خانه > خارج از سیاست > زنان > از همسرتان کادو گرفتید؟ | |||
از همسرتان کادو گرفتید؟مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comهجدهم اسفندماه ۱۳۸۷، برابر با هشتم مارس، روز جهانی زن است. با اینکه بیش از یک قرن از برگزاری اولین روز جهانی زن، سال ۱۹۱۱ که آن زمان در نوزدهم مارس برگزار شد میگذرد، هنوز در تقویم بسیاری از کشورهای جهان، این روز به عنوان یک روز تاریخی جای ندارد و تعطیل رسمی، جز در برخی از کشورهای سوسیالیستی سابق، برقرار نشده است. در ایران، اولین بار ۸۶ سال پیش از این، یعنی در سال ۱۳۰۱ خورشیدی، در شهر رشت و توسط زنان پیشرو، مراسم هشت مارس به عنوان روز جهانی زن، برگزار شد. بعد از آن، با فراز و فرود جنبشهای اجتماعی و رشد جنبش زنان، شاهد بزرگداشت این روز در اشکال آزادتر، یا بنا بر موقعیت سیاسی، در شیوههای غیرعلنی بودهایم. بلافاصله، پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، در هیجدهم اسفندماه (هشتم مارس) همان سال، تظاهرات بسیار بزرگ و پرشوری به مناسبت روز زن در تهران برگزار شد. در هر حال جامعهی شهری ایران، هشتم مارس و روز جهانی زن را مدتها است که میشناسد. در این برنامه به این مسأله، در این قالب که برخورد مردان جامعهی شهری ما با مسألهی روز زن چگونه است، پرداختهام. به عنوان مثال، آیا آنان به همسران خود تبریک میگویند؟ یا هدیه میدهند؟ سعی کردهام با همسران مردانی در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی که معمولاً مورد مصاحبه قرار میگیرند، گفت و گو کنم. نکتهی قابل توجه اینکه، اکثر خانمهای ایرانی سعی میکردند، در این مقوله، از همسران خود چهرهی مثبتی ارائه بدهند و این، حداقل، دلیل رضایت آنان از همسرانشان بهطور کلی میتواند باشد.
با همسر دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، گفت و گو میکنم. خانم یزدی، میدانید که امروز، هشت مارس، روز جهانی زن است. این روز را به شما تبریک میگویم. خیلی ممنون. آقای دکتر یزدی، معمولاً این روز را به شما تبریک میگویند؟ حتماً این کار را میکند. گل هم برایتان میخرند؟ حتماً. امروز، گل خریدهاند؟ یادش رفته. چرا یادش رفته است؟ وقت نکرده، از دست شماها (با خنده).
آقای عباس امیرانتظام چطور؟ خانم امیرانتظام، هشت مارس به شما چطور گذشته؟ به شما تبریک گفتند؟ هدیه گرفتهاید؟ والا، ما دکتر بودیم. چون شوهرم امروز باید دکتر میرفت، خیلی گرفتار این قضیه بودیم، هنوز به همدیگر تبریک نگفتهایم. پس حالا در ساعات باقیمانده، تبریک میگویند و برایتان گل میخرند. همینطور است؟ انشاالله (با خنده). ما فعلاً یک مقدار درگیریهای دیگری داریم. ولی انشاالله همینطور خواهد بود. به سراغ جوانترها میروم. همسر آقای احمد زیدآبادی، دبیر کل سازمان ادوار تحکیم وحدت میگوید: والا، امروز معمولاً، در ایران به عنوان روز زن شناخته نمیشود. روز زن، نمیدانم مناسبت آن چیست، ولی روز دیگری است. امروز فکر کنم روز جهانی زن است. درست است؟ بله، ولی در ایران هم معمولاً این روز مطرح است. پس شما امروز از آقای زیدآبادی تبریک یا کادویی دریافت نکردید. اینطور است؟ اینجا خانمهای ایرانی کادویی که میگیرند، روز… تولد، فاطمهی زهرا؟ بله، آن روز است. معمولاً در آن روز به زنهای ایرانی تبریک گفته میشود. سن و سال زیاد مطرح نبود. از همسر آقای عباس عبدی سوال میکنم: ایشان اصلاً این روز را قبول ندارد. روز زن را بههیچوجه قبول ندارد. چرا قبول ندارند؟ میگوید تبلیغاتی است. مفهومی ندارد برای اینکه ما بخواهیم از شما تشکر کنیم. کادو خریدن برای ایشان کار روزمره است. پس شما هر روز از آقای عبدی هدیه میگیرید؟ بله، از ایشان کادو زیاد میگیرم. ولی به این دلیل هیچوقت به من کادو نداده است. به این عنوان که روز زن است، روز مادر است یا… حتا مناسبتهای داخلی (مذهبی ملی) را هم زیاد قبول ندارد. کلاً این روزها را تبلیغاتی میداند و خیلی روی آنها حساب نمیکند. شما خودتان هم همینطور فکر میکنید؟ نظر خود من هم تقریباً همین است. به نظر شما، مناسبتی برای قدردانی از زنان، در خانواده نمیتواند باشد؟ قدردانی لازم است. ولی در ظاهر، خیلی کارساز نیست. وقتی جنبهی تبلیغاتی به آن میدهیم، خیلی برای زن اهمیت پیدا نمیکند. اگر یکی از قوانینمان را روز زن به نفع زن تغییر دادند، آن موقع میگوییم، بله، این روز درست است.
آقای محمد عطریانفر، سیاستمدار شناخته شده؛ ایشان با روز زن چگونه برخورد میکنند؟ خانم عطریانفر میگوید: خیر، مگر امروز چه خبر بود؟ امروز روز جهانی زن است. آقای عطریانفر هم حتماً میدانند. بله، درست است. پس از آن بابت میگویید. نه خانم، تولد یا سالگرد ازدواجمان، معمولاً بچهها هدیه تهیه میکنند. پس ایشان به مناسبت هشت مارس هیچ کاری نکردند؟ حتماً آخر شب که به خانه بیاید، فکری خواهد کرد. خُب، خانم عطریانفر اطمینان دادند. خانم زهرا اشراقی، همسر آقای محمدرضا خاتمی، پزشک و سیاستمدار شناخته شده است. خانم اشراقی، امروز هشت مارس، مشغول چه کاری هستید؟ دارم خرید میکنم. برای بچهام کتاب درسی میخرم. (با خنده) امروز همسر شما، تبریک گفتند یا احیاناً هدیهای به شما دادند؟ همسرم میگوید اگر روز به خصوصی باشد، نشانهی ضعف شما است. در نتیجه، برای خودتان تلاش کنید که بخواهید قوانین را تغییر بدهید، ولی اگر روز به خصوصی به نام شما باشد، نشانهی ضعف شما است و شما نباید از خودتان ضعف نشان بدهید. پس، گل هم برای شما نمیخرند؟ نه، (با خنده) البته یزدی هستند، ها! البته، اهل کادو خریدن هست. ولی در ایران رسم بر این است که روز زن را روز تولد حضرت زهرا، برگزار میکنند و زمانش آن موقع است. ولی امیدوارم که زمانی برسد که ما دیگر روز زن نداشته باشیم. آنقدر قانونهای حمایتی داشته باشیم، آنقدر برابری داشته باشیم که دیگر نیازی نباشد، روزی را به عنوان روز زن داشته باشیم. فکر نمیکنید، حتا اگر آن روز هم برسد، یک روز برای تقدیر از زنانی که مردم را به آن روز رساندهاند، لازم است؟ منظورم این است که همانطور که ما روز مرد نداریم، چون آنها به این روز نیاز ندارند، برای زنان هم اینگونه بشود. شاید چون ۳۶۴ روز مال آنها است؟ شاید (با خنده). هر چند در ایران، برای خودشان روزی را گذاشتند و تولد امام علی را برای خودشان روز مرد (روز پدر) اعلام کردهاند. منظورم از نظر نقص قوانینمان است و اینکه بخواهیم باز هم شاهد این باشیم که زنان خواهان برابری باشند (این خواسته در قوانین تأمین شده باشد). ولی به نظر من، زنان، به خصوص زنان نسل جدید در ایران، واقعاً از هر نظر قدرتمند هستند. این زنان چند شغله هستند، هم شغل مادری، شوهرداری و خانهداری را بر عهده دارند و هم همهی آنها در اجتماع فعال هستند. از این جهت، وجود این همه نیرو و قدرت را به همهی این زنها تبریک میگویم. چون خود من هم دو شغله هستم، دارم به خودم هم تبریک میگویم. همسر دکتر عبدالفتاح سلطانی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر چه میگویند: راستش را بگویم یا نه؟ (با خنده) خانم سلطانی راستش را بگویید. برای اینکه آنهایی هم که راستش را نگفتند، ما فهمیدیم. خُب پس دیگر هیچی نمیگویم (میخندد). پس شما هم تبریک و کادو نگرفتهاید. شاید آقای سلطانی فراموش کردهاند، امروز هشت مارس است. انشاالله که فراموش کرده است.
