خانه > رادیو سیتی > کارگردانان > نمایی از عنصر جنایت، ساختهی دیگری از فون تریر | |||
نمایی از عنصر جنایت، ساختهی دیگری از فون تریرسمانه خلیلیفصل یك: اروپا سهگانهی (تریلوژی) «اروپا» نخستین سهگانه از مجموعه سهگانههای لارس فون تریر، شامل فیلمهای عنصر جنایت (۱۹۸۴)، اپیدمیك (۱۹۸۷) و اروپا(۱۹۹۱) است. فون تریر با این فیلمها توانست نام خود را در میان كارگردانان صاحب سبك دنیا ثبت كند. «عنصر جنایت» نخستین فیلم داستانی و بلند اوست كه توانست نامزد نخل طلای كن ۱۹۸۴ و برنده جایزهی تكنیكی Technical Award همان سال كن شود. «اپیدمیك» كه ساخته ۱۹۸۷اوست نتوانست موفقیت فیلم قبلی را در كن كسب كند. اما در جشنوارهی كن در سال ۱۹۹۱ لرس فون تریر توانست با فیلم «اروپا» دوباره نظرات را به سوی خود جلب كند تا جاییكه علاوه بر نامزدی نخل طلای آن سال موفق به دریافت جایزهی ویژه هیأت داوران و جایزهی تكنیكی آن سال شد. اکنون فرازهایی از گفتههای لرس فون تریر در گفت و گو با مجلهی سینمایی شبکهی تلویزیون فرهنگی مشترک آلمان و اتریش را میخوانیم: آلمان نماد اروپاست لری فون تریر دربارهی داستان سهگانهی «اروپا» میگوید: «سه فیلمی كه من بهعنوان تریلوژی اروپا ساختم، كم و بیش داستان مشابهای دارند؛ یك ایدهآلیست كه وارد محیط خطرناكی میشود، در انتها خودش هم فاسد میشود. فیلم «اروپا» الهامی از رمان «آمریكا» نوشتهی كافكاست. البته ما داستان را وارونه كردیم. در رمان «آمریكا» یك اروپایی به آمریكا سفر میكند و در فیلم «اروپا» یك آمریكایی به اروپا یا در واقع به آلمان میآید. برای من بهعنوان یك دانماركی، آلمان و اروپا پیوند تنگاتنگی با هم دارند. وقتی دانماركیها می خواهند به اروپا سفر كنند باید از میان آلمان بگذرند. برای من هر امر تهدیدآمیزی در اروپا در آلمان خلاصه شده است. این واقعیتی تاریخیست كه آلمان و دانمارك اغلب با هم در جنگ بودند و هربار هم دانمارك بهسختی شكست خورده است. به همین خاطر نگاه ما به جنوب همیشه توأم با ترس است و برای همین هم در هرسه فیلم آلمان نماد اروپاست.»
دلم میخواهد از شیوههای سخت استفاده کنم لرس فون تریر دربارهی سویههای تکنیکی آثارش و دشواریهای بهکارگیری این روشها میگوید: بهعنوان فیلمساز همیشه دلم میخواهد در ساخت فیلمهایم از شیوههای سخت استفاده كنم. مثلاً در ساخت «عنصر جنایت» ما لامپهای سدیمی زرد بهكاربردیم كه اصلاً برای ساخت فیلم طراحی نشده بودند. اینها لامپهای خیلی بزرگی بودند، بههمین خاطر هم مجبور شدیم كه لامپهای خاصی را برای كارمان بسازیم. واقعاً كار فوقالعاده سختی بود، چون مشكل دیگری كه این لامپها داشتند این بود كه تا با آب تماس پیدا میكردند، میتركیدند و در تمام مدت هم در فیلم آب حضور داشت. راحتترین كار این بود كه در آزمایشگاه كار كنیم تا رنگ مطلوب را ایجاد كنیم، اما من شیوههای مكانیكی را به الكترونیكی ترجیح میدهم. در فیلم «اروپا» بهعنوان مثال یك نور خاص یا «بك پروجكشن» Back Projection (تكنیك پردهی آبی)هایی كه ما اغلب بهكار بردهایم، همگی حاصل كارهای مكانیكی و فیزیكی ما هستند و نه الكترونیكی و نه چیزی كه در آزمایشگاه انجام شده باشد. همه در هنگام فیلمبرداری در صحنه شكل گرفته است.
