خانه > رادیو سیتی > گزارش > آدمهای قرن ۲۱ در کشوری قرون وسطایی! | |||
آدمهای قرن ۲۱ در کشوری قرون وسطایی!امیر محمد بهرامی نواپس از اعتصاب نافرجام هفته گذشته و با آمدن ماه رمضان، احوالات سینمای ایران شکل و وضعی دیگر به خود گرفت، طوری که اگر کسی نمیدانست، تصور نمیکرد در این سینما قرار بود اعتراضی به ندانمکاریهای صنفی صورت بگیرد. جالب این است که پس از آن هیچ کس حاضر نشد دربارهی برگزار نشدن این گردهمایی حتی سخنی بگوید و اظهار نظر کند. به هر حال، با آمدن ماه رمضان و اجرایی شدن طرح اکران اذان تا اذان، حوادث دیگری در سینمای ایران رخ داد که در این هفته به آن می پردازیم. یک: اکران فیلمهای خاطرهانگیز در ماه رمضان وقتی صحبت از اکران شبانهی سینمای ایران در ماه رمضان به میان آمد، طرحی روی میز مدیر کل ادارهی نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی رفت که حکایت جالبی داشت. بر مبنای این طرح، سینماهای تهران در ماه رمضان و در اجرای بهتر طرح اذان تا اذان میتوانستند فیلمهای خاطرهانگیز را به نمایش بگذارند. منظور از فیلمهای خاطرهانگیز هم فیلمهایی بود که در دهههای شصت و هفتاد به نمایش درآمده و موفق بودند و نسل جدید آنها را روی پرده ندیده بود.
این طرح سر و صداهای زیادی را ایجاد کرد، طوری که در ابتدا با آن مخالفت شد، اما در ادامه اتفاقات دیگری افتاد و در پي اجراي طرح اكران برخي فيلمهاي دههی ۷۰، عليرضا سجادپور دربارهی فيلمهايي كه براي اين طرح تاكنون مجوز گرفتهاند، گفت: «تاكنون به غير از هفت فيلمي كه پيشتر اعلام شده درخواست نمايش فيلم ديگري به دست ما نرسيده است و همهي اين هفت فيلم، مجوز نمايش گرفتهاند.» سجادپور دربارهی نمايش فيلمهاي عباس كيارستمي گفت: «عليالظاهر فيلمهاي كيارستمي مشكلي براي نمايش ندارند. تاكنون هم خود كيارستمي درخواستي نداده وگرنه ما مشكلي با پخش فيلمهاي او نداريم.» هفت فيلمي كه تاكنون مجوز گرفتند، «مادر»، «دلشدگان»، «بانو»، «ناخدا خورشيد»، «اجارهنشينها»، «يكبار براي هميشه» و «هامون» است. در پی اجرای این طرح در هفتهی اول ماه رمضان، البته رفتارهای متفاوت و گاه متناقضی از آدمهای سینمایی و غیر سینمایی بروز کرد. حجتالاسلام سيدجلال يحييزاده دربارهی جلسهي كميسيون فرهنگي مجلس گفت: «برنامهي سينماهاي كشور در ماه مبارك رمضان تحت عنوان اذان تا اذان كه سال قبل نيز مطرح شده بود و با موضعگيري كميسيون فرهنگي مواجه شده بود و امسال هم همين مساله قرار است دوباره اجرايي شود، بحثهايي صورت گرفت كه قرار شد به وزارت ارشاد تذكر داده شود كه به مصلحت ماه مبارك رمضان و نظام و معنويات ما نيست كه به خاطر كسب درآمد سينما در ماه رمضان به اين شكل برنامهي از اذان تا اذان براي باز بودن سينماها اجرا شود.»
