خانه > خارج از سیاست > رسانه > «شمسالنهار کابل» نخستین نشریه در افغانستان | |||
«شمسالنهار کابل» نخستین نشریه در افغانستاننجم کاویانیتاریخ مطبوعات افغانستان، با انتشار هفتهنامهی «شمسالنهار کابل» آغاز میشود. این نشریهی فارسی زبان در سال ۱۲۹۰ هجری قمری برابر با ۱۸۷۳ میلادی به اهتمام میرزا عبدالعلی در شهر کابل آغاز به نشر کرد و بدینسان افغانستان نزدیک به ۱۴۰ سال پیش، برای نخستین بار صاحب وسیلهی جدید ارتباط جمعی و اطلاعرسانی شد و گام در تجربه روزنامهنگاری گذاشت.
در هفتهنامهی «شمسالنهار کابل» عنصر خبر جایگاهی اساسی و مهم داشته و از این منظر، یک هفتهنامهی خبری بوده است. منبع اخبار داخلی هفتهنامه، منابع دولتی و همچنین خبرنگارنی بودند که از محل واقعه گزارش تهیه میکردند. خبرهای خارجی توسط خبرنگارن نشریه در بیرون از کشور فرستاده میشدند و همچنین از نشریههایی اقتباس و نقل میشد که از هند انگلیس، ایران و سایر کشورهای همجوار به دارالسلطنه کابل میرسید. «شمس النهار کابل»، درمراحل اولیه انتشار خود به صورت هفتگی، در ۱۶ صفحه و به خط نستعلیق، در چاپخانهی سنگی کابل چاپ میشده است. بررسی هفتهنامهی «شمسالنهار کابل» را با نگاهی گذرا دربارهی آن اوضاع اجتماعی و سیاسی آغاز میکنیم کـه پیشزمینهی تأسیس این هفتهنامه بود. نگاهی بر پیشزمینهی اجتماعی و سیاسی هفتهنامهی «شمسالنهار کابل»: نخـستـین تماس مستـقیم بین سلطـنت کـابل و انگلیـس، بـا آمدن هیأت بـریتانیایی بـه ریاسـت مونت اسـتوارت الفنستن۱ بـه دربـار شـاهشجـاع (۱۸۰۳- ۱۸۴۲) در اوایل قرن نوزدهم و دقیقتر در سال ۱۸۰۹ اتـفاق افـتاد. انگلیـسهـا کـه از پـیشروی فرانسویهـا به سوی هنـد در تشویش و نگرانی بـودنـد، موفق شدنـد کـه بـا دربـار شـاهشجـاع معـاهـدهای را در هفدهـم ژوئن هـمان سال امضا کنند کـه مطابق مفاد آن، شـاهشجاع (نوه احمدشاه ابدالی) متعهد گـردیـد کـه «از فرانسویان احدی را در ملک خود راه ندهد۲» و در بـرابـر حملهی احتمالی فرانسه و قاجاریه ایران بـه هنـد از هنـد انگلیس دفاع کنـد. با این قرارداد و از این پس بود که سلطنت کابل رسماً در مسیر تاریـخی رقـابت دو قدرت بزرگ اسـتعماری انگلیس و روس که به نام «بـازی بزرگ» معروف است، قرار گـرفت. جالب اینکـه شـاهشجـاع و دربـارش چنـد سال بعـد از سفر الفـنستن و امضاء معـاهـده بـا آن، عملاً بـه دستنشانده انگلیـس تبدیل گـردیـد و امارتاش وابسته به انگلیس شد. این وابستگی و تحتالحمایگی «امیـران افـغانی» بـه انگلیـس بیش از یک قـرن ادامه یافت. مزید بر این، در بیشترین سالهای این دوره صد ساله، به جنگهای بیپایان بین «امیران و شاهزادگان» گذشت. آنان به خاطر به دست آوردن تخت و تاج با تمام خشونت به جان هم میافتادند و از زندانی کردن تا کور نمودن، از تبعید تا کشتن همدیگر باز نایستادند. در این میانه استعمار انگلیس و روس، بازیگران اصلی «بازی بزرگ» تلاش کردند که افغانستان را به عنوان منطقهی