خانه > خارج از سیاست > فرهنگ و ادبیات > «ترجمههای دریابندری، جريانهای ادبی را تقويت کرد» | |||
«ترجمههای دریابندری، جريانهای ادبی را تقويت کرد»شیرین فامیلیاز تاریخ ۱۳ تا ۱۵ اردیبهشت، نخستین همایش «داستان نفت» به مناسبت یکصدمین سال کشف نفت در آبادان برگزار شد. در این همایش که حوزه هنری آبادان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و شرکت پالایش و پخش نفت آبادان برگزار کردند، از نجف دریابندی، مترجم ونویسنده سرشناس ایران به خاطر تلاشهای او در عرصه ادبیات و ترجمه قدردانی به عمل آمد.
نجف دریابندری، متولد سال ۱۳۰۸ در آبادان است. او با ترجمه آثار ماندگار ادبیات جهان همچون «وداع با اسلحه» و «پیرمرد و دریا» از ارنست همینگوی، «یک گل سرخ برای امیلی» و «گور به گور» از آثار ویلیام فاکنر و یا «چنین کنند بزرگان» نوشته ویل کاپی، از زمره معروفترین مترجمان نسل خود محسوب میشود. در مراسم تقدیر از نجف دریابندری در همایش داستان نفت، نویسندگان و مترجمانی همچون حسین میرعابدینی، محمد بهارلو، صفدر تقیزاده، فرخنده آقایی، و جواد جزینی حضور داشتند و برخی از آنها در سخنرانیهای خود از تأثیر ونقش ترجمههای این مترجم توانا بر زبان وادبیات مدرن فارسی یاد کردند. درباره مراسم تقدیر از نجف دریابندری در همایش «داستان نفت» با جواد جزینی، نویسنده و منتقد ادبیات داستانی گفت و گو کردم. آقای جزينی، گرچه شما از برگزارکنندگان اين همايش نبوديد، اما چون يکی از سخنرانان همايش «داستان نفت» در آبادان بوديد، آيا در جريان هستيد که چطور به اين فکر افتادند در اين همايش از آقای نجف دريابندری تقدير شود؟ تا آنجا که میدانم به مناسبت يکصدمين سالگرد نفت و توليدات نفت در ايران، همايش «داستان نفت» برگزار شد و تلقی آنها از «داستان نفت» مروری بر داستاننويسان خطه جنوب کشور يا استان خوزستان بود. در حاشيه مراسم يک بخش جنبی وجود داشت که از آقای نجف دريابندری به خاطر سالها خدمت در حوزه داستان و ادبيات اين کشور تقدير شد.
چه کسانی در اين بخش از همايش که مربوط به قدردانی از آقای دريابندری بود، شرکت داشتند و صحبت کردند؟ تعدادی از داستاننويسانی که محل تولد آنها استان خوزستان بود، در اين همايش شرکت کرده بودند و تعداد زيادی از نويسندگانی که در حوزه ادبيات داستانی کار میکنند اما ساکن استان خوزستان نبودند. روز اول همايش، روز بزرگداشت آقای نجف دريابندری بود و چندين سخنرانی در آنجا برگزار شد، از جمله آقايان محمد بهارلو، صفدر تقیزاده، حسن ميرعابدينی و حسين سناپور درباره ويژگیهای آثار نجف دريابندری و بيشتر در مورد تأثير آثار او در حوزه داستاننويسی صحبت کردند. شما هم جزو کسانی بوديد که در مورد آقای دريابندری صحبت کرديد؟ بله، من هم صحبت کردم و در سخنرانی خود حضور آقای دريابندری را در حوزه داستان مهم توصيف کرده و ارزش اين حضور را به چند بخش تقسيم کردم. يک بخش، تأثيری است که ترجمههای نجف دريابندری بر داستاننويسان داشت. همانطور که میدانيد در گذشته تنها بخشی از ادبيات جهان در ايران ترجمه میشد که بيشتر زير نفوذ جريان رئاليسم سوسياليستی بود. اما نجف دريابندری با ترجمه نوع ديگری از ادبيات که بخشی از آن به «ادبيات آمريکايی» معروف بود، نويسندگان و علاقهمندان ايرانی را با بخشی از ادبياتی که کمتر با آن آشنا بودند، آشنا کرد. دومين تأثير، تأثير آثار او بر حوزه زبانی است. به رغم اينکه او اصلاً تجربهای در حوزه داستان نداشت، اما نوع زبان و نثری که در حوزه ترجمه به کار میبرد، سبب شد که بخشی از زبان داستان را تحت تأثير قرار دهد و اين ويژگی را در نثر معاصر ايران نيز میتوان پيدا کرد. انتخاب آثار برای ترجمه هم يکی ديگر از ويژگیهای نجف دريابندری است. اگر به کارنامه او نگاه کنيد میبينيد که او جزو پرکارترين مترجمان ايران محسوب نمیشود، اما انتخابهای هوشمندانهای دارد و آثاری که ترجمه کرده، بسيار دقيق و موثق است. بسياری از آثار ترجمه او جريانهای ادبی را نيز تقويت کرده و نگاه خاصی را در ادبيات ترويج میکرد. شايد ويژگی ديگر نجف دريابندری را بتوانيم ساماندهی و حضور او در تشکلهای ادبی و جريانهای ادبی بدانيم.