اما از سوی دیگر، سردار آزاد، مدير پرديس «تماشا» كه براي اولينبار طرح اذان تا اذان را اجرا كرده، استقبال از اين طرح را خوب دانست و گفت: «ميزان استقبال از اين طرح در سينماي ما خوب بوده و با گذشت زمان بهتر هم شده است. ما روز اول براي اين طرح ۳۵ تماشاگر داشتيم كه اين تعداد در روز دوم به ۵۰ نفر رسيده است.» وي گفت آخرين سانس اين سينما ساعت ۳۰ دقيقهی بامداد است و «از آنجا كه بهاي بليت در سينماي ما كمتر از ساير پرديسهاست، فروش بليتهاي طرح اذان تا اذان در سينماي ما به شكل تمامبهاست.» دو: مگر سينما كنترل نداردكه مردم از اذان مغرب تا اذان صبح فيلم نگاه كنند؟! خود سینماییها کم بودند، پای امام جمعهها هم به معرکه باز شد. واقعاً کشور باحالی داریم. هر کس هرچه از دهنش در میآید میگوید و هیچ کس هم پیدا نمیشود بگوید به شما چه ربطی دارد. در همین راستا، امام جمعهی مشهد دربارهی طرح اذان تا اذان در برخي سينماها گفت: «مگر سينما كنترل ندارد كه مردم بهجاي توجه به خدا، دعا، مناجات و ارتباط با خدا در ماه مبارك رمضان، از اذان مغرب تا اذان صبح فيلم نگاه كنند؟حجتالاسلاموالمسلمين سيد احمد علمالهدي، در خطبههاي عباديسياسي نماز جمعهی اين هفتهی مشهد، ادامه داد: بنده از مسوولان ميخواهم كه در اين شهر، رسماً جلوي اين كار را بگيرند، مگر انجمن سينمايي، قيم مردم است؟ مردم در اين ماه بايد دعا و مناجات كنند، آن وقت سرگرمي درست كردهاند كه مردم به خدا و قرآن توجه نكنند.» نمایندهی ولی فقیه در استان لرستان و امام جمعهی خرم آباد هم در نماز جمعهی این هفته با بیان اینکه این طرح در هنگام نماز در سینماها را به روی مردم باز کرده است، گفت: «ما تمام تلاشمان را انجام میدهیم که مردم را در ماه رمضان به مساجد بکشانیم و حال یک دستگاهی آمده و همهی تلاش خود را میکند که مردم را به سینما بکشاند.» در پی این سخنان، علی سرتیپی سخنگوی شورای صنفی نمایش هم به زبان آمد که: «نام و عنوانی که روی این طرح گذاشته شده از سال گذشته به صورت خودجوش به وجود آمده است. بعضی "اذان تا اذان" بعضی "افطار تا سحر" و برخی "طرح رمضان" و ... به آن اطلاق میکردند. در هر حال، منظور افزودن یک سانس فوقالعاده به سانسهای سینما بوده و مورد خاص و پیچیدهای در میان نبوده است ولی عناوین مطرحشده ایجاد شبهه نموده است. این طرح موضوع جدید و مربوط به امسال نیست. شروع آن مربوط به سال گذشته بوده، همچنین طرح فرهنگی موفقی هم بوده است. استقبال مردم از این طرح حاکی از این امر است. در سال گذشته اعتراضی به اجرای طرح نبود و هیچگونه آفت اجتماعی از این طریق ایجاد نشد. در این زمان (ساعت 22) برنامهی خاصی در هیچیک از مساجد و اماکن مذهبی برگزار نمیشود که این طرح موجب اخلال در آن شود، به جز فیلمها و سریالهایی که در شبکههای بیگانه و ماهوارههای خارجی به صورت شبانهروزی پخش میشود.» برخی از ائمهی جمعه روز گذشته در خطبههای نماز جمعه از این طرح انتقاد کرده و آن را طرح ضد مسجدی خواندند. حوزهی هنری سازمان تبلیغات اسلامی نیز اعلام کرده در طرح اذان تا اذان شرکت نمیکند. آدم شاخ در میآورد که امسال ده سال از آغاز قرن ۲۱ گذشته است یا هنوز در قرون وسطی هستیم؟! ما آدمهای دههی اول قرن ۲۱ در کشوری قرون وسطایی هستیم، احتمالا! سه: دق کرد، بناچار! هیچ خبری بدتر از خبر مرگ مردی نیست که از او یادگارهایی ارزشمند به جا مانده است. فرامرز فرازمند، تهيهكنندهی سينما، جمعهشب گذشته در منزلش درگذشت و صبح دوشنبه ۲۵ مرداد ماه در قطعهي ۸۳ بهشت زهرا به خاك سپرده شد. اين تهيهكننده كه متولد ۱۳۳۴ در ساري بود، در سن ۵۴ سالگي از دنيا رفت.
