تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با «جواد میرزاد»، دانشجوی افغان دکترای بخش بهداشت عمومی در دانشگاه سلطنتی آمستردام

زنان در پزشکی افغانستان هنوز اول راه هستند

شهزاده سمرقندی
shahzoda@radiozamaneh.com

«جواد میرزاد»، دانشجوی دکترای بخش بهداشت عمومی در دانشگاه سلطنتی آمستردام است. وی قرار است به زودی رساله دکترای خود را در موضوع «عملکرد شفاخانه های دولتی در افغانستان» به پایان برساند.

Download it Here!

آقای میرزاد اندکی پیش مهمان رادیو زمانه بود و از این فرصت استفاده کردم تا با او گفت‌وگویی داشته باشم درباره تحولات در سیستم بهداشت عمومی در افغانستان و به خصوص نقش زنان در این راه. اما قبل از همه از آقای میرزاد می‌پرسم که سیستم بهداشت عمومی در افغانستان چگونه طبقه‌بندی می‌شده است؟

آقای میرزاد می‌گوید:

بیمارستان‌ها در افغانستان از طریق دولت و سازمان‌های غیردولتی بررسی و ارزیابی می‌شوند و بعد از آن خدمات اولیه و ثانوی را به بیمارها می‌رسانند.

اما موضوع بسیار مهمی که من روی آن کار می‌کنم عملکرد شفاخانه‌های دولتی است که تا به حال به طور باید و شاید زیر نظر وزارت بهداشت عمومی افغانستان قرار نگرفته است. از این جاست که نقص‌هایی در آن به نظر می‌رسد که نیاز به شناسایی و رسیدگی دارد.


تفاوت بیمارستان‌های دولتی با مراکز طبابت خصوصی در افغانستان تا چه حد محسوس است؟

بیمارستان‌هایی در کابل هست که ظرفیت زیاد بستری و لوازم مخصوص پزشکی دارند. اما در مقابل بازار آزاد کار برای پزشکان خصوصی نیز وجود دارد که با بیمارستان‌های دولتی رقابت می‌کنند.


باید گفت که بیمارستان‌های خصوصی سرمایه‌گذاری بیشتری برای مجهز کردن مرکزهای خود می‌کنند و این جلب توجه بیشتری به همراه می‌آورد. همین طور حقوق پزشکان بیمارستان‌های خصوصی بیشتر از حقوق پزشکان بیمارستان‌های دولتی است.

اما وزارت بهداشت افغانستان برنامه اصلاحات بیمارستان‌ها را در پیش گرفته که خوشبختانه تا به حال در حدود یازده بیمارستان (شفاخانه) در افغانستان از طریق وزارت صحت عامه و 10 شفاخانه از طریق موسسات جهانی وغیر دولتی تحت پوشش برنامه اصلاحات بیمارستان ها قرار گرفته اند.

اما بیشترین چالش ما در مناطق دوردست افغانستان است و هم‌چنین کمبود پزشکان متخصص، مخصوصاً پرشک زنان. این نتیجه عدم امنیت ناشی از جنگ‌های داخلی است که افغانستان به تنهایی نمی‌تواند با آن مبارزه کند و به کمک جامعه جهانی نیاز دارد.

در افغانستان تعداد پزشک‌های مرد بیشتر از زن است. شما به دلایل آن تا حدی اشاره کردید، اما تا امروز نقش زنان در ساختار بهداشت عمومی افغانستان چگونه بوده است؟

بیمارستان‌های افغانستان در مجموع مشکلات خاص خود را دارند و بیش از s سه ده جنگ در افغانسنتان رخ داده‌اند که تمام سیستم‌های موجود در این کشور را تحت تاثیر قرار داده و بیشتر آن‌ها نابود شده‌اند. اما خوشبختانه بعد از سقوط طالبان، در سال ٢٠٠١، دولت افغاستان با توجه به کمک‌ها و یاری جامعه جهانی تلاش می‌کند که وضع بهداشت را بهتر کند.

به گفته وزارت بهداشت عمومی، امروز در افغانستان ٨٥ در صد مردم افغانستان تحت پوشش بهداشت قرار دارند. اما این یک ادعا است؛ واقعیت این است که چه قدر بودن آن روشن نیست.

اما به هر حال در آن چه که من تجربه کرده‌ام، در کابل و در مناطق دوردست، مثل تخار، که من در آن جا کار می‌کنم، در بدخشان، روز به روز وضع مرکزهای بهداشت و بیمارستان‌های محلی بهتر می‌شوند و به معیارهای رایج جواب‌گو می‌شوند.

اما در باره موضوع حضور زنان شاید برای گفتن زود باشد. جنگ و جدل‌ها هنوز سد راه حضور گسترده‌تر زنان در این زمینه است. همین طور بعضی از سنت‌هایی که در مناطق دوردست وجود دارد و مخالف حضور زنان در موسسات دولتی است؛ مخصوصا در جنوب و جنوب شرق که حضور طالبان هم مشاهده می‌شود.

اما در مناطقی که نسبت آرام است حضور زنان روز به روز پررنگ‌تر می شود. وزارت بهداشت عمومی و سازمان‌های دیگر در این زمینه کار می‌کنند.

