تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

آسیب شناسی رادیوهای داخلی و خارجی

يا: راه دشوار ساختن يک رادیوی پرمخاطب

سال ها پیش شاید کمتر از 9 سال قبل، وقتی میان ترافیک و دود، زمانت را در تاکسی های نارنجی یا ماشین های مسافرکش می گذراندی، آشناترین صدا در میان امواج درهم رادیوی ماشین، به قول دولت ایران، "صدای گویندگان بیگانه" بود.

آن زمان، مجریان این رادیوها و برنامه های خبری و تحلیلی شان از ایران و دنیا، آنقدر مهم بودند که مردم ساعت ها وقت خود را در منزل و محل کار، صرف شنیدن رادیو های خارجی می کردند.

زوال محبوبيت راديوهای خارجی

اما مدت زیادی است که بسیاری از این رادیوها در کنار برنامه های رادیوی ایرانی، محبوبیت خود را از دست داده اند. در آن سال ها این برنامه ها آنقدر نفوذ و قدرت داشتند که معمولا یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی در ایران به تحلیل و بررسی تفسیرهای سیاسی و اقتصادی آنها می پرداخت. شاید همین مساله باعث محبوبیت بیشتر برنامه های خبری آن سوی مرزها می شد؛ رادیوهای بیگانه، اخبار و اطلاعاتی را ارائه می دادند که در ایران دچار خط قرمز می شد؛ به همین دلیل اعتماد مردم بیشتر به آنها جلب می شد، تا رادیوهای داخلی.


این روند همچنان وجود دارد اما حالا بیشتر مردم، اعتماد سابق را به این رادیوها از دست داده اند. در واقع بی اعتمادی به رادیوهای داخلی، به خارجی ها هم سرایت کرده است.

مشکل راديوهای خارجی چيست؟

شاید چند دلیل اصلی از این بی اعتمادی را بتوان شمرد:
1- سال ها از شکوفایی رادیو فردا و بی بی سی فارسی می گذرد اما هنوز برنامه ها، روند کلیشه ای و تکراری را طی می کنند. بخش ترانه های درخواستی بی بی سی فارسی همان شرایطی را دارد که جمعه ها، جوانان ایرانی را در روستاها و شهرهای کوچک به خود جلب می کرد. بسیاری از برنامه ها همچنان به عهد سالیان دراز خود پایبند مانده اند، اما شنونده هایشان چهارده سال را پشت سرگذاشته اند و این صدا، اجرا و نوع برنامه ها را قدیمی و کلیشه ای تر از آن می دانند که برای شنیدن دوباره، وقت بگذارند.

2- اکثر این رادیوها، منابع قابل اعتمادی در ايران ندارند. به این دلیل که در بسیاری از مواقع اعضای فعال و خبرنگارانشان در ایران حضور ندارند و مجبورند به منابع خبری مراجعه کنند که گاهی باعث رودست زدن به آنها می شود؛ آقای نوری زاده به راحتی عکس مونتاژ شده ای را منبع حرف خود قرار می دهد که با فتوشاپ روی آن نوشته شده: صیغه باعث لذت و ثواب زن است. یا آقای بهارلو در صدای آمریکا با تاسف به حرف های بیینده ای گوش می دهد که با تمسخر، شخصیت های محبوب سریال های طنز ایرانی را منشا و منبع تحلیل های سیاسی خود می داند. بسیاری از این رادیو ها، به وبلاگ ها به عنوان منبع قطعی اکتفا می کنند و گاهی متوجه لحن طنز، نیشخند و حتی دروغ نویسنده نمی شوند. همین باعث می شود که بخشی از خبر در سطح بماند یا چندی بعد تکذیب شود.

3- دیدگاه جانبدارانه اخبار و برنامه های سیاسی و اجتماعی برخی رادیوها، مردم را بی اعتماد می کند. این دیدگاه می تواند بر اساس تفسیر یک ستون نویس راست افراطی آمریکایی باشد یا خبرگزاری فارس. در هر صورت، منابع و ارجاع خبری به محلی است که نوعی جانبداری در آن ديده می شود.

