تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

سینمای معاصر ترکیه

ترجمه:اکبر فلاح‌زاده

کلی نور، کلی سایه

سینمای ترکیه در مسیر پیشرفت قرار دارد – فیلم‌های داخلی از محصولات هالیوود پیشی می‌گیرند، افزون بر این، فیلم‌ها موضوعات تازه و حساس را دستمایه قرار می‌دهند. با این حال، زیر ظاهر پر زرق و برق ماشین "سینمای ترکیه"، یک جعبه‌دنده‌ی قدیمی کار می‌کند. سینمای ترکیه که ده سال پیش با یک دوجین فیلم تولید سالانه در پایین‌ترین حد خود بود، به طرزی بی‌سابقه گسترش پیدا کرده است - سال ۲۰۰۹ شصت فیلم تولید شد، که خیلی‌هایشان فیلم‌های هنری موفق در صحنه‌ی بین‌الملی بودند.

با توجه به پر خرج بودن محصولی به‌نام "فیلم سینمایی" و با وجود بحران اقتصادی جهانی، این سؤال مطرح می‌شود که چگونه تولید این همه فیلم از لحاظ مالی ممکن می‌شود. البته دولت اردوغان حمایت ملی از فیلم‌ها را افزایش داده ، هر چند که این کمک‌های دولتی در قیاس با بودجه‌های چندین میلیونی هیأت رسانه‌ای براندنبورگ[۱] یا بنیاد فیلم استان نورد راین وستفالن2 آلمان چیزی به حساب نمی‌آید. سرمایه‌گذاری فیلم در ترکیه توسط سرمایه‌گذاران انجام می‌شود: بانک‌های‌بزرگ، شرکت‌های بیمه و شرکت‌های تجاری بزرگ. بعضاً بخش‌هایی را برای حمایت از امور فرهنگی ایجاد کرده‌اند. از این‌ها گذشته، شرکای اروپایی، ابتکارهای اتحادیه‌ی اروپا - مانند مدیا3 - و صندوق‌های فرا منطقه‌ای - مثل یوری میج4 - هم هستند که در سرمایه‌گذاری شمار روزافزونی از محصولات مشترک سهیم‌اند.

موضوعات حساس در سینمای بدنه

تماشاگران مشتاق در ترکیه خیلی زود مخارج تولید فیلم را جبران می‌کنند: فیلم‌های هالیوود البته معروف و محبوب‌اند، با این حال استقبال از فیلم‌های داخلی به قدری زیاد است که سال ۲۰۰۹ شش فیلم از ده فیلم پرفروش سال عنوان ترکی داشتند: فیلم "نفس: زنده باد وطن"5 از لونت سکرسی6 با 2.4 میلیون تماشاگر در مکان سوم این فهرست بود.


تجارت به جای هنر: ستاره‌ی هنرپیشگی اوگور یوسل (سمت چپ تصویر) از سینمای مؤلف روی گرداند و فیلم موفق "دام اژدها" را با شرکت سوپراستار کنعان (سمت راست تصویر) تولید کرد

فیلم "نفس" نخستین فیلمی است که جنگ با کردها در آناتولی شرقی را نشان می‌دهد، جنگی که در دهه‌ی ۱۹۹۰ ، چهل و پنج هزار قربانی گرفت. فیلم "نفس" داستان تجربیات یک گردان نظامی در محاصره‌ی تروریست‌های شورشی را چنان ملموس و مؤثر بیان می‌کند که گذشته از نظامیان، مطبوعات منتقد هم آن را ستودند. دومین فیلم پرفروش "من آفتاب را دیدم"7 بود با 2.5 میلیون فروش بلیط، که درباره‌ی آواره شدن یک خانواده‌ی کرد از آناتولی جنوبی است.

محزون کیرمیزیگول8 ، آوازخوان محبوب کُرد که این فیلم را کارگردانی کرده، علاوه بر مسئله‌ی بی‌خانمانی کردها، از همجنس‌گراهراسی9، تجارت انسان، ازدواج کودکان و شوونیسم10 هم انتقاد می‌کند.

اکنون شاهد موضوعات حساس در بطن سینمای بدنه هستیم، حال آن‌که دستمایه قرار دادن این موضوعات تا همین چند سال پیش فقط در سینمای مؤلف، آن هم با تحمل مشکلات و دردسرهای بزرگ، ممکن بود.

فیلم‌های بی‌ارزش عشقی و فیلم‌های بنجل

بازده سینمای ترکیه به این ترتیب موفقیت‌آمیز است، و فروش فیلم‌ها و جوایز جشنواره‌ها تاثیر خود را گذاشته و سرمایه‌گذاران جدیدی را جذب کرده‌اند.


