خانه > خارج از سیاست > نوروزنامه > و اما سیاسیها هم سبزهشان را گره زدند | |||
و اما سیاسیها هم سبزهشان را گره زدندمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comپنجشنبه سیزدهمین، روز از آغاز سال جدید شمسی و روز اجرای سنت سیزدهبدر است. در تمام سال از این فعالان پیرامون فعالیتهایشان میپرسیدم، اما این بار با آنها تماس گرفتم و پرسیدم که هر کدام کجایند، چه میکنند و آیا مراسم سیزده نوروز را بهجا میآورند یا خیر؟
اولین تماس من با آقای غلامحسین کرباسچی، معروفترین شهردار تهران، دبیر کل «حزب کارگزاران سازندگی» و قائممقام آقای مهدی کروبی در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری هستند. آقای کرباسچی و خانواده به سیزدهبدر نرفتهاند: نه هیچکدام، ما در خانه هستیم. چرا نمیروید، آقای کرباسچی؟ خُب، نرفتیم دیگر. چرا ندارد. مگر واجب است که برویم؟ شما رفتید؟ خیر، من سرکار هستم، نمیتوانم. خُب دیگر، حالا فکر کنید ما هم سرکار هستیم (با خنده). ولی، شما که سرکار نیستید. بازجویی که نمیکنید (با خنده)، بالاخره سوال میکنید که چرا نرفتید، میگوییم نرفتیم. این به معنای مخالفت با سنتهایی مثل سیزده بدر است؟ یا… نمیدانم مخالفت است یا موافقت. حالا بالاخره نرفتیم. ببخشید شما، خیلی زحمت شد. نه، ما فعلا در خانه هستیم. قدری اینجا کار داشتیم. مثل شما که در آن اداره کار دارید، ما هم در خانه کار داریم.
با خانم اعظم طالقانی، فرزند آیتالله طالقانی و دبیرکل «جمعیت زنان انقلاب اسلامی» صحبت میکنم. ایشان در جاده هستند: من در جاده هستم، دارم میرم به طرف فشم. سیزده بدر را در فشم برگزار میکنید؟ یکی از اقوام آنجاست و گفته است که به آنجا بروم. یعنی، به مناسبت سیزده بدر، دیگر؟ آره، میشود گفت. ولی خُب از صبح نتوانستیم جایی برویم. سبزه هم با خودتان میبرید؟ والله، امسال من سبزه سبز نکردم. چرا؟ خانم طالقانی؟ چون در خانه داشتم. احتیاجی نبود. همه جا سبز است الحمدالله، مردم اینقدر بیرون هستند، نمیدانید چه خبر است. شما هم سیزده بدر میروید و هم دیدار دوستان و آشنایان؟ بالاخره از فرصت استفاده میکنیم، میرویم. فکر میکنید، سنتهایی مثل نوروز و سیزدهبدر، در زندگی ما چه جایی دارند؟ به هرحال، روزی است که مردم همه، گروه گروه جمع میشوند. همین که مینشینند، با هم صحبت میکنند، مقداری فارغ از هیاهوی زندگی هستند، خود اینها به مردم انرژی میدهد. خیلی انرژی مثبت دارد.
آقای عزتالله سحابی، چهرهی سرشناس ملی مذهبی، امروز چه میکنند؟ خانم، من از صبح تا حالا در منزل هستم. حالا هم خدمت آقای مهندس امیرانتظام هستیم. ایشان هم دارند خاطراتشان را میگویند و ما استفاده میکنیم. پس سیزده نوروز را در طبیعت به سر نمیبرید؟ خیر، ما معمولاً نمیرویم. سالهای دیگر هم نمیرفتیم. پس تکلیف سبزه چه میشود؟ (میخندد) سبزه را هیچ دیگر، انداختیم دور. تشریفاتهایی که مردم انجام میدهند، ما خیلی اجرا نمیکنیم. پس سنتها چه جایی دارند؟ ما، دیگر یک خرده پیر شدهایم و از سنتها گذشتیم. به تلفن آقای عمادالدین باقی زنگ میزنم، خانم باقی گوشی را میگیرند: نه، نه، بیرون نرفتیم. چرا؟ میتوانم بپرسم؟ خُب، خیلی شلوغ است. سیزده بدر مقداری بیرون رفتن سخت است. پس تکلیف سبزه چه میشود؟ (میخندد) ما سبزههایمان را گره زدهایم. موفق هم شدهایم دیگر (میخندد). سبزهای که باید به آب بیاندازید، چه میشود؟ آن را آخرشب با بچهها، میرویم دوری میزنیم و به آب میاندازیم.