این ماجرا درست شبیه ارسال عکس از ایران به خبرگزاری های خارجی است. مدت زیادی است که عکسی از زندگی معمول و روزانه ایرانی ها روی خبرگزاری های خارجی نیست. عکس هایی که از ایران روی این سایت ها قرار می گیرد، از زاویه یک زن چادری ،تظاهرات، آتش زدن پرچم یا روحانیان خشمگین است. این هم یک موضع گیری است که دید مردم را نسبت به واقعیت ها تغییر می دهد و حتی آنها را بی اعتماد می کند.

4- رسانه ها یک دست شده اند؛ بسیاری از رسانه ها به خصوص رادیو و تلویزیون به دلیل نداشتن منابع مستقل، اخبار و گزارش های خود را از خبرگزاری های مختلف نقل می کنند. این یعنی کم-کاری رادیویی که در روزنامه نگاری به آن "تولید خبر " می گویند. رادیو های ایرانی خارج از کشور، منابع محدودی دارند و به دلیل اینکه از اصل و منبع اخبار در ایران دورهستند، اخبار واقعی خود را از خبرگزاری ها می گیرند. به همین دلیل همه اخبار و گزارش ها در یک روز یا ساعاتی خاص، مشابه و کپی برداری است.


5- مقامات و مسولان ایرانی از گفت و گو با رادیو های خارجی و اظهار عقیده در هر زمینه ای منع شده اند. در حالی که در تهیه یک گزارش یا خبر، باید اطلاعات دو سویه و دو طرفه ارائه شود. رادیوهای ایرانی آن سوی مرزها، در اکثر مواقع نمی توانند نظر دولت را داشته باشند.همین باعث می شود که ارائه خبر یا گزارش از این سوی میز، در درک صحت تردید به وجود آورد.

پيام، تنها راديوی محبوب داخل

مردم همچنین نسبت به رادیوهای داخلی ایرانی دچار تردید و دلزدگی شده اند .مدت زیادی است که حتی در تاکسی ها فقط صدای گوینده رادیو پیام در مورد اوج ترافیک در برخی نقاط شهر شنیده می شود.

شاید بعضی از عوامل این دلزدگی و بی تفاوتی مردم ،نسبت به رادیو های داخلی را بتوان این ها دانست:
1- لحن گوینده: معمولا آموزش گویندگان رادیو و تلویزیون در ایران به گونه ای است که باید با لحن گوينده، خبر را تفسیر کرد. وقتی گوینده، خبری را در مورد افتتاح یک مکان یا سخنرانی رئیس جمهور می خواند، فراز و فرود لحنش به گونه ای است که گویا باید شوق و حتی ارادت خود را به مقام مذکور نشان دهد.

2- رادیو و تلویزیون در ایران الگو دارند؛ معمولا در مناسبت های خاص، به شکل مداوم و کلیشه ای برنامه های مناسبتی پخش می شود؛ هفته وحدت، هفته موسیقی ترکی و کردی است و کریسمس یعنی قصه اسکروچ! این الگو در همه شبکه ها یا امواج رادیویی آنقدر تکرار می شود که اگر از یک برنامه یا موج آن را بشنوی ،گویا همه را شنیده ای.

3- کلمات مورد استفاده در اخبار و حتی برنامه های تخصصی با احتیاط انتخاب می شوند و برخی کلمات کلیدی هیچ وقت گفته نمی شود. کمتر کسی تا به حال کلمه کاندوم یا سکس را به وضوح از یک برنامه تخصصی و جدی در مورد پیشگیری از ایدز شنیده است. همین مساله باعث می شود که برنامه لابه لای تعارف و کلمات پیچیده و غیرملموس، گم شود.

