خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > رقص قرمز در طبیعت | |||
رقص قرمز در طبیعتپانتهآ بهرامیغوطهور در رمز و راز آنچه بلاواسطه در کنار ماست، ولی به آن بیتوجهایم. آمیخته با زیبایی که ما را احاطه کرده است و از سکوت آن، هیجانش، درخشش بینصیبایم. آوایی که هر لحظه آن را میشنویم، میآشامیم، میبوییم، ولی آن را نمیبینیم. طبیعت، این راز زیبا و معمای زمین.
مجموعهای از نقاشیهای سیما عمید نقاش ایرانی در نمایشگاه گروهی به نام «دریچهای از آلفا تا اومگا» در گالری «آمستردام ویتنی» در کنار سایر هنرمندان آمریکایی در روز ۱۰ دسامبر در نیویورک افتتاح یافت. این نمایشگاه تا ۵ ژانویه برای علاقمندان ادامه خواهد داشت. سیما عمید در مورد سبک کار خود در نقاشی و همچنین تکنیک آثارش میگوید:
از نظر روحی و تجربیاتی که به دست آوردم، سبک خودم را پیدا کردهام، سبک انتقالی آبستره، سبکی است که در آن آزادی وجود دارد. هیچ محدودیتی ندارد و چون من پیرو آزادی هستم، هر وقت میخواهم نقاشی کنم، یکدفعه میروم در کار آبستراک. به خاطر آزادیش هست. من عقیده دارم که آزادی در همه چیز و در همه جا برای هر کسی لازم است و خود آزادی باعث موفقیت میشود. زمانی که من نقاشی میکنم، به هیچ چیز دیگری فکر نمیکنم. اصلاً فکر نمیکنم که آن را بفروشم، نفروشم یا کسی بپسندد یا نپسندد. هر چیزی که درونم هست، بیرون میآید. واقعاً بیشتر احساس درونی است. ۹۰ درصد کار من با انگشتها و ناخنهایم است. بعضی وقتها اگر مجبور شوم، ممکن است یکمقدار از قلمو استفاده کنم، ولی بیشتر کارهای نقاشی من همه با انگشتها و ناخنهایم است. هم از رنگ روغن استفاده میکنم، هم اکریل و هم آب رنگ و گاهی هم هر سه را باهم قاطی میکنم. من نقاشی دارم که تقریباً بین ۹ تا ۱۲ لایه در آن به کار رفته است.
سیما عمید نقاشی را از ۱۳ سالگی شروع کرده و یکسال قبل از انقلاب ۵۷ برای ادامهی تحصیل به آنسوی مرزها آمد. آثارش طیفی درخشنده، مملو از رنگ است. رنگهایی که محصور از شادی حیات و زندگی است. در تابلوی رنگ قرمز در آب، اثری پنج لایهای را تماشاگرید. لایهی آسمان نارنجی و کبود، سپس لایهی فرشی قرمز از درختهایی که برگهای قرمز دارند. در زمستانی که او ترسیم کرده است، درختان به رقص قرمز در طبیعت مشغولند. لایهی سوم ساقههای درختان است که آلوده به رنگ سبز و زرد و نارنجی به پیشواز زمستان آمدهاند، و زمین در پشت آن پیداست و به شما لبخند میزند. در لایهی بعدی سایهی درختان بر آب، این حیاتیترین شریان زندگی جاریست و لایهی آخر زمین است که در چشمانداز نقاش، نزدیکترین لایه به من تماشاگر است. زمینی که زردی، نیلگونی، بنفش و آبی در رگهای آن جریان دارد. زمینی که حاصل تخیل سیما عمید است، و نه زمین زمستان سرد.
این هنرمند مادرش را الهامدهندهی رنگ زندگیاش میداند: خیلی رابطه با مادرم دارد. مادر عزیزم را متأسفانه پنج سال پیش از دست دادم. او بسیار زن روشنفکر و آزادمنشی بود. زن بسیار فهمیدهای بود. مادرم هم برای ما هیچ محدودیتی در زندگی قائل نبود. بهترین دوست من بود و میتوانستم همیشه هر حرف و رازی دارم به او بگویم. فکر میکنم چیزی که مادرم به من داد، یک شادی همیشگی بود و این رنگها را واقعاً از صمیمم قلب از مادرم دارم. حتی نقاشیهایم را. همیشه تشویقم میکرد. در قلب شهر نیویورک منطقهای است به نام چلسی. وقتی وارد فضای هنری این منطقه میشوید، از هر نوع سبک و سلیقهای که مایل باشید، از رئالیسم گرفته تا آبستره، از امپرسیونیسم گرفت تا پست مدرن، میتوانید در آن پیدا کنید. بیش از سیصد گالری در محوطهای به اندازهی یک و نیم مترمربع وجود دارد. طیفی رنگین از گالریها که شاید یکی از متنوعترین مناطق گالریهای دنیا را میتوان در آن پیدا کرد. روزی که برای تماشای آثار سیما عمید رفتم، در ساختمان چهارطبقه سیل جمعیت بود که در راهپلهها جریان داشت و در هر طبقه یک یا چند گالری وجود داشت. ریتا تاکر صاحب گالری آمستردام ویتنی معتقد است که معیار او برای گزینش آثار، جنبههای تازه و خلاق است. علاوه برآن وجوه جالب و تصویری قوی نیز برای او اهمیت دارد. ریتا تاکر در مورد علل انتخاب آثار سیما عمید: آثار سیما بسیار رنگین است و از دینامیسم درونی برخوردار است. آثار او آمیخته با کیفیت سبک پساامپرسیونیسم نیز هست. بنمایهی کارهای او طبیعت است. برای عموم این آثار دلنشین است. زیرا با طبیعت و دریایی از رنگها سروکار دارد. باید بگویم که او استاد رنگ است.
