خانه > رادیو سیتی > گزارش > آرامش وحشتزای پس از طوفان | |||
آرامش وحشتزای پس از طوفانامیر محمد بهرامی نواپس از یک هفتهی پرالتهاب در سینمای ایران و احضار بسیاری از دست اندرکاران سینمای ایران به دادستانی و وزارت اطلاعات، هفتهی گذشته هفتهی آرامی در این سینما بود. فیلمهای جدید اکران شدند و به ظاهر اتفاقی نیفتاد، اما اگر کمی حس ششم خود را به کار اندازید، میبینید که این آرامش پس از طوفان بسیار وحشت زا تر از آن جنجالهاست.کسانی که قدرت دستشان است سعی دارند برای دیگرانی که از سر صدق وارد قضیه شدهاند، خط و نشان بکشند و آنها را رسماً تهدید کنند. اتفاقات هفتهی قبل را بدون این تصویر وحشت نمیتوان زیر نظر نگرفت. تشكیل كمیته مشترك سینماداران و شورای عالی تهیهكنندگان برای مبارزه با بحران اقتصادی كمیتهی مشتركی مركب از نمایندگان انجمن سینماداران ایران و شورای عالی تهیهكنندگان جهت بررسی راههای برونرفت از بحران اقتصادی كنونی و جلوگیری از ورشكستگی سینمای ایران تشكیل شد. سیدغلامرضا موسوی، رییس شورای عالی تهیهكنندگان و توزیعكنندگان فیلم ایران ضمن اعلام خبر فوق افزود: در پی اوضاع نابهنجار و بروز بحران اقتصادی سینمای كشور، نشست مشتركی با نمایندگان انجمن سینماداران ایران آقایان نورپور رییس شورای مركزی، غلامرضا فرجی نایب رییس انجمن، محمدرضا صابری سخنگو و امیرحسین علمالهدی با اعضای شورای عالی تهیهكنندگان تشكیل شد. به گفتهی وی، در این نشست دلایل بروز بحران اقتصادی از منظرهای گوناگون و كارشناسانه بررسی شد و كیفیت فیلمها، ممیزی، دخالت عناصر غیرحرفهای و تكیه بر منافع كوتاهمدت، سرعت حضور فیلمها در نمایش خانگی، گسترش باشگاهها در دوایر دولتی، كاهش حمایت رسانهی ملی، سیاستهای غلط گذشته، عدم وجود تدبیر مناسب برخی ارگانها برای بررسی مشكلات نمایش از جمله مواردی بود كه در این نشست مورد بحث و بررسی قرار گرفت. موسوی افزود: مذاكرات انجمن سینماداران و شورای عالی تهیهكنندگان در نهایت منجر به تشكیل كمیتهی مشترك شد. این كمیته كه با حضور نمایندگان هر دو تشكیلات صنفی تشكیل خواهد شد، وظیفه دارد ضمن بررسی ریشهی بحران كنونی، با توجه به حاد بودن شرایط اقتصادی تولید و سالن، راهكارهایی سریع جهت جلوگیری از گسترش بحران و سمت گرفتن سینمایی كشور به سوی ورشكستگی پیدا كند. نمایندگان شورای عالی و انجمن توافق داشتند كه با تأكید بر تبلیغ همگانی در حمایت از تولید فیلم ایرانی و كاهش موانع آن، پیشنهاداتی برای تشویق جهت جلب مخاطب به سالنهای سینما اندیشیده شود. كمیتهی مشترك شورایعالی و انجمن همچنین وظیفه دارند تا سیاستهایی جهت ارائه به نهادهای بالادستی اتخاذ كنند. هرچند افخمی من را اذیت كرد، اما فیلم خوبی ساخت تهیهكنندهی «سن پطرزبورگ» گفت: فكر نمیكردم این فیلم تمام شود و حالا كه بعد از سه چهار سال این كار آماده شده است راحت سر به بالین میگذارم. حمید اعتباریان كه شامگاه ۲۰ مهر در مراسم فرش قرمز فیلم «سن پطرزبورگ» در تالار ایوان شمس سخن میگفت جای بهروز افخمی را در این برنامه خالی كرد و گفت: هرچند او من را خیلی اذیت كرد، اما فیلم خیلی خوبی ساخت. همچنین پیمان قاسم خانی نقش مؤثری در به سر انجام رسیدن این فیلم داشت؛ هم نوشت، هم بازی كرد و هم تمام كرد و تا آخرین لحظه با من بود.
