تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
هاشمی رفسنجانی:

«وجدان‌های بیدار از این وضع راضی نیستند»

اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت که «هیچ وجدان بشری» از وضعیت به وجود آمده پس از انتخابات در ایران «راضی» نیست.

بعد از ۲۲ خرداد ماه، این دومین بار است که آقای هاشمی در خصوص مسائل انتخابات ریاست جمهوری ایران اظهارنظر می‌کند.

رئیس مجلس خبرگان که امروز شنبه در جمع گروهی از خانواده‌های بازداشت شدگان پس از انتخابات سخنرانی می‌کرد، از اتفاقات رخ داده پس از انتخابات اظهار تاسف کرد و گفت که این وقایع «ذائقه‌ها را تلخ کرد و فکر نمی‌کنم هیچ وجدان بیداری از وضع به وجود آمده راضی باشد.»

به گزارش خبرگزاری‌های ایران، آقای هاشمی در این دیدار اظهار امیدواری کرد که در روز‌های آینده «مشکلات» حل و فصل شود و «آلام» خانواده‌های چشم انتظار «کاهش» یابد.

وی همچنین افزود که «باید سعی کنیم با مراعات حقوق همه شهروندان، موجب حفظ همدلی و وحدت، ضمن افزایش اعتماد و اعتبار نظام در نزد افکار عمومی، جلوی سوء استفاده دشمنان را نیز سد کنیم.»

آقای هاشمی در دیدار با جمعی از خانواده‌های بازداشت‌شدگان اخیر در ایران، اظهار امیدواری کرد که در روز‌های آینده «مشکلات» حل و فصل شود و «آلام» خانواده‌های چشم انتظار «کاهش» یابد

هاشمی پیش‌تر در اظهارنظری گفته بود که «فتنه پیچیده‌ای» قصد دارد مردم را از نظام جمهوری اسلامی جدا کند.

وی پیش از آغاز انتخابات نیز در نامه‌ای به آیت‌الله علی خامنه‌ای از سخنان «غیر مسئولانه» محمود احمدی‌نژاد در جریان مناظره‌های انتخاباتی که علیه وی ایراد کرده بود، انتقاد و از آقای خامنه‌ای به خاطر سکوت در برابر چنین وضعیتی به طور تلویحی انتقاد کرد.

آقای هاشمی از ۲۲ خرداد ماه تاکنون در هیچ یک از نماز جمعه‌های تهران شرکت نکرده است. وی در نماز جمعه‌ای که به امامت آیت‌الله خامنه‌ای برگزار شده نیز شرکت نکرد.

خانواده بازداشت‌ شدگان پیش از دیدار با هاشمی، با محمد خاتمی و مهدی کروبی نیز دیدار و گفتگو کرده بودند.

این دو از با انتقاد از بازداشت برخی فعالان سیاسی، مدنی و روزنامه‌نگار، خواستار آزادی فوری آنها شده‌اند.

آقای خاتمی گفته بود که انتخابات اخیر «کودتایی مخملی» علیه مردم بوده است.

نتایج این انتخابات از سوی مهدی کروبی، میرحسین موسوی و چند حزب سیاسی «نامشروع» خوانده شده است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

از شیراز خبر رسیده که (روزی نامه ها) و تلویزیون حکومت را کسی نمی خره و نگاه نمی کنه. دولت نه تنها دانشگاه ها رو تعطیل کرده که خوابگاه ها رو هم تخلیه کرده. نامه میبرن اینور اونور برای تأیید انتخابات که کسی امضا نمی کنه. ما ها هم این بیرون در فکر وارد کردن اسم احمدی"Ahmadinejad is NOT our PRESIDENT" در کتاب رکورد گینس از طریق بلند ترین تومار دنیا که آویخته از برج ایفل خواهد بود هستیم.

-- ایرانی ، Jul 4, 2009

سیستمی که سرنوشت خود را به یک نفر(خامنه ای) وصل کند و تصمیم گیر یک نفر باشد دیگر به هیچ وجه قابل اعتماد نیست.چون مجلس خبرگان شما آقای رفسنجانی هیچ کارائی ندارد به جز اجرای منویات آقای خامنه ای که نهایتا از طرف نظامیان دیکته میشود.مامردم ایران باید به خود بیاییم و هرچه در توان داریم به کار ببندیم تا این سیستم تغییر کند. قانون بر اساس عقل جمعی

-- دردمند ، Jul 4, 2009

خبری از ایران بدست ما رسیده است.

بسیار نگران کننده است. آقای . ب. م در طی تماسی از ایران گزارش

می دهد که روز گذشته 3 نفر در تهران در خانه خود درگذشتند!

آنها را بطور عادی به خاک می سپارند که برایشان مشکل ایجاد نشود.

زخمی های زیادی که از ترس به بیمارستان نرفتند که

شاید به دست وزارت اطلاعات گرفتار شوند، در خـانه به مداوای

زخمی ها پرداخته اند.

اعتصاب پزشکان بیمارستان رسول اکرم خود گواه این امر است.

زیرا پزشکان گفتند که زخمی و کشته شدگان را از بیمارستان ربودند.

از همین جا از کلیه پزشکان انسان دوست و وطن پرست

خواهشمندیم که به کمک این زخمی ها بپردازید.

-- بدون نام ، Jul 4, 2009

سخنان رییس جمهورمنتخب میر حسین موسوی در جمع ۷۰ تن از استادان دانشگاه

قسمت اول - در برابر دخالت بیگانگان موضع بگیرید - به فعالیتهایی که در چهارچوب قانون میتوان انجام داد توجّه کنید - بعد از رسمی شدن دولت کارشکنی نکنیم امّا سالم بودن انتخابات رو هم قبول نکنیم - هر کس به ابتکار خودش فعالیّت کند
ما‌ها متهم هستیم که امریکایی هستیم، اروپایی‌ هستیم و وابسته به بیگانگان هستیم. برای همین طرح این نقشه ی بیگانگان و موضع گیری در برابر اون‌ها به نظر من برای همه واجب هست. پس باید در این زمینه بیان بشه و گفتگو بشه. واقعا هم اگه ما قبول داشته باشیم که یکی‌ از مهمترین دستاورد‌های انقلاب ما استقلال ماست، این مساله ایجاب میکنه که ما دراین رابطه موضع داشته باشیم هرچند به ضرر خودمون باشه. که من میگم ضررهم نداره اما اگه به ضررخودمون هم بود ما باید موضع می داشتیم و باید وسیع‌ تر روی این کار بشه و هرچه سریع تر مواضع روشنتری را بیان کنیم. اگر چه ما این تاثیر رو کاملا نمیتونیم از بین ببریم به دلیل این که ریشه‌های مشکل هنوز وجود داره. هنوز رسانه‌هایی‌ که می‌تونن با مردم صحبت بکنند، جلب اطمینان مردم کنند و نظر مردم رو برگردونند به نیرو‌های مخلص داخلی‌ که نظام، اسلام، کشور و استقلال کشور رو قبول دارن، اینا کار نمی‌کنه و ما در این رابطه با مشکل وسیع‌ روبرو هستیم. توی این هفته اخیر من دائم با کسانی‌ که تماس گرفتن بحث کردم و گفتگو کردم که این به ضرر همه نظام هست و این به ما لطمه خواهد زد. متاسفانه ما نتونستیم که راه حلی‌ پیدا کنیم.