حایل میان هند انگلیس و آسیای میانهی تحتالحمایهی روسیه در عقبماندکی نگه دارند و در آن «تفرقه بیندازند و حکومت کنند.» در شرایطی که نیمهی دوم سدهی نوزدهم شاهد آغاز روند بیداری و وزش نسیم جنبشهای تجددخواهی و ضد استعماری در منطقه بود، دارالسلطنه کابل در غرقابه جنگ خانگی بین «امیران و شاهزادگان» دست و پا میزد. این واقعیت تلخ، موجب میشد که افغانستان از نظر رشد اقتصادی و اجتـماعی نسبت بـه کـشورهـای هـمسـایه خـود در سطح نازلتری قرارگیرد و از جنبش تجددخواهی منطقه بیبهره و دست کم کمبهره بماند. در چنین اوضاع و احوالی، امیر شیرعلیخان پسر سوم امیر دوستمحمدخان در سال ۱۸۶۳ به عنوان امیر سلطنت کابل، جانشین پدر خود شد. او پنج سال اول (۱۸۶۳-۱۸۶۸) را در جنگ با برادران خود و سالهای زیادی ۱۰ سال آخر امارتاش (۱۸۶۸-۱۸۷۸) را در کشمکش با پسران خود سپری کرد. اما به رغم این کشمکشها، ۱۰ سال آخر امارت او از ثبات نسبی و فضای سیاسی آرام برخوردار بود. در همین دوره در ایران، هند، آسیای میانه و ترکیه عثمانی اصلاحاتی توسط حکومتهای آنها به راه افتاده بود. استعمار انگلیس در هند و استعمار روس در آسیای میانه، در پی تحکیم مواضع خویش و توسعه بازار برای فروش کالا و سرمایهگذاری بودند. به همین سبب آنها در صدد ساختن خط آهن، کارخانه، مدرسه و اصلاح در ساختارهای دولتی بودند. در هند دهها چاپخانه به راه افتاده بود و هفتهنامههای متعددی منتشر میشد. افغانستان و دربار سلطنتی نیز نمیتوانست از تأثیر این رویدادها و جریانها برکنار بماند. امیر شیرعلیخان در همین اوضاع و احوال از طرف لرد مایو، نایبالسلطنهی انگلیس در هند برای بازدید از هند دعوت شد. امیر در مارس ۱۸۶۹ از هند دیدن کرد و در آنجا با یافتن جهانی متفاوت از افغانستان، با برخی از مظاهر تمدن اروپایی آشنا شد. وی در برگشت، مقدمتاً در راستای تدوام حاکمیت خویش و سرکوب رقبای خود، دست به برخی اقدامات از جمله تأسیس یک نیروی منظم نظامی (ارتش) ترجمهی اصول و مقررات نظامی از انگلیسی، تأسیس آموزشگاه نظامی و پایهگذاری کارخانهی تولید توپ ومهمات زد. امیر همچنین به تشکیل کابینه، ساختن راهها، چاپ تمبر و راه اندازی پست و نشر روزنامه مبادرت ورزید. البته در آنچه که با ساختار حاکمیت خودگامه و استبدادی امیر مربوط میشد، تغییری در کار نبود و وضع کماکان دستنخورده باقی ماند. امارت او برای نخستین بار سه چاپخانه را از هند وارد کرد و در شهر کابل به کار انداخت و میرزا عبدالعلی، به عنوان نخستین رئیس چاپخانهی مقرر شد. تأسیس چاپخانه، در کنار اوضاع اجتماعی و سیاسی مساعد افغانستان و منطقه که ضرورت پایهگذاری نشریهای را به میان آورده بود، امکانات فنی انتشار نشریهی چاپی را فراهم ساخت. در چنین اوضاع و احوال هفتهنامهی فارسیزبان «شمسالنهار کابل» در سال ۱۲۹۰ هجری قمری برابر با ۱۸۷۳ میلادی به همت میرزا عبدالعلی در شهر کابل با هزینه و نظارت مستفیم سلطنت کابل انتشار یافت.
