May 2008


ماه مه ۱۹۶۸ در چشم انداز تاريخی (۲)
۱۹۶۸ و راديکاليسم جوانان آمريکايی

تصويری که دانشجويان راديکال مايل بودند از جامعه و تمدن آمريکايی ترسيم کنند حالت کاريکاتور پيدا می کرد، و مثل هرکاريکاتوري، عناصری از واقعيت را می گرفت و در آنها مبالغه می کرد و عناصری ديگر را از نظر می انداخت. یک کاريکاتوريست البته به خاطر طنز و انتقاد، خودآگانه اين کار را می کند اما آمريکاستيز ساده انگار کاريکاتور را عين واقعيت می پندارد.



ماه مه ۱۹۶۸ در چشم انداز تاريخی (۱)
ماه مه ۱۹۶۸ در چشم انداز تاريخی

عرضهء شواهد و مدارک يا داده های خام تاريخی، و نيز گزارش صرف يک رويداد، خود به تنهايی به معنی تاريخنگاری نيست. فهم رويدادها با تاريخنگاری ممکن می شود نه با مشاهدهء داده های خام. آنچه فهم رويدادها را ميسر می کند تعبير يا روايتی است که تاريخنگار يا جامعه شناس (و در سطحی ديگر ادبيات و هنرها) از آن داده ها و شواهد عرضه می کند.



آيا اسلام می تواند غيرسياسی شود؟ (۲)
از جامعهء سياسی بدوی تا امپراتوری

جامعه سياسی اسلامی از بدو پيدايش خود در عصر غزوات تا تشکيل امپراتوری امويان، از منطق نظامی ـ سياسی واحدی پيروی می کرد. طی اين دوران، مناقشات جامعهء سياسی مسلمان بر سر «گرفتن بيعت»، بر سر «قدرت» و فرونشاندن «فتنه» ها، و برسر «امارت» (حق داشتن منشور اميرالمؤمنين) و فراهم کردن نوعی مرجعيت و مشروعيت دينی به «قدرت» در چارچوب سياستهای باديه نشينان است، که سپس به خاطر مرجعيت قرآن، خصلت يک تئولوژی سياسی جهانشمول (يونيورسال) و جهانگستر به خود می گيرد.