همین الان که من خدمت شما دوستان صحبت می‌کنم ۲۴، ۲۵ نفر از کارکنان کلمه سبز دستگیر شدن. همه رو یک جا دستگیر کردن به این عنوان که شما قصد توطئه دارید. خوب این نشان عدم شناخت کسانی‌ هست که الان مسائل رو میخوان اداره کنند و در این زمینه موضع دارن. در مورد قانونی‌ عمل کردن، من از قدیم اعتقاد داشتم و الان هم اعتقاد دارم که عمل کردن حتی به جنبه‌های سوری قانون برای ما نقطه عزیمت هست و ما نمیتونیم از این مساله عقب بکشیم و اگر یک قانونی‌ رو هم قبول نداریم باید از طریق قانونی‌ به دنبال حلش باشیم. من این رو بار‌ها تو جریان انتخابات بیان کردم. و این تبلیغاتی که هست که من غیر قانونی‌ عمل می‌کنم این دروغ محض هست. بنده کاملا قانونی‌ عمل می‌کنم حتی در رابطه با شورای نگهبان، ما یک شکایتی تشکیل دادیم ولی‌ اگه ۷ نفر از اعضای شورا بر خلاف قانون طرفدار یک جریانی هستن که ما اعتراض داریم به این مساله، اونا بخوان که بنده کرنش هم بکنم در مقابلشون، تو جلسه شون هم حاضر بشم، بنده نمیرم. بنده گزارشم رو دادم و شکایتم رو کردم و اگر اینا درست عمل بکنن این شکایت در دسترسشون هست.. شخصی‌ مثل آقای محتشمی هم دائم پیگیر این قضیه است، میره، میاد و آماده است که در جلسات حضور پیدا کنه وشرح بده. شما دیدین که در مورد همین اظهار نظری که آقای کدخدایی کرد در مورد شهر‌هایی‌ که بیشتر از واجدین شرایط رای داده شده گفت که این ۳ میلیون رای هست و در کل آرا نمیتونه تاثیر بذاره که آقای کروبی یه جوابی‌ داد که در روزنامه اعتماد ملی‌ که مربوط به حزب اونهاست خود اون اعتراض رو سانسور کردن. یعنی‌ شما دقت کنین بعضی‌ جاهاش خالی‌ هست و عین عبارات ایشون نقل نشده. این فضایی است که الان باز کرده اند در سطح کشور.
ما یقینا غیر قانونی عمل نمی کنیم، قانونی عمل می کنیم. مطالبی را هم که جناب آقای دکتر حاضری در اول جلسه بیان کردند بسیار مهم و خوب است که اینها مطرح بشود... بله موارد گوناگونی هست که از اون طریق میشود اعتراض کرد به وضعیتی که به وجود آمده و کاملا در چهارچوب قانون هم باشه. البته جوی هم دارن میسازن. امروز موج خونخواهی‌ از موسوی رو در کیهان تیتر زدن. اینها جو سازی برای ترور شخصیت هست و سرکوب کردن این حرکت.
من به ذهنم میاد با این روشنی و آگاهی‌ که مردم دارن اینها اثر عکس خواهد گذشت. جو رو رادیکال میکنه و مشکلاتی رو ایجاد میکنه اما حاصلی برای تثبیت و یا مشروعیت بخشیدن به این دولت نخواهد داشت. تصور من این هست که، البته ان شاء الله این جور نباشه، شورای نگهبان بالاخره خواهد گفت که هیچ اتفاقی نیفتاده. از نظر چارچوب‌های سوری قانونی‌ دولتی در کشور تشکیل خواهد شد و ادامه پیدا خواهد کرد. ولی‌ فرقی‌ که هست این هست که اگر دولت در دوره قبل نا کار آمدی داشت و دروغ و دغل و هزار جور مسائل، مشکلاتی هم برای خودش و کشور ایجاد کرد، این دفعه مشکلی‌ هم که اضافه می‌شه این هست که از عدم مشروعیت رنج خواهد برد و شبهه خواهد بود که این اصلا درست تشکیل شده یا نه که این موقعیت دولت رو در سطح بین الملل و در سطح داخلی بسیار‌ آسیب پذیر خواهد کرد و چه بسا باعث میشه که دولت در چنین وضعیتی امتیازاتی هم به بیگانگان بده. دولت‌ها معمولا وقتی‌ ضعیف میشن چنین وضعیتی پیدا می‌کنن. ما قراینی هم داریم که دولت فعلی‌ هم هر وقت مشکلی‌ پیدا کرده تو این زمینه کوتاه اومده. در مسائل داخلی‌ هم همین جور، ما مشکلات بسیاری پیدا خواهیم کرد.
ولی‌ مساله اساسی‌ این هست که دولت به صورت رسمی‌ وقتی تشکیل میشه، با تنفیذ و بعد با سوگند در مجلس، نیرو‌های دیگه چه‌ کار خواهند کرد. این یکی‌ از مهم‌ترین سو ما داریم. دیروز یک جلسه ای بود که ما خدمت بعضی دوستان داریم، حرف این بود که در سطح ملی یک فعالیت وسیعی براساس اتفاقاتی که در کشور رخ داده، بیداری که در کشور ایجادشده، ما باید عمل بکنیم. این به معنای مخالفت با دولت به این معنی‌ که هر کاری میکنه ما کارشکنی کنیم نباید خدای ناکرده باشه ولی‌ در سطح ملی‌ و مستقل از دولت ما باید کار‌هایی‌ رو سامان بدیم که امکانش هست. ولی‌ یک چیز مهمی‌ که در اینجا هست این هست که اینها به دنبال به قول فرنگی‌‌ها هژمونی کردن وضعیت فعلی‌ هستن. میخوان رضایت مردم رو پشتوانه کار خلاف قانون خودشون قرار بدن. این نکته حساسی هست. یعنی‌ قانع بکنن که اتفاقی که افتاده همه اشتباه کردن و آقایون درست گفتن و انتخابات همه چیش سالم بوده و خوب بوده. این چیزیست که ما نمیتونیم تن در بدیم و در سطح ملی‌ این حقمون هست که از طرق قانونی‌ بگیم که اتفاقی که افتاده اتفاق بدی بوده و اگر آگاهی‌ نسبت به اون وجود نداشته باشه میتونه مساله استبداد و دیکتاتوری رو در کشور ما نهادینه بکنه یا خدای نکرده ما رو به جاهای بدی ببره. بنده از اول انتخابات بحث قانون گریزی رو مطرح کردم. من نمیدونستم که به این نقطه میرسیم که خود انتخابات بهترین دلیل و برهان برای اون خطری باشه که من از ابتدا حس می‌کردم که مهمترین مساله کشور این قضیه هست. و این آشکار شد که در این کشور می شود یک چنین قانون گریزی به این صورت و به این وسعت اتفاق بیفته که این همه چیز رو در کشور ما امکان پذیر میکنه. ولی‌ این وضعیت وقتی‌ میتونه در کشور پایدار بشه که بتونن مردم رو راضی‌ بکنن، نیرو‌های متدین کشور رو قانع بکنن که هیچ اتفاقی نیفتاده و همه چیز مطابق قانون اتفاق افتاده و مساله‌ای نیست و حتی این دستگیری‌ها رو توجیه بکنن و این بستن جراید رو توجیه بکنن و خیلی‌ چیز‌های دیگه رو توجیه بکنن. این همون چیزیست که ما باید راجع بهش تبلیغ بکنیم برای زنده نگه داشتن اصول قانون اساسی‌ و اعتقادات دینی خودمون و استقلال کشور خودمون و ارزش‌هایی‌ که با انقلاب بزرگ ایران به رهبری حضرت امام در کشور ما ایجاد شده. تو این زمینه به نظر من همه سهم دارن و نقش دارن و هر کس باید با ابتکار خودش کاری انجام بده. ما به تدریج باید اتاق فکر‌هایی‌ ایجاد بکنیم و خط مشی‌‌هایی‌ که همه بهش اجماع بکنیم باید پیدا بکنیم. ولی‌ تا اون موقع من فکر می‌کنم یه کاری باید بکنیم که در سطح عموم هر کس هر ابتکاری داره، مثل همان که گفتیم هر شهروند یک ستاد کار خودش رو انجام بده. این مساله رو ما در یک سطحی میتونیم پیش ببریم
قسمت دوم - ارتباط با اقشار مختلف از جمله مرجعیّت - تکثر رهبری - استفاده از همه رسانه ها خوشبختانه در سطع ملی ما قشرهای گوناگونی رو سراغ داریم که به این مساله حساس شدند از جمله روحانیت. روحانیت را تک و توکی در همین راهپیمایی ها می دیدیم ودوستان می دونند. الان در خود قم هم یک تحرکاتی هست و یک فعالیتهایی در این رابطه انجام میدند چون ما با تعدادی از فضلای قم ملاقات داشتیم ، خود مراجع و پایداریشون برای اینکه تایید نکنند (انتخابات رو)‌ با اینکه فشار زیادی روشون بوده خودش در این زمینه نشون دهنده این موضوع هست. ولی این نیاز به کار بیشتر دارد. فقط صرفا تماس گرفتن من نیست و عده ای رفتن و امدن نیست همه احساس نیاز به این مساله بکنیم و ارتباطات خودمون رو با مراجع بیشتر کنیم هر کس دسترسی داره و در این رابطه اطلاعاتی داره و یا تحلیل داره. انتقالش من به ذهنم میاد که اثر گذاره یعنی با یک زمینه خوبی در این رابطه روبرو هستیم. بقیه اقشار جامعه هم همین جور و باید همین کار را انجام بدیم. ما باید تلاش بکنیم که حرکت آینده بیرون از نظام قرار نگیره. این برای ما خطرناکه و برای کشور هم خطرناکه و ما اعتقاد هم نداریم یعنی من به ذهنم میاد که ما در داخل نظام هم حرکت خواهیم کرد منتها نظامی که امام تعریف کرده با اون اسلام نابی که ایشون تعریف می کرد به دور از تحجر و با جسارت، روشنی، شجاعت و یک برداشتهایی که عقلانی باشه و با دنیای جدید هم مناسبت داشته باشه. خوب ما در این چهارچوب نقد کننده خواهیم بود و شکل دهنده به حرکتهایی جدید هم خواهیم بود.
بحث تکثر رهبری شد، بنده هم به این مساله اعتقاد دارم. الان تماسهایی با آقای کروبی، قبلا حتی با آقای رضایی با آقای خاتمی و دیگران داشتیم و باز هم این ادامه پیدا خواهد کرد و قصد داریم کمی این رو بسط بدهیم و هرچقدر این بسط پیدا کنه و گسترده تر بشه آسیب پذیری ما کمتر هست و از عقل جمعی گسترده تری هم بهره خواهیم برد. در برنامه های اتی هم انشاالله این لحاظ خواهد شد و اینجور نیست که حرکت تکی باشه، البته سیل حرکت ممکنه به سمت من باشه ولی یقینا این ربطی به من نداره و خیلی جنبه گسترده تری دارد مساله.. بیداری که در کشور ایجاد شده به نظر من برگشت ناپذیره، یعنی ما در هر شرایط امنیّتی و فشاری غیر ممکن است که وضع را به شش ماه قبل برگردونیم. اتفاقی در کشور ما افتاده که به نظر من برگشت ناپذیره. ما باید به این اعتقاد داشته باشیم. منتها روندها معلوم نیست که همیشه به سمت مثبت باشه یعنی این اگر خوب اداره و مدیریت نشه ممکنه آثار خیلی نا مطلوبی ازش دار بیاد همیشه حرکتهایی که در قالب توسعه و رشد مطرح می کنند همیشه رو به جلو نیست ممکنه قهقرایی هم اتفاق بیفته و ما باید مراقب این قضیه باشیم. بهترین استفاده بشه برای پیشرفت کشور و این درحالی است که همین جلسات ادامه داشته باشه آگاهی ها گسترش پیدا بکنه و این حرکت مدیریت بشه مخصوصا با شوکی که الان وارد شده به مردم. این شوک بسیار از نظر من عمیق و گسترده است.
یکی از مهمترین مسائل ما موضع رسانه هاست ، ما رسانه ها را در طول انتخابات از طریق رجوع مردم حل کردیم اگه دقت می کردید اون روز ما نه از تلویزیون نه از رسانه های هزینه بر [استفاده نمی کردیم.] حتی پوسترها رفت روی کاغذهای A4 و هزینه خود ستاد که انشاءالله مطرح خواهد شد. دیده خواهد شد که تا چه اندازه صرفه جویی صورت گرفته و در مقابل دستاورد بزرگی که داشتیم .
منتها یک نگاه مدرنی نسبت به استفاده از فضای مجازی در حقیقت بوجود امده و جوانان استقبال کرده اند .این رازِ رمز کار آتی ماست. من احساس نمی کنم که به زودی ما کانالی رو در اختیاربتونیم بگیریم و جراید وسیعی داشته باشیم ولی در نظر داشته باشیم که با توجه به گسترش فضاهای مجازی و امکاناتی که در این رابطه بوجود امده اگر به ابداعات و ابتکارات جوانان های خودمون تکیه بکنیم و ازش استفاده بکنیم وبا همین روحیه تکیه بکنیم به خلاقیت افراد در هرجایی که هستند این یک مقداری می تونه این خلا رو پرکنه تا دسترسی به امکانات وسیع تری را داشته باشیم.
بحث میشه که شبکه ء ماهواره در خارج از کشور داشته باشیم کانالی داشته باشیم در رابطه با رسانه ها؛ من فکر میکنم باید همه اینها رو روی یک میز باید گذاشت و از هیچ کدوم نباید صرف نظر کرد ولی اونچیزی که الان میتونه در دسترس باشه این است که در حالیکه همه چیز در حال فیلتر شدن و بسته شدن است ما باز هم با استفاده از نیروی جوانی بیایم [اینها را] گسترش بدیم فضاها رو گسترش بدیم و از اونها بخواهیم که راه حلهای برای این این حرکت و این نهضت ایجاد بکنند برای اطلاع رسانی. ما در این زمیه خیلی خلا داریم و مشکل داریم موضع گیری بسیار حادی که اخیراصدا وسیما گرفته
