تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

پیوند خجندیان با همسایگان هم‌زبان خود

شهزاده سمرقندی
shahzoda@radiozamaneh.com

نورعلی نورزاد، شاعر و روزنامه‌نگار تاجیک و همین‌طور استاد ادبیات در دانشگاه خجند است.

Download it Here!

نورعلی نورزاد از این که کتاب‌های تازه منتشرشده، به‌سختی به دست تاجیکان خجند می‌رسد گله‌مند است و معتقد است اینترنت فضای جدیدی را ایجاد کرده تا دستاوردهای روشنفکران و همین‌طور هنرمندان راحت‌تر و سریع‌تر به دست علاقه‌مندان آنها برسد.

نورعلی نورزاد، با تارنما‌ی فرهنگ‌خانه که به زبان فارسی است همکاری می‌کند.
در گفت‌وگویی کوتاه ابتدا از او می‌پرسم: شما در خجند به چه کاری مشغول هستید و فضای فرهنگی خجند، چگونه است؟ بخصوص در این ایام شلوغ و پرتلاطمی که در همسایگی خجند، بین مردم قرقیز و ازبک درگیری‌هایی روی داده، تاجیکان خجند در چه روزگارند؟

شهر خجند، در طول تاریخ، به‌عنوان مظهر فرهنگ، ادب و عرفان شناخته شده است. سایر پژوهشگران و مورخان این شهر را مهد هنر، ادبیات، فرهنگ و تجلی‌گاه آن می‌دانند. یک کتاب ماندگار به‌نام «تذکره‌ی شاعران خجند» در ایران منتشر شده که یک پدیده‌‌ی نادر است و به‌خوبی از ظرفیت‌های فرهنگی این منطقه حکایت می‌کند.


کتاب فروشی خجند

به ابتکار استاد عبدالله منان نصرالدین، استاد ارشد ادب‌پژوه تاریخ که در میان فارسی‌زبان شناخته شده و شخصیت معروفی در حلقه‌ی خجند است، محفلی با عنوان گنج سخن، نیمه‌ی هرماه دایر می‌شود. در این روز پژوهشگران و شاعران و ادبیان گردهم جمع می‌شوند.

بسیاری از چهره‌های تازه در شعر معاصر تاجیک از دامن همین حلقه برخاسته‌اند که در رأس آن‌ها خانم فرزانه از شاعران معروف ما قرار دارد که در ایران، افغانستان و همچنین در لندن مجموعه‌‌ای از اشعارش به چاپ رسیده است. در کنار این سخنوران، شاعرانی مثل عبداله جبار سروش، آذرخش، گلناز و ادیبان دیگری را می‌توانم نام ببرم که با مجموعه‌های خود، امروز می‌توانند حلقه‌ی نیرومندی از نویسندگان و شاعران خجندی را معرفی کنند.


مجسمه کمال خجندی

در مورد وضع سیاسی منطقه هم فکر می‌کنم مردم تاجیک امروز با دیدگاه به این اتفاق‌ها می نگرند. چون تجاربی در این سال‌ها به‌طور کلی پیدا کرده‌اند. تجربه‌ای در شناخت واقعیت‌های زندگی و چگونه بودن این ملت پیدا کرده‌اند.

هرچند که کارشناسان بر این نظرند که این مسائل شاید کل منطقه را فرا بگیرد، اما من امیدوار هستم تاجیک‌ها با این ظرفیت فکری که امروز پیدا کرده‌اند و تجربه‌ای که در این سال‌ها یافته‌اند، با دید فرهنگ‌سالارانه و دوستدار معنویت، کوشش کنند که چنین درگیری‌هایی در اینجا رخ ندهد. چون این مردم مثل قرقیزستان، هم‌مرز ما هستند. سابقه‌ی تاریخی هم ثابت می‌کند که در خیلی از مناطق اینجا قبلاً مردم فارسی‌زبان زندگی می‌کردند.

