خانه > خبر اول > زنان > مجوز ماهنامه زنان لغو شد | |||
مجوز ماهنامه زنان لغو شدماهنامه زنان به مديرمسئوولي "شهلا شركت" به دلیل آنچه "تهدید علیه امنیت روانی جامعه" نامیده شده است، صبح امروز از سوی هيئت نظارت بر مطبوعات لغو امتیاز شد. آخرین شماره مجله را اینجا بخوانید
اتهامات دیگر این نشریه؛ درج مطالبی در جهت به "خطر انداختن سلامت روحي"، "فكري و رواني" مخاطب و القاي اينكه "در جامعه امنيت وجود ندارد" و "سياهنمايي وضعيت زنان در جمهوري اسلامي" عنوان شده است. به گزارش خبرگزاری فارس از قول یک مقام آگاه:"اين ماهنامه به دليل اخلال در حقوق عمومي و تضعيف نهادهاي نظامي و انقلابي از جمله بسيج، مستند به اصل 24 قانون اساسي و صدر ماده 6 قانون مطبوعات و مصوبه نشست 298 شوراي عالي امنيت ملي به تاريخ 28/8/79 و تبصره 2 از ماده 5 قانون مطبوعات مبني بر لازمالاجرا بودن اين مصوبات به دليل بيتوجهي به تذكرات كتبي و شفاهي كه پيش از اين مكرراً به مدير مسئول نشريه در باب رعايت قانون مطبوعات و ساير مقررات و دستورالعملهاي مربوطه داده شده است، بنا به رأي اعضاي هيئت، لغو مجوز شده است." از سوی دیگر شهلا شرکت مدیر مسئول این ماهنامه به زمانه گفت، از طریق خبرگزاری فارس از مساله لغو امتیاز مجله اش با خبر شده و در حال پیگیری برای اطلاع از کم و کیف مساله است. شهلا شرکت گفت:تا این لحظه هیچ نامه رسمی که حکایت از لغو مجوز ماهنامه زنان داشته باشد دریافت نکرده است. او با اشاره به خبر خبرگزاری فارس که علت لغو امتیاز ماهنامه زنان را سیاه نمایی ذکر کرده است، گفت ما در قانون جرمی با عنوان سیاه نمایی نداریم وباید دادگاهی با هیات منصفه تشکیل شود تا بتواند مجوز نشریه ای را لغو کند. شهلا شرکت در مورد این که کدام مطالب ماهنامه زنان ممکن است مصداق سیاه نمایی تلقی شده باشد، گفت: ماهنامه زنان، مهم ترین ماهنامة زنان ايران است كه سعي می کند نگاه زنانه را نسبت به موضوعهاي مختلف انعكاس دهد. این نشریه با انتشار 151 شماره و بیش از یک دهه فعالیت در حوزه زنان عاقبت صبح امروز همانند بسیاری از نشریات مستقل ایرانی از انتشار باز ایستاد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
امنیت روانی جامعه از طریق گشت ارشاد و پلیس نقاب دار و سرکوب ازادی های شخصی انسانها به هم می خورد نه با انتشار یک مجله که گناه ان مستقل بودن از حاکمیت و دفاع از حقوق نیمه مظلوم جامعه یعنی زنان و .. است.
-- سامان ، Jan 28, 2008خیلی متاسفم که دارم توی همچین کشور بی در و پیکری زندگی می کنم اگه بشه اسمشو زندگی گذاشت
-- شیوا ، Jan 28, 2008توی ایران یا باید سیب زمینی باشی یا همراه حکومت دیکتاتوری کمونیستی اسلامی یا باید مهاجرت کنی اون ور آب
برای خانم شرکت وتمام همکاران عزیز و فعالشون خیلی ناراحتم اما چه سود ناراحتی من؟
در آستانه این انتخابات لعنتی چرا همچین کاری کردن؟! یک عده را بیکار کردن
تا کی سرکوب ؟تا کی خفقان؟
شدیم مثل شوروی سابق
خانم شهلا شرکت بعداز انتشار151شماره هنوز متوجه نشده است که هيچ لزومي ندارد لغو امتياز يا توقيف نشريه را به صاحب امتيازش اطلاع دهند؟ حيرتا!!