البته من مطابق تجربیاتی که دارم این مقدار اغراق که الان در صداوسیما هست برای کوبیدن حرکت بوجود امده اثر برعکس خواهد داشت ولی‌ منجر به آشفتگی‌ ذهنی‌ میتونه بشه، تردید‌هایی‌ رو میتونه ایجاد کنه، و من آثارش رو میبینم. یعنی‌ روز اول سوال از تقلب نبود، همه احساس میکردن تقلب صورت گرفته، ولی‌ الان سوال می‌کنن دلیل چیه، نتایج چیه، آمار چیه. که باز در این رابطه هم باید خودمون رو تقویت بکنیم، کار بکنیم، ولی‌ من میگم رسانه‌ها موثر هستن. ممکن است که آقایی که میاد فحش میده همون لحظه یه خشمی رو بر می انگیزه، ولی‌ سوال‌هایی‌ رو هم در پشت سر صحبتش در ذهن مردم بر می‌‌انگیزه که یه گروه اندک نمی‌تونن به تنهایی‌ جواب بدن. همه باید مسول جواب دادن به این مساله بشوند. این آقای دکتر حاضری میدونن که -- از اول هم همینطور-- یه گروه اندکی‌ هستیم که قدرتی‌ که ستاد پیدا کرد در ارتباط با جمع کثیری بود که ملت ما بهش اقبال کردن. الان هم چنین نیازی هست. و در این اقبالی که از ستاد شد، کار ظریفی‌ که صورت گرفت این بود که ما گفتیم که جلوی هیچ نوع ابداع و ابتکاری گرفته نشه. باز باشه و هر کس هر کاری خواست بکنه و این پاسخ داد. الان هم ما چنین چیزی را نیاز داریم، و برای همین، همین جمعی‌ که اینجا هست، به نظر من خودش میتونه بشینه فکر کنه که چه گونه میتونه فضا رو باز کنه تا ما رسانه‌های قابل دسترسی‌ داشته باشیم. در مورد پشتوانه حقوقی از اول توی ستاد کار میشد، و یکی‌ از برادران بسیار ارجمندی که اسمش هم امیر ارجمند است دستگیر شد و الان زندان است. و بعضی‌ از دوستان متعهد و قوی هم کار میکردن. خود ما هم اخیرا متوجه شدیم که این بخش رو باید تقویت بکنیم، گسترش بدیم و کار بکنیم
قسمت سوم - اعتراض قانونی به حضور لباس شخصی ها - ادامه شناسایی لباس شخصی ها - اشاره به پرونده سازی و جو سازی مخالفان - عدم اطلاع از علاقه زیاد رهبری به احمدی نژاد - اثر تعطیلی اس ام اس ها بر روند نظارت بر انتخابات - لزوم برنامه ریزی و استفاده از خرد جمعی و ایجاد اتاق های فکر برای راه حل های کوتاه مدت و دراز مدت - لزوم بهره گیری از ابتکارات و گرایش های مردم در مورد لباس شخصی ها که مطرح شد. اصلا حضور لباس شخصی ها می دانید که جنبه ی غیر قانونی دارد. بنده هم اعتراض کردم. یک متن حقوقی هم نوشتیم که منجر به واکنش رییس پلیس و دستگاه های دیگر شد که نشان دهنده ی حساسیت قضیه است. من به ذهنم می رسه که این اعتراض که جنبه ی حقوقی و قانونی دارد نسبت به این موضوع باید ادامه داشته باشد. این می تواند زمینه را تنگ کند برای این که از این نیروها استفاده بکنند. چون کسانی که قوه ی قهریه بر علیه مردم به کار می برند با لباس های مشخص با آرم مشخص باید باشد از نظر قانونی و همه نمی توانند این کار را داشته باشند و به این وضع ظاهر شدن ]درست نیست[. خود مردم هم واکنش قوی و محکمی راجع به این موضوع دارند که باید از این مساله هم استفاده کرد. همون چیزی که دوستان اشاره کردند که بعضی از این ها شناسایی می شن و توی سایت ها معرفی می شن روش موثری است و این را ]دست [کم نگیرید و این را ادامه بدهید و خود این یک مقدار کنترل کننده است. و کار حقوقی و اعتراض حقوقی و اعتراض سیاسی هم نسبت به این مساله باید ادامه پیدا بکند. و توی کشورمون این مساله ریشه کن بشه. اگه ما پلیس داریم اگه نیروی نظامی داریم ]نیروی[ انتظامی داریم خوب اونا باید بیان با مسایل اگه خلافی هست برخورد بشه و این مسایل ]لباس شخصی ها[ باید از کشور برود.
یه سوالی شد که بدون تشکل چرا وارد شدی؟ بنده یک برآوردی داشتم که هنوز هم فکر نمی کنم که اشتباه کرده باشم که دیر این رو مطرح کردم. به هر جهت اگر یک سال پیش این رو مطرح کرده بودم اصلا به انتخابات نمی رسیدم و نمی گذاشتند برسم. بنده 15 اسفند می خواستم حتی این را دیرتر ]مطرح[ بکنم که فرصت یک مقدار کار داشته باشم تا دوستان حواسشون جمع بشه یک کمی ما جلو برویم. برای همین 15 اسفند مطرح کردم. حالا به زبان بی زبانی به همه می گفتم که آقا من نمی تونم الان مطرح بکنم. جو سازی می شه فلان می شه بهمان می شه و این ثابت شد الان در وضعیت فعلی و واقع بین بودم در این زمینه و فکر نمی کنم که غیرواقع بین بودم. یقینا من اگر در ماه فرضا مهر و آبان مطرح کرده بودم به عید نمی رسید مساله ی شرکتم در انتخابات. به هر حال ولی تصور بنده از وسعت تقلب و نوع کاری که شد این نبود. من این را قبول دارم که فکر می کنم همه ی ما غافلگیر شدیم. بنده تنها غافلگیر نشدم یعنی اطلاعاتی که الان می رسد و بحث ها و گفتگوهایی که می شود ]راجع به تقلب[ خیلی گسترده تر از آن چیزی است که ما فکر می کنیم. و باز هم بنده اطلاع دقیق نداشتم که مقام معظم رهبری این قدر به رییس جمهور علاقه داره شاید اون موقع اگه از اول گفته می شد شاید بنده یک فکر دیگه ای می کردم راجع به این مساله. ما در خود انتخابات مشکل دیگه ای هم پیدا کردیم و مساله ی مقدمه ی انتخابات هست که فوق العاده مهم است. که آن ها هم دست کم ندارد جنبه ی قانونی دارد انجام آن کارها. یعنی مواردی نقل شده که خود این انتخابات را حتی اگر درست هم انجام می شد همون مقدمات ]را زیر پا گذاشتن برای ابطال انتخابات کافی بود]. مثل کسی که بدون وضو وارد نماز شده و خوب نمازش باطل است. بنابراین مقدماتی که صورت گرفته مقدماتی است که غیرقانونی و خلاف قانون بوده. مواردی هست مثل پول پخش کردن ها و دروغ پردازی ها و کارهای مختلفی که صورت گرفته. یک موردی اش هم الان کشف شد که قانون داشتیم که از نظر مساله نفت که چه جوری یارانه بدهند و توزیع بکنند. مجلس الان اعتراض کرده به عنوان یک کار غیرقانونی. معلوم است که به خاطر انتخابات اجرای این مساله را به تاخیر انداخته اند. حالا این ها جدا توی روند انتخابات هم توی مقدمات دیگه اش که در آستانه ی انتخابات اتفاقاتی افتاد که هر کدومش می تونست ما ها را فلج بکند از جمله تعطیلی اس ام اس هاست. ما تمام شبکه ی ارتباطی مان را بر این اساس تنظیم کرده بودیم. با کارشکنی ای که برای ناظرین ما گذاشته بودند و محدودیت هایی که در این زمینه به وجود آورده بودند- ما فکر کرده بودیم از این طریق ]می توانیم ارتباط برقرار کنیم[ و اطمینان هم داده بودند که این از بین نمی رود و بر این اساس قرار بود که یک کار وسیع صورت بگیرد. یک ساختمانی تعبیه شده بود با مقدار زیادی فردی که متخصص باشن اطلاع بگیرن با کامپیوتر و رایانه های گوناگون. همه ی این ها با تعطیلی اس ام اس ها اصلا از بین رفت. وقتی ما همان روزها اعتراض کردیم ۲ گروه از سوی ۲ کانال ما به مخابرات رجوع کردیم آن ها هم بدنه شان گفتند و هم مقامات رسمی شان گفتند که ما نکردیم و به دستور ما نبوده. خوب برگشت به جاهای دیگه و این خودش اخلال کننده در کارهای ما بود. به اضافه ی موارد دیگه ای که طرح شد.
یکی از دوستان سوال کرده که ادامه ی راه تا کجا؟ قطعا این ادامه ی راه تا کجا یکی این مقطع کوتاه فعلی را در بر می گیرد و یکی ماه های آینده و حتی سال آینده را ]در بر[ می گیرد. بر می گرده که ما اون چیزی که در کشور اتفاق افتاده را یک فهم دقیق ازش داشته باشیم و خوب ارزیابی بکنیم و براساس آن موقعیت جدید را بسنجیم و تشخیص ]داده[ خواهد شد و روندها رو پیش بینی بکنیم و بر اساس آن برنامه هایی را بریزیم. این جا یه سری بحث هایی می تواند باشد که حداقل یک جلسه ی کلی را می تواند به خودش اختصاص بدهد توی همین جمع هم می تواند باشد. توی جامعه شناس ها یا دوستانی که رشته ی علوم سیاسی هستند می توانیم به آن بپردازیم. توی اتاق های فکر هم می شود به این مساله پرداخت و راه حل هایی هم کوتاه مدت و هم دراز مدت می تواند برای این مساله پیش بیاید.
آن چیزی که بسیار مهم است این است که نیروهایی که به این جریان علاقمند هستند و خودشان در انتخابات شرکت کرده اند یک نوع طیفی از فکرها در آنها مطرح است. بعضی ها می گویند باید سریع تر مطالب خیابانی باید جمع بشود و باید به یک فاز دیگه ای منتقل بشه و بعضی ها مدافع این هستند که این مسائل باید ادامه پیدا بکنه. بعضی ها تند هستند و بعضی ها کند. این بحث و گفتگوهایی است که باید ادامه پیدا کند و در یک حالت جمعی ما راه حل هایی باید برای آنها فکر بکنیم. یقینا بین شما هست بین دوستان ما هم هست. انشالله به یک نتیجه ای باید برسیم. الان ما اقتضایی عمل می کنیم. بعضی چیزها هست که ما اصلا واقعا دنبال مردم می دویم. خیلی از اتفاقاتی که بعد از انتخابات روز جمعه افتاد به هیچ وجه زاده ی هیچ نوع تدبیرمرکزی و دستوری نیست. خود آن راه پیمایی عظیمی که دوشنبه اتفاق افتاد و دوستان هم می دانند و بیشتر دوستان در آن حضور داشتند. تصور می شد که عده ی کمی در آنجا خواهند آمد.
خود حضور بنده در آنجا توی ستاد بحث کردیم و به این ترتیب بود که ممکنه مردم جمعیت کمی باشد و این خشونتی که علیه مردم می شود شاید اگر بنده بروم یا این خشونت کم بشود و یا ما هم یک کمی کتک بخوریم و دل مردم بیشتر ]خون[ نشه. با این دید ما رفتیم ولی اون جمعیت عظیم بود و مردم بیش از آن چیزی که ما فکر می کردیم حضور داشتند. یا مثلا جمع شدنان در میدان توپخانه قطعا با برنامه مرکزی و ستاد مرکزی صورت نگرفت و امثال این ها.
الان هم هنوز این کارها به نظر من ادامه دارد. حتی من توی اطلاعیه ها گفتم این آرم سبز و نماد سبزی که انتخاب کردیم از خود داخل مردم به سمت ما اومد و نه این که اندیشمندان خیلی متفکری ما داشته باشیم و فکر بکنند و این را کار بکنند و جا بندازند. نه توی یکی از مسافرت ها یه جوان ۱۸-۱۹ ساله پیشنهادش رو داد بعد با پیشنهاد اون یک شال سبزی انداختند گردن ما و یکی به خبرنگارها گفتند و یکی هم لباس سبز و من هم حس زیبایی شناسانه ام بد نیست به دلیل رشته هنری. فکر کردم که این می تواند خیلی بگیره و خود فاتح و دیگران هم همین اعتقاد را داشتند و تبدیل به یک نمادی شد که به عنوان یک دالّ شناور به قول امروز توانست یک عده زیادی ر در سطح ملی به خودش جمع بکنه و تبدیل به یک پرچم بشه. به دلیل غنای این رنگ در تاریخ فرهنگی ما خیلی کمک کرد. واقعا یک رنگی است که ما همیشه به اهل بیت علیهم السلام این را نسبت می دهیم و جنبه ی مذهبی برای ما داره و مردم یک احساس خوشی و زیبایی در مورد آن دارند. بخشی از پرچم سه رنگ به این رنگ آمیخته است و خود طبیعت هم این چنین است. خداوند متعال هم خیلی کمک کرد. همان قرعه ای که به رنگ سبز در آمد خیلی در سطح کشور اثر داشت. و این ها از درون صفوف مردم در آمد. من می خواهم بگویم که هنوز هم ما نیازمند بهره گیری از ابتکارات و گرایش های مردم هستیم و نمی خواهم بگویم که برنامه نداشته باشیم و همه اش به دنبال این مساله برویم ولی این به اصطلاح دو طرفه باشه.



