تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
سینمای ایران در هفته ای که گذشت

در حوالی روز ملی سینما!

امیر محمد بهرامی نوا

آرام آرام به روزی نزدیک می‌شویم که در تقویم روز ملی سینما نامیده شده است. از چند سال پیش که به این روز پیشوند ملی اضافه شده است، تا به امروز این جشن و حاشیه‌های آن آبستن دعواهای جناحی و غیرجناحی بوده است، طوری که سال گذشته این جشن برگزار نشد، چون دبیر جشن در گفت‌وگویی خصوصی تلویحاً به نگارنده گفت: «ما چطور می‌توانیم دور هم جشن بگیریم، در حالی که فرزندان این مرز و بوم در خیابان‌ها در خون خود می‌غلطند.»

این نگاه شریف مردمی کمتر میان مدیریت‌های این سینما یافت می‌شود. در این وانفسا البته سوال‌های متعددی هم می‌توان مطرح کرد؛ که مهم‌ترین‌‌اش این است که ما وقتی هنوز سینمای‌مان دولتی است و دست بخش خصوصی از آن کوتاه است، چطور می‌توانیم روزی را به عنوان روز ملی سینما بنامیم؟! این سوال و سوال‌های مشابه از ابتدای نامگذاری این روز در ذهن ما بوده و هنوز به آن پاسخی داده نشده است.

یک: اکران آتشکار مهم‌تر از نامزدی آن است

یکی از برکات این دولت ندانم‌کار این است که گریبان فیلمسازان را گرفته است. یک نمونه‌اش اکران فیلمهای توقیفی سال‌های قبل در جشنواره‌ی سال گذشته است و امید دادن به فیلمسازان جوان برای اکران فیلم‌هایشان. یکی از این فیلم‌ها «آتشکار» بود که با لحن طنز با مسئله‌ی نازایی برخورد کرده بود و تنه‌ای هم به جهان پس از مرگ می‌زد.


حمید فرخ نژاد در صحنه ای از فیلم آتشکار

البته محسن امیریوسفی کارگردان فیلم «آتشکار» که یکی از نامزدهای جشن خانه‌ی سینما هم هست، در این باره گفت: «اکران عمومی این فیلم برایم مهم‌تر از نامزد شدن است. نامزدهای جشن خانه‌ی سینما انتخاب جامعه‌ی اصناف سینمای ایران هستند و باید به این نگاه احترام گذاشت کما اینکه معتقدم داوری معمولاً سلیقه‌ای است و طبیعتاً عده‌ای از وضعیت انتخاب‌ها ناراضی هستند». امیریوسفی تصریح کرد: «نزدیک به ۳ سال از ساخت «آتشکار» می‌گذرد و این فیلم به‌رغم داشتن پروانه‌ی نمایش همچنان بلاتکلیف است و جایزه گرفتن یا نگرفتن این فیلم دیگر برایم چندان اهمیتی ندارد و مهم دیده شدن اثر از سوی مخاطبان عام سینما است.»

«آتشکار» به کارگردانی محسن امیریوسفی و بر اساس فیلمنامه‌ای از خود او با بازی حمید فرخ‌نژاد در دو رشته‌ی فیلمنامه و بازیگر نقش اول مرد نامزد دریافت جایزه‌ی چهاردهمین جشن خانه‌ی سینما شده است.

دو: همه علیه حوزه‌ی هنری

علیرضا سجادپور، مدیر کل اداره‌ی نظارت و ارزشیابی، در برنامه‌ی رادیویی «پشت پرده» که یکشنبه شب از یکی از شبکه‌های رادیویی ایران پخش شد، از برخورد جدی با حوزه‌ی هنری به دلیل کنار کشیدن از طرح اذان تا اذان خبر داد.

