خانه > رادیو سیتی > هفت هنر > عمق میدان وضوح | |||
عمق میدان وضوحعلی چکاومریم زندی، چهرهی نام آشنای عکاسی ایران، که هماکنون دبیر انجمن ملی عکاسان ایران است، طی سالها فعالیت بیوقفه درعرصهی عکاسی، آثار ارزندهای از خود به جای گذاشته است. حاصل تلاشهای مریم زندی در قلمرو هنر عکاسی، برگزاری نمایشگاههای متعدد وانتشار چند عنوان کتاب عکس بود. معروفترین کتابی که از مریم زندنی منتشر شده، مجموعههای سیمای هنرمندان این مرزوبوم است که استقبال و موفقیت چشمگیری به همراه داشت. اگر چه مریم زندی را بیشتر با عکسهای پرتره، طبیعت، حیوانات، زنان و کودکان میشناسند، ولی طی یک سال گذشته، دو بار شاهد موضعگیری او در دولت دهم بودهایم. یک بار در دی ماه سال گذشته به واسطهی مشکل ممیزی چاپ کتاب عکسهایش از رویدادهای انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران و دیگری مربوط میشود به عدم پذیرش نشان دولتی «مدرک درجه یک هنری» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. همین دو نمونه کافیست، تا گواهی باشد بر حساسیت اجتماعی کسی که سالهاست با صفحهی حساس عکس سر و کار دارد.
بیست وچهارم خرداد ماه، در برنامهای که قرار بود با حضور احمدینژاد در سالن اجلاس سران صورت پذیرد، از مریم زندی نیز برای دریافت نشان دولتی دعوت شده بود. ولی ایشان طی نامهای به سیدمحمد حسینی وزیر، فرهنگ و ارشاد دولت احمدینژاد، از گرفتن این نشان، خود را معاف کرده و دلایلش را نیز مطرح کرده است. او در بخشی از نامهاش گفته است: «متأسفانه در حالیکه حرفهی عکاسی و عکاسان به شدت مورد تهاجم قرار گرفته و هیچگونه امنیت حرفهای و جانی برای عکاسان ایران وجود ندارد و تعدادی از آنها فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان مورد ضرب و شتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند در حالیکه من حتی از دست گرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم، و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد. در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک، دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمیکنم.» مریم زندی با امتناع از دریافت نشان از چنین دولتی، نشان مردمی را از هموطنانش گرفت. در یک سال گذشته عکاسان خبری به رغم تمام فشارها و نداشتن امنیت جانی هرگز از رسالتشان نکاستهاند و با تمام توان، در بیشتر مواقع حتی بدون ذکر نام خویش هر گوشهای از وقایع پس از انتخابات را انعکاس دادهاند . این مرا یاد نامهی سرگشادهی خانم زندی در اواخر دههی هفتاد میاندازد. او در راستای هویت عکاس، خطاب به رسانهها، با تیتر «هر عکس، یک عکاس دارد» نامهای نوشت که اغلب رسانهها در آن زمان متن آن را چاپ کردند. حالا بعد از گذشت حدود ده سال به جایی رسیدهایم که خود عکاسها مجبورند عکسهایشان را برای حفظ جان بدون نام منتشر کنند. در ادامه میخواهم قدری به موضوع اول که همان ممیزی کتاب عکس های انقلاب مریم زندی است، اشاره کنم: این که یک هنرمند تصمیم میگیرد آثارش را ارائه کند، قطعاً موقعیت زمانی را برای عرضه اثرش میسنجد چه رسد به نگاتیوهایی که عمری سی ساله دارد و موضوعش مردمیست که با دستهای خویش این انقلاب را ساختند و در واقع صاحبان اصلی این انقلاب محسوب میشوند، فارغ از سرنوشت انقلاب که نتیجهاش را امروز شاهد هستیم، و دعوایی که برسر مالکیت آن و یا نزدیکی به بنیانگذارش، میان دو گروه سیاسی در ایران برپاست. گویا ممیزان این کتاب فراموش کردهاند که در انقلاب57 این مردم بودند که به خیابانها آمدند، شعار دادند و جان دادند و امروز هم در خرداد ۸۸ این فرزندان همان نسل هستند که به خیابانها آمدهاند. به زعم من این زمانسنجی و دقت خانم زندی را نشان میدهد که بی آنکه دوربین به دست گرفته باشد تابلوی تمامقدی از تاریخ را پیش روی ما میگذارد. حالا پس از این همه سال ممیزان ارشاد پس از چندین ماه انتظار برای دریافت مجوز چاپ کتاب به مریم زندی میگویند بایستی بخشی از این عکسها را سانسور کند، که البته اونیز هرگز نپذیرفته است چرا که معتقد است این عکسها مستندات انقلاب هستند و روایت تاریخ بی هیچ کم و کاست. منتها مسئله این است که ما با حکومتی طرف هستیم که اساساً در پی حذف تاریخ است و با تاریخ هم گزینشی و انحصاری برخورد میکند. چنانچه این کار را اخیراً با کتابهای درسی کرده است و در پی آن با حذف تاریخ ایران تنها به تاریخ اسلام و معاصر بسنده کرده است. البته در این جراحیها به همین تاریخ معاصر هم صادق نمیماند و برای فرار از واقعیت که اصلیترین رکن عکس و فیلم مستند است حاضر است تا جایی که میتواند با یاری رسانههای حلقه به گوش، برای وارونه نشان دادن و تخریب وقایع هزینه کند. این حرکت مریم زندی بایستی الگویی باشد برای همه، چرا که نمونهی کامل برخورد هنرمندانه یک عکاس است با شجاعت تمام و بدون محافظهکاری. او بار دیگر نشان داد که با مردم و زمانهی خودش همراه است و دیافراگم وجدانش را به روی پلیدیها آنچنان میبندد، تا به عمق میدان وضوح بیفزاید. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
آفرین بر این خانم .
-- بدون نام ، Jun 20, 2010