قسمت چهارم - اهمیّت ایرانیّت در کنار اسلامیّت
آقای دکتر... تاکید کردند که بر اسلامیت نظام تاکید بشه، خود این اسلامیت درمورد خطره ، این درسته ، البته تجربه ای رو اینجا خدمت دوستان منتقل بکنم که درطول انتخابات ما چیزی رو یاد گرفتیم و رسیدیم. اینو من در جلسه دیروز هم نقل کردم که ما رفته بودیم رشت برای تبلیغ ، ما رفتیم مزارع چایی ،بارون هم میومد، وسط اونجا ضمن اینکه بحث میکردیم چطوراین مزارع چایی و این کساد پیش اومده یک نفر به خاطر عرق ایرانیش آورده و کاشته و ما داریم از دست میدیم و چه مشکلاتی داریم و اینها. اونجا من به ذهنم رسید که غیر از اینکه چایی خارجی میاد و تمام چایی داخلی را از بین میبره. خود این بی اعتنایی به محصول داخلی یک نوع بی اعتنایی به همون عرق ایرانی یا احساسات ایرانی [است] که ما هممون داریم. در کشور م هست
به ذهنم آمد که خیلی از مسائل رو از این زاویه هم ما می تونیم مطرح بکنیم در سطح جامعه برای همین وقتی برگشتم اون سالن ورزشی که مردم جمع شده بودند صحبت میکردیم، من گفتم این مسئله ای که تو بازارهای رشت برنج باسماتی الان وجود داره و برنج خودشون به فروش نمیره یامثلا صنعت نوقانمون از بین رفته یا چاییمون از بین رفته یه معنای اقتصادی داره که همه می دونیم، اما گفتم خوب یک کمی عرق ایرانی، یه کمی حس علاقه به وطن که اینقدر در این چند صدساله داشتیم این کجا رفته. خیلی هیجان وسیعی در سطح سالن ایجاد . بسطش دادیم تتی که در سطح ملی داشتیم، که همیشه گفتم اوجش رو و صحنه بسیار زیبایش را در مسجد سیّد اصفهان دیدم وقتی بحث رو از یک زاویه ای مطرح کردم. مردم بدون اینکه بنده این شعاررا داده باشم شروع کردن پا کوبیدن به زمین و" ایران ایران" گفتن که در فیلم مجید مجیدی هست
این قضیه من به ذهنم میاد که این [ایرانیّت] یک چیزی است که در این بیست سال اخیر حالا، حداقل، گم شده. چون من حضرت امام رو شخصی میدونستم که به این احساسات ارج میگذاشت. توی رویه های گوناگونش من دیدم و نقل قولهای مختلفی هم می تونم بکنم. حالا غفلت کردیم ، البته در سند چشم انداز بیست ساله هم بحث ایرانیت و اسلامیت بحثش مطرح شده. برای ما آینده ای -- که آینده ی دشواری است که تا این وضعیت تثبیت بشه -- احتیاج داریم که به این مسئله برگردیم برای بر انگیختن مردم و جمع کردن اونها بر محور کارهایی که کشورمان را از مشکلات حفظ بکنه و ما را به سمت یک راه حلهایی برانه که به نفع کشور باشه. برای انسجام خودمون برای تشکیل دادن گروهها برای فعالیت های اقتصادی برای فعالیتهای فرهنگی و نظایر اونها .
منتها وقتی که ما ایرانیت اینجا مطرح میکنیم همونطور که مرحوم شریعتی یک موقع مطرح میکرد که وقتی که ما برمیگردیم به عناصر به تشکیل دهنده ملیت در ایران واقعا بخش عمده اش اسلامیّه، اصلا نمیشه اینها رو از هم تفکیک کرد. ما ایرانیتی نداریم که منهای اسلامیت باشه، بله رژیم سابق تلاش میکرد که همینکار رو انجام بده و شکست خورد . در انقلاب اسلامی، حالا قبل از انقلاب اسلامی هم به این مسئله هم حساسیت پیدا شد که شهید مطهری یادتون هست بحث اون کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران مطرح کرد که یکی از مهمترین کتابهاش است. بعد از انقلاب هم این در ذهنیت ما بوده اما ما خوب از این مسئله استفاده نکردیم.
الان موقعیتی است که می تونیم استفاده کنیم بسیاری از سیاستهایی که ما باهاش مخالف هستیم و لطمه زننده به استقلال کشور ما، به اقتصاد کشور ما و منجر به عقب موندگی ما شده به دلیل عدم حساسیت به همین عرق ایرانیگری و علاقه به کشور هست به نظر من. ما در یک سالن نشسته بودیم زنجان بود دانشجویان نشسته بودند یک چندتا از این بچه هایی که مزاحم میشدند بودند اونجا ، من دیدم که پرچم فلسطین تکون میدن من گفتیم که پرچم فلسطین رو همه علاقه داریم وخودمون هم مدافع بودیم از اول انقلاب هم جزو کسانی که بیشترین شعار رو دادیم بودیم ولی توی یه جمعی که داریم درباره انتخابات ایران صحبت می کنیم پرچم فلسطین چه معنایی داره، همه بچه ها شروع کردند شعار دادن و اون فرد خجالت کشید و پرچم رو کشیدپایین.

