روز ملکه در هلند و فروش وسائل دست دومآزاده اسدیazadeh@radiozamaneh.comروز تولد مادر ملکه کنونی هلند، امروز یعنی سیام ماه آوریل هست که به روز ملکه معروف است. اما برخلاف این نام، چنین روزی بیشتر روز مردم و شادی و پایکوبی است و به نظر می رسد مردم توجه زیادی به خانواده سلطنتی ندارند.
در این روز تعطیل، اغلب مردم هلند علاوه بر برگزاری جشنهای مختلف شهری و خانگی و پوشیدن لباس یا کفش و کلاه نارنجی که رنگ سلطنتی محسوب میشود، یک شغل را تجربه میکنند: بساط کردن خرت و پرتهای کهنه و دست دوم و ارزان خانگی که گاهی فقط باید دور ریخته شوند و ممکن است هیچکس حتی به آنها نگاه هم نکند. اما بعضی از مردم هلند در تمام روزهای سال به این روز فکرمیکنند و تمام وسایلی را که لازم ندارند و در طول سال دور نریختهاند و یا برای این روز نگه داشتهاند، در خیابان بساط میکنند. تعداد زيادی از فروشندگان در این روز بچهها هستند که با شوق و ذوق لوازم و اسباب بازيهاي اضافه خودشان را میفروشند.
در اين روز علاوه بر جشنها، کنسرتها و انواع مراسمی که در میدانهای بزرگ و اصلی شهرها برگزار میشود، ملکه هم برنامههای خاصی دارد. ملكه هر سال شهري را انتخاب میکند و روز سیام آوریل را در آنجا میگذراند، و معمولا آن شهر از قبل پر از جمعیتی میشود که شوق دیدن خانواده سلطنتی را از نزدیک دارند. امسال اما این مراسم دیدار ملکه از شهر اپلدورن در شرق هلند، با همیشه متفاوت بود. خانواده ملکه سوار بر اتوبوس روبازی بودند و در شهر برای مشتاقان دست تکان میدادند که حادثهای اتفاق افتاد؛ حادثهای که از ساعت ۱۲ امروز ظهر، تحلیلها و بررسیهای مختلف رسانهها را به خود اختصاص داده است. یک ماشین سوزوکی با رانندهای ۳۸ ساله که قصد داشت خودش را به اتوبوس روبازخانواده سلطنتی بکوبد، با برخورد به تعدادی از مردم در مراسم و انحراف از مسیر، باعث بههم خوردن مراسم و زخمی شدن تعدادی از مردم شد. گفته میشود در این حادثه که پلیس اعلام کرد عمدی بوده یک نفر کشته شده است. اما در کنار این حادثه و شرایط متفاوت امسال «روز ملکه» در یک شهر شرقی در هلند، بخش اصلی رسم و رسوم پابرجا بود. مردم از صبح زود بساط مختلفی را در پیادهروها و خیابانها پهن کرده بودند و منتظر مشتری زیر آفتاب بهاری لم دادند. بین وسایل دست دوم و دست سوم در این بساطهای بزرگ و کوچک اما یک پسر جوان هلندی جنسهای خاص نو ایرانی را برای فروش گذاشته بود. مارتین چهارسال است در دانشگاه لایدن در رشته زبان و ادبیات فارسی درس میخواند و با ما به فارسی برسر قیمت جنسهایی که از ایران آورده بود، چانه میزد. او با امید دوست ایرانیاش از ایران زیورآلات دستی، کیفهای ترکمن و مجسمه و جاشمعیهای ساخت ماسوله را آورده و در بساط معروف روز ملکه برای فروش گذاشته بود. اما در این بساط برخلاف بقیه از قیمت ارزان خبری نبود.
از مارتین می پرسم چرا هلندیها روز ملکه را اینقدر دوست دارند و در شعارهایشان از آن به عنوان بزرگترین جشن نام میبرند؟ او جواب میدهد: «چون میتوانند جنس ارزان و کوچک بخرند. هلندیها جنسهای دست دوم را دوست دارند وتجربه نشستن و منتظر مشتری بودن هیجان خاصی دارد. در ضمن مردم به جای اینکه جنسها و وسایل کهنهشان را دور بریزند، از آن پول درمیآورند.» هلندیها به مقتصد بودن معروف هستند وزیاد اهل پول خرج کردن نیستند. ولی مارتین که اولین تجربه دستفروشی در کنار خیابان را دارد، خودش در خانوادهای بزرگ شده که هیچوقت روز ملکه بساط برپا نکردهاند و جنسهای کهنهشان را نفروختهاند: «ما وسایل کهنهمان را برای فروش نمیگذاشتیم و آنها را به کسانی میدهیم که لازم دارند.» مارتین میگوید برخلاف تصور عمومی، خیلی از هلندیها اهل این نوع بساطها نیستند: «بعضی از هلندیها به خوشگذرانی، شادی و تعطیلی روز ملکه بیشتر فکر میکنند و این روز را با خانواده یا لب دریا و در سفر میگذرانند. آنها نه جنس میفروشند و نه جنس دست دوم میخرند.»
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|