«سر» و عقل داخل آن که با «ساز» و شعارهای فریبنده و پوچ نظام که ما مردم را بشکل «گاری» و ارابه هایی در آورده بود به لطف خداوند در روز ٢٢ خرداد برای براندازی نظام من درآوردی«ولایت فقیه» به جنبش و حرکت افتاد که دیگر هیچ نیرویی جلو گیر آن نخواهد بود. چه موسوی و خاتمی بخواهند و چه نخواهند.

ضمن احترام برای آقایان، غیر از پند و نصیحتی که ۲۰ سال است کسی را از خواب بیدار نکرده، چه راه کاری ارائه می دهند؟‌آیا بالاخره حاضرند رسما اعلام کنند که یکی از ریشه های اصلی مشکلات شخص رهبر است و باید از مقام خود عزل شود؟‌این که حتی علیه نظام هم نیست و قاعدتا اگتر کسی این نظر را داشته باشد بر علیه نظام عملی انجام نداده(حتی برای حفظ نظام از رهبر بی کفایت این کاری ضروری است). به هر حال، مردم به بی کفایتی رهبر معتقدند. منتظریم آقایان قدم پیس گذاشته، در یک نامه مشترک سه نفره، خواست مردم را بیان کنند و رهبر جدیدی پیشنهاد دهند.

این دو بزرگوار در تلاش برای تزریق خون تازه ای به پیکر مظلوم اصلاحات اند . . اما امیدواریم سعی در انحصار مسیر جنبش سبز نداشته باشند . . این رنگ تنها ردای سیاسی آنانی ست که در 30 سال گذشته هرگز مجال ابراز عقیده نیافته اند . . لیبرال ها و سکولار ها . . بهتر است که این دو عزیز ماهیت این جنبش را اعلام کنند و خود به جبهه ارزشمند خود بازگردند . . این جنبش مثل نوزادی رویین تن است .. تنها بلوغ یافتن ، ایستادن و اعلام وجود کردن اش مساوی پیروزی اش است ...

مبارکه! ایشالله به پای هم پیر شن!! الهی زندگی مشترکشون پر از شادی باشه!

ایران امروز نیازمند حکومتی است که به تمام ادیان اندیشه ها و ملت ها و نزاد ها احترام بگذارد! گرچه موسوی و خاتمی هم این ها را به واقع می پذیرند ولی بازهم گرایش مذهب را نمی توانند به کناری گذارند!
و مادامی که مذهب و درگیری های آن با اصل اصالت خرد و اندیشه انسان وجود داشته باشد مشکلات همچنان باقی خواهند بود.
کی رسد آن زمانیکه مسلمان و زردتشتی و ترسایی و ..همه و همه بتوانند در سایه یک حکومتی واحد زندگی کنند که آن حکومت جانب هیچ مذهبی را نگیرد و بلکه به همه مردم با هر رنگ و مذهب و نزاد ارزش گذارد. براستی کی رسد؟