اون موقع که من میخواستم این شعار رو بدم و این بحث رو بکنم یاد این قضیه افتادم که یاسر عرفات ایران اومده بود اول انقلاب، اولین مسافر خارجی که ما داشتیم یاسر عرفات بود، اومدند ایران ، یک دفعه خبر دادند به حضرت امام که ایشون میخوان برن خوزستان. گفت جلوشو بگیرید. جلوشو گرفتند میخواست به عنوان عربیتی که اونجا هست بره و از این مسئله استفاده بکنه همون موقع برخورد شد. ما در این مدت گذشته مخصوصا در چهار سال گذشته این مسئله رو از یاد بردیم و این مسئله مهمیه که باید بهش رجوع کنیم، و می تونه در شعارهای ما و خط مشی های اساسی ما آتیه ما اثر بگذاره و بنده به این مسئله معتقدم و این مسئله و قضیه را دنبال خواهم کرد.
یک سری راه حل هایی شده مثل تحریم صدا و سیما که من وارد اونها نمی شم ... دوستان ایراد گرفته که شما نمی دونستید اینطوری پیش میاد؟ نه من واقعا فکر نمی کردم به این وسعت، که تقلب به این گستردگی بشه اما به نظر من چیزی که باید به عنوان فرصت باید تلقی بکنیم -- اون اتفاقی که در کشور ما افتاده -- ما باید اینطور تصور کنیم که جنبه دفعی و آنی نداشته بلکه این انتخابات چیزی رو رو کرده که در بطن کشور ما و نظام ما در حال شکل گیری بوده و خوشبختانه این عریان شده این بیان شده و آشکار شده و خطرش دیده شده و این رو باید به عنوان یک فرصت دید.
قسمت پنجم - به سلایق مختلف مردم توجّه کنیم - روشهای پر هزینه پشتیبانی اشون رو از این حرکت کم می کنه میگفتن که، قانون گریزی، یه چیزای دیگه هم میگفتن. وقتی‌ که بحث دروغ شد مردم اون پوستر خیلی‌ قشنگ رو ساختن که یه دروغ نوشتن و روشم یه علامت [ممنوع] زدن . بنده به عنوان کسی‌ که حالا کمی‌ تو رشته هنر سر رشته دارم [میگم] یکی‌ از قویترین پوستر‌های طراحی شده تو صد سال گذشته است، و گویا ترین. بنده هیچ شهری نرفتم بعد از اون جریان که این آرم رو ندیده باشم. به طور طبیعی‌ دست مردم عادی دیده می‌ شد. بالا خره یک چیز هایی‌ در این کشور اتفاق افتاده که در این انتخابات رو شد و بعضی‌ شون تبدیل به پوستر شد. اون محکومیت دروغ فقط محکومیت دروغ دولت نیست، بلکه [محکومیت] میل به دروغ و ریایی است که متاسفانه در جمع ما به شکل عمیقی به وجود آمده، به دلیل سیاست‌های مختلفی‌ که ما در زمینه فرهنگ داشتیم. مردم قبل از انتخابات، سعی‌ کردند بر این مساله غلبه پیدا کنند. این موج سبزی که شروع شد از تجریش تا میدان راه آهن در حقیقت برای غلبه بر این مساله بود که این ریا و نفاق رو - که باعث تکه تکه شدن ملت ما، خانواده ها و سلیقه‌های گوناگون است - پشت سر بگذره. برای همین وقتی‌ [موضوع] دروغ و پوستر را میبینیم - من این پوستر را نمیدونم کی‌ کشیده، چون یک کمی‌ عامیانه هم هست، ولی‌ گویای اش در همون عامیانه بودنش است - یا چیزهایی‌ نظیر این.
من گمان می‌کنم که عریان شدن حکومت و این گرایش هایی‌ که در بطن جامعه بود رو به عنوان یک پدیده خوب بشناسیم و از آن استفاده بکنیم و پیش ببریم. مردم راه حل‌ها را هم نشان دادند. مردم دلشون می‌خواد با هم باشن، شاد باشن، ایران رودوست داشته باشن، پیشرفت داشته باشه، علم داشته باشن، سلیقه‌های مختلف همدیگر روتحمل کنند، آزادی باشه. من یک چیزخنده داری برام اتفاق افتاد که واسه آقای خامنه‌ای هم نقل کردم. اینجام میگم که جلسه سرور پیدا کنه. روزی من داشتم میرفتم یافت آباد، از نواب داشتم میرفتم، یه پیکانی کنار ما افتاد که طرفدار های احمدی نژاد توش بودن. من رو شناختن، سرشون رو بیرون کردن و پوستر آقای احمدینژاد رو داشتن و شعار دادن که "آزادی اندیشه با چیز و چیز و چیز نمیشه". من هم گفتم کند بکنیم که با هم برویم، و شروع کردیم با هم شوخی‌ کردن. نزدیک ۱۰ دقیقه یک ربعی که کنار هم میرفتیم، من ندیدم که اونا حس خصمانه‌ای نسبت به من داشته باشن که مثلا بخوان چیزی رو پرت کنن یا ماشین شون را به سمت من منحرف کنن یا اینکه من احساس ناجوری داشته باشم که مثلا اهانت شد و بد شد و این حرفها. خوب ما قبل از انتخابات یه همچین روحیه‌ای رو در کشور پیدا کردیم که افکار و اندیشه‌های مختلف در کنار هم قرار بگیرن. قطعا اگر نظام از این مساله استفاده میکرد ما به یک راه حل‌های میانه‌ای برای سرعت پیشرفتمون میرسیدیم.
من گمان می‌کنم یکی‌ از کارهای آتی ما زنده کردن همین روحیه در میان ملتمون باشه. هر نوع حرکتی که بخواد اختلاف بین صفوف مردم بندازه، بین این گروه و اون گروه، بین راست و چپ، بین طبقه پایین و بالا، و امثال اینها ما باید در برابرش موضع داشته باشیم. یعنی‌ ما نباید مشهور باشیم به اینکه خودی وناخودی می‌کنیم. ملت ما یک پارچه است و سلایق گوناگونی هست که اینها همدیگر رو تحمل می‌کنن. یک آدمی جانی است، خوب میگیرند و پشت قفس می‌ گذارند. بقیه مردم تا وقتی‌ برائت دارند میتواند در کنار هم زندگی‌ کنند و همدیگر را تحمل کنند. قبل از انتخابات و جریان انتخابات این را عیان کرد که میتواند هم‌چین چیزی باشد. نمونه اش رو سوال میکنند، نمونه اش خیابان‌های ما در شبهای قبل از انتخابات در خیابان‌های ما بود که خون از دماغ کسی‌ نیامد، یک دونه خشونت یا درگیری که منجر به جرح و ضربی بشه شما نمیتونید مثل بیارید. ما نباید بذاریم این دستاورد از بین بره تو ادبیاتی که به کار میبریم یا توی صحبت‌های که می‌کنیم و در ارتباطی‌ که با مردم داریم، باید آن را به شکل دستاورد داشته باشیم. ما نباید - بنده رو متهم میکنند، بنده نیستم ولی مهم نیست - ما نباید کاری بکنیم که این جریان به قانون گریزی متهم شه. این نکته بسیار مهمی‌ است. فکر نکنیم از راه قانونی‌ نمی‌شود مقابله کرد، نمی‌شود خواسته‌ای رو مطرح کرد. هم در سطح جهان ما نمونه‌های داریم که افرادی مبارزه کردند و نتیجه گرفتند، و هم در داخل کشور ما بوده این قضیه. و فکر نکنیم سختی این راه کمتر از راه غیر قانونی‌ است. بعضی‌ فکر میکنند راه انقلابی این است که همه چیز رو پشت سر بگذاریم و به اصطلاح مثل تانک وارد قضیه بشیم، نه! راه قانونی‌ درد سر داره، سختی داره، مشکل داره ولی‌ یه چیز پایدار تری میتونه واسه کشور ما ایجاد بشه. این مساله ما را کمک می‌کند و قشر‌های مختلف جوش بخوریم، با روحانیت جوش بخوریم، افراد رو دو هم جمع کنیم، ریسک کار دست جمعی‌ رو برای اقشاری که نیاز داریم پشت این فکر بیافتن رو پایین بیاریم..
خوب اگر دائم، مردم ما برای یه مدت طولانی‌ در معرض این قضیه باشن که ضرر میکنند و مشکلات پیدا می‌کنن. به طور طبیعی‌ با مشکلات و وضعیت اقتصادی که داریم، پشتیبانیشون از این حرکت کم خواهد شد. وضعیت رسمی‌ هم نباید بگذاریم هژمونیک شود، یعنی‌ حالتی که رضایت مردم را جلب کنند که خیلی‌ چیز خوبی است که همین جوری تحمل کردن. باید شرح بدهیم و خطراتش در آینده رو مطرح کنیم.
قسمت ششم - حرکت در چهارچوب نظام - نگذارید جوانان نا امید بشوند - مدیریّت یک ماه آینده حسّاس ترین بخش ادامه این مسیر - ایستادگی تا پای جان
بنده اشاره کردم که کارهامون باید در همون چهارچوب نظام هم انشالله باید باشه. حالا از نظر تشکیلاتی چه باید کرد و ایا حزب لازم هست و غیره رو به نظرم باید بگذاریم اتاقهای فکر کمی کار بکنه. دیروز ما یک بحثی که با یک عده دوستان و مدیران کشور داشتیم گفتیم که با وضعیتی که دولت درست کرده که یک نیروی عظیمی رو در حقیقت رها کرده و پشت سر گذاشته، این رو اگر در کنار اساتید دانشگاه و نیروهای نخبه کشور قرار بدهیم یک طرح جامع ملی از طریق تشکیل ان جی اوهایی که در زمینه های مختلف اقتصادی و فرهنگی و سیاسی غیره فعال باشند اما در یک مرکزیتی به هم جوش بخورند و از یکخط مشی ای پیروی کنند می توانیم یک جریان عمیقی در کشورراه بیاندازیم. کار سختی است اما کاملا شدنی استو می توانیم انرا انجام دهیم. این کار منجر به این می شود که ما نیروی بیدار شده و زنده را در صحنه نگه میداریم. نا امیدی را که بزرگترین مهلکه ای است که ما ممکن است دچار شویم می توانیم پس برانیم. الان همه شماها یادم هست که وقتی تو این جمع می امدید ۲۵ سال پیش این جمع رو تشکیل دادیم جوان بودید. من از اولِ تشکیل این جمع بودم. همه شما فرزندان بزرگ دارید. احتمالا در خونه هاتون فرزندانی دارید که با سیاست قهر کرده بودند و با شما همراه شدند (حضار: از ما جلوتر افتادند) و خوب از شما جلوتر افتادند (حضار: ناامید شدند) آه بحث سر همین است که باید کاری کنیم که نا امید نشوند و باید کاری کنیم که اینها نا امید نشوند و باید راهی برایشان باز کنیم و بگیم که اینده گرچه سخت ولی قابل ساختن برای کشور هست.
همه حکومت ما که دولت نیست و همه تاریخ ما هم ۴ سال یا ۸ سال نیست. ما یک کشوری هستیم با یک تاریخ طولانی. البته تاریخ نوشته ما ۲۵۰۰ سال ۳۰۰۰ سال و امثال این هست ولی ما در موزه هامون اشیایی با سابقه ۱۲۰۰۰ سال هم داریم. یعنی یک تمدن بیسیار دیرین داشیم و یک تمد کهن هستیم. فراز و نشیب های بسیاری هم داشتیم و این هم یکی از اون فراز و نشیب هاست. قربانی هم می طلبه. ممکنه چند نفر سرشون زیر اب بره بالا برند پایین برند ولی تو اصل تاریخ ما این مساله تاثیر نمیگذاره ما این رو باید به جوونهای خودمون منتقل کنیم و باید بهشون منتقل کنیم که بالاخره زحمت داره همینطور دودستی یک اینده خوب و یک اینده پیشرفته رو به همه نمی آیند تحویل دهند من گمان نمی کنم یک کشوری وجود داشته باشه که الان اون رو مترقی بدانیم و این دوره ها نگذرونده باشه یعنی همه کشورها بالاخره از یک مسیرهای سختی گذشته اند و ما هم این مسیر سخت رو داریم انشالله باید این روح امید رو به جوونهای خودمون مخصوصا بدمیم و این وحدت رو بین ملت خودمون حفظ کنیم که پیش بریم. راه حل هم باید فکر کنیم و راه حلهای عملی پیدا کنیم.این فضای اداره مدت یک ماه اینده یکی از دشوار ترین قسمتهای مسیری است که در اون افتادیم. احتمالات زیادی هست. البته کمترین هزینه رو موقعی نظام میداد که می آمد و از یک طریقی راست آزمایی می کرد حقیقت یابی می کرد و همه تن در می دهند به اون و رضایت پیدا می کردند. حالا به راه حلی برسیم یا نه خوب یک راه حلهایی هستد اقای خاتمی برای راه حلی اقدام کرده اند مراجعی در قم دنبال راه حلهایی هستند بعضی شخصیتهای نظام هم دنبال راه حلهایی هستند بلکه راهی در این زمینه بجویند که ایا میشود. حالا مثلا ابطال دو مرحله ای شدن یا جمع به اصطلاح حقیقت یاب که بیاید نظر بدهد و مساله رو یک سره کنه احتمال اینکه این راه حلها به نتیجه برسه من نمیگم صفره ولی نزدیک به صفر هست و من امیدی ندارم ولی خوب باید این مسیر رو به هر حال رفت. در مورد شورای نگهبان احتمال من میدم و انشالله اینجور نباشه که یک طرفه عمل بکنه ولی ما دعا می کنیم که یک طرفه عمل نکنه.. حتی اگه به فرض اینکه برسه به ۵ درصد تقلب همون حداقل ۵ درصد را علنی بیاد اعلام بکنه که یک کار غیر قانونی صورت گرفته و همین باز هم دل مردم رو تا اندازه ای خنک می کنه.. که حالا تا چه اندازه بکنند به نظرم یک مساله است ولی خود ما خیلی مهمه که چی کار می خواهیم بکنیم و انتظاراتی که در مردم بوجود امده. بخشی از مردم شعارهای خیلی تندی می دهند و اوایل که خیلی تند بود و اصلا طوری بود که بنده در خیابان ظاهر می شدم حتما شنیدید که موسوی موسوی رای مرا پس بده انگار که رای ها رو من جمع کردم (خنده) گفتم که بابا دست من نیست (خنده) گفتم که انشالله با هم تلاش بکنیم وپس بگیریم (حضار: رای ما را پس بگیر. بگیر ) -- اره البته پس بگیر -- البته خود مردم واقع بین شدن و میدونن که امکانات محدوده و با این واقعیت دارند خودشون رو سازگار می کنند و کارهای خودجوشی رو انجام می دهند.این مساله با وضعی هست که طبیعتا با خسارت هایی که هست ادامه داشتنش محل سوال هست. این چیزی که اقای دکتر حاضری اول جلسه مطرح کردند فوق العاده به نظرم مهمه که بحث و گفتگو گذاشته بشه و خود این میتونه راه رو باز کنه که در یک ماه آینده چه کار باید بشه. ما در حدی که ستادمون الان برقرار، یک ستاد درب و داغونی داریم دیگه. حمله کردن یک عده رو گرفتن هر ادمی که احساس می کنند می تونه موثر باشه همون رو دستگیر می کند. به رده های بالا رسیدند. همون علیرضا بهشتی که دستگیر کردن در ستاد مرکزی ما و روزنامه کلمه جزو ادمهای موثری بود که حضور داشت. ما فکر می کردیمککه هر دو علیرضا بهشتی (دیگری فرزد ایت الله بهشتی است) رو بگیرند. اون یکی علیرضا بهشتی را هم تا دم دستگیری رفتند اما رها کردند.بالاخره با این وضعیت داریم ارزیابی کنیم که انشالله تصمیماتی که گرفته میشه با مصالح ملی ما و با اعتقادات دینی و اخلاقی ما سازگار باشه. ما جو هرچقدر تند بشه و بد بشه نباید از این اخلاق و ارمانهایی که بهش اعتقاد داریم دست برداریم حتی اگر به خاطرش قربانی بشیم.ما انشالله تا اخر دروغ نگیم، درست عمل بکنیم، اگه چیزی روشن شد قبول کنیم، اگه راه خوبی باز شد حتی اگر به ضرر ما بود از اون استقبال بکنیم. خداوند هم من یقین دارم که اگه این نیت رو داشته باشیم به ما کمک می کنه. ما هیچ کدوم بنده شهادت بدم اتفاقاتی که افتاد که اتفاقات بزرگی بود به مدیرت ضعیف خودمون نسبت نمیدم .ما یک جمعی بودیم – جناب دکتر منوچهری هم زیاد میخنده (خنده) چون میدونه، وقوف داری (خنده) – یک ادمهایی بودیم و یک جمعی بودیم و نشستیم و گفته شد حتما اینجور بشود و اینجور بکنیم ولی به دلیل صداقتی که در کار بود خدا برکت داد و این فضای ملی که یک سرمایه ای برای کشور شد ایجاد شد. در اینده هم بیش از این که به مدیریت خودمون اعتقاد داشته باشیم باید به اخلاق خودمون تکیه کنیم و البته در مساله مدییریت هم باید تدبیر داشت باشیم در این چهارجوب پیش بریم من دلم روشنه که یقینا این حرکتی که بوجود امده به نفع ملت ما خواهد بود