امروز ما باید از این تهاجمی که به نظر کارشناسان از سوی نیروهای سوم هست و می‌خواهند درگیری‌هایی در منطقه ایجاد کنند، جلوگیری کنیم.


خجند امروز

در تاجیکستان وبلاگ‌نویسی بیش از پیش رواج پیدا کرده است. از قالب‌های وبلاگ‌ها معلوم است که محصول کار جوانان ایرانی هستند. تعداد تاجیک‌هایی که به فارسی وبلاگ می‌نویسند و از زندگی خود و جامعه‌ی خود به هم‌زبانان خود اطلاع می‌دهند، بیش‌تر شده است. چه چیزی باعث شد که تاجیک‌ها هم در عرصه‌ی وبلاگ‌نویسی فعال شوند؟ نظر شما در این زمینه، به‌عنوان استادی که همه‌روزه با جوانان در تماس هستید و تجربه‌های‌شان را می‌بینید چیست؟

این نیاز خود جامعه است. نیاز زمان است. من با اطمینان می‌توانم بگویم که هم مردم تاجیک به‌طور کلی و هم جوانان امروز احساس می‌کنند که باید در کدام پایه قرار بگیرند و نیازهای روحی و کلی جامعه‌ی معاصر را درک می‌کنند.

از طرف دیگر توجه جوانان تاجیک، مخصوصاً جوانان فرهنگی و وبلاگ‌نویس فارسی، در حال حاضر شاید در مرحله‌‌ی تقلید قرار دارد. این بهترین پلکان یا زمینه برای معرفی دستاوردهای هم جوانان و هم کل فرهنگیان تاجیک در سراسر جهان است. مثلاً در تاجیکستان که اصلاً خطش روسی است و ما به روسی می‌نویسیم، دایره‌ی متقاضیان این خط بسیار محدود است. امروز جوانان این فلسفه را درک کرده‌اند که هرچه بیش‌تر با جهان معاصر پیوند داشته باشند، ارزش‌ها، تلاش‌ها‌ و پدیده‌ها‌یی که آفریده‌ یا ایجاد کرده‌اند، بیش‌تر در سراسر جهان منظور می‌شود.

آنها این راه کلی را در وبلاگ‌نویسی فارسی مد نظر قرار داده‌اند که از آن خیلی استقبال شده است.
سامانه‌ای به نام «فردای ایران» هفته‌ی گذشته، یک نظرسنجی درباره‌ی وبلاگ نویسان فارسی‌زبان، انجام داد. بر اساس آن معلوم شده است وبلاگ‌‌نویسان فارسی‌زبان تاجیکستان بیش از وبلاگ‌‌نویسان افغانستان هستند.


خجند امروز

من اطمینان دارم با این پدیده، این شیوه‌ی کار بین جوانان ما رواج می‌یابد و شرایط و امکانات کلی برای ایجاد همکاری‌ها و حسن تفاهم با جوانان دیگر مناطق، بیرون از کشورهای فارسی‌زبان فراهم می‌آید.

با توجه به این که پیوند فرهنگی بین کشورهای فارسی‌زبان بیش‌تر شده و حتی می‌شود گفت که تأثیر روحی هم روی همدیگر می‌گذارند، آیا این تاثیرگذاری در عرصه‌ی موسیقی نیز اتفاق افتاده یا پیوند‌ها در حد خط و زبان و اصطلاحات رایج ایران محدود بوده است؟

البته این احساس می‌شود. مثلاً جوانانی که موسیقی پاپ می‌خوانند یا گوش می‌دهند، شاید بتوان گفت بیش‌تر مخاطب کسانی هستند که در لس‌آنجلس و جاهای دیگر می‌خوانند؛ مثل معین، ستار و دیگر خواننده‌هایی که در آمریکا یا در بیرون از ایران هستند. طی دو سال اخیر اما همکاری‌های خوبی در زمینه‌ی موسیقی میان تاجیکستان وایران اتفاق افتاده است. چند فرصت پیش آمد که از خواننده‌های معروف ایرانی که پاپ می‌خوانند به این‌ور بیایند. مثلاً آقای مهرزاد تشرف در دوشنبه، پایتخت تاجیکستان یک کنسرت جالب گذاشت. جوانان هم خیلی استقبال کردند. یک مقدار تاثیرپذیری از پدیده‌ و شیوه‌ی موسیقی ایرانی در سروده‌ها و ترانه‌های جوانان ما نیز هست.