در مراسم تشييع فرازمند تنها چهرههاي آشناي هنري، پرويز نوري، امير سيدي، محمدعلي صفورا و مهدي كرمپور بودند. تهيهكنندهی فيلم «سنتوري» در قطعهي ۸۳ رديف ۵۰، شمارهی ۱۹ در كنار مزار پدر و مادرش به خاك سپرده شد. غربتی غمبارتر از این سراغ دارید؟ بی هیچ مشایعتکننده ای ؟ آن هم کسی در مقام فرازمند با فيلمهاي داريوش مهرجويي از جمله «ميكس»، «ليلا»، «سنتوري» و «درخت گلابي» که خود تهيه كرده است و اخيراً براي فيلمي به كارگرداني محمدعلي صفورا پروانهی ساخت گرفته بود. داريوش مهرجويي البته در پي درگذشت فرامرز فرازمند متني را منتشر کرد. اين كارگردان سينما در اين متن كوتاه آورده است: «بسيار مايهی تاسف است که دوست و همکار عزيزم را بدين گونه از دست رفته ميبينم. او در اين چند سال اخير بسيار زجر کشيد و به هر دري زد، گشايشي ايجاد نشد. به علت سقوط «سنتوري» در طول چهار پنج سال گذشته و بدهيهاي متعدد حاصل از آن، بيتفاوتي و بيمسئوليتي وامدهندگان چنان عرصه بر او تنگ شد که به ناچار دق کرد.» چهار: حوزهی هنری وارد میشود! در پی لغو اعتصاب هفتهی گذشتهی سینماگران، هر کس به هر شکلی توانست این صنف مظلوم را زد؛ از وزیر و معاونانش گرفته تا حتی خود تهیهکنندگان. فقط مانده بود ارگانی که این موضوع هیچ ربطی به آن نداشت که آن هم وارد ماجرا شد: حوزهی هنری. سایت حوزهی هنری به خانهی سینما حمله کرده حالآنکه عملکرد خود این نهاد در حوزهی سینما، سوالها و انتقادهای بسیاری را برانگیخته است.
دستاندرکاران حوزه به جای حمله به خانهی سینما که یگانه نهاد صنفی سینماگران است بهتر است دربارهی عملکرد خود پاسخگو باشند. البته با توجه به اینکه حوزهی هنری از محبوبیت چندانی در میال اهالی سینما برخوردار نیست، باید گفت حملهاش به خانهی سینما، نوعی تبلیغ برای خانهی سینما محسوب میشود. سایت حوزهی هنری در یادداشتی نوشته: «بهراستي بعد از آن همه هياهو و شلوغبازي هيئت مديرهی خانهی سينما در برگزاری گردهمايي سينماگران ـ چه عنوان پر طمطراق و دهانپركني!!! – لغو بيدليل و يكبارهی اين نشست را چه ميتوان ناميد؟ بيتدبيري؟ بيكفايتي؟ بيبرنامهگي؟ مظلومنمايي به قصد وارونه جلوه دادن واقعيتها؟ اسم اين حركت را هرچه ميخواهيد بگذاريد اما نميتوانيد كتمان كنيد كه بيانيهی دو خطي و ضربالعجلي روز گذشته، زرشك زرين ديگري به فهرست بلندبالاي اشتباهات تمامنشدني هيئت مديرهی خانهی سينما افزود. آقايان در هيئت مديرهی خانهی سينما به كجا ميروند؟! چه مسيري را براي تعالي سينماي ايران در ذهنشان ترسيم كردهاند كه هرگاه قصد دارند معادلات ذهنيشان را از حرف به عمل تبديل كنند، گاف بزرگي ميدهند و پس از اين كه همه چيز را ملتهب كردند، كاسهی چه كنم دست ميگيرند. اعضاي هيأت مديرهی خانهی سينما همانقدر كه در تعامل با معاونت سينمايي و بهطور كلي هوشمندي به خرج دادن در تصميماتشان مينيمال عمل ميكنند! در بيانيه صادر فرمودنشان هم قناعت كردهاند. آيا هيئت مديرهی خانهی سينما واقعاً از عملكرد خود راضي است؟! واقعاً تصور كردهاند با دو خط بيانيهی بي سر و ته و پر از ابهام ميتوانند تمام جنجالهايي را كه به راه انداختهاند، فيصله دهند و پاسخگوي كسي نبايد باشند؟! آقايان هيئت مديرهی خانهی سينما با ملغا كردن گردهمايي روز گذشته، اول از همه بايد جوابگوي بدنهی سينما باشند. منظور از بدنهی سينما فلان كارگردان نيست كه براي ماه مبارك رمضان كه ماه صداقت و خلوص اعمال است، براي تلويزيون سريال ساخته و احياناً پول خوبي به جيب زده و احتمالاً دغدغهاي از بابت هزينههاي كمرشكن زندگي ندارد و پيروزمندانه پز اپوزيسيون هم ميگيرد! بدنهی سينما آن كارگر صحنه و آن دستيار دوم صدابردار و آن فيلمروي زحمتكشي است كه از هزينههاي ميلياردي جاري در پروژههاي سينمايي كمترين سهم را ميبرد. بدنهی سينما آن قشر تلاشگري است كه نه موضع سياسي دارند و نه به دنبال غوغاسالاري رسانهاي براي پر كردن كيسههاي پر ناشدني منفعت طلبيشان هستند.