-- بدون نام ، Jul 4, 2009


پیام دانشجو:امیر میانجی یکی از هم دانشگاهی‌های محمود احمدی نژاد در دانشگاه علم وصنعت با ارسال نامه به رییس جمهور که نسخه ای از آن را برای آینده ارسال کرده، چنین نوشته است:

بسمه تعالي
آقاي رئيس جمهور يادتان هست ؟!

جناب آقاي دكتر احمدي نژاد رئيس جمهور محترم ، بنده هم دانش آموخته دانشگاه علم وصنعت هستم و با شما و اطرافيانتان از دوران داشجويي آشنايي دارم و اتفاقا در گروه بنديهاي سياسي جزو اصولگرايان به حساب مي آيم و مطالبي كه مي خواهم برايتان ياد آوري كنم را اصلا قصد نداشتم بيان كنم و براي خودم به عنوان خاطراتي از دوران تحصيل بايگاني كرده بودم لكن عملكرد 4 ساله حضرتعالي در دولت و مناظرات و سخنراني هاي شما مرا بدين فهم رساند كه حضرتعالي خود مصداق آيه شريفه " لم تقولون مالا تفعلون " هستيد و فكر كردم اين حق مردم است كه دليل اين مصداق را بدانند لذا جهت ياد آوري و تذكر براي شما و تنها گذاشتن شما با وجدانتان مطالبي را كه خود شاهد آن بودم را بيان مي كنم .

آقاي دكتر با فوق ليسانستان كاري ندارم و معتقدم هر طور كه بوده و نبوده نوش جانتان چون شاهد آن نبودم اما دكترايتان را خوب يادم هست كه بعد از انتخا ب به استانداري اردبيل دانشجوي دكتري شديد و استاد راهنمايتان هم وزير فعلي راه آقاي دكتر بهبهاني كه آنروزها رئيس دانشكده عمران بود ،شد .

آقاي دكتر بهبهاني را لااقل همه دانشجويان عمران و معماري مي شناسند و از گذشته و نظرات و عقايدشان اطلاع دارند كه چقدر سابقه درخشان انقلابي دارند ؟! و حتي هنوز دانشجويان عمران كلاسهاي ايشان را بخاطر دارند كه از خاطراتشان در دورا ن تحصيل در آمريكا را با حسرت و ولع در سر كلاسهاي مختلط بيان مي كرد و چقدر اخلاق و ادب را مراعات مي كرد ؟! و اتفاقا همان موقع هم جاي سوال بود كه كسي مثل احمدي نژاد انقلابي چرا استاد راهنمايش بهبهاني است ؟ جواب به اين سوال زياد طول نكشيد و در زماني كه حضرتعالي در واپسين روزهاي استانداري با عجله از دكتري دفاع نموديد روشن شد كه احمدي نژاد با بهبهاني چه سر و سري دارند !هر چند يكي انقلابي و ديگري ملي گراي مطلق است ! اما منافع هر دو حكم مي كند كه در مسئله دكتري با هم كنار بيايند .
آقاي دكتر مي شود بفرمائيد در طي دوران استانداري اردبيل كه اتفاقا لقب استاندار نمونه را هم از سردار سازندگي دريافت كرديد و دليل آن نيز پر كاري و تلاش شما عنوان شد ، چگونه به تحصيل هم رسيديد ؟ آنهم در مقطع دكتري عمران ؟ آيا آن موقع قانون منع تحصيل همزمان كاركنان دولت وجود نداشت ؟ يا براي شما كه استاندار نمونه بوديد و سابقه عضويت در شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه را داشتيد، استثنا قائل بود ؟!

آقاي دكتر از مسئله دكتري كه بگذريم عملكرد حضرتعالي در استانداري اردبيل هم جالب است ، من اصلا اشاره اي به پرونده نفت و غير نفت حضرتعالي يا همراهانتان نمي كنم فقط شاهد مثال از معاون فرهنگي و سياسي خودتان و شهرداري يكي از شهرهاي اردبيل مي آورم .

معاون فرهنگي آن زمان شما اكنون كارمند وزارت كشور است و لباس روحانيت را به كناري نهاده است و خودش مي گويد كه بعد از اردبيل فهميدم چگونه بايد زندگي كنم !!!و به همين دليل لباس روحانيت را كنار نهاده تا بهتر زندگي كند و معاون سياسي شما نيز اكنون در نهاد رياست جمهوري است همو كه بارها به دليل اختلاف نظر با شما در هزينه كرد و جانبداري از كانديداي خاص ،قهر يا استعفا كرد ! و هردو به فعاليت بي نظير شما در انتخابات سال 76 و حراج امكانات استانداري به نفع آقاي ناطق نوري شهادت مي دهند .!

آقاي رئيس جمهور يادتان هست شهردار پارس آباد را چگونه بر كنار كرديد ؟ همو كه با ارسال نمابري از مكه مكرمه به دفتر استانداري عزل شد !آيا دليل اين عزل را بخاطر داريد ؟ آيا خاطرتان هست كه به دليل مقاومتش در برابر خواست شما براي تبليغ ناطق نوري و استفاده از امكانات شهرداري چنين سزاوار برخورد قاطع شد !