4- کلمات جانبدارانه به شدت و با تاکید ادا می شود؛ مدت هاست مردم عادت کرده اند بشنوند؛ نیروهای غاصب و اشغالگر اسرائیلی به هلاکت می رسند و عملیات شهادت طلبانه فلسطینی ها را به مقام شهادت نائل می کند.

5- صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد، نوعی نژاد پرستی و طرد اقلیت های مذهبی را دربردارد. بیش از دو سال است که گوینده ها باید قبل از شروع برنامه، صلوات بفرستند ومشخص کنند که مخاطب اصلی شان فقط مسلمانان معتقد هستند.

6- صدا و اجرا یکسان شده؛ صدای گوینده ها به شکل کسالت آوری شبیه هم شده و نوع اجرای طولانی پراز تعارف و تحسین مردم و هموطنان ایرانی، خسته کننده. بعضی از گوینده ها به وضوح تلاش می کنند که تقلید صدای کسی را بکنند و برخی با کلمات آنقدر بازی کنند که مخاطب کل قضیه را نادیده می گیرد.

7- تجربه های موفق معمولا به محیطی دوستانه و فامیلی تبدیل می شوند؛ رادیو فرهنگ نمونه موفقی ازموج رادیویی است که به شکل اختصاصی به هنر و ادبیات از زوایای مختلف می پردازد. اما بعد از چند ماه که از افتتاح و وموفقیت برنامه های این رادیو گذشت، مردم متوجه دایره بسته مهمانان و دوستی بین مهمان و کارشناس و مجری شدند. مدت هاست که این برنامه فقط محفل و پاتوق دوستان مجری و گوینده هاست.

8- برنامه ها جانبدارانه است؛ این مورد با برخی رادیوهای خارجی مشترک است. برنامه ها و اخبار ایرانی کاملا جانبدارانه تهیه می شوند و به مردم اطلاعاتی بیش از چیزی که تعیین شده ،ارائه نمی شود.

زمانه دلزدگی از راديو

حالا باید دید در فضایی با این همه آسیب و مخاطبان دلزده، چه می خواهیم بگوییم؟
این موضوع شبیه راه اندازی یک روزنامه در شرايط خمودگی و سیاست زدگی مردم ایران است. یک روزنامه، چه چیزی می تواند داشته باشد که مخاطبان خسته از سیاست و اقتصاد و حتی اجتماع را جذب کند؟



چه حرف جدیدی داریم؟

نوشته آزاده
راديو زمانه

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

agarche barkhi natijegirihaye shoma dorost ast, amm dar kol tahlile shoma shakhsist va motakki be tahghigh nist. jaye shegeftist ke gardanandegane radio hanooz dorost nemidanand che mikhahand. rastash ekrahi ke radio zamane az vorood be masa'ele hadde ejtemaii-siasi darad gahi az resane haye dakheli ham bishtar ast. hatta yek bar dar barnameye music-e shoma gooyande ekraah dasht masalan dar morede daridegiye Madona be vozooh sohbat konad va migoft va mitarsid lafze lokhti ya sex ra be kar bebarad. rasti chera kasani ke hatta dar Amsterdam dochaar khodasansoori hastand be in radio davat shode and? Radioye dakhel az shoma pishro tar ast va toode haye mardom hoseleye weblog baz hayee mesle aghaye Jami va amsale oo ra nadarand. Omidvaram in ra sansoor nakonid!!!

-- ardeshir ، Aug 19, 2006

بیشتر مواردی که مطرح کرده اید جای بحث دارد. مثلن نمی شود رادیو بی بی سی را با این همه تجربه و تنوع برنامه ای و کثرت مخاطب یکجانبه گرا خواند درحالی که رادیو زمانه هنوز با موزیک سرپا مانده است و در ورطه ی دشوار اطلاع رسانی هنوز خودی نشان نداده است. اینکه التفات بخش کثیری از مردم به رادیو کمتر شده بیشتر نتیجه ی ظهور رسانه های جدید مثل تلویزیون های ماهواره ای و اینترنت است. براستی در این شرایط چه می خواهید بگویید و چگونه؟ شاید بهتر بود وارد ین بحث می شدید تا علاقه مندان نیز بدانند زمانه به کدام سمت دارد می رود. شاد باشید.