بدنهی سينما به دنبال آرامش و كار و پيگيري قانوني مطالبات خود است. اگر مشكل بيمهی بيكاري و مشكلات معيشتي دارند، در راستاي مرتفع كردن اين مسائل دست به بحرانآفريني و جو سازي نميزنند. اگر هيئت مديرهی خانهی سينما مدعي استيفاي حقوق اهالي سينما و بدنهی آن است بايد به جاي تكروي و تندرويهاي مشكلساز، اندكي منش اعضاي پر تعداد اصناف ۲۹ گانهاش را سرلوحه قرار دهد. اگر هم غير از اين است، صريح و روشن مواضع خود را اعلام كند تا همگان به ماهيت واقعي اين نهاد پي ببرند. به هر حال، بعد از لغو گردهمايي بيدليل ديروز كارآمدي و صلاحيت تصميمات هيئت مديرهی خانهی سينما كاملاً زير سؤال است.» پنج: به جشنواره نیایید، حمایت نمیکنیم! مدیر کل ادارهی نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی بهتازگی در گفتوگویی عنوان کرده است که اولویت اکران عمومی فیلمها ،حضور در جشنوارهی فیلم فجر است. علیرضا سجادپور در مصاحبهی خود گفته است به همین خاطر افرادی که زمزمهی بیاعتنایی به جشنوارهی پارسال را داشتند از همین حالا بدانند که از دایرهی حمایت ما خارج هستند . آقای سجادپور که با ماهنامهی همشهری ماه گفتوگو کرده، گفته است :«ما میخواهیم به این بزرگترین جمع سینمایی کشور گرمی بیشتری بدهیم و هرگز نمیخواهیم تلاش و گرمی این جمع بزرگ تحتالشعاع برخی اداهای خاص افرادی قرار بگیرد.» سجاد پور در ادامه گفته است: «اینها اگر جایزه بگیرند با آن هزار تا عکس یادگاری میاندازند. اما چون احتمال این را میدهند که با حضور در جشنواره و در رقابت با بقیه مطرح نشوند با یک سری از اداها مانع میشوند.»
او در ادامهی صحبتهای خود گفته :«شما ببینید این زمزمه کمکم داشت عادی م شد که برخی برای اینکه برای بیگانگان خودشان را لوس کنند میگفتند حضور در جشنوارهی فیلم فجر و جوایزش برای ما اهمیت ندارد. ببخشید پس چرا وقتی از بخش مسابقه کنار گذاشته میشوند صدایشان به آسمان میرود ؟» در عین حال، علیرضا رضاداد از مدیران سابق معاونت سینمایی در گفت وگوی دیگری که در همشهری ماه منعکس شده، گفته است :«ملزم کردن اکران فیلمها به ثیت نامشان در جشنواره هم امکانپذیر نیست و هم غیر قانونی است در دفترچه هم نیامده که این الزام است.» وی در ادامهی صحبتهای خود گفته است :«اینکه ما دربارهی اموال دیگران تصمیم بگیریم غیر قانونی است. رونق جشنواره خوب است ولی این شیوه هم خلاف قانون و هم خلاف عقل است.» آقای رضاداد به این نکتهی مهم نیز اشاره کرده که رونق اجباری جشنواره باعث بیرونقی جشنواره میشود، چون آن وقت حرف همه این خواهد بود که به زور آمدهایم. این مدیر سابق بنیاد سینمایی فارابی در عین حال پیشنهاد داده که مدیریت سینمایی اصناف را در تصمیمگیریها مشارکت بدهد. شش: اعتراض به بالارفتن آستین دست بازیگر زن فیلم «میم مثل مادر»! عماد افروغ را اگر نمیشناسید برای شما میگویم که از نمایندگان مجلس است و سری در فرهنگ و هنر هم دارد. به تازگی حرفی از او نقل شده که بلاهت آقایان را بیش از پیش آشکار میکند. دکتر عماد افروغ دربارهی فضای فرهنگی کشور با اشاره به فیلم «میم مثل مادر» رسول ملاقلیپور گفت: «هنگامی که ایشان فیلم «میم مثل مادر» را ساخت من رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم بودم و ایشان ما را برای دیدن فیلمش دعوت کرد. در آنجا بسیاری از افرادی که فیلم را دیدند، گفتند این چه فیلمی است ؟ اما من آن مرحوم را در بغل گرفتم و بوسیدم. مرحوم ملاقلیپور به من گفت کسی از این فیلم استقبال نمیکند، اما به او گفتم استقبال میکنند.