شما حتي تحمل نكرديد از آخرين سفر حج عمره اي كه به حساب استانداري رفته بوديد باز گرديد و از همان مكه حكم عزلش را نوشته و به دفتر استانداري فكس كرديد ، ما هنوز خوب به خاطر داريم !!

آقاي رئيس جمهور يادتان هست كارخانه سيمان اردبيل چقدر پيشرفت فيزيكي داشت و شما براي خوش خدمتي به آقاي هاشمي آنرا چگونه افتتاح كرديد ؟ يكي از نقد هايي كه به دولت آقاي هاشمي مي شد افتتاح زود هنگام پروژه ها در پايان دوره رياست جمهوري بود ( همان كاري كه اكنون خود حضرتعالي انجام مي دهيد ) و يكي از اين پروژه ها هم كارخانه سيمان اردبيل بود كه تنها نوار نقاله انتهايي كارخانه را با آوردن كيسه هاي سيمان از كارخانجات ديگر افتتاح نموديد ! خاطرتان هست ؟يا آنقدر خاطره داريد كه گذشته هاي نه چندان دور را به خاطر نمي آوريد ؟

آقاي رئيس جمهور خواستم فقط ياد آوري نمايم كه از جيب ملت و بيت المال چه خدماتي براي آقايان ناطق نوري و هاشمي انجام داديد .

راستي آقاي رئيس جمهور چرا در انتخابات نهم استان اردبيل كمترين راي را به شما دادند ؟ مگر اولين استاندار اردبيل نبوديد ؟و مگر استاندار نمونه نبوديد ؟ پس چرا خدمات شما را ناديده گرفتند و كمترين راي را به شما دادند ؟! همه ميدانند كه مردم فهيم آذربايجان قدر دان مسئولين زحمت كش و خدوم خود هستند و در ميهمان نوازي هم زبان زدند اما چگونه شد كه راي مردم در اين استان اينگونه به كسي غير از شما تعلق گرفت ؟

آقاي رئيس جمهور من يادم نمي آيد حضرتعالي در زماني كه آقاي مهاجراني طرح تغيير قانون اساسي و تمديد مدت رياست جمهوري آقاي هاشمي را مطرح كرد در كدام روزنامه يا شبكه تلويزيوني به اين پيشنهاد عكس العمل نشان داديد ؟ اگر شما يادتان هست بگوييد تا با مراجعه به آن تجديد خاطره كنيم !

آقاي دكتر از استانداري اردبيل هم بگذريم .
- يادتان هست بلوا و آشوبي كه در سال 77 در دانشگاه علم وصنعت براي جملات سخنراني كه از آقاي هاشمي به عنوان سردار چاپندگي ياد كرده بود ،بر پا كرديد ؟ من آنروزها فكر مي كردم كه اين حركت براي جملاتي است كه سخنران در مورد فقه گفته بود ولي بعد ها ديدم كه شما بيشتر مسئله و مشكلتان با عنوان چاپندگي براي ستون خيمه انقلاب است ( تعبير خود حضرتعالي در روزهاي تحصن ) و فقه فقط براي شما دستاويزي برا تهييج دانشجويان و مردم است .

- يادتان هست حدود 10 روز دانشگاه را به تعطيلي كشانديد ؟

دوستانتان هم بودن آقايان دكتر محمد سليماني ، كامران دانشجو، حسين بلندي ،شهرام محمد نژاد ،علي احمدي و نصيري و ....

- يادتان هست كه تغذيه و منابع مالي تحصن از كجا ها مي رسيد ؟

- يادتان هست حتي در روزهاي تحصن به متحصنين مجرد وعده يك ميليون تومان هديه در صورت ازدواج را مي داديد ؟

- يادتان هست كه آقايان رامين ،علي احمدي ،برادرتان داوود ، و حاج آقاي ثمري مردم را از شهرك شهيد محلاتي "كه نامبردگان از ساكنين و فعالين مسجد شهرك بودند ، "جلوي درب اصلي دانشگاه مي آوردند و تهييجشان مي كردند ؟

يادتان هست كه از اين بلوا به انقلاب فرهنگي دوم تعبير مي كرديد و در صدد بوديد انقلاب فرهنگي دوم را از علم و صنعت شروع و به كل جامعه تعميم دهيد و جامعه را پاكسازي كنيد ؟
- يادتان هست چه در گيريهايي بين دانشجويان پديد آمد ؟

- يادتات هست به عنوان عضو شوراي متحصنين چه نظراتي داشتيد و تحصن را به كدام سو هدايت مي كرديد ؟

- يادتان هست كه در شبهاي آخر برخي دوستان دانشجوي شما كه اكنون در نهاد رياست جمهوري مدير كل روابط عمومي و ...هستند به همرا ه آن دوست غير دانشجويي كه از قم مي آمد و اكنون دبير ستاد راهيان نور است با قيچي آهن بر كه دزدان برا ي بريدن قفل از آن استفاده مي كنند، سعي در بريدن قفل و زنجير درب اصلي دانشگاه و هدايت مردم تهييج شده، به داخل دانشگاه، براي ايجاد درگيري داشتند و اينها با اطلاع كامل شما بود ؟

- يادتان هست به دنبال خونريزي و كشتار در دانشگاه بوديد ؟ آنهم بخاطر عنوان چاپندگي براي آقاي هاشمي ؟!!

امروز مطمئنم كه اين كارها براي دفاع از فقه نبود كه اگر چنين بود در مقابل توهين به پيامبر (ص) در آموزش و پرورش تحت مديريت دوستان خود ساكت نمي نشستيد .

آقاي دكتر يادتان هست كه اگر درايت و تدبير حضرت آيت الله حميدي مسئول نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه نبود كه در روز آخر اعلام كردند:" ادامه تحصن را حرام ميدانند " چه اتفاقي مي افتاد ؟ يقينا خيلي بدتر از 18 تير معروف مي شد و من يادم هست كه نظر اين عالم بزرگوار ابو الشهيد را هم قبول نداشتيد و چه تلاشي داشتيد كه حتما انقلاب فرهنگي دوم را با خونريزي آغاز نماييد!

رئيس جمهور عزيز ديگر به ماجراي كتك كاري دكتر صالحي كه در زمان رياست شما بر شهرداري اتفاق افتاد و كتك زنندگان شب قبل با شما ديدار كردند و بعد از كتك كاري هم در شهرداري مشغول شدند نمي پردازم !

جناب رئيس جمهور مطلب ديگري كه خاطر مان را آزرد خطاب شما به آقاي دكتر محسن رضايي در ايفاي نقش نوشاندن جام زهر به حضرت امام بود ! ميدانم كه محسن رضايي بزرگتر از آن است كه در اين باب براي شما جوابي بدهد براي همين هم برخودم لازم ميدانم كه از فرمانده دوران دفاع مقدسمان دفاع كنم .

مي دانم كه آقا محسن هنوز قصد ندارد برخي نا گفته ها را بگويد و ميدانم كه از شما نخواهد پرسيد در 8 سال جنگ كجا بوديد ؟

ميدانم كه شخصيت آقا محسن اجازه نمي دهد شما را مقابل دوربين 70 ميليوني كنف كند !
اما آقاي رئيس جمهور من سوالي دارم
جناب آقاي دكتر ممكن است بفرمايئد بين سالهاي 59 تا 66 كجا تشريف داشتيد ؟ ممكن است بفرمايئد در عملياتهاي ثامن الائمه ،طريق القدس ،فتح المبين ،بيت المقدس ، رمضان ، والفجرهاي مقدماتي و يك ، محرم و مسلم ابن عقيل ، خيبر و بدر ،والفجر هشت ،‌كربلاي 4و 5 ، بيت المقدس 2و3 و والفجر10 كجا بوديد ؟ و فرماندهي كدام يگان را بر عهده داشتيد ؟ نگران ريا نباشيد كه قبلا با انتشار عكسهايتان با لباس بسيج مرتكب اين عمل شده ايد و يا با انتشار عكسهاي بازديد از مناطق عملياتي جنوب اين عمل را بخوبي انجام داده ايد !

آقاي دكتر مي شود احكامي كه براي فر ماندهي گردانها يا تيپهايي كه بر عهده داشتيد را هم منتشر نماييد تا مردم بيشتر با خدمات و زحمات شما آشنا شوند و ارادت ما به شما كاملتر گردد ؟
جناب رئيس جمهور وقاحت دارد از كسي كه فقط 6 ماه در سال پاياني جنگ براي گرفتن عكس يادگاري در گردان مهندسي حضور داشته از نوشاندن جام زهر حرف بزند .

آقاي دكتر اگر سنتان اجازه حضور در جنگ نمي داد حرفي بود لكن شما در سالهاي 59 و 60 دانشجو بوديد نمي توانيد عذري در عدم حضورتان در نبرد هاي خرمشهر و سوسنگرد و ... داشته باشيد .
جناب رئيس جمهور بنده به خودم جرات مي دهم و در اين مورد مي گويم لطفا ساكت !

چرا كه اگر شما و يارانتان كه در لباس مقدس پاسداري هم از جبهه گريزان بودند ، در جنگ حضور پيدا مي كرديد شايد در رمضان يا خيبر و بدر جنگ بامشكل كمبود نيرو و امكانات مواجه نمي شد ، كمر دشمن در قطع ارتباط بصره با بقيه خاك عراق مي شكست و امام مجبور به نوشيدن جام زهر نمي شد .
آقاي دكتر شما كه سنگر پشت ميز فرمانداريها و استانداريها را به حضور در جنگ ترجيح داديد حق اظهار نظر در باره جنگ و پايان آنرا نداريد
آقاي دكتر اي كاش فقط به عدم حضور اكتفا مي كرديد اما دوستانتان پا را از اين هم فراتر گذاشته و تفرقه و نفاق را هم به جمع لشگرها تزريق مي كردند تا مانع موفقيت ياران امام باشند و اكنون وجدانهاي سالم قضاوت خواهند كرد كه جام زهر دست چه كساني بود .
جناب دكتر ما سالها به مدرك دانشگاهيمان افتخار مي كرديم كه در دانشگاهي تحصيل كرده ايم كه سرداراني چون احمد متوسليان ، محمود شهباز ي ،يوسف كابلي و محمد حسن درولي و....در آن تحصيل كرده اند اما اكنون عارمان مي آيد كه بگوئيم علم و صنعتي هستيم براي اينكه رئيس جمهوري چون شما كه سراسر تناقض و عوامفريبي است از اين دانشگاه سر بلند كرده ، اما نه ما باز هم به علم و صنعتي بودنمان افتخار خواهيم كرد چرا كه مردم ميدانند حساب شما با مرداني چون متوسليان و شهبازي و .... جداست و افتخار ماهم به وجود همان مردان مرد است و نه كسي چون شما.