"نفس": داستان واقعی یک واحد ۴۰ نفره سرباز و فرمانده‌ی‌شان، که از یک قرارگاه نظامی در کوه غربال در مرز ترکیه و عراق حراست می‌کنند

در بازار فیلم برلیناله11 ۲۰۱۰ جمعیت قابل‌توجهی از کارگردانان و تهیه‌کنندگان ترکیه دیده می‌شد؛ جشنواره‌ی استانبول در آوریل امسال چندین کارگاه سطح بالا برای تهیه‌کنندگان برگزار کرد. با این حال، زیر ظاهر پر زرق و برق ماشین "سینمای ترکیه" یک جعبه‌دنده‌ی قدیمی کار می‌کند. مثلاً سرمایه‌گذاری بخش خصوصی فشار زیادی را برای موفقیت فیلم‌ها تحمیل می‌کند: برای آنکه فیلم‌ها تا بیشترین حد ممکن فروش کنند، در درجه‌ی اول مطابق ذائقه‌ی توده‌ی مردم ساخته می‌شوند، و به این ترتیب، با ساختن فیلم‌های عشقی بی‌ارزش و فیلم‌های بنجل، از فیلم‌سازی مبتکرانه غفلت می‌شود. برخی از فیلم‌سازان جدی بعد از مدتی تسلیم می‌شوند و به سینمای تجاری رو می‌کنند.

گرایش به هالیوود

تازه‌ترین نمونه: اوگور یوسل12 هنرپیشه‌ی محبوب (که در فیلم‌هایی چون "آقا محسن"13 و "راهزن"14 بازی کرده)، بعد از آنکه سال ۲۰۰۴ نخستین فیلمش "اگر نپردازی سرت را به باد می‌دهی"15 ، با اقبال کمی روبرو شد، از سینمای مؤلف روی گرداند، و امسال "دام اژدها"16 را روی پرده آورد. این فیلم با ماجراهای قاتل زنجیره‌ای از نمونه‌های هالیوودی مانند فیلم "هفت"17 به کارگردانی دیوید فینچر18 تقلید کرده و به لطف ستاره‌های گیشه‌پسند مثل یوسل سلبر19 یا سوپر استارهایی چون کنعان امیرسالیوقلو20 دو هفته‌ی تمام، دومین فیلم پرفروش بود.


فیلم "عسل" به کارگردانی سمیه کاپلانوقلو که جایزه‌ی خرس طلایی برلیناله را از آن خود کرد، قسمت سوم از تریلوژی داستان فردی است به نام یوسف در سنین جوانی و دانشجویی تا پیری

بدیهی است که فیلم‌سازان هنری مانند نوری بیلگه سیلان21، سمیه کاپلانوقلو22 و زکی دمیرکبوز23 که در سطح بین‌المللی ستایش شده‌اند، در کشور خودشان به ندرت درک می‌شوند. در ترکیه بر خلاف بسیاری از کشورهای اروپایی، به‌زحمت سینماتک24 واقعی یا نهادی قابل قیاس با سینماهای غیر تجاری پیدا می‌شود.

اینکه فیلم "عسل"25 به کارگردانی کاپلونگلو26 در چندین سینمای خیابان عریض و زیبای استقلال قادسی27 نمایش داده شد، مرهون موفقیت آن در برلیناله است، معمولاً فیلمی قابل قیاس با آن، روی ده هزار تماشاگر می‌تواند حساب کند. چنان که پیداست در قیاس با سایر کشورهای اروپایی، شکاف بین سینمای هنری و سینمای بدنه به طرز قابل توجهی زیاد است.

اشکالات پرداخت نمایشی

مشکل دیگر جنبه‌ی فنی کار است. سینمای تجاری عامه‌پسند ترکیه البته در تقلید آتش‌بازی‌های جلوه‌های ویژه و مونتاژهای بسیار سریع هالیوود تلاش زیادی می‌کند. ترکیه یک لشگر هنرپیشه‌های برجسته دارد که با اشتیاق زیادی که به بداهه پردازی دارند، خوب بلدند که چطور هرگونه ضعف در سناریو را بپوشانند. اما اینکه پاره‌ای نقایص پرداخت نمایشی مانع لذت بصری از بعضی فیلم‌ها می‌شود، تا اندازه ای به مدل سرمایه‌گذاری فیلم مربوط می‌شود: چون برنامه‌ریزی ناامن است، به محض اینکه بخشی از سرمایه تأمین می‌شود شروع به فیلم‌برداری می‌کنند.


موضوعاتی حساس در بطن سینمای بدنه : فیلم "من آفتاب را دیدم" به کارگردانی آوازخوان محبوب کُرد، محزون کیرمیزیگول، داستان آواره شدن یک خانواده‌ی کرد از جنوب شرقی ناتولی را شرح می‌دهد

مانند فیلم "من و رز"28 هاندان اوزتورک29. این فیلم عواقب مرگباری را نشان می‌دهد که یک پروژه‌ی عظیم سد سازی در آناتولی شرقی برای ساکنان دهکده‌ی مجاور ایجاد می‌کند. در این فیلم که با سبک سحرانگیز- رومانتیک سینماگر دلتنگی جوزپه تورناتوره30 پرداخته شده، یکباره در جریان داستان یک جابجایی چشمگیر صورت می‌گیرد: یک گروه از کودکان که اوایل فیلم نقش مشخصی را به عهده داشتند، بعداً دیگر پیدایشان نمی‌شود. دلیل: در جریان فیلمبرداری دوباره باید تامین بودجه می‌شد، و هنگامی که توانستند فیلمبرداری را از سر بگیرند، کودکان بازیگر به سن نوجوانی رسیده بودند.