نگاهی به محتوای هفتهنامهی «شمسالنهار کابل»: سرمقالههای هفتهنامهی شمسالنهار کابل که بازتابدهندهی هدفهای نشریه بود، در صفحهی دوم آن زیر عنوان «اشتهار» نشر میشدهاند. در سرمقالهی هفتهنامه آمده است: «بر آیینه ضمیر صاحبان فضل و کمال و والیان با عزّ و جّل مخفی و محتجب نماند ... رعایا و شرفای این دیار متوجه کمالات گردیده شوق دیدن اخبارات و حصول فواید از آن ورزیدند لهذا اقلالعباد میرزا عبدالعلی حسبالفرمایش احباب اخبار صدق آثار و مسمی به شمسالنهار را در مطبعه کابل جاری نموده اخبارات صدق آثار ترکستان و بدخشان و بخارا و هرات و روس و قندهار وغیره حدودات را از دفاتر سرکار والاتبار حاصل نموده در این اخبار درج نموده خواهد شد و مهما امکن سعی در این خواهد بود که خبر بازاری و پوچ هرکز در این اخبار درج نگردد ...۳» اطلاعات رسمی و گزارشهایی از سفرهای درباریان و مقامات دولتی و مطالبی از این دست، در ستونی زیر عنوان «اطلاع ضروری» درج میشدند. در همین ستون است که هفتهنامه در رابطه با تشکیل کابینه و معرفی صدراعظم (نخستوزیر) و شش وزیر آن زیر عنوان «ترقی مدارج در افغانستان» خبری تفصیلی منتشر کرده و نوشته است: «... چونکه الحال نظم و نسق مملکت به نسبت سابق زیاد گردیده مناسب است که هر کار به منصبداری سپرد کرده شود تا موجب ازدیاد نظم و نسق مملکت گردیده ترقی و رفاهیت و امنیت رعایا به ظهور رسد بنا بر ظهور خیال مبارک به تاریخ ۲۵ ماه رمضانالمبارک یوم دوشنبه ۱۲۹۰ هجری قمری ترقی اشخاص ذیل به مناصب رفعیه به ظهور رسید ... سید نورمحمد شاه را ... به عهده رفعیه جلیله صدراعظم و مختارالملک دولت افغانستان مقرره نموده ....۴» تشکیل کابینه و تعیین نخستوزیری خارج از خانواده سلطنتی در یکصد سال و اندی پیش (۱۸۷۳) در افغانستان، به رغم اینکه قدرت اصلی همچنان در دست امیر (شاه) و دربار بود، نشانهی از تجدید ساختار قدرت به حساب میآمد و گامی به پیش بود. اما با مرگ سید نورمحمدشاه پوشنجی نخستوزیر در سال ۱۸۷۷، ساختار نیمبند تقسیم قدرت به فراموشی سپرده شد و بار دیگر قدرت در ماهیت و شکل در دست امیرشیرعلی و دربار خودکامه او تمرکز یافت. این وضع، دهها سال در افغانستان به درازا کشید. هفتهنامه مسائل ثبات و امنیت کشور را نیز زیر نظر دارد. در یکی از سرمقالههای هفتهنامه در این رابطه میخوانیم: «... در مملکت افغانستان از ابتدای دور تا الان با این قسم رفاهیت و امنیت در ملک و ترقی در معامله تجاران به ظهور نرسیده بود ... نظم و نسق امور ملکی در ظهور امنیت و رفاهیت و ترقی تجارت و ظهور بدایع و صنایع به کثرت در این ملک است ...۵»