خجند امروز

به‌نظر شما نزدیکی تاجیک‌ها به فرهنگ امروزی ایران، خط فارسی و همین‌طور اصطلاحات فارسی، و همان‌طور که شما اشاره کردید توجه به موسیقی ایرانی باعث دورافتادگی فرهنگی آنها از همسایگان خودشان نمی‌شود؟ منظورم دور شدن از ازبک‌ها و دیگر اقوام آسیای میانه است. آن‌طور که ما می‌بینیم تاجیک‌ها واقعاً از فرهنگ روسی فاصله گرفته‌اند. به نظر شما این در آینده، تنشی میان تاجیک‌ها و همسایگانش ایجاد نمی‌کند؟

به‌نظر من اصلاً نباید این چنین باشد. اگر ما به کل دنیا توجه کنیم، می‌بینیم که هم‌زبانی و هم‌فرهنگی یک مسئله است، و حسن فرهنگ همسایگی، مسئله‌‌ای دیگر که هر دو با ارزش هستند و باید به آنها ارج گذاشته شود. مثلاً سال‌های طولانی در این مناطق نمایندگان اقوام یا ملل مختلف در کنار ایرانی‌ تبارهای ساکن ماورأالنهر و خراسان بودند. یعنی در این مناطق و در کنار فارسی‌زبانان مثلاً ترک‌ها و ازبک‌ها بودند. تاجیک‌ها و این اقوام با این که تضادهای‌شان تا اندازه‌ای منفی بود، اما مثلاً در زمان شوروی یا قبل از آن، به سمت پیوند‌های خویشی و خونی هم رفتند.

این پیوندی که میان ایران و سایر کشورهای فارسی‌زبان است، یک پیوند ناگزیر تاریخی است که باید احساس شود. من فکر می‌کنم که این دو ارزشی است که جایگاه خود را دارند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

پیوند فارسی گویان امر مبارکی است ویکی از موانع آن تعلل تاجیکها در تغییر خط سریلیک به خط نیاکان است.از دولت وفرهیختگان تاجیکستان در این زمینه گله فراوان دارم.یک ایرانی عاشق فارسی گویان.

-- امید ، Jun 20, 2010

یک اشتبا بزرگ که ما ایرانیان میکنیم این است که همه فرهنگ گذاشته و نامداران گذاشته فارسی زبان را به ایرانی بودن نسبت میدهیم که این درست نیست همانطور که اقای دکتر حککاک استاد دنشگاه در امریکا گفته اند و تاکید بر ان دارد انها به تمام کشورهای فارسی زبان یعنی ایران افغانستان و تاجیکستان تعلق دارند و باید بهنام بزرگان پارسی از انها یاد بشود این خود باعث نزدیکی مردم ان کشورها بهم میشود به غیر از این بکنیم جدایی و جنگ فرهنگی چیزیی دیگر برداشت نخواهیم کرد نگاه کنید به افغانها که در حال جنگ فرهنگی با ما هستند و خدا را شکر تاجیکها هنوز در حال عشق و محبت به ایران و ایرانی هستند کاری نکنیم که انها هم مثل افغانها گرفتار رابطه عشق و نفرت با ما بشوند