امير ميانجي
فارغ التحصيل علم و صنعت

-- بدون نام ، Jul 4, 2009

سلام
خواسته های ما آنچنان عجیب و غریب هم نیست

خواسته های ما:

اکثر مردم ما خواهان پی افکندن بنیان های واقعی آزادی و برابری در جامعه هستند، اگر خواهان استقرار قدرت شورایی به عنوان هدفی فوری هستند،اگر خواهان تحقق فوری آزادی کامل فکر و عقیده، بیان، مطبوعات، اجتماع، تظاهرات و اعتصاب، تشکیل و فعالیت احزاب و سازمان های سیاسی، اتحادیه های کارگری، شوراها و کلیه تشکل های صنفی و دموکراتیک هستند. اگر خواهان لغو ستم ملی و برابری تمام ملیت های ساکن ایران هستند، اگر برای برخورداری زنان از حقوق و مزایای کامل برابر با مردان و لغو تبعیض بر پایه جنسیت مبارزه می کنند، اگر خواهان جدائی کامل دین از دولت و مذهب از مدارس هستند، اگر برای انحلال تمام دستگاه های تفتیش و سانسور، جاسوسی و شکنجه و ممنوعیت بی قید و شرط این اقدامات پیکار می کنند، با ما یک زبان هستند

کجای خواسته های ما عجیب و غریب و یا دست نیافتنی هست؟

-- بدون نام ، Jul 4, 2009

Subject: شکایت از شرکت مخابرات
To:


بیانیه- مطالبه از شرکت مخابرات برای عذرخواهی رسمی از پیشگاه ملت و پرداخت هزینه ها و خسارات وارده به مردم

ملت شریف ایران،

همانگونه که میدانید قطع کردن سرویس پیام کوتاه به صورت نا محدود و در زمانی که مشترکان بیشترین نیاز را به آن داشته اند، بدون ارائه هیچگونه توضح یا عذرخواهی یکی دیگر از اعمال غیر قانونی دولت نهم است. امثال این اعمال غیر قانونی آنچنان در کشور ما رواج یافته که مردم به آن خو گرفته و نا آگاهی مردم از حقوق قانونی خود و وظایف دولت، سبب میشود که واکنش مناسب و طلب خسارتی از دولت مردان صورت نگرفته و این مسئله و مسائل مشابه آن وارد یک چرخه معیوب میشود؛ به طوری که شهروندان که در هر نظامی ارباب دولتمردان محسوب میشوند به وسیله ای تبدیل میشوند که در هنگام نیاز، برای استفاده تبلیغاتی پای صندوق های رأی کشانده میشوند و پس از رفع نیازِ حکومت و عبور از پل "مشروعیت"، با وقاحت به شعور مردم توهین شده و استقلال و حق مالکیت آنها بر وسایل شخصی و خریداری شده شان (سیم کارت تلفن همراه) نادیده گرفته میشود. این دولت با جسارت و قلدری بی سابقه ای حتی پاسخگوی دلایل محروم کردن ملت از استفاده از اموال خود نیست.

طبق قانون، پس از معامله ی هر نوع کالا و خدمات، فروشنده یا خریدار فقط تحت شرایط خاصی که باید در قرارداد خرید به وضوح ذکر شده باشد (اعم از زمان مشخص یا احراز شرایط خاصی از قبیل نقص در کالا و خدمات) حق فسخ قرارداد را دارد و در این صورت هم خسارتی از سوی طرف فسخ کننده پرداخت میشود. در صورت عدم فسخ، فروشنده به هیچ وجه مجاز به توقف ارائه خدمات نیست و اگر از ارائه خدمات و یا پرداخت خسارت امتناع کند میتواند از جانب خریدار کالا یا خدمات مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.

در مورد اخیر شرکت مخابرات بدون ارائه هیچگونه توضیحی اقدام به محروم نمودن مردم از خدماتی کرده است که قبلا امتیاز استفاده از آن را خریده اند (ودیعه سیم کارت 400-800 هزار تومانی)، این عمل سبب تحمیل خسارات قطعی به مشترکان تلفن همراه شده است، همچنین خسارت های جانبی این عمل برای هر شهروند قابل محاسبه است که در زیر نمونه هایی ذکر میشود:

- خسارت تماس های اجباری برقرار شده به دلیل قطع سیستم پیام کوتاه که هزینه های چند برابری دارد.

- خسارت های معنوی وارده بر خانواده ها به دلیل عدم امکان برقراری ارتباط با عزیزان، در شرایط بحرانی و خطرناک کشور

- خسارت های مادی و معنوی دیگر از قبیل عدم امکان هماهنگی قرارهای ملاقات و اتلاف وقت شهروندان

- خسارات وارده به شهروندانی که قصد یا آمادگی حضور در خیابان را در شرایط بحرانی نداشته اند اما به دلیل عدم امکان آگاهی از برنامه راهپیمایی ها (مکان و زمان آنها) که موجب سرگشتگی مردم شده، ناگهان خود را در میان درگیری های خیابانی یافته اند.

با توجه به موارد ذکر شده، احقاق حقوق مردم از طریق وکلای قانونی ایشان در مجلس باید در دستور کار قرار گیرد و سوال از وزیر ارتباطات و استیضاح او از اصلی ترین اقدامات قانونی است که در جهت منافع موکلان خانه ملت باید به انجام برسد.

اولین مطالبه از شرکت مخابرات عذرخواهی رسمی از پیشگاه ملت و پرداخت هزینه ها و خسارات وارده به مردم است.

از آنجا که شرکت مخابرات مسئول تمام تماس های برقرار شده از تاریخ 21 خرداد 1388 تا پایان این اقدام غیر قانونی است، از این شرکت خواسته میشود با توجه به هزینه ها و خسارات قابل محاسبه و غیر قابل محاسبه وارده، صورت حساب دوره دوم سال 88 (خرداد و تیر) مشترکین تلفن همراه را کأن لم یکن اعلام نماید.

بدیهی است شهروندان از حق اعتراض مدنی و خودداری از پرداخت قبوض تا رسیدن به حقوق قانونی خود برخورداند. در صورت عدم پاسخگویی دولت، عذرخواهی رسمی این شرکت و اعلام چگونگی باز پرداخت خسارات، از ملت آزاده ایران خواسته میشود تا اطلاع ثانوی و رسیدن به خواسته های قانونی خود، از پرداخت هرگونه وجهی به شرکت مخابرات، اعم از صورتحساب تلفن ثابت یا همراه، خودداری نمایند. ملتی که شاهد تبلور شعور سیاسی و اتحاد مثال زدنی آنها پیش از انتخابات، روز انتخابات و در اعتراضات هماهنگ و حق طلبانه پس از آن بوده ایم، اینبار نیز در این اقدام هماهنگ حقوق حقه خود را طلب کرده و پس از سالها یکه تازی قدرت طلبان، ثابت میکنند که دولت خدمتگذار مردم و نه ارباب آنهاست.

برای اطلاع رسانی وسیع و هماهنگ، از این بیانیه پرینت گرفته و در اختیار شهروندانی که به اینترنت دسترسی ندارند قرار دهید.

-- بدون نام ، Jul 4, 2009

cheghadr do pahloo

-- gholam ، Jul 4, 2009

ای خدااااااااا!
یکی به من بگه این "دشمن" کیه که رفسنجانی و خامنه ای با تمسک به آن توان سخن گفتن دارند.

آقای رفسنجانی نا محترم،
این "فتنه ی پیچیده" ای که از آن سخن می گویید خود شما عرب پرستان وطن فروش هستید. باور بکنید که دوران شما به سر آمده.
چشم و گوش باز کنید و ببینید که دنیا با مردم مظلوم ایران همراه است. فریاد الله اکبر را از پنجره ی امارتتان می شنوید؟ باور کنید که نوار نیست. امیدوارم که پیش از مردنتان در دادگاهی به خاطر سی سال جنایت علیه مردم ایران محاکمه شوید.

نصر من الله و فتح قریب
وای بر این حکومت دزد،فاسد، جنایتکار و مردم فریب

-- بدون نام ، Jul 4, 2009

i think you are wrong , your leader is very happy with this

-- sam_johnson662@yahoo.com ، Jul 4, 2009

رفسنجاني, خامنه اي, احمدي نژاد, خاتمي, موسوي, كروبي, لاريجاني همه و همه يكي هستند و براي حفظ نظام تلاش ميكنند و فقط سر مقام و قدرت بيشتر و چپاول مملكت دعوا دارند.
ما نبايد در هيچ زماني رهبران اعتراضات وحركت نوين را از بدنه و رهبران نظام و در روحانيون انتخاب كنيم . ايا ٣٠ سال بدبختي و ٤٠٠ سال عقب افتادگي براي ايرانيان كافي نيست.
ما بايد رژيم بيسواد و عقب افتاده را سرنگون كنيم. موسوي كروبي و رفسنجاني مهرهاي بيش نيستند براي بقاي جمهوري اسلامي و اينرا زمان نشان خواهد داد همان طوري كه خاتمي ٨ سال با كلمات با ايرانيان بازي كرد و به رژيم عمر بيشتر داد.
ما نه به رهبر احتياج داريم نه به حزبي بايد هر كسي خودش رهبر خودش باشد و به مبارزه ادامه دهيم.در ضمن بياد داشته باشيد هر حركتي كه در ان دين و روحاني قرار دارد ما را به هيچ جاي نمي رساند.

-- tina ، Jul 5, 2009

اتفاقاً وجدانهای بیدار کاملاً از این وضع راضی هستند چون باعث می‌شود بالاخره شما بی‌وجدانها به کنار بروید!

دعا کنیم و امیدوار باشیم که پس از شما واقعاً نوبت وجدانهای بیدار باشد.

-- بی‌ وجدان ، Jul 5, 2009

dorooii ba mardom sharm awar ast. Az un jawonhaye pishmarge 30 khordad - mesle NEDA - aikash in modaioon ye kam dars ekhlas wa marefat migereftan.

Mir dar fekre naqshe aiwan ast
Khane az paybast wiran ast!!!

-- david ، Jul 5, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)