هفتهنامهی «شمسالنهار کابل» گزارشهای مفصلی از تولید انواع تسلیحات توسط کارخانه «توپ و تفنگسازی» و نیز از تأسیس و ترقی ارتش منظم منتشر کرده۶ و گزارشهای از همین دست را در چندین شماره خود با تفصیل پیگیری نموده است. از جمله، زیر عنوان «خبر کارخانجات وغیره حالات کابل» مینویسد: کارخانجات اسلحهسازی «در کمال ترقیاند ... اقسام جدید [اسلحه] را به قوت علم و عمل ایجاد نموده ... علم و تجربه خود را به امتحان آورده ...۷» و «امروزه روز مقام ادای هزارهها شکر به درگاه پروردگار است که در این خطه چنین سپاه نظام آماده شده ...۸» بیشترین صفحههای هفتهنامهی «شمسالنهار کابل» را خبرهای داخلی و خارجی تشکیل میدهد. هفتهنامه خبرهای داخلی را از دو منبع به دست میآورده است: خبرهای رسمی را از منابع دولتی و سایر خبرها را به واسطه خبرنگاران نشریه از محل واقعه. «شمسالنهار کابل» شبکهای از خبرنگارن را سازمان داده بود که علاوه بر شهر کابل، بسیاری از استانهای افغانستان را هم زیر پوشش خود داشته است. هفتهنامه زیر عنوان «خبر کابل» مینویسد: «موسم نهایت سرد است برف به حدی باریده که به نسبت هفت هشت سال گذشته سه چند و چهار چند بیشتر است ... موسم سردی با وجود گذشتن ایام سرما به شدت است راههای قندهار و ترکستان یک قلم مسدود است. دیروز داک (پست) قندهار در عرصه بیست و هفت یوم وارد کابل گردید ...۹» در این خبر از دشواریهای مردم کابل، یخبندان راهها، افزایش قیمت مواد غذایی و سوخت سخن رفته است. در هفتهنامه زیر عنوان «خبر بدخشان» همچنین میخوانیم: «کارسپانت بدخشان مینگارد که ... ده نفر کافر باشندههای کافرستان۱۰ وارد مقام فیضآباد (مرکز استان بدخشان) گردیده مشرف با اسلام گردیدند ... » در ادامهی خبر، هفتهنامه گزارشی جالبی از مراسم جشن عروسی آنان را در منطقهی از نورستان به گونهای مفصل نشر کرده است. در صفحههای «شمسالنهار کابل» خبرهای خارجی جای مهمی دارد. هفتهنامه، خبرهای خارجی را عمدتاً از دو منبع به دست میآورد: یکی نشریههایی که از هند انگلیس، ایران و سایر کشورهای همجوار به دارالسلطنه کابل میرسید و دوم توسط خبر نگاران خود که مقیم محل واقعه بودند. خبرنگاران هفتهنامه، بیشتر از بخارا، سمرقند، تاشکند و هند گزارش میدادهاند. خبرهای از هفتهنامههای ایرانی نیز برگرفته شده است که نشاندهندهی رابطهی نزدیک «شمسالنهار کابل» با هفتهنامههای کشورهای همسایه دارالسلطنه کابل است. شماری از نشریههای خارجی از طریق پست به دفتر «شمسالنهار کابل» میرسیده و «شمسالنهار کابل» نیز با شماری از این هفتهنامهها مبادله میشده است. «شمسالنهار کابل» هفتهنامههای زیر را منبع خبر خود معرفی کرده است: مفرحالقلوب (تهران)؛ اخبار طلسم حیرت (هند)؛ اخبار لوح محفوظ (هند)؛ اخبار راجپوتانه (هند)؛ اخبار عالم (لاهور)؛ اخبار انجمن (پنجاب)؛ اخبار کوه نور (پیشاور)؛ تایمز آف ایندیا (هند)؛ سیدالاخبار (روزنامه فارسیزبان چاپ دکن) از لابهلای صفحههای هفتهنامه همچنین معلوم میشود که «شمسالنهار کابل» شبکهی از خبررسانان در کشورهای