-- بدون نام ، Jun 20, 2010

بدون نام عزیز از کجا آورده|ی که افغانها در حال جنگ فرهنگی با ما هستند؟آن قوم جنوبی افغانستان را با اقوام شمالی مخلوط نکن چه شمالیها بخصوص تاجیکان چون کوه ایستاده|ند ودارند از فارسی حمایت میکنند و قیمت گزافی هم دارند برای این حمایت پرداخت میکنند. شاید لازم است مسائل داخلی افغانها را کمی بیشتر مطالعه کنید.
بعد هم میگوئی ما نامداران گذشته فارسی زبان را به ایرانی بودن نسبت میدهیم. عجب, پس میخواهی
مثلأ رودکی را که ناجیکان نمیتوانند آثارش را بخوانند بگویم تاجیکستانیست؟! چگونه است که باید او را تاجیک بنامیم اما باید آثارش را ترجمه کنند تا تاجیکستانیها بتواند بخوانند و بفهمند؟
چگونه میتوان گفت مثلأ ناصر خسرو افغانیست که اگر الان زنده میشد و میگفتی افغان احتمالأ دور و بر خود را نگاه میکرد و فکر میکرد داری از یک چیز یا فرد عجیبی صحبت میکنی.
بیاد داشته باشید که زمانیکه اینها میزیستند فارسی صحبت میکردند, با فرهنگ ایرانی زندگی میکردند و خود را ایرانی میدانستند.

-- مینوچهر ، Jun 20, 2010

بحث بدون نام ومینوچهر بی سود است همه ما فارسی زبان هستیم چه نام ما ایرانی باشد چه افغان وچه تاجیک.رودکی را تاجیک می فهمد وناصرخسرو را افغان نیز .شعر وشاعران فارسی گو میراث مشترک همه ماست

-- امید ، Jun 20, 2010

سپاس از مینوچهر

-- بدون نام ، Jun 21, 2010

همه پارسی زبانان ایرانی هستند. به امید روزی که دیگر مرزی میان مردم ایرانزمین نباشد - از کردستان آزاد تا تاجیکستان آباد!
بدرود،
یک ایرانی

-- یک ایرانی ، Jun 21, 2010

با مینوچهر موافق نیستم. من هم معتقدم که ایرانی خواندن همه بزرگان باعث ایجاد فاصله با سایر ایرانی تبارها میشود. مثلأ اصرار به ایرانی خواندن رودکی و سامانی ممکن است تاجیکان را آزرده نماید و دولتشان بیکباره تصمیم بگیرد از زبان فارسی و فرهنگ و ادب ایرانی دست بردارند و به زبان و فرهنگ روس روی بیاورند که نتیجتأ باعث ناخشنودی عده کثیری از خود مردم تاجیکستان از ما هم خواهد شد. در نتیجه هم خود تاجیکستان از ما فاصله خواهد گرفت و هم مردمش از ما خشمگین و ناراحت. در حالیکه بر عکس آن اگر مثلأ بگویند ابن سینا هم تاجیکیست, نبایدایراد بگیریم و مخالفت کنیم تا بدینوسیله فاصله ها را هر چه بیشتر برداریم و به مراودات خویشاوندی بیافزائیم. بیاد داشته باشیم که تاجیکان امروزه در پی ثبت هویت ملی خود هستند بنابراین باید به آنهاهر چه ممکن است کمک کرد. فرهنگ پارسی مشاع هر سه ملت است, مته به خشخاش گذاشتن اینچنانی باعث دلسردی اقارب میشود و ما را مبدل به من میکند, از آن بپرهیزیم.