اما در سطح شهر چه خبر؟ هیچ نمودی از هشت مارس، لااقل در تهران، وجود داشت؟ بله، به دعوت «کمیتهی آموزش و پژوهش کمیسیون حقوق بشر وکلای دادگستری»، قرار بود مراسمی تحت عنوان «زنان اکنون» برگزار شود. با خانم نسرین ستوده، یکی از سخنرانان این مراسم، گفت و گو میکنم: در سالنی در پارک ورشو، یک سخنرانی از طرف کمیسیون حقوق بشر کانون وکلا داشتیم که اجازه ندادند انجام شود و جلوی سخنرانی را گرفتند. به چه ترتیبی، جلوی سخنرانی را گرفتند؟ وقتی شرکت کنندهها به در سالنی که برای انجام سخنرانی رزرو شده بود، مراجعه کردند، با یادداشتی که روی در زده شده بود مواجهه شدند. در این یادداشت نوشته شده بود: «به علت نداشتن مجوز همهی سخنرانیها کنسل است.» در نتیجه، سخنرانی انجام نشد و مأموران مربوطه به زنان اجازهی رفت و آمد در پارک را هم ندادند و نه تنها اجازه ندادند زنان چند ساعتی را در خود پارک به گفت و گو بگذرانند، بلکه تا دو سه خیابان آنطرفتر هم همراه زنان بودند، هشدار میدادند و تهدید میکردند. در خبر خواندم، مأموران انتظامی کیکی را که برای این مراسم تهیه شده بود، ضبط کردند. این خبر هم درست است؟ بله (با خنده) درست است. سخنرانان که عمدتاً وکیل بودند، کیکی تهیه کردند که آنجا همه دورِ هم آن را بخورند. اجازه ندادند. این کیک همینطور مانده بود. گفتند که کیک را بدهید، آن را ضبط کردند و با خود بردند. در هر حال این ماجراها در ایران، یک تراژدی کمیک است که مکرراً اتفاق میافتد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خیلی برنامهی جالبی بود.
-- فرشته ، Mar 9, 2009دستتان درد نکند.
ولی خانمها خوب هوای شوهرهایشان را داشتند. از پیر و جوان.
مرسی خانم محمدی همیشه از این کارها بکنید.
خیلی جالب که هر چیزی که می تواند ارزش معنوی بالایی داشته باشد را با یک دید سطحی به یک موضوع مادی تبدیل می کنید. تیترتان را می گویم.
-- حاجی واشنگتن ، Mar 11, 2009خانم های ایرانی با وجود این که کادو و گلی هم نگرفته بودند خیلی سرحال بودند.
-- پروانه ، Mar 11, 2009مصاحبه های خوب و جالبی بودند.
راستی از نیروی انتظامی می پرسیدید کیکی که ضبط کرده بودند، خوشمزه بود یا نه.
واقعا آفرین به خانمهای ایرانی که در هر شرایطی همه جوره فعال هستند و حتا وقتی کیک شان را هم ضیط میکنند، میخندند.
اما از شوخی گذشته، دست مریزاد به این خانمها.
چقدر این خانم اشراقی زیبا،سرحال وشاد بودن
-- کوروش ، Mar 25, 2010