همسایه از جمله در بخارا، سمرقند و هند داشته است. «شمسالنهار کابل» خبرهای علمی را بیشتر از منابع انگلیسی و نشریههای هند انگلیس ترجمه و منتشر کرده است. هفتهنامه زیر عنوان «طریقه شناخت نسل انسان» خبری را از «اخبار عام لاهور» با مضمون زیرین ترجمه کرده است: «... در کتاب حکمت چین یک عجب و غریب نقل شناخت انسان تحریر شده است که مردم چینی قدری خون اولاد را و قدری خون پدر را در یک ظرفی میاندازند اگر خون فرزند و پدر با هم مختلط گردید پس میدانند که اولاد حلال است و فرزند هم از آن پدر است و اگر احیاناً خونهای هر دو باه م مختلط نگردیدند و جوش نخوردند، پس اوشان یقین میکنند که این فرزند هیچ گونه رشته همراه این پدر ندارد۱۱» خبرهای مربوط به کتابهای تازه طبع شده و سایر رویدادهای فرهنگی، علمی و ادبی زیر عنوان «اشتهار مفید عام» منتشر میشده است. در صفحههای هفتهنامه، اشعاری از مولانا جلالالدین بلخی و سنایی غزنوی اقبال چاپ یافتهاند. زبان هفتهنامه به طور کل زبان متعارف میرزاهای کابل (منشیان و محرران) در همان برهه بوده؛ اما نثر برخی از نوشتهها سرشار از عربیمآبی و مغلقگوییها است. کاربرد واژههای انگلیسی ازقبیل کارسپاندت، مینت (دقیقه) مینوسپال (شهرداری) لوت ماستر، مستر، کورمنت، کمیتی، ریپورت، برگد و همچنین واژههای اردو و هندی به فراوانی دیده میشود که بازگوکنندهی نفوذ و تأثیر ادبیات و مطبوعات انگلیس و هند بر نثر هفتهنامه است. مشخصات هفتهنامهی «شمسالنهار کابل»: هفتهنامهی «شمسالنهار کابل» بسیاری از مشخصات و اصول روزنامهنگاری همان برهه را مراعات کرده است. سرلوحهی «شمسالنهار کابل» به صورت دو شیر و دو شمشیر بود. هر دو شیر در یک دست شمشیر و در دست دیگر سرلوحهی «شمسالنهار کابل» را دارند. در اطراف سرلوحهی آن، چهار بیت زیرین دیده میشود: ای نام تو راحت دل و جان در زیر سرلوحه بعد از شعر، تاریخ نشر هفتهنامه (روز، ماه و سال) با تقویم هجری قمری چاپ گردیده است. گرداگرد صفحهی اول هفتهنامه، استفاده از مینیاتورکاری ظریف و در رنگ سیاه، به گونه زیبا تزئین شده است. هفتهنامه به خط نستعلیق نگارش یافته و بر روی کاغذ سفید با قطع۳۰ در ۴۵ سانتیمتر، در ۱۶ صفحه چاپ شده است. تیراژ هفتهنامه با در نظرداشت محدودیت شمار با سودان، نازل بوده و بیشتر برای مأمورین و کارمندان دولتی مقیم پایتخت و استانها توزیع میشده است. اما هفتهنامه تأکید داشته که هر کس شایق خریدن اخبار باشد، میتواند «نامهی منظوری خود را اسمی میرزا عبدالعلی بفرستند ... تا اسم شریف اوشان درج رجستر گردیده هفتهوار پارچه اخبار پربها شمسالنهار ارسال خدمت مبارکشان گردد ...۱۲» در هفتهنامهی «شمسالنهار کابل» نقطه گذاری، ویرگول، پرانتز وغیره مراعات نشده و همهی متنها از آغار تا پایان، بدون رعایت هیچ گونه علایمی به تحریر درآمدهاند.