-- سپنتا ، Jun 22, 2010

بنام مردم ایران بزرگ
براستی که خوب بود اگر مردم خوب ما چه در تاجیکستان و چه در ایران یا افغانستان زودتر پا به آوردگاه اینترنتی میگذاشتند. اکنون هم فرزندان ایران بزرگ در تاجیکستان بیشتر به رایانه دست یاخته اند جای شادمانی دارد. از آنجا که تاجیکستان را رهبر گرامی آن مهربان مرد علی رحمانی سرپرستی میکند و از عربپرستان رژیم آدمخور اشغالگر ایران درآن کسی نیست چشم مردم ایران در فرهنگ به خوبان تاجیکستان است و امید به آزادماندن مردم نازنین تاجیک دارند. خوبان تاجیکستان هم باید بدانند که ترکان و تازیان خواهند کوشید تا در جامه دوستنایانه تاجیکستان را از پیشرفت بازدارند. فرزندان تاجیک با دست یازیدن به فرهنگ نیاکان خود مانند فردوسی بزرگ و رودکی و رهنمونیها دانشپرورانه اشو زرتشت در برابر بدخواهان و کژاندیشان خواهند ایستاد و هر روز میکوشند از نوینترین دانشهای جهان بهره ببرند.
پاینده باد تاجیکستان نگین خاور و آزاد بادا ایران گهواره فرهنگ و دانش

-- ایران منش ، Jun 22, 2010

اقای منوچهر یکم دقت کنید و نوشته ی من را درست بخوانید من گفتم که همه بزرگهای دوران گذشته را پارسی بنامیم نه فقط ایرانی چنگ بر سر فارسی نیست که این را نوشتید ( تاجیکان چون کوه ایستاده|ند ودارند از فارسی حمایت میکنند ) یکم دقت کنید بعد گفتید رودکی را تاجیکها نمیتوانند بخوانند اولن این درست نیست بیساری از بزرگان تاجیک رودکی را میتوانند بخوانند و در حال ترویج افکار او به فرزندان خود هستند در ضمن این در اصل مسله فرقی نمیکند مردم ترکیه امروز هم نمیتوانند نوشتهای اتاتورک را بخوانند ایا اتاتورک دیکر مال ان سرزمین نیست و باز در اخر گفتید انها همه خودشان را ایرانی میدانستند کجا مولانا گفته من ایرانیم او یک شاعر پارسی بود که به تمام پارسی زبانهای دنیا تعلق دارد مثل رودکی و حاقط - سعدی, فردوسی, عمر خیام , ابن سینا وووووو

-- بدون نام ، Jun 22, 2010

ا سلام
دوست عزيز بي نام
من هم با پارسي ناميدن دانشمندان و شاعران موافق نيستم.مگر در فلات پهناور ايران تنها پارسي زبانها زندگي مي کنند.آنها متعلق به تمام مردم ايران زمين از آمون و جيحون گرفته تا شرق غرب ترکيه و شمال عراق هستند و بايد هر قوم و زباني که تاثير گذار بر فرهنگ و تمدن ايران بوده را در بر بگيرد.به نظرم بايد به يک اسم واحد چه ايران چه فلات ايران و يا آريانا و غيره براي پوشش گستره جغرافيايي ايران قديم دست يافت.مردم تاجيک به رغم شرايط نامطلوب داخلي از حاميان اصلي مردم ايران هستند و در هر شرايطي اين احساس خود را بروز داده اند.البته بايد به تاجيکان کمک کرد تا به فرهنگ چند هزار ساله خود برگردند و با تاريخ خود آشنا بشوند نه اينکه تحت تاثير فرهنگ 200 ساله روس باشند و به خط آنها بنويسند.

-- پويا ، Jun 23, 2010

نفهمیدم مگه خجند در تاجیکستان نیست؟ که اگه ابنطوره پس پیوند با کدوم همسایه منظوره؟

-- اکبر ، Jun 24, 2010

پیام از چند جمله بیشتر از «اینجا» دریافت نمیشود ناچار پیام را به ایمیل شهزاده خانم دادم تا بزرگواری کرده واردکنند خبری نیست!

-- Farhang ، Jun 26, 2010

معنای واژگان دگرگون میشود،ایران تاریخی گسترده تر ازایران کنونی وایرانی با آن معنا تنها ایرانی کنونی نیست. از«اینجا» پیام بیش ازاین دریافت نمی شود!

