تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

جشنواره‌ی جوان رم

گزارش رادیویی محمد عبدی

ایتالیایی‌های پرشروشور در واقع فقط متخصص پیتزا و پاستا و قهوه نیستند، بلکه ید طولایی هم در برگزاری جشنواره‌های فیلم دارند.

Download it Here!

آنها با اینکه صاحب جشنواره‌ی کهنه‌کار ونیز هستند که قدیمی‌ترین جشنواره‌ی فیلم جهان است و بعد از کن مهم‌ترین آنها محسوب می‌شود، با این حال جشنواره‌ی جدیدی راه‌انداخته‌اند که در شهر رم، مرکز ایتالیا برگزار می‌شود و امسال پنجمین دوره‌‌ی خود را سپری می‌کند؛ جشنواره‌ا‌ی که سعی دارند با دست و دلبازی و خرج بسیار از ستارگان سینما تا مردم را به آن جلب و روزبه‌روز آن را بزرگ‌تر هم کنند.


«عرق سگی» ساخته‌ی حسین کشاورز، فیلمی که بدون مجوز در ایران ساخته شده است

امسال جشنواره با جنجال شروع شد. چون اهالی صنعت سینمای ایتالیا روز افتتاحیه به روی فرش‌های قرمز هجوم آوردند و آنجا تجمع کردند. آنها حتی روی فرش‌های قرمز در اعتراض به سیاست‌های دولت ایتالیا که بودجه‌ی سینما را کم کرده است نشستند. در نتیجه افتتاحیه با اختلال برگزار شد و شروع فیلم افتتاحیه هم دو ساعت تأخیر داشت.
این گروه عصبانی البته دیشب هم باز به محل برگزاری جشنواره که «روستای سینما» نامیده می‌شود هجوم آوردند و برای ساعت‌ها رفت و آمد را در جشنواره مختل کردند.

فیلم افتتاحیه‌ی این جشنواره، کارگردانی ایرانی‌الاصل به‌نام مسیح تاج‌ الدین داشت که فیلم اولش به نام «آخرین شب» با شرکت کیرا نایتلی ستاره‌ی مشهور سینما در بخش مسابقه و به‌عنوان افتتاحیه به نمایش درآمد.
فیلم قصه‌ی یک زوج به ظاهر خوشبخت در نیویورک امروز را روایت می‌کند که هر دو در یک شب به‌طور جداگانه درگیر وسوسه‌ی رابطه‌ با نفر دیگر می‌شوند.


امپراطوری تفرجگاه، فیلم تازه‌ی مارتین اسکورسیزی در جشنواره‌ی فیلم رم

فیلم آن‌چنان که باید مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت، در عوض فیلم «لطفا مرا بکش» بیشترین استقبال منتقدان را در پی داشت. یک فیلم سیاه و سفید به سبک تارانتینو که موضوع آن در یک کلینیک می‌گذرد. از آن نوع کلینیک‌هایی که در سوئیس وجود دارند و افرادی که بیماری لاعلاجی مثل سرطان دارند، می‌توانند بروند آنجا و خودکشی کنند.

فیلم مرگ را به هجو می‌کشد و شخصیت‌های خودش را در یک موقعیت فانتزی قرار می‌دهد که در آن معنای مرگ و زندگی به کل عوض می‌شود. یک فیلم دیدنی و حتی بهترین‌ فیلم‌ جشنواره‌ی رم امسال.


آخرین شب، ساخته‌ی مصی تاج‌الدین از مهم‌ترین فیلم‌های جشنواره‌ی فیلم رم

مستندهای رم هم سروصدای زیادی به راه انداختند. ازجمله مستندی درباره‌ی بی‌نظیر بوتو و یا مستندی کمدی درباره‌ی جرج لوکاس به اسم «مردم علیه جرج لوکاس» که فضای فانتزی و دیدنی‌ای درباره‌ی یکی از بزرگ‌ترین امپراتورهای هالیوود داشت.

مستندی هم درباره‌ی ایو سن لوران، طراح لباس بزرگ فرانسوی در جشنواره به نمایش درآمد که گنجینه‌ای از تصاویر و حرف‌های این طراح بزرگ را با تماشاگران قسمت می‌کرد.
تنها فیلم ایرانی جشنواره، «عرق سگی» نام داشت، کار حسین کشاورز که در نیویورک تحصیل کرده و نخستین فیلم خود را در ایران به صورت مخفی فیلمبرداری کرده است. این فیلم تصویری از مشکلات عشقی، جنسی و روحی جوانان امروز تهران را به نمایش می‌گذارد.

باید اضافه کنم که منتقدان ایتالیایی به نسبت برخورد مثبتی با این فیلم داشتند و فکر می‌کنم این فیلم برای مخاطبان خارجی بسیار جذاب‌تر از مخاطبان ایرانی‌ آن باشد.

فیلم «عرق سگی»، از اول بنای خود را بر مخفی ساخته شدن می گذارد. یعنی به طور غیر قانونی در ایران ساخته شود. براین اساس امکاناتی پیدا می‌کند که بتواند به شخصیت‌هایش بیشتر نزدیک شود و یا به چیزهایی بپردازد که در سینمای رسمی ایران امکان پرداختن به آن وجود ندارد. البته این خودبه‌خود می‌تواند برای فیلم یک حسن باشد، اما مشکل فیلم از آنجا آغاز می‌شود که شخصیت‌های پراکنده‌ی فیلم، چون فیلم شخصیت‌های خیلی زیادی دارد، جمع و جور نمی‌شوند.

در واقع فیلم به عمق شخصیت‌ها نفوذ نمی‌کند و آن‌چنان که باید نمی‌تواند تصویری زنده از آنها ارائه کند. البته همین تصویری که ارائه می‌کند، می‌تواند برای تماشاگری که چیزی از ایران نمی‌داند یا دانسته‌هایش محدود و اندک است جذاب باشد. برای اینکه تصویر دیگری از ایران می‌بیند، اما برای تماشاگر ایرانی و تماشاگر حرفه‌ای سینما شاید چیزی زیادی برای گفتن نداشته باشد. تماشاگر ممکن است فکر کند که چرا این شخصیت‌ها عمیق نیستند و همذات‌پنداری بین‌ آنها به‌وجود نمی‌آید. فیلم زندگی‌های مختلف آدم‌هایی را که در شرایط مختلفی هستند به شکل تکه تکه روایت می‌کند. مثلا یک مرد همجنس‌گرا که به خواست مادرش تن به ازدواج می‌دهد؛ یک دختر خواننده‌ی پاپ که مشکلاتی دارد برای خوانندگی‌ و ممنوع بودن صدایش و ... شخصیت‌هایی از این دست که در طول فیلم با آنها مواجهیم و با آنها پیش می‌رویم که البته در پایان هم بسیاری از آنها هیچ ارتباطی باهم پیدا نمی‌کنند. فقط شاهد برش‌هایی از زندگی آنها هستیم.

یک فیلم هم بود از کارگردان جوان کرد عراقی به نام فریبرز کامکاری: «گل‌های کرکوک» که درام به نسبت جذابی بود درباره‌ی وقایعی که برای یک دختر دانشجوی کرد در دوران صدام حسین اتفاق می‌افتد. این دختر دانشجو از ایتالیا برگشته و مشکلاتی با نیروهای امنیتی رژیم عراق دارد. فیلم به نسبت خوش‌ساخت است و نوید شاید نوعی سینمای تازه را در عراق می‌دهد.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)