خانه > رادیو سیتی > فستيوال فيلم > یوزپلنگان جوان، راه حلی برای لوکارنوی پیر | |||
یوزپلنگان جوان، راه حلی برای لوکارنوی پیرمهدی عبداللهزادهmehdi.abdollahzadeh@gmail.comجشنوارهی فیلم لوکارنو از نیمه گذشته است. به سنت معمول در همه این سالها، هر چه به روزهای پایانی نزدیک میشویم، رقابت ها شدیدتر و تعداد فیلمهای بهتر هم طبعاً بیشتر میشود. حالا بهتر از ابتدای کار میشود دورهی سه سالهی فردریک مر را با آنچه در این روزها در جریان است مقایسه کرد. نگاهی داریم به چند فیلم برگزیده تا روز ششم جشنواره و در کنار آن نقاط قوت و ضعف جشنواره را از منظر کیفیت فیلمهای انتخاب شده بررسی میکنیم. همچنین مروری داریم بر نتایج بخش «اوپن دورز». لوکارنو و راه حل برای خروج از بحران از سال ۲۰۰۶ که ایرینه بینیاردی مدیر وقت ایتالیایی جشنواره، کار را به فردریک مر واگذار کرد، ترکیب فیلمهای انتخاب شده همواره از سوی منتقدان سوییسی، فرانسوی و ایتالیایی مورد انتقاد شدید قرار داشته است. وضعیت لوکارنو در این سالها به گونهای بوده که با توجه به کم تعداد بودن فیلمهای ساخته شده در دنیا در هر سال و حضور رقبای جدی مثل ونیز و برلین و کن، این جشنواره به سختی توانایی جذب فیلمهای برجستهی روز جهان را داشته است. و این برای یک فستیوال معتبر و قدیمی به معنای یک بحران است.
با این حال فیلمهایی که تا امروز به نمایش درآمدهاند گویای این نکتهاند که استراتژی جدیدی برای دور شدن از این وضعیت بحرانی و اعادهی حیثیت و باز یافتن جایگاه رشکانگیز قبلی به کارگرفته شده است. در موفقیت این استراتژی همین بس که پس از سالها، بحث دربارهی برنامهی نمایش لوکارنو و تحلیل آنها از جنبههای مختلف دوباره به بحث اصلی در اغلب مطبوعات هنری اروپا بدل شده است. اما این استراتژی چیست و از کجا میآید؟ اولیویه پر با تحلیل آنچه در سالهای پیشین رخ داده، به این نکته پی برده است که با پیگیری روند کلاسیک انتخاب فیلم، دستکم توانایی رقابت با جشنوارههای ونیز و کن را ندارد. سن سباستین و برلین نیز هر سال تعداد زیادی از نامهای بزرگ و ستارگان مطرح را از کف لوکارنو میربایند. پس ظاهراً چاره کار را در این دیده که با رویکردی تازه، به جای تکیه بر حضور سوپر استارها و کارگردانان صاحب نام سینماگران گمنام اما بااستعداد را کشف کند و به جای انتخابهای محافظهکارانه جسارت را در روند انتخاب پیبگیرد و به واسطهی همهی اینها لوکارنو را به جایی برای شگفتزده شدن بدل کند. توفیق در این کار، به معنای آن خواهد بود که لوکارنو پس از سالها به یک هویت تازه و تعریفی تازه دست خواهد یافت. به گمان بسیاری هویت، همان چیزی است که لوکارنو به واسطهی از دست دادنش دچار افت شده بود. نگاهی به چند فیلم بخش مسابقه سینمای رومانی که تا پیش از تصاحب نخل طلا در جشنواره کن ۲۰۰۷ سینمایی ناشناخته بود در کمتر از دو سال صاحب جایگاهی پراعتبار شده است. به گونهای که اکنون دو فیلم سرسبد بخش مسابقه متعلق به این سینماست. حاشیه شهر، فیلمی از بوگدان جرج اپتری داستان مادری است که پس از سه سال زندانی شدن به خاطر گناه ناکرده، از بیست و چهار ساعت مرخصی برخوردار میشود و تصمیم میگیرد همراه پسرش که در نواخانه زندگی میکند از کشور فرار کند. فیلمی کلیشهگریز با پایانی تلخ و فضایی تیره، که مهمترین وجه مشخصهاش روایتی بدیع و هنرمندانه از معصومیت مادری است که چهره ای معصوم ندارد.
مورگن: محصول مشترک ترکیه، رومانی و مجارستان به کارگردانی ماریان کریسان حکایتگر زندگی نگهبان یک سوپرمارکت در نزدیکی مرز رومانی و مجارستان است. این فیلم و فیلم حاشیه شهر، هر دو در بخش رقابتی اصلی حضور دارند و نمایشهای دوم و سوم آنها به قدری با استقبال جمعیت روبرو شد که تعداد تماشاگرانی که نتوانستند داخل سالن شوند تقریباً به اندازهی تعداد صندلیهای سینما بود. در بخش رقابتی سینماگران عصر حاضر نیز فیلم شکم نهنگ ساختهی دو فیلمساز زن همنام رومانیایی- آنا لونگو و آنا سزل - حضور دارد که یکی از رقبای سرسخت فیلم ماندو، ساختهی ابراهیم سعیدی به شمار میآید.
