خانه > شهزاده سمرقندی > گفت و گو > «سبک من سبک و فاخر است» | |||
«سبک من سبک و فاخر است»شهزاده سمرقندیshahzoda@radiozamaneh.comمحمد نوری، خوانندهی نوگرای موسیقی ایرانی، روز شنبه نهم مردادماه درگذشت.
محمد نوری، سرایندهی ترانههای ماندگاری است که از میان آنها میتوان از «جان مریم»، «ایران ای ایران»، «چه سفرها کردهایم» و «گیلان جان» نام برد؛ ترانههایی که حدود چهاردهه است در میان شنوندگان سنین مختلف همچنان محبوب مانده اند. محمود خوشنام، کارشناس و منتقد موسیقی مقیم آلمان در گفتوگو با زمانه از سبک متمایز محمد نوری میگوید که خود نوری از آن به عنوان «موسیقی سبُک فاخر» نام برده است.
محمود خوشنام: امتیازی که آقای محمد نوری در جامعهی موسیقی ایران داشت، بیش از هرچیز نوع و شیوهی پاپخوانی ایشان بود. او در چند گفتوگویی که با وی داشتم، میگفت: «من پاپخوان نیستم. خوانندهی پاپ نیستم. من نوعی موسیقی ویژهی متفاوت را عرضه میکنم» که خود او نام «موسیقی سبُک فاخر» بر آن مینهاد. وی اشاره میکرد که کارش شبیه کار پاپخوانها نیست. برای اینکه پاپخوانها بیشتر عامیانه میخوانند و موسیقی عامیانه از نظر او، موسیقی بیهویت و زودگذری است. آنچه میماند، موسیقیای است که کمی عمق و ژرفا داشته باشد. به همین جهت هم کارهای خود را با لیدهای شوبرت و اتودهای شوپن مقایسه میکرد؛ یعنی آنها را نوع کارهای شانسونی و کارهایی میدانست که به لیدهای اروپایی نزدیک است. کاری که محتوای شعری برگزیدهای هم داشته باشد، خلاف شعرهای عامیانهای که نوع بزرگتر موسیقی پاپ امروز با آن دست بهگریبان است. کاری که محمد نوری در دههی چهل آغاز کرد، تا آن زمان در موسیقی پاپ ایران انجام نشده بود. البته برای مشخص کردن تاریخ و پیشینهی موسیقی پاپ ایران، ابتدا باید دید که موسیقی پاپ را چگونه تعریف میکنیم. اگر منظور همان موسیقی عامیانه باشد که پیشینهاش بسیار طولانی است. اما اگر نوع خاص و روشنفکرانهپسند آن منظور باشد که در سالهای شصت به بعد میلادی در اروپا هم عرضه میشد، به همان سالهای چهل خورشیدی برمیگردد که محمد نوری و پس از آن، ویگن نمایندگان این نوع ترانهخوانی بودند.
سبکی را که خود استاد نوری، سبُک فاخر مینامیدند، در کدام ترانههایشان بیشتر میتوان دید؟ از جملهی آنها میتوان از ترانههایی که روی شعرهای فروغ فرخزاد خوانده، نام برد که البته آهنگهای آنها را محمد سریر تنظیم کرده است. ترانهی «عاشقانه» که روی مثنوی معروف فروغ تنظیم و خوانده شده، یکی از نمونههای برتر این نوع کار است. همچنین کارهایی مانند «سرزمین خورشید» و حتی ترانههای بومی و محلیای هم که میخواند، به شیوهی همین موسیقی سبک فاخر تنظیم شنیده بود. نمونههای بارز آن ترانهی «جان مریم» یا «گل مریم» است که با آنها آغاز کرد و از اولین کارهای او بودند که سبب شهرتش شدند. البته نام اصلی این ترانه «گل مریم» است، ولی در زبان مردم به «جان مریم» مشهور است.
ترانهی «گل مریم» و «چه سفرها کردهایم»، بسیار به هم شبیه هستند ترانهی مردمی «گل مریم» با آنچه استاد نوری اجرا میکنند، تفاوت بسیاری دارد. یعنی می شود گفت که استاد همان سبک «سبُک فاخر» خودرا روی این ترانه هم پیاده کرده است؟ فکر میکنم نفوذ همان شیوهای است که در او خیلی تاثیرگذار بود. این شیوه در محمد نوری نهادینه شده بود و هرچه میخواند، گردپیای از این شیوه در آن منعکس میشد. یعنی مشخص میکرد که این کار، کار محمد نوری است. شما صدا و شیوهی خواندن او را به محض شنیدن یکی از ترانههایش، میشناختید. وجوه تمایزی در محمد نوری بود که او را از دیگران و حتی از همتایان نزدیک خودش جدا میکرد. مثلاً در مقایسهای بین نوری و ویگن، امتیازاتی که نوری دارد، خود را نشان میدهد. آن هم بیش از هرچیز تکیه بر همین لایتموزیک و یا سبک بودن موزیک او و در عین حال فاخر بودنش است. یعنی به زبان عامیانه و میل عامهی مردم زیاد نزدیک نمیشود و بیشتر در حد متوسط باقی میماند.
