تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
درباره‌ی روش در تاريخنگاری معاصر (۲)

يک مکتب فرانسوی در تاريخنگاری

نوشتهء لين هانت
ترجمهء عبدی کلانتری

بخش دوم

مکتب «آنال» [گزارشات ـ دفاتر تاريخ] هرچند ديرتر پديد آمد اما در همان سالها تأثير وسيعی به جا گذاشت. نشريه‌ی اصلی اين مکتب به نام «گزارشات تاريخ اقتصادی و سياسي» در سال ۱۹۲۹ به وسيله‌ی مارک بلوخ و لوسين فور بنياد گذاشته شده بود. دفتر اين نشريه در سالهای ۱۹۳۰ از شهر استراسبورگ به پاريس منتقل شد و در سال ۱۹۴۶ اسم کنونی خودش را «گزارشات: اقتصادها، جوامع، تمدن‌ها» پيدا کرد. «آنال» زمانی تبديل به يک مکتب شد ــ يا دست کم چنين لقبی به خود گرفت ــ که پس از جنگ جهانی دوم با «بخش ششم مدرسه‌ی مطالعات عالي» از لحاظ اداری مرتبط شد. فرنان برودل تاريخنگار برجسته‌ی اين مکتب در مقام ناظر و مسؤل «بخش ششم» و مدير «آنال» در سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به فعاليت آن وحدت و تداوم بخشيد(۴). در سالهای ۱۹۷۰ اسم و رسم مکتب جهانی شده بود؛ در «سالنامه‌ی بين المللی مطالعات تاريخي» در سال ۱۹۷۹، مکتب آنال پس از مارکس و مارکسيسم بيشترين تعداد ذکرهای فهرست موضوعی را به خود اختصاص داده بود(۵).

اما آيا واقعاً يک الگوی نظری توضيحی ويژه، يا يک «پارادايم» ويژه‌ی مکتب آنال وجود داشت، ادعايی که تريان استويانويچ در کتابش راجع به اين مکتب عنوان کرده است؟ استويانويچ معتقد بود که در مکتب آنال تأکيد اصلی بر رويکردهای سلسله ای (سـريال)، کارکردی (فونکسيونل) و ساختاری (ستروکتورال) است نسبت به فهم جامعه به مثابه يک ارگانيسم تام و همبسته. او می‌نويسد، «الگوی توضيحی آنال متشکل است از جسـتار درباره‌ی اينکه چگونه يکی از سيستم‌های جامعه کارکرد خود را انجام می‌دهد يا چگونه يک مجتمع در تماميت خود برحسب ابعاد چندگانه‌ی زمانی، مکانی، انسانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و رخداده‌های کم دوام عمل می‌کند.»(۶) چنين تعريفی [آنقدر گسترده است که] هيچ چيز را فرونمي‌گزارد و در نتيجه، در تلاش برای رسيدن به يک «تاريخ تام» (توتال) عملاً از ويژگی‌های يک روش معين بی نصيب می‌ماند.

فرنان برودل، چهره‌ی اصلي‌ی مکتب آنال در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم، در کتابهايی که راجع به سرزمين های حوزه‌ی مديترانه نوشته، الگوی ظاهراً دقيق تری را ارائه می‌دهد. او سـه سطح تحليلی را از يکديگر متمايز می‌کند، اين سطوح منطبق‌اند با سه واحد زمانی مجزا: «ساختار» يا «دراز مدت» که متأثر از محيط اقليمی و جغرافيايی است؛ «برهه» يا «ميان‌ـ مدت» که معطوف به زندگی اجتماعی است؛ و «رخداد» گذرا که شامل سياست روز و همه‌ی مسايل مربوط به فرد در جامعه می شود. ساختار يا دراز مدت دارای تقدم است، در حاليکه رخداده‌ها شبيه خاشاک يا کف روی دريا هستند(۷).

هرچند آثار فرنان برودل تأثير بسياری برجا گذاشت (که تاحدودی مديون مقام‌های مهم دانشگاهی او بود)، سـرمشق او چندان باعث پديدآمدن آثار مشابهی نشد. در عوض، تاريخنگاران فرانسوی نسل سـوم مکتب «آنال» ــ مردانی چون امانوئل له روی لدوری، و پي‌ير گوبر ــ الگوی متفاوتی را به عنوان تاريخ تام ِ منطقه‌ای ارائه دادند که نه متوجه حوزه‌های اقتصادی جهان، بلکه فقط حوزه‌های اقتصادی درون فرانسه می‌شد. در آثار آنها، تاريخ اقتصادی و اجتماعی دست بالا را داشت؛ «دراز مدت» بی شک سهم خودش را پيدا می‌کرد اما اين بُعد جغرافيايی فقط حضوری فورمول‌وار و رسمی در آغاز هر بررسی پيدا می‌کرد و به هيچ وجه روح غالب و راهنمای بررسی محسوب نمی‌شد. با اين همه، اين الگوی توضيح تاريخی در اساس با الگوی فرنان برودل مشابهت داشت: وضع اقليمی و جغرافيايی، بيولوژی، و جمعيت‌شناسی نقش اصلی را در «دراز مدت»، درکنار جريانات اقتصادی بازی می‌کردند؛ و روابط اجتماعی، که بيشتر تحت تأثير نوسانات «برهه» ای بود (و معمولاً با واحدهای ده ساله يا بيست ساله يا حتا پنجاه ساله تعريف می‌شد)، نظم ثانوي‌ی واقعيت تاريخی را شکل می‌داد؛ و سرانجام زندگی سياسی، فرهنگی، و فکری نيز سـطح سوم و عمدتاً مشـتق و وابسته‌ی تجربه‌ی تاريخی به شمار می‌آمد. روابط متقابل دو سطح اول و دوم از تقدم [روشی و توضيحي] برخوردار بود.