پیاتزا گرانده: دو فیلم برجسته و یک سنتشکنی وکیل مدافع و برق دزد، تا امروز دو فیلم برتر پیاتزا گرانده بودهاند. وکیل مدافع یک فیلم مافیایی - رمانتیک فرانسوی است که به تعبیر بسیاری، خوشساختترین و حرفهایترین فیلم جشنواره تا به امروز به شمار میآید. یک بازیگر جوان و خوشچهره که کم کم به یکی از «آلن دلون»های جدید سینمای فرانسه بدل میشود، نقش وکیل مدافعی را بازی میکند که ناخواسته به همکاری با یک تیم مافیایی تن میدهد و سپس ناچار میشود در یک روند جاسوسی با پلیس همکاری کند. داستانی که هستهی اصلیاش با پیروی از کلیشههای مرسوم شکل گرفته، اما مایههای سینمای پلیسی دههی شصت و هفتاد را به شکلی هوشمندانه در فرانسه ۲۰۱۰ پرورانده است. برق دزد، محصول ۲۰۱۰ قرقیزستان به کارگردانی آریم کوبات آکتان نیز توانست توجه تماشاگران را، نه تنها به خاطر اگزوتیسم ملایمش که به دلیل روایت شاعرانه و استعاری از زندگی یک مرد روستایی قرقیز برانگیزد. این فیلم داستان مردی است که در برزخی که پس از فروپاشی شوروی کشور را دچار بحران اقتصادی و ساختاری کرده سعی میکند با حضور خود عشق، لذت و طعم خوش زندگی را به روستایش برگرداند. اما در یک سنتشکنی قابل ذکر، برای نخستین بار در سالیان گذشته فیلمی از بخش بزرگداشت سینماگران فقید نیز در فهرست نمایشهای پیاتزا گرانده گنجانده شده است. "بودن یا نبودن"یکی از مهمترین ساخته های ارنست لوبیچ در سال ۱۹۴۲ روز ۱۲ آگوست به نمایش درخواهد آمد. در شرایطی که در یک دههی گذشته نمایشهای این بخش همواره به فیلمهای روز یا دههی جاری اختصاص داشت، این سنتشکنی باعث شده تا علاقمندان به سینمای کلاسیک بتوانند آثار برجسته مورد علاقه شان را روی پرده بسیار بزرگ میدان تماشا کنند. اوپن دورز، درهای گشوده به یک دنیای دیگر دیروز جوایز بخش اوپن دورز به برگزیدگانی از کشورهای آسیای میانه تعلق گرفت. این بخش با حمایت سازمان توسعه همکاریهای وزارت امور خارجه سوییس و به منظور کمک به تولیدات کشورهایی که سینمایشان در حال رشد و پیشرفت است از هفده سال پیش به سایر بخشهای جشنواره افزوده شده است.
شیوهی پذیرش فیلم در این بخش به این صورت است که برای هر سال، یک کشور یا یک منطقه از جهان انتخاب میشود و فیلمسازان اهل آن کشور پروژههای فیلمسازی خود را به جشنواره ارسال میکنند. از میان آثار ارسال شده، دوازده پروژه انتخاب میشوند تا در روزهای جشنواره در یک کارگاه آموزشی برای بسط دادن و پرورش ایدههای خود شرکت کنند و در پایان از میان آنها، پروژه های برگزیده از حمایت مالی جشنواره در شکل جایزه نقدی برخوردار میشوند. هر سال نیز، دست کم یک فیلم از سینمای آن منطقه در پیاتزا گرانده به نمایش در میآید. امسال فیلم دزد برق یا برق دزد از قرقیزستان در این بخش نشان داده شد. چرا که امسال، اوپن دورز یا درهای باز به سوی آسیای میانه گشوده شده است. امسال و در پایان این کارگاه آموزشی که در آن دو فیلمساز تاجیک نیز حضور داشتند، دو طرح از ازبکستان و یک فیلم از قزاقستان توانستند در رقابت برای کسب پشتیبانی برای تولید از بقیه پیشی بگیرند. پروژه سینمایی روزهای آفتابی که قرار است نریمان توره بایف از قزاقزستان کارگردانی کند از بودجه حمایتی معادل پنجاه هزار فرانک سوییس برخوردار شد و فیلم آرال از ولا آکازووا و بارزاق، هر دو از ازبکستان توانستند به ترتیب هفت و شش هزار یورو از سی ان سی و آرته حمایت بگیرند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|