-- Farhang ، Jun 26, 2010

بحث تاجیکی، پارسی و ایرانی یا آریایی از بحث های داغی است که تا رسیدنش به یک نتیجهء پذیرفتنی برای همه، سردرگمی های زیادی را در مورد هویت فارسی زبانان شاهد خواهیم بود.

از دید من، آریایی، تاجیک و ایرانی همه یک مفهوم را می رسانند. بنا به بسیاری از نوشته ها در مورد تاجیکان، در اصل تاجیک یعنی پارسی مسلمان شده. پارس ها هم بنا به نظریاتی همان پارت ها استند. مرکز پارت ها در آغاز وادی مرغاب در خراسان شرقی است (ولایت بادغیس و میمنه در افغانستان امروزی). همین پارت ها اند که سلسلهء اشکانی ها را می سازند و از شهر های مهم شان (اشک آباد) است که امروز آنرا به نادرستی عشق آباد می گویند و مرکز ترکمنستان است.

پس پارسی هم اگر همان پارتی است محدود به ایران امروز و ایالت پارس نمی ماند.

از دیدمن وقتی ما می گوییم شاعر ایرانی نباید کسی چنین بینگارد که گویا ما او را منسوب به ایران امروز کرده ایم. ایران امروز بخشی از ایران بزرگ است نه همهء آن.

با گفتهء آن همزبان دیگر همنوا استم که باید روی یک نام مشخص توافق کنیم. به گونهء نمونه نام "اریایی" و سرزمین "آریانا" بهترین نام تاکنون شناخته شده است که همه را در بر می گیرد.

اگر اشتباه نکرده باشم، مردم در جمهوری اسلامی ایران امروز بیشتر در مسایل مذهبی غرق اند و به ویژه چون آنها اهل تشیع اند، به فارسی زبانانی که در برون از کشور شان زندگی می کنند، چندان توجه ندارند- چون بیشتر سنی اند. سیاست های دولت ایران که بیشتر مذهب گرا است، سبب شده است که به جای ایران عربستان سعودی با سوغات وهابیت وارد میدان شود و در بسیاری از نقاط تاجک نشین مرکز بگیرد.

درین مورد اگر ما اختیاری بر دولت ایران نداریم، باید از فرهنگیان ایرانی بخواهیم تا فرهنگ و زبان را از چنگال مذهب برون برون آورده و بگذارند رشد و گسترش طبیعی خود را دنبال کند، به ویزه زمانی که حرف همبستگی با همزبانان مطرح است...

-- رحیل ، Jul 8, 2010

پیام از تهران تلگرافی: رحیل درست گوید، ایران=ایر+ان =سرزمین ایرتبارن. ولی: مردم ایران کنونی چنین که گویید نیستند. پارت و پارس «دو»تیره آریایی چون ماد. پیام مرا نمایش ندادند.

-- farhang ، Jul 9, 2010

دلم مي گيرد وقتي مي بينم برادر يا خواهر من در كشوري مانند تاجيكستان عزيز يا افغانستان ، خود را با تمدن فارس بيگانه مي بيند. ماهمه از يك فرهنگ هستيم ، از يك تمدن از يك قوم. در ايران امروز هم هر كس در يك شهر زندگي ميكند ولي به دليل اين كه در يك شهر ديگر است نمي توان او را بيگانه انگاشت. بين عزيزان ما در تاجيكستان و افغانستان امروز مرز هاي سياسي قرار گرفته ولي من را از عزيزانم در تاجيكستان و افغانستان دور نمي سازد. من به عنوان يك ايراني به همه افغان ها و همه تاجيكان از صميم قلب عشق مي ورزم و مانند خواهر و برادر واقعي خودم دوستشان دارم. كاش مردم تاجيكستان و افغانستان از مردمي كه آنها را در ايران دوست دارند ، با خبر باشند. به اميد يك پارچگي قوم آريايي فارس

-- مهدي ، Dec 26, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)