و در فرجام، سخن آخر: به نظر میرسد که تأسیس هفتهنامهی «شمسالنهار کابل» با جنبش تجددخواهانه در منطقه، تأسیس و توسعهی روزنامهها در هند، ایران و ترکیه عثمانی و شرایط نسبتاً آرام افغانستان (۱۸۸۶ - ۱۸۸۷) رابطه دارد. «شمسالنهار کابل» به عنوان نشریهی خبری، نخستین تجربهی روزنامهنامهنگاری در افغانستان بود. در آن روزگار رسم بر این بود که اخبار و اطلاعات دولت توسط جارچیها به گوش مردم رسانده میشد. اما با انتشار «شمسالنهار کابل» افغانستان برای نخستینبار صاحب وسیله جدید اطلاعرسانی شد و امکان یافت تا به اخبار منطقه و جهان از طریق مطبوعات دسترسی پیدا کنند. این امر، مسلماً در افزایش سطح آگاهی ردههای باسواد کشور مؤثر بوده است. شماری از خبرها از نشریههای انگلیسی، عربی، اردو و ترکی ترجمه شده و امکان انتشار در هفتهنامه را یافتند. بدینترتیب این مترجمان، نخستین هستهی ترجمه را در کشور پایهگذاری کردند. «شمسالنهار کابل» به رغم اینکه نخستین تجربهی روزنامهنگاری در افغانستان بود اما با درنظرداشت استفادهی درست از تجربهی روزنامهنگاری انگلیس در هند در سطح خوبی قرار داشته است. هفتهنامهی«شمسالنهار کابل»، ۱۳۰ سال پیش و در پی هجوم ارتش انگلیس به کابل در سال ۱۸۸۷ که به دومین تجاوز انگلیس شهرت دارد، از انتشار بازماند. ۱. الفنستون مونت اسـتوارت (Elphinstone Mountstuart) در اکتبـر ۱۷۷۹ در اسکاتلند زاده شد؛ در ۱۷۹۶ به خدمت شرکت بـریتانیایی هند شرقی در آمد و در سال ۱۸۵۹ درگذشت. وی در رأس یک هیأت انگلیـسی در سال ۱۸۰۸ در دربـار شـاهشجـاع مNموریت خود را انجام داد و با دستنشانده کردن شاهشجاع، کشورش را به وابستهی انگلیس مبدل ساخت. ۲. میرغلام محمد غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ج۱ (کابل: سال ۱۳۴۶خ)، ص ۳۹۸. ۳. شمسالنهار کابل، شماره ۱۰، سال ۱۸۷۳. ۴. نورمحمد کهگدای، یادداشتها و اسناد تاریخی، مجله آریانا، شماره ۱، سال ۲، دلو (بهمن) ۱۳۲۲ خ، کابل، ص. ۳۷. ۵. ه شمسالنهار کابل، شماره ۵، سال ۱۸۷۳. ۶. همانجا، شماره ۱۰، سال ۱۸۷۳. ۷. همانجا، شماره ۳۰، سال ۱۸۷۳. ۸. همانجا، شماره ۳۳، سال ۱۸۷۳. ۹. همانجا، شماره ۱۱، سال ۱۸۷۳. ۱۰. کافرستان، نام تاریخی منطقهی در شرق افغانستان است که بعد از تصرف منطقه توسط لشکریان امیرعبدالرحمن در ۱۸۹۶ نورستان نام گرفت و نزدیک به ۴۰۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. ۱۱. همانجا، شماره ۱۰، سال ۱۸۷۳. ۱۲. همانجا.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
درود
-- شهاب ، Jul 7, 2009خیلی خوب بود. استفاده کردیم. باز هم از این سلسله گزارشها بنویسید، مخصوصاً برای ما در ایران که کمتر از این موضوعات اطلاع داریم خیلی جالب است. باز هم سپاس.