افسردگی و مرگ ناشی از سرطان کنار دستگاه مونتاز کارخانه

برای چنین پروژه‌هایی، که علاوه بر اشتیاق اولیه، به برنامه‌ریزی مداوم هم نیاز دارند، یک ضرب‌المثل جدید وجود دارد: "مثل یک ترک شروع کن و مثل یک آلمانی تمام کن". در خیلی از فیلم ها وجود ضعف‌هایی در روایت و فیلمنامه غیر قابل‌انکار است.


سرمایه‌گذاری بخش خصوصی فشار زیادی را برای موفقیت فیلم وارد می‌آورد، با این حال در موارد زیادی موفقیت حاصل نمی‌شود. فیلم "من آفتاب را دیدم" را سال گذشته 2.5 میلیون تماشاگر ترک دیدند

در موارد زیادی یک موضوع داستانی جالب به خوبی شکل نمی‌گیرد، شیوه‌های مختلف پیش بردن داستان به سطح ملودرام‌های کلیشه‌ایِ ده‌ها سال پیش تقلیل پیدا می‌کنند - ظاهراً افسردگی و مرگ ناشی از سرطانِ دست‌کم یکی از قهرمانان فیلم، تقریباً جزو لاینفک داستان است و از آن نمی‌شود چشم‌پوشی کرد.

البته که می‌شود هوشمندانه‌تر و مبتکرانه‌تر کار کرد، برای نمونه در فیلم " سه میمون"31 به کارگردانی نوری بیلگه سیلان32 یا در فیلم " سرنوشت"33 اثر زکی دمیرکوبوز34، که عمداً با چنین عناصرکلاسیکی بازی می‌کنند و در زمان‌های جدید طنین تازه‌ای از آنها ارایه می‌دهند.

ریشه‌ی نقایص

البته سینمای ترکیه اشکالاتی را که مطرح کردیم می‌شناسد و سعی می‌کند با اراده‌ی حرکت و عزم اصلاح، در کلاس‌های تخصصی و کارگاه‌های بین‌المللی، این گونه عقب‌ماندگی‌ها را جبران کند و خود را به سطح سایر کشورهای اروپایی برساند.

شاید هم بتوان هم مانند کوتلوگ آتمان هنرمند و فیلم‌ساز، موضوع را عمیق‌تر شکافت. ترکیه که تاریخ جدیدش از سویی پر از فراز و نشیب و بحران است، و از سوی دیگر قرن‌ها در نسیانی که خود ایجاد کرده، نخواسته به نحوی اساسی به مقاطع بحرانی خود بپردازد، توانایی روایت داستان‌های نامتناقض و محکم را از دست داده است.

این مسئله با توجه به فرهنگی که به طور سنتی در نقل شفاهی ریشه دارد، نشانه‌ی جدی بیماری است. بنابراین، آنچه در مورد تمام ترکیه صادق است، در مورد سینمای آن هم صدق می‌کند. یک پتانسیل عظیم اقتصادی و فرهنگی و یک عزم بزرگ حرکت وجود دارد، اما برای آنکه بشود باز هم با موفقیت پیش رفت، باید بتوان نگاهی هم به گذشته انداخت.

پانوشت‌ها:

1- Medienboard Brandenburg
2- NRW
3- MEDIA
4- Eurimage
5- "Nefes: Vatan Sagolsun" ("Der Atemzug"
6- Levent Sekerci
7- "Gunesi Gordum" ("I Saw the Sun")
8- Mahsun Kirmizigül
9- Homophobie
10- Chauvinismus
Berlinale 11. جشنواره‌ی فیلم برلین
12- Ugur Yücel
13- "Muhsin Bey"
14- "Eskiya"
15- "Yazi Tura" ("Kopf oder Zahl")
16- "Ejder Kapani" ("Dragon Trap")
17- "Seven"
18- David Fincher
19- Yücel selber
20- Kenan Imirzalioglu
21- Nuri Bilge Ceylan
22- Semih Kaplanoglu
23- Zeki Demirkubuz
24- Cinemathek
25- "Bal"
26- Kaplanoglu
27- Istiklal-Caddesi
28- "Me and Roz"
29- Handan Özturk
کارگردان سرشناس ایتالیایی سازنده‌ی فیلم سینما پارادیزو Giuseppe Tornatore30.
31- "Üc Maymun"
32- Nuri Bilge Ceylan
33- "Kader"
34- Zeki Demirkubuz

Share/Save/Bookmark

de.qantara.de/webcom_Amin Farzanefar

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)