وی خطاب به حاضران گفت: فیلم را ببینید تا بفهمید این بازیگران چه كار كردهاند. بهاره رهنما یكی از بازیگران این فیلم هم با بیان اینكه هشت ماه فیلمبرداری «سن پطرزبورگ» به طول انجامید اظهار كرد: سختیهای زیادی را تحمل كردیم و پیمان قاسمخانی هم تلاش زیادی كرد تا این فیلم به سرانجام برسد.تورج اصلانی، مدیر فیلمبرداری این فیلم با بیان اینكه خوشحالم «سنپطرزبورگ» رنگ پرده را به خود دید خاطرنشان كرد: این فیلم ارزشمند است و به مخاطب احترام میگذارد. امین حیایی دیگر بازیگر «سن پطرزبورگ» با بیان اینكه قرار بوده نقش اصلی فیلم را كه بعداً پیمان قاسمخانی ایفا كرد بازی كند گفت: به خاطر حضورم در سریال «كلاهپهلوی» نتوانتسم بیشتر از این در خدمت این دوستان باشم و در همین تایم كوتاه هم بسیار لذت بردم و دوستان خوبی مانند محسن تنابنده پیدا كردم. همچنین پیمان قاسمخانی كه هم نوشت و هم بازی كرد. ذره بین آقای وزیر اولین تهدید برای سینمای ایران از سوی وزیر مقهور معاون بروز کرد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به پرسشی مبنی بر زیرذرهبین بودن امضاكنندگان طومار خانه سینما و سرانجام اختلافات اخیر گفت: رسانهها از دامن زدن به این موضوع پرهیز كنند تا اختلافات با تدبیر برطرف شود.سیدمحمد حسینی در پایان نشست خبری هشتمین جشنواره بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا (ع) به برخی از سؤالات خبرنگاران پاسخ گفت. وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر سرانجام رابطه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه سینما گفت: مواضع وزارتخانه كاملاً شفاف و مشخص است و هر جا كه لازم باشد، مواضع رسمی از طریق معاونتهای وزارتخانه اعلام میشود.
حسینی ادامه داد: بنده نیز همواره در دسترس هستم و اگر سؤالی باشد، پاسخگو خواهم بود، اما اجازه دهید از آنجایی كه این نشست به جشنواره امام رضا (ع) اختصاص دارد، از پاسخ به مسایل حاشیهای صرفنظر شود. اگر رسانهها به این موضوع دامن نزنند، اختلافات با تدبیر برطرف خواهد شد. وبلاگ ترانه علیدوستی فیلتر شد اولین ترکشهای تهدیدها به ترانه علیدوستی گرفت و وبلاگش فیلتر شد. ترانه علیدوستی از اظهارات اصغر فرهادی کارگردان منتقد سیاستهای وزارت ارشاد در جشن خانه سینما حمایت کرده بود. وبلاگ ترانه علیدوستی در سرویس خدمات وبلاگی «بلاگفا» قرار داشت. سید محمد حسینی وزیر ارشاد در واکنش به وقایع جشن خانه سینما گفته بود: این که بعد از گذشت یک سال و خُردهای از داستان انتخابات یکی بیاید و با دستبند سبز برود بالای سن درست نیست. سال گذشته که این اتفاقات در مورد بعضی از هنرمندان افتاد، گفتیم اینها به هر حال روح لطیفی دارند و شاید بهطور عمیق وارد مباحث سیاسی نشدهاند اما الان دیگر اگر کسی بخواهد جنبش مُرده سبز را زنده کند، معنی ندارد. علیدوستی در بخشی از مطلبش در دفاع از اصغر فرهادی نوشته بود: یادم نمیرود جملهاش را که «خوب نگاه کنی میبینی که چند بار دراین فیلمنامه کلمه «حق» شنیده میشود، بارها شنیده میشود. از زبان خیلیها، هر کسی به قد خودش، در حد خودش، به زبان ناقص یا کامل خودش... هر کس به شکلی این واژه را میگوید.