آقای امیر محبیان، از اعضای موسس حزب «نواندیشان ایران اسلامی» و سرپرست «خبرگزاری آریا» و از نویسندگان روزنامهی «رسالت». ایشان اساساً در سفر نوروزی بودند و امروز هم در طبیعت: بله، تهران نیستم، اصلا. ولی سیزده را در هر حال، برگزار میکنید. حتا اگر تهران باشید؟ بله، همیشه. اساساً این سنتها را چگونه میبینید؟ چه جایی در زندگی ما دارند؟ سنتها بخشی از هویت یک ملت است. باید آنها را رعایت کرد (آنهایی که مثبت است)، آنهایی را که منفی است، اصلاح کرد. ولی سیزده بدر یا امثالهم، به دور از باورهای خرافیاش، اصل آن پناه آوردن به طبیعت و روز طبیعت است و به نظر من، بسیار ارزشمند است. بانوی صلح ایران، شیرین عبادی، سیزدهبدر را چه میکند و در کجاست؟ سیزده بدر، مثل بسیاری از هموطنانام با تعدادی از دوستان، آمدهایم بیرون از شهر. جای شما خالی، هوای بسیار خوبی است، آفتاب درخشانی و دوستان موافق. جای همگی خالی. دوستان همه با خود، سبزهی نوروز دارند؟ بعضیها آوردهاند، بعضیها خیر. شما، پس این سنت را هر ساله اجرا میکنید؟ بله، بله، برای این که ما ایرانی هستیم و ایران زنده است به فرهنگ آن و یکی از نمادهای فرهنگی ما، نوروز و مراسم نوروزی، از جمله سیزدهبدر است. در هر شرایطی، سعی میکنم نمادهای نوروز را گرامی بدارم و با وجود مشغلهی فراوانی که داشتم، آمدم به سیزدهبدر. برای سیزدهبدر، به کجا آمدهاید؟ باغچهای داریم، آنجا هستیم. دوستان هم لطف کردهاند و آمدهاند. جای شما خالی و سبز. اما، ایرانیان در خارج از کشور، امروز چه میکنند؟ بازهم به سراغ چهرههایی رفتم که در طی سال، گفتگوی من با آنان، پیرامون مسایل سیاسی، اجتماعی، حقوقی و بسیاری اوقات، ناخوشایند بوده است. اولین نفر، بازهم از خانوادهی حقوق بشر، همکار و همراه خانم شیرین عبادی، آقای عبدالکریم لاهیجی هستند. در پاریس: با همسرم رفتیم، سیزده را در پارکی که نزدیک خانه است، بهدر کردیم. الان هم میرویم دنبال پسرمان، که او را هم ببریم، گشتی بزند. چون میدانید که اینجا، مثل ایران نیست که سیزدهبدر تعطیل باشد. بنابراین بچههایی که مدرسه دارند، باید مدرسه را بروند. خوشبختانه، امروز همسرم کار نمیکرد. خود من هم که یک سال است بازنشسته شدهام. بنابراین رفتیم پارک. الان هم پسرمان را برمیداریم، گشتی میزنیم و برمیگردیم خانه. که سیزدهمان اینجوری بهدر شده باشد. سبزههایمان را هم امروز ریختیم دور.