سجادپور در این برنامه‌ی رادیویی تاکید کرد: «به عنوان مدیریت سینمای کشور حتماً با حوزه‌ی هنری برخورد خواهیم کرد و از مسوولان بالاتر این نهاد پاسخ خواهیم خواست. ما به‌هیچ‌وجه تحمل بی‌نظمی را نداریم». حوزه‌ی هنری در کشور ما صاحب تعداد زیادی سالن نمایش است. سینما آزادی نیز جزو سینماهای حوزه‌ی هنری است که به اعتقاد کارشناسان سینمایی به دلیل عدم حضور در این طرح باعث شکست آن شده است.

این در حالی است که هفته‌ی گذشته تهمینه میلانی در گفت‌وگویی به‌شدت از حوزه‌ی هنری انتقاد کرد و گفت: «مشکل من با حوزه‌ی هنری به تکثیر غیرقانونی سی‌دی‌های «دو زن» بازمی‌گردد که حوزه‌ی هنری تنها حق پخش فیلم را در سینماها داشت و اجازه‌ی تکثیر سی‌دی‌های فیلم را نداشت اما بدون قرارداد و اجازه‌ی شرکای فیلم سی‌دی‌های فیلم را در شبکه‌ی نمایش خانگی پخش کردند و در واقع سی‌دی‌های غیرقانونی «دو زن» را بدون آن که ریالی به من بپردازند، پخش کردند. شکایت ما هم در این زمینه بی‌نتیجه ماند و هنوز نتوانسته‌ایم مطالبات خود را از پخش غیرقانونی سی‌دی‌های «دو زن» بگیریم.»

این در حالی است که مجید مجیدی با انتقاد از عملکرد حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی در بخش سینمایی، گفته بود: «در این سال‌ها بیش از ۹۰ سینما در اختیار حوزه‌ی هنری بوده که هیچ تلاشی برای بازسازی و احیاء این سینماها نکرده است. جا دارد برای سالن‌هایی که در اختیار حوزه است، فکری اساسی بشود تا در سال‌های آینده دچار فرسودگی نشوند.»

وی ادامه داده بود: «وضعیت سینماهای حوزه در سال‌های گذشته نشان داده که حوزه‌ی هنری میراث‌دار خوبی برای سالن‌هایی که در اختیار داشته نبوده است. حوزه‌ی هنری نه در عرصه‌ی مدیریت سالن‌های سینما و نه در عرصه‌ی تولید فیلم موفق عمل نکرد، آن‌چنان که سینما را در حوزه‌ی تولید نیز به تعطیلی کشید.»

بهروز افخمی هم حدود هشت سال قبل همزمان با کناره‌گیری محمدعلی زم، از حوزه‌ی هنری انتقاد کرده و گفته بود گروه فشار سینما سعی می‌کنند از منابع مختلف حوزه‌ی هنری حداکثر استفاده را بکنند،. او گفته بود: «با توجه به این که ذوق و استعداد بیش از هر چیزی در عرصه‌ی هنر لازم است، اما این گروه فشار از آن بی بهره‌اند، سازمان حوزه‌ی هنری، در هم خواهد ریخت. حوزه به یک سازمان بی‌خاصیت، پرخرج، تلف‌کننده‌ی مالیات و وقت مردم تبدیل شده و موجب تمسخر و انتقاد مخالفان خواهد شد و هیچ مدیر نابغه‌ای هم نمی تواند در مقابل حوادث آینده مقاومت کند.»

سه: این نوع داوری خجالت‌آور است

وقتی پای رقابت در میان است، شاکیان یک به یک سر بر می‌آورند. در همین باب علی معلم، تهیه‌کننده‌ی فیلم «آل»، با بیان اینکه این روند داوری اعتبار جشن خانه‌ی سینما را به شدت زیر سوال می‌برد، گفت: «این نوع داوری خجالت‌آور است.»


علی معلم، تهیه کننده فیلم آل

معلم ادامه داد: «من بعید می‌دانم داوران توانسته باشند همه‌ی آثار را به طور کامل ببینند، ضمن اینکه از نظر من فردی که در حرفه‌ای مشغول به کار است لزوماً داور خوبی برای آن بخش نیست. نادیده گرفتن بسیاری از فعالیت‌های سینمایی توسط هیأت‌های داوران تخصصی خجالت‌آور است، و به این شکل داوری آثار سینمایی ایران ساده‌انگارانه است. این مسأله قواعد خودش را دارد که باید رعایت شود.»