پیش از اینکه آنها مهم باشند، واژه «حق» است که باید شنیده شود. ده بار. صد بار. آن قدر که یاد همه بماند.» این یکی از نخستین چیزهایی بود که از اصغر فرهادی آموختم که حق را باید آن قدر گفت که یاد همه بماند. نگفتن حق سخت است. درد دارد. به دل آدم میماند. حرف حق... قضاوت این که حرفی حق هست یا نه شاید کار هر کسی نباشد، اما این که انسانها حق دارند حرف بزنند را به قول خودش، یک بچه پنج ساله هم میفهمد. ترانه علیدوستی فرزند حمید علیدوستی، فوتبالیست قدیمی و مربی تیم فوتبال، متولد ۱۳۶۲ است و یک بار سیمرغ بلورین بازیگر نقش اول زن از بیستمین جشنواره فیلم فجر را کسب کرده است. حمایت همه جانبه از مدیر عامل درگیریهای بین خانه سینما و معاونت امور سینمایی زمانی وجههی تازهای به خود گرفت که گروهی از هنرمندان وارد میدان شدند و از دو طرف قضیه حمایت کردند. بهدنبال مسائل مربوط به جشن خانه سینما، بیانیههایی که میان خانه سینما، معاونت سینمایی و وزارت ارشاد رد و بدل شد که همگی ریشه در اختلافات یکسال و نیم پیش داشت، گروهی از هنرمندان و چهرههای اجتماعی وارد ماجرا شدند و هر یک با گرایش و دیدگاه خود، حامی طرفی شدند.
در این میان طرفداران دیدگاههای مدیرعامل خانه سینما در حمایت از مدیرعامل خود وارد میدان شدند و از محمد مهدی عسگرپور حمایت کردند، اما پس از انتشار فهرست دوم هنرمندان حامی عسگرپور، خبرگزاری فارس اسامی هنرمندانی را منتشر کرد که بیانیه حمایتی را امضا نکردهاند. در این میان و با انتشارفهرست سوم، ده نفر از این تعداد به امضاکنندگان پیوستند. با این حساب اسامی زیر که نامهایی چون ایرج قادری، محمدرضا شریفینیا، مسعود دهنمکی، ابوالقاسم طالبی، فرجالله سلحشورو محسن علیاکبری در آن به چشم میخورد، بیانیه حمایت از مدیر عامل خانه سینما را امضا نکردند. اما جز آنها که در ابتدا نامشان ذکر شد، مابقی سکوت اختیار کردند و له یا علیه هیچیک از طرفین موضع نگرفتند. از سوی دیگر اسامی تعدادی از هنرمندانی که طی سه نوبت، بیانیه حمایت از عسگرپور را امضا کردند به این شرح است: داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، رخشان بنی اعتماد، مجید مجیدی، عباس کیارستمی، مسعود کیمیایی، کیومرث پوراحمد، عزتالله انتظامی، کیانوش عیاری، پرویز کیمیاوی، محمدرضا اصلانی، فاطمه معتمدآریا، کامران شیردل، نورالدین زرینکلک، پرویز پرستویی، لیلا حاتمی، کمال تبریزی، رویا تیموریان، مسعود رایگان، محمدرضا موئینی، منوچهر محمدی.مرتضی شایسته، مجتبی راعی، تهمینه میلانی، رضا کیانیان، غلامرضا موسوی، رضا میرکریمی، همایون اسعدیان، محمد رحمانیان، عبدالحسن برزیده، منوچهر شاهسواری، محمدرضا دلپاک، محمدرضا مقدسیان، هایده صفییاری، کامبوزیا پرتوی، حسن حسندوست، محسن شاه ابراهیمی، کامران قدکچیان، بهرام دهقانی، رویا نونهالی، امیر اثباتی، مازیار میری، یداله نجفی، فرشته صدرعرفائی، محمدعلی سجادی، مونا زندی، مهرداد میرکیانی، داریوش فرهنگ، بهرام بدخشانی، ژیلا ایپکچی، مصطفی احمدی، علیرضا شجاعنوری، بهمن