آیا استاد نوری در طول چهل سال فعالیت خود به هدفی که میخواستند رسیدند؟ یعنی همان که میخواستند سبک عمومیتری به ترانههای کلاسیک بدهند. مانند اتفاقی که در شعر فارسی رخ داد. بله همینطور است. اتفاقاً در گفتوگویی که چهارسال پیش به خاطر برنامهای که برای رادیو میساختم، با آقای نوری داشتم، از ایشان پرسیدم که شما چرا با این صدا و آموزشی که داشتید، وارد کار اپرا نشدید؟ چون همانطور که میدانید، محمد نوری با فاخره صبا و اِولین باغچهبان هم کار کرده بود و هر دوی آنها صدایش را برای صحنه تحسین کرده بودند و میگفتند صدای خوبی است. پاسخ آقای نوری این بود که: «من فکر میکردم از راه همین موسیقی سبک و فاخر که با مردم بیشتری تماس حاصل میکند، بهتر میتوانم به موسیقی وطنم خدمت کنم و این بود که سراغ اپرا نرفتم.» البته صدای بسیار گرمی داشت و نوع صدایش هم از نوع باریتن بود. باریتنی که کمی پهلو به باس میزد و این صدای خیلی کمیابی در جامعهی خوانندگان ایران است. من فکر میکنم، در این که آقای نوری نوآوریهایی در زمینهی موسیقی سبُک فاخر داشته است، شکی نیست. این شیوه پیروی هم شد و هنوز هم این میل و تمایل در تمام آهنگسازان موسیقی پاپ ایرانی وجود دارد که به این سو حرکت کنند، ولی البته هرکسی را یارا و توانایی این کار نیست. محمد نوری چون کار کلاسیک کرده بود و با موسیقی علمی آشنا بود و صدای درخشانی هم برای این شیوهی کار داشت، حقش بود و میتوانست مدعی بهوجود آوردن نوآوریهایی باشد که در موسیقی ایران میکرد. ولی اینکه او نیمایوشیج صحنهی موسیقی ایران باشد، به نظر من، کمی اغراق است. فکر نمیکنم خود او هم اشارهای به این مسئله کرده باشد. دست کم من نشنیدهام. عین جملهی او را برایتان نقل میکنم: «من خوانندهی موسیقی سبک ملی علمی فاخر خودمان هستم.» بعد هم نوعی ابراز نظر منفی در مورد موسیقی پاپ رایج در جهان امروز میکند و میگوید: «این پاپ اول متعلق به انگلیس بود، بعد به سوئد رفت و بعد هم به امریکا آمد و فاسد شد. حالا هم در خیابان پنجم نیویورک بیتوته کرده است. من خوانندهی پاپ نیستم. برای اینکه خوانندهی پاپ یعنی خواننده پاپولر و خوانندهی پاپولر هم همیشه زودگذر و بیهویت است.» اینها عین جملههایی است که از روی کاغذ و از گفتوگویی که با شادروان محمد نوری داشتم، برایتان خواندم. شاید از این زاویه که میخواست کارهایش متفاوت از همه باشد، تشابههایی با نیما یوشیج داشته باشد. ولی او در عین حال به قواعد اصلی موسیقی کلاسیک و جهانی پایبند بود. نه اینکه همهی قواعد را بههم بریزد. چون نیما قواعد را بههم ریخت. در حالی که نوری پایبند قواعد بود. منتها به قواعد موسیقی جدیتری پایبند و معتقد بود. ترانهی «ایران ای ایران» محمد نوری از دیگر ترانههایی که راجع به ایران و وطن سروده شدهاند، بسیار متفاوت است و بیشتر هم شنیده میشود. به نظر شما علت آن چیست؟ در این روزها، فضای میهنپرستی مقداری تشدید شده است. در این روزگار هرچه که بوی وطن بدهد و نام وطن و میهن در آن باشد، طبیعتاً نفوذ و اشاعهی بیشتری پیدا میکند. مقداری شرایط زمانی هم در این قضیه مؤثر است. این ترانهها مقداری هم قدیمی هستند و مشابهات بسیاری در گذشته داشتهاند، ولی تا این حد مورد توجه مردم نبودهاند ولی پس از ماجراهایی که بر ایران امروز گذشته است، توجه مردم را به خود جلب میکنند. فکر میکنم امروز واژهی وطن، واژهای است که بیش از هر واژهی دیگری مردم را برمیانگیزد. ممکن است از گرایشهای سیاسی آقای نوری برایمان بگویید؟ اطلاع دقیقی ندارم. مقداری دیدگاه منتقدین او را هم شنیدهام که میگفتند آنگونه که باید در برابر جمهوری اسلامی استوار نایستاده است. این حرفها را اما فقط زمانی میتوان گفت که مسائل را بهدقت دانسته باشد و همهی شرایط را دیده باشد. من چون در ایران نبودم و نیستم، فقط میدانم آنچه میخواند، از نظر وطنی بسیار برانگیزاننده بود و از نظر محتوای هنری هم، همانطور که گفتم، وجه تمایزی با کارهای دیگران داشت. میتوان او را یک خوانندهی برجستهی نوآور در موسیقی پاپ دانست. البته بیشتر در موسیقی پاپ روشنفکرانه تا موسیقی پاپ عامیانه. چون موسیقی پاپ را میتوان در سه نوع طبقهبندی کرد: موسیقی عامیانه، موسیقی میانه و موسیقی روشنفکرانه که هرکدام از آنها با هم تفاوتهایی دارند. نوری ترویج دهندهی موسیقی پاپ روشنفکرانه بود و از این بابت نام او در تاریخ موسیقی ایران، موسیقی سبُک فاخر ایران، باقی میماند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
الان نزديک به از سي و دو سال از انقلاب اسلامي ميگذرد ومحمد نوري نزديک به بيست سال پيش از انقلاب در راديو تهران ميخواند، مبناي اين رقم چهل سال سابقه خوانندگي او از کجاست؟
-- بدون نام ، Aug 3, 2010