نوظهوری چون رویا سادات (با فیلم سه نقطه) ثابت کرده‌اند که سینمای افغانستان پس از طالبان رشد کرده است ولی به نظر من هنوز زود است تا درباره سینمای نوی افغانستان صحبت کرد.

شرایط فیلمبرداری در افغانستان با توجه به مشکلات امنیتی موجود چگونه است؟

هنوز در برخی از مناطق کشور امکان فیلمبرداری مشکل است ولی غیر ممکن نیست! حتی بعضی از فیلمسازان غیر افغان که بیشتر فرانسوی یا هندی هستند اخیرا درشمال افغانستان و حومه کابل فیلمبرداری داشتند.

از لحاظ امکانات مالی برای فیلمسازی، آموزش افراد تکنیسین یا تجهیزات فیلمبرداری چطور؟

در اینجا تجهیزات تکنیکی پیشرفته‌ای وجود ندارد. بیشتر وسایل و امکانات فیلمسازی برای تولیدات ویدیویی هستند و تعداد تکنیسین‌های آزموده فیلم بسیار کم هستند. دولت جدید با داشتن هزاران مشکل دیگر، وقتی برای فکر کردن به تهیه امکانات مالی برای فیلمسازان افغان را ندارد. در نتیجه بیشترین کمک‌های مالی برای تولید فیلم از نهادهای بین المللی دریافت می‌شوند و شرکت‌های فیلمسازی یا کارگردانانی هم که از خارج از کشور می آیند معمولا تجهیزات و تکنیسین‌های خودشان را به همراه می آورند.

استقبال مردم از تولیدات داخلی چگونه است؟ فیلم‌های غیر افغانی مثل فیلم‌های هندی یا هالیوودی تا چه حد بر سالن‌های سینماها غالب هستند؟

در کل کشور حدود ۲۳ سالن سینما مشغول به فعالیتند که حدود ۸۵ درصد آنها متعلق به دولت هستند. اکثراین سینماها فیلم‌های بالیوودی یا اکشن هالیوودی نشان می‌دهند. تماشاگران این گونه فیلم‌ها هم به طورعمده نوجوانان و جوانان هستند. چون همان طور که می‌دانید در بیشتر شهرهای افغانستان برق مداوم وجود ندارد و خانواده ها هم اکثرا از داشتن تلویزیون در خانه محروم هستند. در نتیجه تنها منبع سرگرمی برای بیشتر جوانان و نوجوانان، سالن‌های سینماها هستند که معمولا فیلم‌های سرگرم کننده بالیوودی را که در واقع اکثرا کپی فیلم های اکشن هالیوودی هستند نمایش می‌دهند.

فکر می کنی چطور می شود تماشاگران بیشتری را به دیدن فیلم‌های داخلی تشویق کرد؟

همانطور که گفتم تعداد تولید فیلم افغانی بسیار کم است. از این گذشته می‌دانید در بیشتر نقاط دنیا، تولیدات داخلی فیلم با مشکل رقابت با فیلم‌های هالیوودی مواجه هستند ولی این بزرگترین مشکل جامعه افغانستان نیست و به نظر من زمانی که مردم امنیت و رشد اقتصادی را حس کنند، دوباره به سالن‌های سینما بر می‌گردند.

موضع نیروهای تندرو افغانستان در برابر سینما و فیلمسازی چگونه است؟

مسلما آنها سعی می‌کنند محدودیت‌هایی به‌وجود بیاورند ولی تا حال تلاش وزارت فرهنگ مانع ازفشار تندروها برای کنترل زندگی فرهنگی مردم است.

آیا در افغانستان مدرسه سینمایی هم هست؟

اخیرا در دانشگاه کابل رشته جدیدی با عنوان هنرهای تجسمی تدریس می شود که بخشی هم درباره فیلم و سینما است و چندین دوره آموزشی کوتاه مدت هم از طرف سازمان‌های غیر دولتی برگزار شده است. ولی تا کنون در افغانستان مدرسه سینمایی وجود ندارد. من فکر می‌کنم که اگر کسی جرأت کند و یک موسسه آموزش فیلمسازی درافغانستان تاسیس کند، بسیار موفق خواهد شد.

در آخر، ممکن است نظرت را درباره این که چه عوامل مهمی می‌توانند به پیشرفت تولید فیلم و در نتیجه فرهنگ فیلمسازی در افغانستان کمک کنند، توضیح دهی؟

سرمایه‌گذاری و آموزش صحیح می‌توانند شروع خوبی باشند. این امکانات به شرکت‌های فیلمسازی کمک می‌کند تا به طور منظم فیلم‌های کم هزینه تولید کنند و آنها را در جشنواره‌های جهانی نمایش بدهند. زمینه ساخت فیلم کم هزینه در افغانستان هم به خوبی فراهم است و به نظر من فیلمسازان افغان خیلی خوب دریافته‌اند که برای فیلم‌هایشان بازار جهانی خوبی وجود دارد. از طرف دیگر افغانستان سرزمین زیبائی است با مناظر حیرت انگیز و دیدنی که برای دنیای بیرون هنوز ناشناخته است. برای همین به نظر من برای تهیه کننده‌ها می‌تواند خیلی جالب باشد که بر روی فیلم‌های نسل جدید فیلمساز سرمایه‌گذاری کنند و با معرفی این فیلمسازان آنها را در شناخت کشورشان به جهانیان یاری بدهند. این حرکت می تواند به بازگشت زندگی فرهنگی به افغانستان کمک کند.

*متن اصلی این گفت‌وگو را اینجا بخوانید

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

خسته نباشید چگونه میشه با ایشون ارتباط برقراکرد.

-- ع ازاد ، Nov 21, 2006

بنام خدا و باعرض سلام و ادب خدمت دوستان خوب ومهربانم ودوست عزیز وهنرمند کشورمان آقای ثرش کلانتری من افتخار می کنم که بعد از مدت ها مراجعه کردن به سایت های هنری افغانستان اسم یک شخص متخصص ومصاحبه با ایشان را دیدم که برای من خیلی خوشحال کننده است ، امیدوارم که موفق وموئید باشید .
من فکر می که سینمای افغانستان کاملا تقلیدیست ، درست است که متفکران چون ارسطو هنر را نوع تقلید خوانده اند که انسان بر حسب طبیعت خویش یک جانور مقلد است ، واز تقلید وتماشای دیگران لذت می برند .
اما مشکل اصلی اینجاست که هنر مندان که در کشور فعالیت می کنند و فیلم می سازند بلد نیستند چطور تقلید کنند ، وگر نه تقلید هم یک هنر است وهرکسی نمی تواند از پس این کار بر اید .
بنابراین به نظر من هنرمند کسی است که از خود خلاقیت نشان دهد ، چیزهای جدیدی خلق کند ، نباید یک فیلم هندی را که مردم ده بار دیدند برای بار ایازدهم او فیلم را به افغانی کپی کند ، مثلا داستان هردو فیلم یک داستان اما اینبار شخصیت های فیلم افغانی شدند .
پس با این حال برای تماشاچی خسته کننده است ومخاطبان به خصوصی را به خود جلب نمی کند .
در پایان برای جمع بندی سخن های دوست عزیزمان آقای کلانتر را تائید می کنم که ما کمبود نیروی متخصص داریم ، اما اگر همین نیرو های غیر متخصص هم کمی خلاقیت به خرچ بدهند کار های بهتری می توانند انجام دهند ، حد اقل کارهای مستند سازی .
باتشکر

-- احمد ، Jul 4, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)