سر مایه داری بر اساس سکسیسم تبعیض و میلیتاریسم استوار است.
نویسنده که گویا مانند من در جامعه امریکا زندگی میکند آیا جز این از کم آگاه ترین جامعه چه انتظاری دارد.
جامعه امریکا نا آگاه ترین جامعه هاست و تنها با همین نوع بر انمه هاست که می توان جلوی اندیشیدنشن را و رشد آن را گرفت.
من همیشه عبارتی برای این سیستم و جامعه امریکا دارم.
در این سیستم به مردم نیندیشیدن را می آموزند.
متاسفانه بساری از زنان ایرانی در چنین جامعه ای از این فرهنگ متاثر ند . بدون این که قصد توهین به دیگر زنان فرهیخته ایرانی مقیم امریکارا داشته باشم.
شاید برای بسیاری این نظر من خوشایند نباشد اما حقیت تلخ است. وما معمولا از شنیدن حقیقت خشمگین میشویم وعکس العمل نشان میدهیم.

باعث تاسف است که رادیو زمانه تا بدان حد سقوط کرده که خواننده با خواندن مطالبش احساس می کند در حال خواندن یکی از مقالات کیهان در جمهوری اسلامیست!
این دروغ ها و عقده های سرکوب شده را به عنوان معرفی یک برنامه ی تلویزیونی مهم نیست که به خرد خواننده می دهید چرا که خوانندگان این سایت اکثرا آگاه تر از این هستند که بتوانید همچون رسانه های بسته در جمهوری اسلامی آنها را تحمیل افکار کنید.
از دروغ های واضحی که در این نوشته می توان نام برد، بدون بحث. اول اینکه در این فیلم 4 زن نقش اصلی را دارند که 2 تا متاهل هستند و اتفاقا چهره ی هر دو شوهر را مردان بسیار مثبت و موفق نشان دادند. و سومین زن هم در میانه های سریال با مردی ازدواج می کند که از همه جهت مرد مثبتی معرفی شده و مورد علاقه ی تمامی مردان و زنان در خود سریال است، همچون دو شوهر دیگر فیلم.
در مورد اینکه شما مشکل دارید با بیان این حقیقت که بخش اعظم اندیشه ی یک مرد سالم و معمولی به گونه ای در زمان های متفاوت پیرامون سکس درگیر است، با مطالعه ی صدها تحقیق علمی به سادگی به این موضوع می توانید پی ببرید. اگر شما ایرادی با این حقیقت طبیعی دارید، این یک مسئله ی شخصیست که توصیه می کنم با روانشناس مشاوره کنید و با مطالعه ی علوم طبیعی و فلسفی متوجه ی حقیقت شوید.
سکس و شهر، یک مجموعه ی گیشه پسند همچون میلیون ها سریال دیگر است و صدها سریال کلیشه ای که موفق شدند است که به دلایلی بسیار واضح که از حوصله ی یک کامنت خارج است، توانسته مخاطبان بسیاری در سراسر دنیا را جذب کند و هیچ تاثیر خاصی جز در حد یک سرگرمی همچون دیگر همتایان خود ندارد.
لطفا سردبیر محترم بیشتر به مطالبی که اجازه ی انتشار می دهید دقت کنید، رادیو زمانه یکی از بهترین رسانه های فارسی سی سال گذشته بوده امیدوارم با درایت شما از سقوطش به ورطه ی صدها رسانه ی سطحی و بی ارزش دیگر جلوگیری شود.
امید اینکه این انتقاد منتشر شود و نه سانسور.

خوب می زنی به خال

من تمام سریال و اولین فیلم سکس و شهر رو دیدم و اصلآ چنین برداشتی نداشتم! توجه داشته باشید که سکس و شهر در ژانر طنز قرار داره که زندگی 4 زن موفق نیویورکی رو تصویر می کنه و اصلآ ضد مرد نیست! حتی فمینیستی هم نیست!
این عجیب ترین نقدیه که خوندم

انگار کسی مقاله ها را در این سایت نمی خواند. نویسنده دو منبع را نقل کرده و اگر به آنها نگاه کنید پی می برید که نویسنده به نقل از دو نشریه معتبر که هر دو نیز همان حرف را می زنند که نویسنده می گوید. مطمئن باشید که سریالی که 7 سال به خانه مردم امریکا برود قفط یک سرگرمی ساده و طنز نخواهد ماند و صاحب نطران ده ها مقاله و نظر موافق و مخالف با آن را منتشر می کنند. این مقاله نیز طبق روال خارج کشور سعی کرده بی طرف باشد و نظرات مختلف را در یادداشتش بیاورد. به همین سادگی که نوشته شده شما هم حق دارید خوشتان بیاید یا آنرا ناخوشایند بیابید. از نظر من این نوشته هم جالب بود و هم سئوال برانگیز

کجای این خانمها ضد مرد هست؟ این یک فیلم کمیک هست که در عین حال مشکلات خانمها رو هم نشون میده. تازه مگر مردا کار دیگه ای ازشون بر می آد؟ اگر کمی به مردای ایرانی فکر کنید می بینید که تمام فکر و ذکر این آقایون اینه که چطور بیشتر به خواستهای سکسی شون برسند. چطور این قضیه رو پنهان کنند.

نویسنده این مطلب به وضوح این سریال را از اول تا آخر ندیده است و برای همین هم نمی تواند با قدرت موضعش را مطرح کند. مطلب اقتباسی نوشتن ار روی مقالات دیگران بدون اینکه دقیقا بدانی داری راجع به چه صحبت می کنی این اشکال را دارد که منطق و استدلال نویسنده لنگ می زند و مطلب سست و بی رمقی می نویسد ولو اینکه حرفی برای گفتن داشته باشد حرفش در سستی و شعار زدگی سطحی مطلب گم می شود.