اردلان، نغمه ثمینی، آتوسا قلمفرسایی. ستایش از حمیت صنفی پس از امضای طومار بلندبالای سینماگران و هنرمندان در حمایت از مدیر عامل خانه سینما ،محمد مهدی عسگرپور در نامهای از اهالی سینما تشکر کرد. در این نامه آمده است: همكاران گرانمایه سپاس خدای را كه در میان همكاران هنرمند و منزلتشناسی حیات مدیریتی خود را سپری میكنم كه هر كدامشان باعث سربلندی كشورمان هستند. بدون شك حمایت روشن و منزلتمدار شما كار را برای من و مدیران بعدی خانهمان دشوار كرد. بیشك هركس كه علاقهای ولو اندك به سینمای ایران داشته باشد، از این همه صداقت و حمیت صنفی به وجد میآید. من نیز به درگاه خداوند متعال برای اعطای امكان شایستگی به خودم برای صداقت خدمت و برای پیوستگی پیروزی سینمای ارزشمند ایران اسلامی دعا میكنم. ذات كار و فعالیت صنفی سینما در شناخت، دستهبندی و اولویتگذاری نیازها و خواستههای فعالان عرصه سینما است و پس از آن تدوین برنامه و پیگیری و پایمردی برای اجرای آنها است. نیازها و درخواستهایی كه از حداقل تأمین رفاه اجتماعی چون بیمه بیكاری و از كارافتادگی (مصرح در میثاق ملی و قوانین موضوعه كشوری) آغاز و با تامین مؤلفههای امنیت شغلی پیوستگی و تا ضرورت مشاركت مؤثر در تدوین آییننامهها، مقررات و لوایح و طرحهایی كه به فعالیت سینمایی مربوط میشود، گسترش مییابد. همكاران ارجمندم، آنچه در طی این دو سال و اندی بر عهده هیأت مدیره خانه نهاده بودید با همفكری و هماندیشی، مدون و مستند شد. اندكی از آن به نتیجه رسید و انبوهی از آن بهرغم پیگیریهای مستند از مسئولان دولتی و عمومی بر جای ماند. برخی مسئولان خود را مستغنی از مشورت با صنف قلمداد میكنند و خواستهها و مطالبات صنفی را سیاسی تلقی میكنند. اینجاست كه باید با هوشیاری نقادانه بكوشیم تا با گفتار و رفتارمان خدای ناكرده به بدخواهان پراكنده در كمین سینمای انسانی و ارزشمدار ایران بهانهای ندهیم. سینمای ارزشمدار ایران برخاسته از اصول چهارگانه جمهوری اسلامی یعنی استقلال، آزادی، جمهوریت و اسلامیت است. به خود و همگان از جمله مسئولان دولتی و عمومی كه به وكالت، مسئولیت تدبیر جامعه را بر عهده دارند، سفارش میكنم كه مشورت روشمند در اموری را كه با معیشت و آینده شاغلان یك حرفه سر و كار دارد سرلوحه مشی و منشمان قرار دهیم. همكاران گرانسنگ؛ بار دیگر حمیت صنفیتان را میستایم. دیکتاتوری توأم با استبداد در فضای فرهنگی جواد طوسی منتقد سینهچاک مسعود کیمیایی در مورد فضای به وجود آمده در سینمای ایران به میدان آمد و فضای فرهنگی و سینمایی ایران را مورد انتقاد قرار داد. مطلب جواد طوسی را بخوانید: «نمیتوان برای نقد الگوی ثابتی مشخص کرد، نقد در فضای فرهنگی است که معنای خودش را پیدا میکند. باید قبل از اینکه «نقد» را به چالش بکشیم به آسیب شناسی محیط هنری و آثار هنری بپردازیم. نقد تنها در صورت رونق فضای فرهنگی است که میتواند اعتلا یابد، باید یک همفکری و همدلی عمومی ایجاد شود تا هم صاحبان یک اثر و هم منتقدین در نقطهای ایدهآل به هم برسند.