علی معلم در پایان یادآور شد: «من یک نکته را می‌خواهم بگویم و آن اینکه موسیقی، طراحی صحنه و لباس فیلم «آل» که در جشنواره‌ی فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت چرا در انتخاب‌های خانه‌ی سینما هیچ جایی ندارد؟ البته باز هم تأکید می‌کنم بحث یک فیلم یا دو فیلم نیست و کلاً این شیوه‌ی داوری، روش نامناسبی است. در یک جمله می‌خواهم بگویم که با این روند، اعتبار جشن خانه‌ی سینما به شدت زیر سوال می‌رود.»

چهار: خانم‌ها، آقایان، ناصر تقوایی!

نسل جوان فیلمساز از ناصر تقوایی، این استاد سینمای ایران با نشان آسیفا تقدیر می‌کند و پیامی سرراست را به سینمای ایران منتقل می‌کند. پیام این است: ناصر تقوایی، چهار دهه فعالیت و فقط شش فیلم بلند سینمایی. پیام از این سرراست‌تر؟! ناصر تقوایی در تمام این سال‌ها حاضر نشده قدمی از آن چیزی که ایده‌آل ذهنش هست عدول کند و خود را به ساختار بازار سینما – و نه هنر سینما – بفروشد. البته خودش می‌گوید نسخه‌ی زندگی‌اش را برای کسی تجویز نمی‌کند، چون نمی‌خواهد زندگی برای آنها سخت شود.


ناصر تقوایی

برای همین است که این نسل از استاد تقدیر می‌کند، از همان شش فیلمش. می‌دانید که این نسل با کسی رودربایستی ندارد. اگر فیلمسازی به دلش ننشیند، بیخود بر صدر نمی‌نشاندش. تا از کسی چیزی نیاموزد، خود را به او بدهکار نمی‌داند و ناصر تقوایی چه دریایی دارد برای آموختن به این نسل.

خودش در گفت‌و‌گویی می‌گوید:«به هر حال از این نسل جوان ممنونم که هنوز حرمت ما را دارند و گاهی به یاد ما می‌افتند که هنوز هستیم. من خیلی اهل این مجالس نیستم، ولی وقتی پیشنهاد می‌کنند نمی‌توانم جواب منفی بدهم. شاید اگر فیلمسازان نسل‌های دیگر من را دعوت می‌کردند نمی‌پذیرفتم. کسانی که سینما را دنبال می‌کنند و من را می‌شناسند دلایل آن را می‌دانند. از اینکه برای دریافت این نشان انتخاب شدم و اینکه فیلمساز خوش‌قریحه و دوست محترم من آقای کیارستمی قرار است این نشان را به من هدیه بدهد، خوشحالم.»

در بخش دیگری از گفت‌و‌گویش اشاره‌های درستی به ماجرای سینمای دولتی داشته است: «کسانی که مدیریت سینما را در وزارت ارشاد بر عهده گرفته‌اند زمانی خودشان فیلم می‌ساختند و تولیدکننده بودند. دعواهای صنفی تعطیلی سینما را در پی خواهد داشت. هرچه این سینما را دولتی‌تر کنند حاصل کار بدتر می‌شود. به عقیده‌ی من، دولت که از طریق وزارت ارشاد نظارت خود را به تولید آثار دارد، لزومی ندارد برای تولید فیلمی هزینه کند. این هم یک تجارت ریسک‌دار است، اما چون دولت این کار را انجام می‌دهد مدام فیلم بد ساخته می‌شود و برای همین دولت ضرر می‌کند.»