-- شهلا ، Jan 28, 2008درست تر بود به جای بیش از یک دهه می نوشتید، 16سال
-- محبوبه ، Jan 28, 2008تاسف تاسف تاسف
-- ايران ، Jan 28, 2008آخر تا كي؟
در تاييد حرف هاي خانم شيوا كه گفتند شديم مثل شوروي سابق بايدعرض كنم بله شديم اما چون ان تجربه براي اين حضرات وجود دارد كمي ديرتر مي شويم روسيه فعلي...اما مي شويم
-- شهروز ، Jan 28, 2008از شنیدن این خبر مثل اخبار دیگه درمورد تعطیلی نشرییات و مجلات دیگه، بازم تاسف خوردم.خانم شرکت امیدوارم دست از تلاش بیشتر برندارید. راههای دیگه ای هم برای اطلاع رسانی به مردم هست.برای شما و بقیۀ فعالین درنشریه زن آرزوی سلامتی و موفقیت دارم
-- شیرین ، Jan 29, 2008این بدترین خبر این روزها بود.از نوجوانی زنان می خواندم و حالا فکر می کنم واقعا زنان هیچ صدای رسای رسانه ای دیگری ندارند.
-- نعیمه دوستدار ، Jan 29, 2008خواستم بگم مگه این ماهنامه هم مصاحبه با شاعر همجنس باز چاپ کرده بود؟ یا توهین به قوم و قیبله های ایران؟
-- شیوا ، Jan 29, 2008چرا نمیذارن یک عده افراد فهمیده و فرهیخته بقیه رو روشن کنن و سطح دانش اجتماعی و سیاسی و فرهنگی رو ببرن بالا؟
سال ۷۹ هرچی روزنامه بود توقیف شد حالا هم نوبت ماهنامه زنان
چرا مردم چیزی نمیگن؟ چرا کسی از نمایندگان زن اعتراض نمی کنن؟
این حکومت کمونیستی و طالبانی کی تموم میشه؟ همش باید خفقان بگیریم
هنوز هم باورم نمیشه که زنان هم توقیف شده...هر روز فاجعه پشت فاجعه...
-- فاطمه ، Jan 29, 2008هنوز نمی فهمم سیاه نمایی یا امنیت روانی جامعه اصلا چه معنایی میده فقط دارم به اونجایی میرسم که لذت مطالعه و مجله خوندن رو از دس بدم........................ تاسف نمی خورم به قول مرحوم جمالزاده از ماست که بر ماست
-- باران ، Jan 29, 2008تاسف بار است که در اعتراض به توقيف و لغو امتياز ماهنامه زنان فقط خانم ها اظهار نظر کرده اند.ما آقايان(!)زماني آزاديخواه و عدالت خواه ميشويم که حقي از شخص خودمان ضايع شده باشد.خانم شهلا شرکت قلب من باشماست ،غمخواري مرا بپذيريد.
-- شاهرخ ، Jan 29, 2008متاسفم...جدا متاسفم. خانم شرکت عزیز...واقعا نمیدونم چی بگم
-- الی ، Jan 30, 2008با سلام
-- علي ، Jan 30, 2008من نظرات دوستان رو مطالعه كردم چيزي كه برام جالب بود برخورد فوق العاده احساسي دوستان بود چرا كه همه چيز رو با هم قاطي كرده بودند كه ناخودآگاه ياد ضرب المثلي افتادم كه ميگه ...، يه نشريه متوقف شده ، درسته، ولي چه ربطي داره به تجريه طلبي ايران عزيرمون.
من واقعا از دوستانم شهلا و سهروز ناخرسندم چرا كه ما 8 سال تلاش كرديم كه يه ذره از خاكمون رو ازمون نگيرند اونوقت شما به همين راحتي حرف از تجزيه ايران ميزنيد، پس عرق مليتون كجارفته.