تأثير مکتب آنال بر تاريخ اقتصادی و اجتماعی به زودی به نشريات سـنتي‌تر نيز کشيده شد. به سال ۱۹۷۲ که می‌رسيم، تاريخ اقتصادی و اجتماعی جای زيست‌نگاری (بيوگرافي) و تاريخ دينی را (به عنوان بزرگ‌ترين حوزه‌های تحقيق پس از تاريخ سياسي) در نشريه‌ی بسيار قراردادی و سـنتی «ريويو ايستوريک» (بررسی تاريخي) گرفت(۸). در نشـريه‌ی «فرنچ هيستوريکال ستاديز» (مطالعات تاريخی فرانسوي) که در آمريکا منتشر می‌شود، ميان سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۸۴ تعداد مقاله‌های مربوط به تاريخ اقتصادی و اجتماعی به دو برابر رسيد (از ۲۴ درصد به ۴۶ درصد)(۹). هرچند من فقط نشريات مربوط به تاريخ فرانسه را با دقت کافی نگاه کرده ام، اما فکر می‌کنم همين گرايش در بيشتر رشته‌های تاريخی پديدار شده است. ای اچ کار البته پيرو مکتب آنال نبود ولی گفته‌اش به خوبی موضع اين مکتب را بيان می‌کند: «از آنجا که توجه به هدف‌های اقتصادی و اجتماعی نمايانگر مرحله‌ی گسترده‌تر و پيشرفته‌تری از توسعه‌ی انسانی است ــ در مقايسه با هدف‌های صرفاً سياسی و کشورداری ــ بنابراين بايد گفت که تفسير تاريخي‌ی اقتصادی و اجتماعی نيز در مقايسه با تفسير منحصراً سياسی مرحله‌ی پيشرفته‌تری را در تاريخنگاری نشان می‌دهد.»(۱۰)

[بخش بعد: چرخش به سمت فرهنگ ـ اینجا کلیک کنید]


پانوشته‌ها

۴- برای تاريخچه مکتب آنال رجوع کنيد به کتاب تريان استويانويچ و کتاب گی بورده و هروه مارتن، در اينجا:
Traian Stoianovich, French Historical Method: The Annales Paradigm; Ithaca, NY, 1976;
Guy Bourde and Herve Martin, Les Ecoles historiques; Paris, 1983.

۵- نگاه کنيد به اين منبع:
Georg G. Iggers and Harold T. Parker, eds., International Handbook of Historical Studies; Westport, Connecticut, 1979.

۶- کتاب استويانويچ، همان، ص ۲۳۶

۷- نگاه کنيد به کتاب فرنان برودل، در اينجا:
Fernand Braudel, La Mediterranee et le monde mediterraneen a l'epoque de Philippe II; Paris, 1949; English translation, London, 1972-1973.

۸- نگاه کنيد به مقاله‌ی آلن کوربن، در اينجا:
Alain Corbin, "La Revue historique: Analyse du contenu d'une publication rivale des Annales", in Au Berceau des Annales: Le Milieu strasbourgeois, l'histoire en France au debut du XXe siecle, ed. Charles-Olivier Carbonnel and Georges Livet; Toulouse, 1970, p. 136.

۹- اين آمار را از مقاله ام برداشتم، در اينجا:
Lynn Hunt, "French History in the Last Twenty Years: The Rise and Fall of the Annales Paradigm", Journal of Contemporary History 21 (1986): 209-224.

۱۰- نگاه کنيد به ص ۱۶۴-۱۶۵ کتاب «تاريخ چيست؟» ای اچ کار، در اينجا:
Edward Hallet Car, What is History? pp. 164-165.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

سلام آقای کلانتری. ممنون به خاطر این مطلب خوب. تصور می‌کنم آنال به معنی سالنامه باشد نه گژارشات. اما اگر شما می‌گویید...

-- خسرو ، Mar 16, 2009

مقاله جالبي بود
ممنون
www.sorankurdmad.blogfa.com

-- سوران ، Mar 16, 2009

با سلام
توضیح اول درست است. به علاوه گزارشات غلطی فاحش (و متاسفانه رایج) است: واژه فارسی با ادات جمع عربی. تشکر

-- سهراب ، Mar 17, 2009

واژه‌ی فرانسوی annales معادل واژه‌ی انگليسی‌ی annals است، که به فارسی می شود گزارشات تاريخی، تاريخچه‌ها، شرح وقايع یا records. این گزارشات می تواند سالانه باشد یا نباشد. کلمه‌ی گزارشات را فکر می کنم بتوان به شکل اسم جمع به کار برد که با فعل مفرد می‌آید مثل تراوشات.

-- عبدی کلانتری ، Mar 17, 2009

ایا مکتب انال به تاریخ نویسی میپردازد یا شرح تازه ای از تاریخ ارائه میدهد

-- علی ، Nov 16, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)