برای مثال، ما در ولایت تخار، بدخشان و بعضی از ولایت‌های دیگر مثل بامیان و مزار شریف، کابل و غیره برنامه های تربیت قابله‌ها (midwifery) را داریم که خوشبختانه در مدت سه - چهار سال اخیر چندین زن دوره‌های هجده ماهه دیدند و با معیارهای رایج پزشکی آشنایی پیدا کردند. این دوره‌ها از جانب سازمان‌های غیردولتی خارجی برنامه ریزی شده است.


«جنگ و جدل‌ها هنوز سد راه حضور گسترده‌تر زنان در این زمینه است. همین طور بعضی از سنت‌هایی که در مناطق دوردست وجود دارد و مخالف حضور زنان در موسسات دولتی است؛ مخصوصا در جنوب و جنوب شرق که حضور طالبان هم مشاهده می‌شود»

اگر عملکرد بیمارستان‌های افغانستان را با بیست سال بیش مقایسه کنید، چه تفاوتی را می‌شود دید؟ و این سازوکارهای تازه وارد خارجی در برخورد با فرهنگ و رسم‌های قدیمی مردم محلی چه سهمی در این تغیرات داشته است؟

مسأله سکتور شخصی در افغانستان تازگی‌ها بازار گرمی پیدا کرده که متاسفانه در این بازار گرم بعضی کسانی که در این عرصه سرمایه‌گذاری می‌کنند، از این بازار استفاده و سوءاستفاده می‌برند.

این سرمایه‌گذاران از هر دستگاهی که دارند می‌خواهند به مردم خدمات برسانند و از راه تبلیغ این دستگاه‌ها گاهی مردم‌فریبی هم می‌کنند تا توجه مردم را جلب کنند. با این راه مردم عادی و کم‌اطلاع را به سوی خود می‌کشانند و خدمات گران خود را به آن‌ها می‌فروشند.

اما از مطالعات و نوشته‌های موجود می‌دانم که بیمارستان‌های دولتی قبل از جنگ‌های داخلی یک نظم خاصی داشته‌اند اما ناگفته نباید گذاشت که در سال‌های اخیر دستگاه‌های امروزی و گران‌بهای طبابتی به افغانستان وارد شده است. دستگاه هایی مثل اولترا ساوند، دستگاه‌های ایکس - ری به روزشده، سی تی اسکن و ام آر آی که همه این‌ها به تشخیص امراض کمک می کنند.

اما بعضا این دستگاه‌ها به خاطر تجارت به بعضی از مرکزهای پزشکی آورده می‌شود. گذشته از این که استفاده از این دستگاه‌ها برای بیماران گران تمام می‌شود، همین طور استفاده از آن‌ها برای تشخیص بعضی از بیماری‌ها مورد نیاز هم نیست؛ اما این به بیماران گفته نمی‌شود.

خوب از طرف دیگر بیمارستان‌های دولتی هم درحال مجهز شدن هستند و اگر وضع امنیتی بهبود یابد، باید بتوانیم ساختار بهتر بهداشت در افغانستان را راه‌اندازی کنیم و از مرگ و میر مادران و کودکان جلوگیری کنیم. من با همین امید به کشور هلند آمدم که دکترای خودرا بگیرم و به مردم خود خدمت برسانم.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

در رابطه به اين گفت و شنود دو ايراد جدي را مي توان مطرح کرد:
1- اوضاع ميان سال هاي 1992- 1978 و 1992 الي حاکم شدن طالبان و سپس سقوط طالبان را از نقط نظر حقوق و ازاديهاي زنان و سهم زنان در سيستم آموزش و پرورش و خدمات اجتماعي و از جمله بهداشت نمي توان همرديف قرار داد. در دهه هشتاد سهم زنان در عرصه هاي ياد شده به سرعت بلند رفت به حدي که در برخي رشته هاي تخصصي شمار زنان بيشتر از مردان بود؛ حال اين که رژيم حام وقت چي نوع رژيمي بود آن حرف ديگري است
2- متاسفانه در اين گفت و شنود ادعا ها بدون سند و مدرک و آمار و ارقام مطرح شده اند؛ مثلاً تا سال 1978 شمار دکتوران و از جمله اطباي زن چند نفر بود و پس از آن در ميان ساليان1978-1992 اين رقم به چي حد بود و نيز در دوره هاي ياد شده در موسسات تحصيلات عالي افغانستان و نيز از وجه دولت افغانستان در خارج به چي تعداد پزشک و کارمند خدمات صحي تربيه شده اند....

-- ناظر ، May 8, 2010

جای شک نیست که در دهه 70 و اوایل سال های 80 زنان پزشک و کارکنان صحی نقش مهم در عرضه خدمات صحی داشته اند که به نظر من در جریان گفتگو به آن اشاره شده است اما آیا در تمام نقاط افغانستان در آن زمان و بعد از آن به خصوص در مناطق دور دست و ولایات نا امن به کارکنان صحی زن به حد کافی حضور داشته اند یا خیر نیز به همگان هویدا است که تنها نمیتوان از موجودیت زنان پزشک و یا نرس در کابل ویا شهر های بزرگ یاد کرد. در زمان سیاه طالبان و قبل ازآن نیز زنان از عرصه خدمات صحی دور نگهداشته شده بودند که دلایل آن کاملا روشن است .
اینکه دولت کنونی اقدامات را روی دست گرفته تا وضعیت در مناطق دور دست بهتر شود پی آمد خوبی خواهد داشت. آنچه من از این مصاحیه برداشت کردم اینست که واقعیت های عینی ارایه گردیده است.

-- س.احمدی ، May 10, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)