نظر فمینیست های موافق سریال جالب بود. از این جهت که اگر فرض کنیم درست باشد که اساسا نوع نیازهای جنسی زنان با مردان فرق می کند شاید شبیه سازی تیپ رفتار جنسی مردانه از طرف چند زن باعث خودآگاهی مردان از عوارض الگو های رفتاریشان بشود. این هم نظری است.

با سلام به خوانندگان محترم
شهرزاد ، بدون نام و مریم عزیز
«سکس و شهر» فقط به یمن گیشه پسندی و یا سطحی بودن نیست که سالها قادر به ادامه نمایش بوده است. مطلب عاریه ای من که با خواندن چندین مقاله در مجلات ملی امریکایی و انگلیسی در این نوشته گرد آمده حاکی از آن است که این گونه چک و چانه زدنها در باره آن در سطح وسیعی وجود دارد. باید اذعان کنم که که من اکثر سریال های این مجموعه را دیده ام و هر دو فیلم به اکران گذاشته شده را نیز تماشا کرده ام. این سریال از زیرک ترین و معاصر ترین سریال هایی است که در امریکا تولید شده است.
تمام توجه مقالات گزارشی و انتقادی بر این حقیقت انگشت گذاشته اند که این زنان با وضوح تمام در حال تقلید از مردان هستند و نویسندگان این مجموعه عمدا خواهان مقایسه رفتاری مردان جامعه هستند و با جایگزینی زنان جذاب و قدرتمند ریشخندی را برای ارزش های مردسالاری جامعه تدارک دیده اند که به خاطر وارونه نشان دادن آن برای مردم و بویژه نسل جوان و میانسال جذاب و هوشمند شناخته شده است.
با سپاس
ونداد زمانی

من سریال رو ندیدم اما اولین فیلمشون رو دیدم و اصلا شخصیت دو مرد فیلم که همسران دو تا از زنهای فیلم بودند خیانت پیشه نبودند.یکی از اونها یکبار به دلیل ترس از ازدواج در مراسم حاضر نشد که اون هم دلیلش کنایه بی جای یکی از همین چهار زن بود ولی بعدا در مراسمی ساده(درآخر فیلم)ازدواج انجام شد.و خلاصه فیلم در ژانر خودش که کمدی هست جالبه.اتفاقا من فکر میکنم همه زنها در خودشون به نسبت حتی اگه شده یک کوچولو از سکس و شهر رو در وجودشون دارند.حالا من نمیدونم کسانی که مقاله ها رو نوشتند یا نگارنده و مترجم بر اساس چی اینقد فیلم رو به چالش کشیده؟مگر در بقیه فیلم ها همه چیز واقعیت و ملموس هست؟من نه با همه این زنها و نه در همه صحنه ها اما در بعضی اوقات دقیقا احساساتشون رو درک میکردم مثلا وقتی دوست پسر جسیکا پارکر در مراسم ازدواج حاضر نشد واحساسات اون زن و عکس العملش برای من خیلی ملموس بود.حالا ممکنه این برای کسی که تجربه مثل من و اون نداشته بی معنی باشه

اين نوشته نه يک نقد بلکه سو استفاده از فضای راديو زمانه برای بيان کردن عقده های شخصی نويسنده هست. جالب هست ديدن اينکه مردی ايرانی از ظلمی حرف ميزنه که به مردهای نيويورکی روا داشته ميشه! در حالی که اگر ساعتی وقت صرف بررسی اين مسئله کرده بوديت(به جای کپی برداری از
چند مقاله که پشتشون قايم بشيد!) ميديديت که چنين برداشتی در ميآن مردان آمريکايی
و اروپايی محسوس نيست. و اين ظلم چيزی نيست جز ساخته های ذهنی نويسنده.
خوشبختانه کسانی که اين نقد رو ميخونند عاقل تر از اين هستند که بخواهند تحت تأثير
نوشته هايی به اين سبک قرار بگيرند و متاسفم از اينکه قلم به دستانی مثل نويسنده
بررسی و نقد بی طرف رو کنار گذشته و با کپی برداری و استفاده از نظرت کاملا زن ستيز و همجنسگرا ستيز تصويری رو به خواننده ارائه ميدهند که شباهتی به اصل نداره!

لیلا خانم محترم
کجای این مقاله اشاره می کند که به مردان نیویورکی ظلم شده اشت؟
این سریال می خواهد به مردها نشان دهد که چند شخصیت زن قوی و موفق و جذاب می توانند عین بعضی از مردهایی که فکر و ذکرشان سکس است رفتار کنند و از این طریق طعم بی حرمتی که به زنان می شود را در عمل به بعضی از مردان نشان دهند.

با سپاس

ظاهرا شما حتی با نگاه بی طرف حتی اين مقاله رو نخونديت!

"مام هم وغم قهرمانان زن این فیلم در این خلاصه شده است که مردان را موجودات معتاد به سکسی نشان دهند که به قول قهرمان اصلی فیلم سامانتا جونز: «آنها را فقط می‌توان در رختخواب کنترل کرد».

تلاش اصلی این مجموعه در این نهفته است که تصویر بدوی و خشنی از مردان رسم کند و نشان دهد که آقایان موجودات مریخی هستند که تنها کار مفیدی که ازشان برمی‌آید به آلت تناسلی بی‌بند و بارشان بستگی دارد.

مردان ارائه شده در این برنامه‌ی سرگرم‌کننده، هم دشمن زن‌ها هستند و هم وسیله‌ای که دلیل وجودی‌شان در جامعه‌ی انسانی چیزی جز برآوردن آرزوهای جنسی زنان نیست."

با اين حال مرسی از جواب و از اهميتی که به نظرها ميديت.