آقای نجف دريابندری در آن همايش صحبت کرده است. آيا از اينکه چه آثاری در دست تهيه و يا انتشار دارد، سخنی به ميان آورد؟ خير، مراسم به اين طرف سوق داده نشد، چرا که تنها چند سخنرانی و مراسم بزرگداشت بود. البته آقای دريابندری صحبت کرد، اما بيشتر مروری بر خاطراتش در روزگار پيدايش نفت و حضور او در مراکز فرهنگی آبادان و مروری بسيار کوتاه بر زندگی فردیاش بود. تنها نکته مهم و قابل توجه اين جريان، تلاش دست اندرکاران برای بزرگداشت کسی بود که نهادهای فرهنگی سالها درباره او سکوت کرده بودند. وقتی ما شنيديم که قرار است از آقای دريابندری تقدير کنند، هم خوشحال شديم و هم متعجب. به اين دليل که در طول اين سالها عادت نداشتيم که از بزرگان و تأثيرگذاران ادبيات داستانی به اين شکل تقدير و تشکر شود. اگر چه فکر میکنم خدمات آقای نجف دريابندری بسيار سزاوارتر از چيزی است که بزرگ داشته شد، اما به هر حال جای شادی دارد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
شما فراموش کردید که یادی از یکی از ماندگارترین کتابهای ایشان بکنید به نام "آشپزی مستطاب"
-- ساناز ، May 11, 2009کسانی که این کتاب را مطالعه کرده باشند متوجه هستند که چه مرجع ارزشمندی برای تمام ایرانیان است و این که چه زحمت زیادی صرف تدوین و گردآوری آن شده است.
عنوان درستش هست «کتاب مستطاب آشپزی». شاهکار است واقعاً
-- میم ، May 11, 2009دررابطه با نظر خانم سارا که چرا ازکتاب آشپزی مستطاب یادی نشده ؛ باید حضورخانم سارا عرض کنم که درجامعه سنتی ایران؛ اولا مرد آشپزی نمیکنه چه برسه باینکه کتاب هم درباره آشپزی بنویسه ؛ این کارمال زنهاست نه مردها.
-- ایرج ، May 12, 2009مردخودشه به کارهای مهم تری مشغول می کنه، مثل جتگ؛ مثل سیاست ؛مثل فوتبال و.......
همیشه کامنت گذارانی مانند خانم ساناز هستند که در حال یادآوری کم و کسری های تمام عالم و آدم اند. ببینم مگر قرار است در یک مصاحبه چند دقیقه ای به تمام کارنامه یک آدم اشاره شود؟
-- رهرو ، May 12, 2009کامنت من ارتباطی به استاد بزرگ اقای نجف دریابندری نداره. فقط خواستم تعجبم را از مصاحبهی آقای جواد جزینی با رادیو زمانه اعلام کنم. شگفتا که روزگار چه میکنه. همچنین اجازه حوزه هنری به ایشان که به نمایندگی از حوزه هنری با چنین رسانه ای مصاحبه کنند جای شگفتی داره. پس پوست اندازی امثال ده نمکی اپیدمی شده
-- نوشین ، May 12, 2009