تماشاگر الزاماً نباید با ترفندهای فنی آشنا باشد لرس فون تریر در ادامهی ترفندها و شیوههایی که در ساخت فیلم اروپا و تلفیق فیلم سیاه و سفید با فیلم رنگی بهکار گرفته و توقعاش از تماشاگر میگوید: میخواستم فیلم «اروپا» یك فیلم رنگی باشد، اما نه مثل فیلمهای رنگی كه معمولاً میبینیم. به این دست فیلمها علاقهای ندارم. فكر میكنم اینطوری آدم خودش را راحت میكند؛ یك فیلم رنگی داخل دوربین میگذارد و فیلم سینمایی رنگی میسازد. همین. از آنجا كه به فیلمهای سیاه و سفید علاقه دارم، تصمیم گرفتیم كه به فیلم سیاه و سفیدمان مقداری رنگ اضافه كنیم، یعنی رنگ و سیاه و سفید را با هم تركیب كنیم. ما یك لانگ شات سیاه و سفید و یك كلوزآپ سیاه و سفید گرفتیم و این چیزیست كه ما «سوپر كلوزآپ» مینامیم، یعنی یك كلوز آپ رنگی. وقتی ما می خواستیم توجه تماشاگر را به چیزی یا شخصی جلب كنیم از رنگ استفاده میكردیم و اینكار را با یك بك پروجكشن(تكنیك پردهی آبی) انجام میدادیم.
چیزی كه در كار من تازه است یا قدری متفاوت از دیگران است، این است كه ما بك پروجكشن را بهصورت واقعگرا بهكار نبردیم، بلكه بیشتر بهصورت انتزاعی از این شیوه استفاده كردیم. مثلاً نمایی وجود دارد كه در آن مقداری خون روی شیشهی قطار میپاشد، این یك نورپردازی مضاعف به اضافهی بك پروجكشن است. در صحنهای شما از پنجرهی قطار داخل كوپه را میبینید، نگاه از كوپه رد میشود و شما میتوانید پلی را كه آن سوی دیگر است وهمین طور انعكاس پل را ببینید. در اینجا ما چهار لایهی تصویری داریم. برای من مهم نیست كه تماشاگر چنین چیزهایی را میداند یا نه، بلكه ترجیح میدهم نداند. در هر سه فیلم ایدهی هیپنوتیزم وجود دارد لرس فون تریر در ادامهی سخنانش به ایدهی هیپنوتیزم در سهگانهی اروپا اشاره میکند و میگوید:
در هر سه من فیلم ایده هیپنوتیزم وجود دارد . اینطوری بگویم كه فكر میكنم هیپنوتیزم و فیلم در كنار هم قرار میگیرند. وقتی شما در سینما هستید، انگار كه در حال هیپنوتیزم شدن هستید. نوركم میشود و تمركزتان كاهش پیدا میكند و[این است که] كم كم به حالت خلسه فرو میروید؛ بهخصوص زمانیكه فیلم را همراه با یك راوی میبینید. در «عنصر جنایت» هیپنوتیزم بخشی از داستان است، یعنی داستان كسیست كه هیپنوتیزم شده و دارد زندگیاش را روایت میكند. در «اپیدمیك» هم ما هنرپیشه را هیپنوتیزم كردیم و از او فیلم گرفتیم. اما من در فیلم «اروپا» یك گام جلوتر گذاشتم و ایدهی هیپنوتیزیم در این فیلم را به روشنی دو كار قبلی بهكارنبردم. مأخذ ترجمه: www.3sat.de/ard/kinomagazin/76396/index.html |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|