اگر انقطاع فرهنگی به وجود بیاید آن وقت فیلمسازان و به طور کل کسانی که اثری را خلق کردهاند دچار یک دیکتاتوری توأم با استبداد خواهند شد و آن زمان از دست منتقد کاری بر نمیآید. اصولا نقد تنها در فضایی فرهنگی نمو پیدا میکند نه در شرایط ضد فرهنگی. متاسفانه ما پاتوقهای فرهنگی آنچنانی نداریم و خیلی کم پیش میآید که منتقدان و صاحبان اثر رو در روی هم قرار بگیرند و جلسه نقد و بررسی داشته باشند. این اتفاق ممکن است فقط در برخی از جشنوارهها یا برخی فرهنگسراها یا تعداد اندکی برنامه تلویزیونی بیفتد. کسانی که دغدغههای فرهنگی دارند، نمیتوانند همدیگر را پیدا کنند چون چنین فرصتهایی خیلی کم فراهم میشود و استمرار ندارد. در این فرصتهاست که هم فیلمساز و هم منتقد میتوانند به شناخت درستی از هم برسند. وقتی صاحب اثری (چه درحوزه فیلم، سینما، مستند و تئاتر) منتقد را دشمن خود فرض نکند و بتواند در آن جلسه هم با او دیالوگ برقرار کند و هم تاب شنیدن انتقاد را داشته باشد این رابطه سیری تکاملی پیدا میکند و منتقد میتواند خلاقیتهای بهتری را از خود بروز دهد. عامل دیگری که در حال حاضر باعث شده در حوزه نقد دچار مشکل و دعواهای متعددی بشویم شکاف نسلی بین هنرمند و منتقد است. متأسفانه بین منتقدان جوان و هنرمندان دیالوگهای درستی برقرار نمیشود و افراد به واسطه اینکه سن منتقد کمتر از هنرمند است در مقابل او گارد میگیرند و یا حتی برعکس هنرمندان جوان در مقابل منتقدان پیشکسوت حالت تهاجمی دارند. اگر آن پاتوقهای فرهنگی به طور طبیعی نه تحمیلی وجود داشته باشد بستری به وجود میآید که این نگاههای انفعالی از بین برود و حتی کسانی که نسبت به سینمای ایران حس خوبی ندارند و آن را از لحاظ حرفهای قبول ندارند با این جلسات ملزم شوند که به فضای فرهنگی کشورشان اعتنای بیشتری داشته باشند. ضمن اینکه این تصور باید جا بیفتد که هر هنرمندی به منتقد نیاز دارد و این یک رابطه دوطرفه است. چندی است که این شرایط خصمانگیز به وجود آمده؛ یادم میآید که ما زمان قبل از انقلاب در حوزه نقد شرایط متکثری نداشتیم و افراد با وجود اختلاف سلیقه به یک تفاهم نسبی میرسیدند، اما الان هردو طرف در مقابل هم با یک گاردی حاضر میشوند و فقط به فکر تخطئه یکدیگر هستند. منتقد هم مانند هنرمند یک الگوست و ویترین جامعه محسوب میشود. اگر ضعفهای درونی داشته باشد دچار دافعه عموم میشود. از طرفی اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم منتقد اثری را نمیبیند که شایسته نقد باشد. در حال حاضر سینمای ما را فیلمهای مبتذل و به ظاهر خندهدار گرفته است، فیلمهایی که حتی ارزش دیدن هم ندارند چطور میتوان از منتقد انتظار داشت که مردم را دعوت به دیدن چنین فیلمهایی کند؟ این اشکال در سیاست گذاریهای سینمایی است که به حجم انبوهی از این فیلمهای نازل پروانه ساخت داده میشود و حالا وقتی سینما رو به نابودی رفت تازه به این فکر میکنیم که باید با این فیلمها مقابله کرد. به هر صورت هرچیزی یک ورودی و مبدا دارد. چرا باید اجازه ساخت به این فیلمها داد و بعد پشیمان شد؟ اینکه دیگر اشکال ما منتقدان نیست! البته این را هم بگویم که در همین شرایط هم برخی از منتقدان نگاهی آرمانگرایانه مفرط به این سینما دارند. نمونهاش میشود منتقد برنامه هفت (مسعود فراستی) که بخشی از موضعگیریهایش منطقی و برخی افراط گرایانه است. ما باید بضاعت حرفهای این سینما را هم ببینیم و بعد نظرات آرمانی بدهیم. در کل من این نظر را دارم که باید یک جور حس اعتماد بین منتقدین و سینماگران به وجود بیاید تا منتقدان هم بتوانند آثار مورد علاقهشان را انتخاب کنند و دربارهاش نظر بدهند. این اتفاق زمانی میافتد که آثاری که در این سینما نمایش داده میشود آثار ارزشمند و قابل دفاعی باشد وگرنه یک منتقد بیکار نیست که درباره آثار سوپرمارکتی جلسات نقد و بررسی برگزار کند.» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
سلام. از رادیو زمانه و آقای بهرامی نوا ممنونم
-- علیرضا احدی ، Oct 15, 2010مجموعه مقالات «سینمای ایران در هفته ای که گذشت» مرا بسیار علاققمند کرده به وضعیت سینمای ایران
باز هم ممنون
دست مریزاد
توفان یا طوفان ؟
-- بدون نام ، Oct 17, 2010_______________
هم توفان درست است و هم طوفان. چنانکه تهران و طهران هر دو صحیح هستند
فرهنگ زمانه