آقای ابراهیم نبوی، طنزنویس، ساکن بلژیک که حتماً بسیار هم راجع به سیزدهبدر نوشتهاند و خواهند نوشت، در خانه هستند. آقای نبوی، امروز سیزدهبدر است. شما سیزدهتان را بهدر کردید؟ نه. چرا؟ امروز، ماندم خانه و در اینترنت، در فیس بوک، همینطور مشغول سیر آفاق و انفس بودم. امروز، ولی جای سیر آفاق و انفس در طبیعت است، نه در خانه. بله، حق با شماست. ولی کاری که من کردم، از حضور شما، کسانی که کلاً سیزده بدر را اختراع و برای ایرانیان سر کردند، از همهی آنها عذر میخواهم و امیدوارم که خداوند بر من این گناه را ببخشد. نحوست امروز، انشاالله که در من نماند و خیلی عذر میخواهم که امروز را در فیس بوک بودم و داشتم اینجا را نگاه میکردم. اینجا، منظورم جای خاصی نیست، بلکه در اینترنت داشتم زندگی میکردم. امیدوارم سال آینده در جایی باشم که بتوانم آن چیزی که گفتید، چی بود، گفتید بهدر کنم؟ سیزدهبدر کنم. سیزده را بهدر میکنند. نمیدانم، این محلهایی که میگویید، چهطوری و کجاست. ولی بههرحال، امیدوارم سال دیگر، این کاری را که گفتید، بکنم. کاری که گفتم، سیزده بدر است، آقای نبوی. سیزده را بهدر بکنیم، بیرون و انشاالله یک پیکان خیلی خوشگل هم داشته باشیم که سبزهمان را روی آن بگذاریم و بیندازیم بیرون. بههرحال امسال، سنت آبا و اجدادی را بهجا نیاوردید. از طرف خودم، از آبا و اجداد خودم عذر میخواهم و از این که عدسی که در آشپزخانه روییده و اکنون هم بدون این که هیچ بادی بر آن بوزد، کمی هم سرش به سوی پایین خم شده، مثل جوانان وطن که همچون سرو خمیدهاند، بعضی وقتها اینجوری میشوند، من بابت همهی این چیزها عذر میخواهم و امیدوارم خداوند مرا ببخشد و دیگر از این به بعد، برویم توی چمن بگردیم. به آمریکا برویم. آقای منصور فرهنگ، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی: ما سیزده بدر را با یاد خاطرات کودکی و نوجوانی جشن میگیریم. چون بهار هم هست و ما در منطقهای زندگی میکنیم که بهار برایمان خیلی مهم است، این است که سیزده بدر را لب رودخانه میرویم، نگاهی به درختها میکنیم ولی قلب و روحمان در دوران کودکی و نوجوانی است که با اعضای خانواده و دوستان در تهران، نحسی سیزده را بهدر میکردیم و آنجا جشن میگرفتیم. شما، الان در راه هستید، یا هنوز سیزدهبدر را آغاز نکردهاید؟ چرا، الان به وقت ما ساعت حدود ده و بیست دقیقهی صبح است. یعنی سیزدهبدر ما شروع شده. در ایران، سیزده بدر در حال تمام شدن است، در اینجا هنوز مراحل اولیه را میگذراند. گفتگوهای دیگری هم داشتم که به علت کیفیت صدا، امکان پخش آنها نیست. گفتگویی با خانم نرگس محمدی و آقای تقی رحمانی که در خانه مانده و فرش میشستند. همچنین با آقای عباس عبدی که همراه خانواده، یک سیزدهبدر دو مرحلهای داشتند؛ ناهار را در دهستان سولقان خورده بودند و تصمیم داشتند برای چای و عصرانه، به پارک نزدیک منزلشان بروند. هوا در سراسر ایران، گویا آفتابی و مطبوع بوده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
نها چاره و روش ايراني براي بازگشت به هويت ملي ايراني پيوستن به جنبش ملي ما هستيم است .روشنفكران فسيل شده به هيچ عنوان سهمي در پيشبرد فرهنگ و آيينهاي ايراني ندارند.
ما هستيم
پاينده ايران
-- پريش ، Apr 3, 2009به نظر من لحن و نوع پاسخ دادن آقاي كرباسچي به خانم محمدي نه تنها خارج از قاعده بود بل كه بي ادبانه هم است. خوب شد با ستاد انتخاباتي آقاي كروبي بهتر آشنا شديم.
-- خشايار ، Apr 3, 2009من هم نظر آقای خشایار را دارم. آقای کرباسچی بسیار بی ادبانه پاسخ دادند. ایشان اگر مایل به مصاحبه نبودند، مصاحبه نمی کردند. البته سابقه ایشان در مصاحبه ای به مراتب گستاخانه تر با خبرنگار رادیو فردا را نباید از یاد برد. حداقل آقای احمدی نژاد و اطرافیانشان کمی مودبانه تر مصاحبه می کنند!
-- هادی ، Apr 4, 2009