-- کیان ، Sep 1, 2006

بی اعتمادی به رسانه های خبری بویژه رادیو و تلویزیون در ایران بیش از همه چیز از دولتی بودن آنها ناشی میشود با یک نگاه بسیار ساده و غیر نقادانه، میتوان چهارچوب کلیشه ای "مدل رادیویی" را در تمام فرستنده های داخلی دید.تکیه کلامهای خشک، تظاهر به زهد و امر بمعروفهای سفارش شده، ایفای نقش نمایندگی برای دولت و ارگانهای دولتی و "بله قربان گویی"های پایان ناپذیر و ضعف مفرط در القا نزدیکی به مخاطبان ، سیستم گزینش بسیار پیچیده و پادگانی برای اعتماد به افراد شاغل در آنجا و...
در کل رادیو در ایران کارش متفاوت از مسئولیت حرفه ای تعریف شده در اتحادیه های ذیربط منطقه ای و بین المللی است.بعضی وقتها که گوینده ی رادیویی حرف میزند این حس القا میشود که در برابر یک واعظ و یا یک کشیش نشسته ای.به هر حال محبوبیت یا عدم محبوبیت این رسانه تابعی از فاصله موجود بین آن (رادیو) با دولت است هرچه نزدیکتر ، زوال محبوبیت هم بیشتر است.
اما در خصوص رادیوی بسیار جوان "زمانه" به ذکر چند توضیح بسنده میکنم . بدون اینکه قائل به بی نقص بودن برنامه های "زمانه "باشم ذکر این نکته را لازم میدانم که این رادیو با هر بضاعتی که دارد باب نظر خواهی و انتقاد از خود را باز گذاشته است حال آنکه کمتر رسانه ای به این آسانی انتقاد از خود را بر می تابد یکبار برای "بی بی سی"نوشتم: " شما رادیوی خوبی دارید ! اما اشکال کار در اینجاست که مردم در ایران شما را رسانه ی دولت بریتانیا میدانند و شما میدانید که اعتماد به بریتانیا در بین مردم ایران صفر است" با این وجود که من عین واقعیت را در خصوص برداشت مردم نوشته بودم ولی نظرم هیچوقت نه چاپ شد و نه پخش.
اتفاقا یکی از بزرگترین امتیازات " زمانه" هم میتواند این باشد که این رادیو در مرکز ثقل بدبینی ایرانیها یعنی در انگلستان و امریکا قرار ندارد شکی ندارم که این رادیو قدر این امتیاز را خواهد دانست.

-- عاکف ، Sep 4, 2006

salam khastam begam age mishe ahanghaye hinde bishtar pakhsh koned az tamame goyandehaye in radio mamnonam bye

-- mahbobeh ، May 15, 2007

elat inke mardom be radiohaye khareji gosh midahand bishtar be khater etemadi ast ke mardom be anha darand manand radio israeil man khodam be anha gosh mideham ama movazeb code ha ham hastam albate kheili mavaghe etela at pezeshki ve keshavarzi khob ham midehand

-- javad ، Nov 2, 2008

کلیپ زیبایی از کافران بی نام در حمایت از حرکت اعتراضی مردم در ایران....
http://www.youtube.com/watch?v=WucKqIJhIOU

-- Ben ، Jun 15, 2009

salam, man shenidam ke emrooz hame jaye donya saate 17 tazahorate, mikhastam bebinam ke holland ham hast. age mishe zoodtar khabar bedin chon ba chand ta az dostamon mikhaim biyain, merC panni

-- pantea ، Jun 16, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)