Dec 2007


بومی گرايی در برابر پيشرفت جوامع اروپايی

بومي گرايي واکنشي است منفي در برابر غرب، زيرا شکل مواجههء فرهنگ بومي با غرب طوري بوده است که به از دست رفتن ارزش هاي خودي مي انجاميده و همزمان احساسي از تحقير شدن و صغارت و عقب افتادگي را در روان بوميان تشديد مي کرده است. غرب و مُدرنيت اروپايي نمايندهء روشنگري و خرد، پيشرفت تمدني و ترقي مدني، علم و دانش برتر، آزادي، دموکراسي، و امکانات بيشتر براي سعادت بوده است. نقد بومی گرايی جديد ـ بخش دوم



بومي گرايی نو

روشنفکر بومي گرا معتقد است ما نياز نداريم به همان جاده اي پا بگذاريم که غرب از آن گذشته است. مسير تمدن غربي، يک راه اجتناب ناپذير نيست. نه تجدد يک الگوي واحد (مُدرنيتهء غربي) دارد و نه رسيدن به آن از يک مسير واحد مي گذرد. پس نبايد فرهنگ غرب را بزرگ جلوه داد و فراورده هايش را گرامي داشت؛ کاري که در عمل به تحقير فرهنگ خودي منجر مي شود. برعکس، بايد دست به «مقاومت فرهنگي» بزنيم و روايت هاي بديل خود را خلق کنيم.



اعتدال گرايان کجا هستند؟

بارها و بارها به ما گفته اند يک اسلام واحد وجود ندارد. اسلام ها، به تعداد مردمان مسلمان، با يکديگر تفاوت دارند. يکي اسلام را هويت مي پندارد، ديگري آن را فرهنگ مي خواند، سومي تنها و تنها يک دين شخصي اش مي شناسد. فرد ديگري مي آيد و مي گويد اسلام هرسهء اينهاست: هويت، فرهنگ، دين، به اضافهء راهنمايي براي عمل سياسي و اجتماعي. با وجود همهء اين تفاوت ها، مسلمانها بر اين اعتقاد پا مي فشارند که اصول دين را نمي توان مورد سوآل قرار داد، يا در آنها دخل وتصرف کرد، يا با آنها مخالف شد.



سـّري ترين سازمان وابسته به دولت آمريکا

يکي از مهمترين وظايف ادارهء امنيت ملي استراق سمع ِ مکالمات تلفني است. در گذشته، مأموراني که به اين کار اشتغال داشتند، درست همانند فيلمهاي هاليوودي، با وسايل مخفي الکترونيک در اتوموبيل و وانت سرپوشيده، در گوشه و کنار شهر، خانه ها و آپارتمانهاي مشخصي را زير نظر مي گرفتند و به کمک ميکروفونهاي مخفي کوچک، به مکالمات اشخاص ِ زير نظر گوش مي سپردند. اما اکنون کامپيوترهاي بسيار قدرتمند اين اداره قادرند ميلياردها پيام تلفني، اينترنتي، ايميل، گفتگوهاي راديويي، و فاکس ها را زير پوشش بگيرند و از محتواي آنها باخبر شوند. آمريکايی که نمی شناسيم ـ بخش دوازدهم



چرا غرب از «بمب اسلامی» مي ترسد؟

يک جنبش دموکراتيک شهروندي، بنا به تعريف، يک جنبش صلح طلب و مستقل از دولت است، نه يک جمعيت ناسيوناليست و مدافع «حق مسلم» اي که عوامفريبان و دماگوگ ها هيزم بيار معرکه اش هستند. خواست آزاديخواهان منطقهء خاورميانه بايد اين باشد که رژيم هاي سرکوبگر و تئوکراسي هاي فاشيستي تحت هيچ شرايطي به نيروي هسته اي دست پيدا نکنند؛ به ويژه اگر اين اقدام مسابقه اي را ميان آنها دامن زند که هريک بخواهد از ديگري پيشي بگيرد. تنها يک دولت دموکراتيک، که نمايندهء واقعي شهروندان آزاد خود است و قصد محو کردن هيچکس را از صفحهء روزگار ندارد، مي تواند ضامن حقوق مسلم اين شهروندان باشد.