سیما عمید امروز به دور از هیاهوی زندگی در نیویویورک و لسآنجلس، در شهر کوچکی در ایالت مینوسوتا به همراه همسرش اقامت دارد. سیما عمید فرزند ندارد: من در یک شهر خیلی کوچکی هستم که جمعیتاش دوهزار و پانصد نفر است. خیلی جای قشنگی است، کوچک است و تجملات لسآنجلس را ندارد و خیلی زندگی سادهای است. تمام نقاشیهایم برای من واقعاً مثل بچههایم میمانند. من حتی زمانی که قرار است یکی از نقاشیهایم را بفروشم، احساس میکنم بچهام را دارم به سرپرستی فرد دیگری میدهم که کمی هم سختام است، خیلی سختام است. ولی این حقیقت دارد. سیما خواهر دوقلویی دارد به نام هما. آنقدر شبیه هم بودند که آموزگاران در مدرسه گفتند که باید اسمشان را روی لباسشان بنویسند که مبادا آنها را اشتباه کنند. اما دوقلو بودن در خانوادهی آنان یک سنت است. یک عموی دوقلو دارد. فرزند یکی از عموهایش نیز یک دوقلو دارد. هما خواهر سیما نقاش هنرمند میگوید: من هما هستم، خواهر دوقلوی سیما. در رابطه با سیما میتوانم بگویم که او با قلم نقاشی و رنگ به دنیا آمد. یعنی از بچگی، تا جایی که یادم هست، سیما عاشق نقاشی بود و نقاشی میکرد و هنوزهم زندگیاش نقاشیست. وقتی آدم به کارهای سیما نگاه میکند، مثل این میماند که این تابلو آدم را میبرد در عالم دیگری. خود من احساس میکنم که در تابلو غرق میشوم. اصلاً از این دنیا کنده میشوم. سیما همیشه از رنگهای شاد استفاده میکند و عقیدهاش هم براین است که دوست دارد شادی به این دنیا بیاورد.
او علاوه بر نقاشی به مجسمهسازی نیز روی آورده است. یکی از مجسمههای وی زرافهی بلندی است که بر روی آن نقاشیهای ریز نموده است: روی زرافه هرچه از طبیعت بگوییم وجود دارد. درخت هست، حیوانات دیگر هستند... علت این که زرافه را انتخاب کردید چه بوده؟ خب از نظر جثه خیلی بزرگ و بلند است و قدرت دارد. ولی در نهایت به اصطلاح مثل یک درخت سرش پایین است و آرامش دارد و حیوان خیلی سربزیری است. فکر میکنم به خاطر این انتخابش کردم. در کنار ادارهی یک سالن زیبا، سیما عمید هشت ساعت در روز نقاشی میکند. اما آثار این هنرمند ایرانی تنها به نقاشی از طبیعت محدود نمیشود. در کنار آثار سه بعدی و مجسمهسازی و نقاشیهای مینیاتور، به کشیدن پرتره نیز مشغول است. «پیام» نام یکی از پرترههای اوست. زنی با چشمانی پر از پرسش و آکنده از ترس که به سمت چپ مینگرد. زنی که موهایش به رنگ آبی چشمانش است و گاهی در خطوط موهایش زندانی میشود. دور دهانش با پارچهی توری سیاهی بسته شده است، دهانی که، شاید، میتوانست نماد آزادی بیان باشد. امروز بسته شده است. اما زن در هاله ای از رنگ آبی در سیلان است. نمادی از تحرک درونی زن ایرانی. سیما عمید در پیوند با تعهد هنرمند میگوید: یک هنرمند با زبان بیزبانی خیلی قشنگ میتواند صحبت کند. من فکر میکنم یک نقاش مثل یک شاعر است. شاعر شعر میگوید و نقاش با زبان بیزبانی همه حرفهایش را میزند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
پانته ا جان یک کار فوق العاده دیگر!
-- Mina Zand ، Dec 19, 2009حالا فهمیدم که فقط درد و رنج نیست که تو را انرا با زیبائی بیان میکنی، تو به زیبائی هم رنگ دیگری میدهی و این بنظر من کاری بمراتب دشوار تر است.
به نهایت از این گزارش لذت بردم و خیلی متاسفم که دیدنش را از دست دادم.
موفق باشی
Dearest Pantea:
Thank you so much for coming to my exhibition and thank you for the interview.If any body missed the opening,the exhibition will continue untill,Jan,5,2010 I hope I'llbe be posetive messenger fo my people.Thank you again
Sima Amid
-- Sima Amid ، Dec 21, 2009