به نظر من نظامي كه الان بر حكومت ما حاكم يكي از بي بديل ترين نظام هاست، كه خيلي ها حتي كشورهاي اروپايي حسرتشو مي خورند، اما درسته در سطح اجرايي از آنجايي كه يكي از ويژگي هاي ايرانيها برخورد سليقه اي با موضوعات هست، آره ما نقص داريم ، آدم هايي سر كار مي آيند(با انتخاب خودمون) كه بس از مدتي تو زرد از كار درميايند، خوب اين چه ربي به كل نظام داره كه شما اينطوري موضع گيري مي كنيد.
و اما راجع به توفيف اين مجله اميد وارم كه سوء تفاهم ها بر طرف بشه البته با يه ديپلماسي خوب و سالم و موفق.
ميخواهيم شاهد اين باشيم كه يه بار ديگه بتونيم اين مجله رو از كيوسك هاي روزنامه فروشي بخريم.
سركار خانم شركت يه جمله هم به شما مي گم ار سر محبت: شما اين آيات را حتما خونديد: ان الله يعلم ما في الصدور ، اميد وارم كه اين اتهام ها كاذب باشند ولي اگر...
به راستی که از ماست که بر ماست
با افزایش سطح آگاهی زنان دنیا نه تنها برای زنان، بلکه برای مردان هم جای بهتری خواهد بود.
به قول دوست عزیزمان علی این نظام یکی از بی بدیل ترین نظام هاست و ای کاش می دانستم چه کسی حسرت داشتن چنین نظام و مردمی را می خورد؟
-- ساناز ، Jan 30, 2008آزادي معناش اين نيست كه هر كي هر چي دوست داشت بنويسد،آيا در كشورهاي غربي مااجازه داريم مسايل مذهبيمان را رسما بنويسيم؟ متاسفانه بسياري از عمل ها و حرف ها از روي هواي نفس است....وخوشحال كه در ايران زندگي مي كنم.
-- مرتضي ، Jan 31, 2008آزادي معناش اين نيست كه هر كي هر چي دوست داشت بنويسد،آيا در كشورهاي غربي مااجازه داريم مسايل مذهبيمان را رسما بنويسيم؟ متاسفانه بسياري از عمل ها و حرف ها از روي هواي نفس است....وخوشحال كه در ايران زندگي مي كنم.
-- مرتضي كرامتي ، Jan 31, 2008آیا نمیدانیم درجامعه کنونی ما فکرکردن وفهمیدن گناه است؟
-- پریسا ، Feb 3, 2008بله امنیت روانی به هم می خورد ولی امنیت روانی چه کسانی!
ا
اين دوره دوره بهبود يافتن دمل چركين حماقت وناداني و جهل وبيسوادي يك ملت است وسند تاريخ است تا انسانيت بداند كه مشتق همه مذاهبفريب كار دشمني با گفتار وكردار وپندار نيك ميباشد ايا در جنگ مذاهب كشتارانسان بيشتر است يا جنگهاي جهاني؟كشتار فيزيكي كشتار رواني كشتارعقيده وازادي هيچكدام ناشي از قدرت نيست راستي اين مذاهب از چه ميترسند؟وايا در اينچند هزار سال گذشته چه كم وكيفي افزون شده است انسان وانديشه يا تير خلاصي كه اينك شاهدش هستيم؟
-- نيما ، Feb 24, 2008مدتهاست كه اين مساله ذهن منو مشغول كرده، آيا واقعا همه تقصيرها گردن ماست؟ تا زماني كه امسال علي چشماشون بسته هست و گول اين عوام فريبي هارو ميخورن اوضاع ما همينه، ما همه اين قانون رو فراموش كرديم كه اين دولتها هستند كه بايد از مردم بترسند نه مردم از دولتشون، علي آقا نمي خاد نگران حرف از تجزيه مملكت باشي، ايران ما سالهاست كه تجزيه شده، از همون زماني كه گفتن تو ايران قانون تفرقه و حكومت جواب ميده، عزيزم علي آقا، تو هم قرباني قانون هويج و چماقي، گناهي نداري، واسه همين به جهلت خرده نمي گيريم.
-- هومن ، Feb 1, 2009