پنج: از کرامات دوباره‌ی شیخ ما

باز هم آقای رییس، نمک پراکند تا آش‌اش را بار دیگر از شوری نشود چشید. این بار جواد شمقدری دستور داده است که تشکیلات مقتدری در حوزه‌ی تهیه‌کنندگان از سوی نوچه‌ی رییس، علیرضا سجاد پور ایجاد شود. ایشان فرموده‌اند: «یک تشکل مقتدر و مسؤولیت‌پذیر در حوزه‌ی تهیه‌کنندگی تشکیل شود.» معاونت سینمایی با توجه به اهمیت نقش تهیه‌کنندگی در سینما، در نامه‌ای به علیرضا سجادپور، خواستار تاسیس یک تشکل فراگیر در حوزه‌ی تهیه‌کنندگی شد.


سید علیرضا سجاد پور و جواد شمقدری، رییس و معاون در کنار هم!ـ

در نامه‌ی جواد شمقدری خطاب به علیرضا سجادپور آمده است: «تهیه‌کننده مسؤولیت و مدیریت اصلی در چرخه‌ی تولید و نمایش فیلم سینمایی را برعهده دارد؛ چنان‌که می‌توان وضعیت سینمای ایران را ناشی از چگونگی عملکرد و مدیریت این گروه دانست.

وجود ویژگی‌های حرفه‌یی این صنف مثل توان مدیریت چرخه تولید و عرضه‌ی فیلم سینمایی، دانش و مهارت لازم و تجربه کاری، امری است بدیهی؛ اما مهم‌ترین عنصر، ویژگی‌های فرهنگی و برخورداری از دغدغه و مسؤولیت‌پذیری نسبت به مردم، آرمان‌ها و اهداف فرهنگی و انقلابی جامعه‌ی ایران اسلامی است. بر این اساس و با توجه به مسوولیت‌های فرهنگی ناظر به سند چشم‌انداز بیست‌ساله، تلاش کنید با تبادل و کسب نظرات همه‌ی دست‌اندرکاران حوزه‌ی تهیه‌کنندگی سینما، فارغ از دسته‌بندی‌های جاری، نسبت به تأسیس یک تشکل مقتدر و مسؤولیت‌پذیر و دغدغه‌مند نسبت به آرمان‌های نظام اسلامی ایران در چارچوب مأموریت‌های داخلی و بین‌المللی، هماهنگی و همکاری‌های لازم صورت پذیرد.

بدیهی است با توجه به نقش تعیین‌کننده‌ی‌ تهیه‌کنندگان فیلم سینمایی، ساختار نهایی این تشکل ‌باید مستقل از دیگر صنوف سینمایی باشد.» خدا به‌خیر کند. حالا صدای کام صنف تهیه‌کنندگان در بیاید باید تا هفته‌ی آینده منتظر بود و دید.

شش:یادی از مرحوم«زرشک زرین»

سال‌ها قبل با ابتکار دوستان خوبمان در انجمن منتقدان خانه‌ی سینما، بنا شد به بدترین فیلم هر سال سینمای ایران در قالب زرشک زرین جایزه‌ای اهدا شود تا مخاطب در تشخیص سره از ناسره دچار سردرگمی نشود. اهدا نشد و به قول معروف زیر آبش را زدند. حالا در این وضعیت اسفبار دوباره صدای همه در‌آمده است و یاد زرشک زرین مرحوم افتاده-اند.

در حالی که در ماه‌های اخیر افزایش اکران فیلم‌های سطحی در سینماها با انتقاد تند منتقدان سینمایی و علاقه‌مندان جدی سینما مواجه شده است ادامه‌ی اکران این فیلم‌ها باعث آغاز دور جدیدی از این اعتراضات به این نوع فیلم‌ها در سینمای ایران شده است. از سویی دیگر، افزایش نمایش فیلم‌های کمدی سطحی در شبکه‌ی نمایش خانگی نیز به این بحران دامن زده و باعث افزایش اعتراضات شده است. اکران فیلم «افراطی‌ها» که به اعتقاد منتقدان از همه نظر کپی فیلم «اخراجی‌ها» است باعث افزایش انتقاد منتقدان از فیلم‌های سطحی در سینمای ایران شده است.