الحمدالله مردم از فیلم «میم مثل مادر» استقبال کردند درحالی که برخیها که فیلم را دیده بودند اعتراض داشتند که چرا آستین دست خانم بازیگر بالا رفته و من به آنها گفتم شما در این فیلم فقط همین موضوع را میبینید؛ عشق مادری را نمیبینید؟» این جامعهشناس احترام به نقد و نقدپذیری را سبب رشد هنر دانست و از هنرمندان خواست هراسی از نقد نداشته باشند و اگر نقدی را برنتابیدند درصدد قلع و قمع منتقد برنیایند. هفت: مدیر هم مدیران قدیم مجيد مجيدي حتي اگر با «بدوك»، «بچههاي آسمان» و «رنگ خدا» برای عدهای شناختهشده نباشد، اين اواخر «آواز گنجشكها»يش حسابي سر و صدا كرد و جوايز متعددي گرفت كه بعضي از آنها خارجي بودند. مجيدي معتقد است كه اگر چينيفروشان، مدیر وقت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۷۵، فيلمنامهی «بچههاي آسمان» را كه از سوي نهادهاي مختلف فرهنگي رد شده بود ، نميپذيرفت و اين فيلم با حمايت كانون پرورش فکری ساخته نميشد، شايد حالا نه مجيد مجيدي سينماگر بود و نه آثار بعدي اين فيلمساز به سرانجام ميرسيد. مجیدی علاقهاي به ستايش مبالغهآميز از كسي ندارد، اما در يك كلام ميگويد: «چينيفروشان خطر كرد و جگر شير داشت كه در آن شرايط از من حمايت كرد.»
این هم روایت فیلمساز نامزد اسکار سینمای ایران از مدیران قدیمی فرهنگی ایران. در حال حاضر مدیری اینچنینی سراغ دارید؟! |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اقا تا زمانی این اخوندها قدرت را در دست دارند به هیچ جاهی نخواهیم رسید سینما که جای خود دارد اخوند دشمن سینما بوده و هست هر چه مردم از هنر بی زارتر باشند اخوند خوشحالتر میشود هرچه مردم خرفتر و نادانتر اخوند خوشحالتر هیچ راهی نمانده بجز نابودی اخوند برای همیشه در ایران سینما در ایران اسلامی چیزی پوچ و بی معنی است مگر اینکه در خدمت اخوند و در پیشبرد فرهنگ اسلامی باشد که اینطور سینما هم میخواهم صد سال سیاه نباشد همان بهتر که سینما نابود شود
-- بدون نام ، Aug 18, 2010بعد از قدم نحس احمدی نژاد، همه چیز عوض شد و به نوعی تباه شد.سینما و تلویزیون ما نمونه ای از آن است.
-- سعید ، Aug 18, 2010فیلم ها دیگه اون ارزش هنری رو ندارن جز تعداد انگشت شماری بقیه میرن به گیشه و کلیشه.
نه اینکه بخوام بگم هنرمندان ما بی استعداد و نابلد هستن، سیاستهای متحجرانه و کور حکومت مخصوصا دولت احمق فعلی باعث شده استعدادهای بازیگران قوی و توانمند ما در هاله ای از مه قرار بگیره و بروز نکنه.
شما فیلمهای دوران سید محمد خاتمی رو فهرست کنید و همچنین سریالهای تلویزیونی.
شادی و نشاط و تنوع درشون موج میزد و در هر ژانری یه نمونه عالی میشه مثال زد که در این مقال نمیگنجه.
افسوس که سرمایه های ناب هنری ما روز به روز دارن تبدیل به مهره های سوخته میشن.