نمایش این فیلم در بسیاری از رسانه‌های معتبر با واکنش تند منتقدان مواجه شده است. نویسنده‌ی هفته‌نامه‌ی «پیک سبز» در مطلبی با عنوان «باغ وحش شیشه‌ای»، فیلم «افراطی‌ها» را یکی از بدترین فیلم‌هایی دانسته که این روزها بر پرده‌ی سینماها قرار گرفته است. اما امیر پوریا از منتقدان شناخته‌شده‌ی سینما در یادداشتی که چندی پیش در ماهنامه‌ی سینمایی «همشهری ۲۴» منتشر کرد خواستار بازگشت زرشک زرین به سینمای ایران شد.

امیر پوریا در یادداشت خود به مخالفت‌های برخی در این سال‌ها بازرشک زرین اشاره کرده و احیای زرشک زرین را منجی بزرگ سینمای ایران دانسته است. ذکر این نکته ضروری است که حدود یک دهه قبل زرشک زرین بدترین فیلم سال از سوی منتقدان سینما به فیلم «شور عشق» اهدا شد، موضوعی که گویا با اعمال فشارهایی در سال‌های بعد تکرار نشد.

هفت: قواعد اسکار، قواعد ما

اسکار قواعد خودش را دارد. ماراتن شروع شد. مثل هر سال در این ایام که موعد معرفی فیلم به مهم‌ترین مراسم سینمایی جهان (اسکار) است، این حرف و حدیث‌ها پیش می‌آید. غافل از اینکه نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود مگر آشفتگی بیشتر سازمان و ساختاری که باید درست عمل کند.

در یک حساب سرانگشتی از همان ابتدا که روند معرفی به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا برای شرکت در مراسم اسکار در ایران آغاز شد تا به امروز، تنها در یک مورد توفیق داشته‌ایم و آن فیلم «بچه‌های آسمان» بود که به جمع پنج نامزد نهایی راه یافت. این یک حساب سر انگشتی است.


این در حالی است که بعضی‌ها اصلاً فیلمی از ایران را برای مراسم اسکار سال آینده مناسب نمی‌دانند. سید جمال ساداتیان، تهیه‌کننده‌ی فیلم «به رنگ ارغوان» در این مورد گفت: «اثر شاخصی در سینمای ایران که به نمایش عمومی درآمده باشد، برای حضور در اسکار امسال ندیدم. این تهیه‌کننده که سال گذشته عضو کمیته‌ی انتخاب نماینده‌ی سینمای ایران در اسکار بود، با بیان اینکه باید قبل از انتخاب، ظرفیت فیلم‌ها را برای حضور در چنین جایی بررسی کرد، اظهار داشت: «هر کشوری سعی می‌کند بهترین اثرش را به اسکار معرفی کند و فیلم باید شاخص‌های اولیه را برای معرفی داشته باشد تا جایگاهی کسب کند و من چنین ویژگی‌هایی را در آثار اخیرمان ندیدم.»

وی درباره‌ی دو فیلم خودش «به رنگ ارغوان» و «هفت دقیقه تا پاییز» گفت: «این دو فیلم قصه‌ی بومی دارند و برای معرفی مناسب نیستند. ساداتیان با بیان اینکه تنها صرف معرفی خیلی موضوعیت ندارد، اظهار داشت: تا آنجا که من فیلم‌ها را دیدم، اثر شاخصی برای معرفی به اسکار نداریم و با این وضعیت اگر نماینده‌ای نداشته باشیم، بهتر است.»

حالا با این اوصاف ما می‌آییم و جنجال به پا می‌کنیم که باید ارزش‌هایمان در مراسمی مثل اسکار رعایت شود. اسکار قواعد خودش را دارد، ارزش‌های ما طبعاً نمی‌تواند ملاک قطعی بردن جایزه‌ی اسکار باشد. مگر اینکه قصد داشته باشیم فیلم ایرانی به اسکار معرفی کنیم برای اینکه روی سن نرویم و جایزه هم نبریم. پس اساساً چه کاری است معرفی فیلم ایرانی به اسکار و این همه بالا و پایین کردن؟! در این مقطع بی‌تردید از تجربه‌های گذشته باید درس بگیریم، نه اینکه خودمان از نو چیزهایی را اختراع کنیم!

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)